پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

soltane eshg 04-19-2012 11:37 PM

این شعرمو تقدیم میکنم به سفر کرده ها.................................

گفتم کجا؟گفتی سفر،گفتی خداحافظ
ماندم من و یک چشم تر ،گفتی خداحافظ
برخاستی ، بودم هراسان مثل این تقویم
گفتم بمان روزی دگر،گفتی خداحافظ
با کهکشان رفتی و من ماندم به جا بابغض
با بغض های بی اثرگفتی ، خداحافظ
دستان من مثل درختان رها در باد
با این درخت بی ثمر گفتی، خداحافظ
ماندم،تو رفتی،تا رها ، تا عشق ،تا باران
گفتم کجا؟گفتی سفر، گفتی خداحافظ

mohammad.90 04-22-2012 10:32 PM

ببار برایم تو که هزاران چشمه ی جوشان
پشت مردمکهایت پنهان کرده ای
ببار برایم اشکهایت همان آب حیاتیست
که خضر نوشید و هنوز در به در جاودانگیست
ببار برایم تو که هزاران چشمه ی جوشان
پشت مردمکهایت پنهان کرده ای
ببار برایم اشکهایت همان آب حیاتیست
که خضر نوشید و هنوز در به در جاودانگیست
ببار برایم ساعت چشمهایم
عجیب با ساعت ابرها کوک است
عقربه هایی خلاف مسیر زندگی
که بهم نمیرسن و فقط جفت میشوند
ببار برایم که تو اشک هایت
برف آب شده ی کوهستان است
بکر و جاری ببار ,ببار
, سیلاب دردهایت را دوست دارم

ساقي 05-11-2012 01:05 AM


وقتی تو نیستی
نه هستهای ما چونان که بایدند
نه بایدهای ما

مثل همیشه ،
آخر حرفم را
و حرف آخرم را
با بغض فرو می خورم

عمریست لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره می کنم
باشد
برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی شبیه همین روزهای ماست
اما کسی چه می داند
شاید امروز نیز
روز مبادا باشد

وقتی تو نیستی
نه هستهای ما چونان که بایدند
نه بایدهای ما

هر روز بی تو
روز مباداست !
...........
قیصر امین پور

گمشده.. 05-11-2012 04:29 AM

ترا مي خواهم و دانم كه هرگز
به كام دل در آغوشت نگيرم
توئي آن آسمان صاف و روشن
من اين كنج قفس، مرغي اسيرم

ز پشت ميله هاي سرد و تيره
نگاه حسرتم حيران برويت
در اين فكرم كه دستي پيش آيد
و من ناگه گشايم پر بسويت

در اين فكرم كه در يك لحظه غفلت
از اين زندان خامش پر بگيرم
به چشم مرد زندانبان بخندم
كنارت زندگي از سر بگيرم

در اين فكرم من و دانم كه هرگز
مرا ياراي رفتن زين قفس نيست
اگر هم مرد زندانبان بخواهد
دگر از بهر پروازم نفس نيست

ز پشت ميله ها، هر صبح روشن
نگاه كودكي خندد برويم
چو من سر مي كنم آواز شادي
لبش با بوسه مي آيد بسويم

اگر اي آسمان خواهم كه يكروز
از اين زندان خامش پر بگيرم
به چشم كودك گريان چه گويم
ز من بگذر، كه من مرغي اسيرم

من آن شمعم كه با سوز دل خويش
فروزان مي كنم ويرانه اي را
اگر خواهم كه خاموشي گزينم
پريشان مي كنم كاشانه اي را

دانه کولانه 05-31-2012 11:40 AM

من اگر نظر حرامست بسی گناه دارم

چه کنم نمی​توانم که نظر نگاه دارم

ستم از کسیست بر من که ضرورتست بردن

نه قرار زخم خوردن نه مجال آه دارم

نه فراغت نشستن نه شکیب رخت بستن

نه مقام ایستادن نه گریزگاه دارم

نه اگر همی​نشینم نظری کند به رحمت

نه اگر همی​گریزم دگری پناه دارم

بسم از قبول عامی و صلاح نیک نامی

چو به ترک سر بگفتم چه غم از کلاه دارم

تن من فدای جانت سر بنده و آستانت

چه مرا به از گدایی چو تو پادشاه دارم

چو تو را بدین شگرفی قدم صلاح باشد

نه مروتست اگر من نظر تباه دارم

چه شبست یا رب امشب که ستاره​ای برآمد

که دگر نه شوق خورشید و نه مهر ماه دارم

مکنید دردمندان گله از شب جدایی

که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم


که نه روی خوب دیدن گنهست پیش سعدی

تو گمان نیک بردی که من این گناه دارم

بازم سعدی بازم سالار عقیلی .
به نظر میرسه زمان سعدی هم تمایل به خوشنامی و سنگینی و وقار زیاد مورد شکوه واقع شده .

فرگل 06-05-2012 03:01 PM

تنهايي

نوشتم خاطراتی را زدلداری به تنهایی
جدا ماندم ز شب تاریکی و غربت به تنهایی
زآن روی چو گل با گریه و شادی
زجوهرهای اشک غم به دفترها به تنهایی
دلم بر حال خود سوزد چرا پایان ندارد غم
که همدم گشته است ما را غمش هردم به تنهای
زتنهایی به جان آمد نفس گم گشت نمیرم تا
ملاقاتی رسد یک شب چو مهتابم به تنهایی
همه شب با خیالش اوج گیرم با پر و بالی
که می سازم زمجنونی ز عشقبازی به تنهایی
سماعم با دف تنبور یاران هیچ نگیرد شور
مگر مطرب به عشق یار بنوازد مرا نایی به تنهایی
از آن روزی که چشم بر او گشودم
سیاوش گشته ام عاشق به دیداری به تنهایی

mohammad.90 06-07-2012 10:05 AM

با دلم قهر نکن


دردامو بیشتر نکن


هر چی رقیبم میگه


بشنو و باور نکن



کسی که با عزیزی


یه روزگارو دل بست


مگه میشه که از اون


به آسونی کشید دست



دل ای دل دل ای دل


دل ای دل دل ای دل


دل ای دل دل ای دل


دل ای دل دل ای دل


ساقي 06-16-2012 08:42 PM

تقدیم به کودکانِ محرومِ وطنم ... به کودکانِ محرومِ دنیا ... که کم هم نیستند


من از قبیله‌‌ای هستم
که لای موهای دختران گلبرگ سفید میبافند
شاید رهگذری تامل کند
جرعه‌ای آب تقدیم لبان تشنه پدر
نیم لبخندی نثار نگاه خسته مادر
و دست نوازشی بر موهای بافته خواهرم کشد
من چیزی هستم مثل مرز‌های این قبیله‌
دیده نمیشوم .... ولی‌ هستم
من از کیشی هستم که مات نمیشوم ولی‌ مبهوت می‌مانم
دنیایِ عجیبی‌ ‌ست ،
دنیای کوچکِ من ،
در دست‌های بزرگِ شما...




نیکی‌ فیروزکوهی

mohammad.90 06-18-2012 07:04 PM

استاد حسین زمان
 
وقتی تنها تو رو دارم
تو رو تنها نمی ذارم
اگه اسم تو نباشه
رو زمین پا نمی ذارم

اسم تو ترانه ما
زیر گنبد کبوده
قصه کودکیامون
یکی بود یکی نبوده
گل گلخونه مولا
وطن غریب و تنها
کاش میشد به پات بریزم
همه گلای دنیا
برا پیدا کردن تو
همه گلا رو چیدم
اسمای قشنگو گفتم
تا به اسم تو رسیدم
اسمتو نفس کشیدم
زیر آوار تماشا
به هوای تو رسیدم
به دقیقه های دنیا
اسمتو نفس کشیدم
زیر خاک خیس خونت
گریه کردم گریه کردم
واسه نخلای جوونت

ماهین 06-18-2012 09:53 PM

ای تو
چگونه بگویم که کیستی؟!
آه ای بهانه ی باریدن دو چشم
تفسیر هر چه بغض
شیرین ترین غمی که به جانم نشسته است
ای بی تو همه هیچ
ای با تو اوج عشق،
معنای هر چه هست
وقتی ندارمت
با این جهان بی "تو"
چه وامانده ام به خویش
وقتی که با منی
من باشم و تو باشی و یک کهکشان امید
حتی خیال آنکه تو هستی،مرا بس است
تو ترجمان واژه عشق به لحن بغض
ترکیب با سخاوت بغضی،به طعم عشق
ای رمز هر سکوت
ای راز هر سخن
خاری خسیده دیده من
بغض در گلو
هیهات از انکه جز تو ،کسی را خبر دهم
تنها دلیل خنده،
سرودن،
سکوت
اشک
با من بمان
آری بمان،که بی تو تمام است کار من
یکصد هزار "او"
ای خیل پر تراکم "آن"های بی شمار
اما
تنها ،"تو"یی که تویی ،مهربان من
من بی تو بس غریب
و در خویش مرده ام.

کیوان شاهباغی


اکنون ساعت 12:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)