مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست |
تا از نتیجه فلک و طور دور اوست
تبدیل ماه و سال و خزان و بهار هم |
میان او که خدا آفریده است از هیچ
دقیقه ایست که هیچ آفریده نگشادست |
تا درخت دوستی برگی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم |
من که در آتش سودای تو آهی نزنم
کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست |
تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلك شيوه او پرده دري بود |
دیدی دلا که آخر پیری و زهد علم
با من چه کرد دیده معشوقه باز من |
نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد
عالم پير دگر باره جوان خواهد شد |
در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست
چه جای دم زدن نافه های تاتاریست |
تا بي سر و پا باشد اوضاع فلك زين دست
در سر هوس ساقي در دست شراب اولي |
اکنون ساعت 10:21 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)