پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

leila_24 07-04-2012 09:19 AM

خوابیده بودم

غافل

غافل از اینکه باران

سقف کلبه کوچک مرا نابود میکرد

و آه،فریادی از دور مرا میخواند:

برخیز!

باران ،رویاهایت را شست
http://img.online-dl.com/images/o311...7090187507.jpg

leila_24 07-04-2012 09:19 AM

دل‌گرمی‌های تو
بال‌های من‌اند !
چیزی بگو !
گاهی چنانم بی تو ،
که عبور گربه‌ی لاغری از کنارم
... نگرانم می‌کند
http://img.online-dl.com/images/r336...1tzliwjgfq.jpg

leila_24 07-04-2012 09:19 AM

همیشه تو می رفتی و من تنها می ماندم حالا من می روم تا تو تنــــــــــــها بمــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــانی.
http://8pic.ir/images/xu7mwrhnqmzg4zrk3z5h.jpg

leila_24 07-04-2012 09:19 AM

سردم شده است و از درون می سوزم
حالا شده کار هر شب و هر روزم
تو شعر مرا بپوش سرما نخوری
من دکمه ی این قافیه را می دوزم
http://8pic.ir/images/3ypkodnrddve7p2s0ytf.jpg

leila_24 07-04-2012 09:20 AM

بگو تمام تو مال من است...

دلم میخواهد حسادت کنم به خودم...
http://8pic.ir/images/nzneqakdlpmwqug58s.jpg

leila_24 07-04-2012 09:22 AM

جای دوری نرفته ام
جای دوری نمی روم
میرم
کمی باران را با دلم
یا دلم را با باران
یکی کنم...
http://8pic.ir/images/86qd6dn9ao5xnnm1szi.jpg

leila_24 07-04-2012 09:40 AM

بی تو…
میان جمع نیستم
اما جمعیتی در من است
که به تو فکر می کند
http://8pic.ir/images/uy4930me5l5pplkajefz.jpg

leila_24 07-04-2012 09:41 AM

ھمچنان
به صدای قدم ھایی
گوش سپرده ام
که نزدیک می شوند و
نمی رسند
دور می شوند ...
http://8pic.ir/images/y4t9mn4ktvjakn8a2j67.jpg

leila_24 07-04-2012 09:41 AM

تو را دوست میدارم
چه فرق مى کند که چرا
یا از چه وقت
یا چطور شـد که
چه فرق میکند
وقتى تو باید باور کنى
که نمى کنی
و من باید فراموش کنم
که نمى کنم ...http://8pic.ir/images/nyxh4c19k7rapmzvh4gi.jpg

افسون 13 07-04-2012 07:58 PM

ذهن ما زندان است ما در آن زندانی
قفل آن را بشکن ، در آن را بگشای
و برون آی ازین دخمه ظلمانی
نگشایی گل من
خویش را حبس در آن خواهی کرد
همدم جهل در آن خواهی شد
همدم دانش و دانایی محدوده خویش
و در این ویرانی همچنان تنگ نظر می مانی

هر کسی در قفس ذهنی خود زندانی است
ذهن بی پنجره دود آلود است
ذهن بی پنجره بی فرجام است
بگشاییم در این تاریکی روزنه ای
بگذاریم ز هر دشت نسیمی بوزد
بگذاریم ز هر موج خروشی بدمد
بگذاریم که هر کوه طنینی فکند
بگذاریم ز هر سوی پیامی برسد

بگشاییم کمی پنجره را
بفرستیم که اندیشه هوایی بخورد
و به مهمانی عالم برود
گاه عالم را درخود به ضیافت ببریم
بگذاریم به آبادی عالم قدمی
و بنوشیم ز میخانه هستی قدحی
طعم احساس جهان را بچشیم
و ببخشیم به احساس جهان خاطره ای

ما به افکار جهان درس دهیم
و زافکار جهان مشق کنیم
و به میراث بشر ، دین خود را بدهیم
سهم خود را ببریم
خبری خوش باشیم
و خروسی باشیم
که سحر را به جهان مژده دهیم
نور را هدیه کنیم

و بکوشیم جهان به طراوت و ترنم
تسکین و تسلی برسد
و بروید گل بیداری ، دانایی ، آبادی
در ذهن زمان
و بروید گل بینایی ، صلح ، آزادی ، عشق
در قلب زمین

ذهن ما باغچه است گل در آن باید کاشت
و نکاری گل من علف هرز در آن میروید
زحمت کاشتن یک گل سرخ
کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است
گل بکاریم بیا
تا مجال علف هرز فراهم نشود
بی گل آرایی ذهن
نازنین
نازنین
نازنین
هرگز آدم ، آدم نشود ...

مجتبی كاشانی


اکنون ساعت 05:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)