ور سر ننهی در آستانش دیگر چه کنی دری دگر هست .. |
تا بشنود ز گردون بي گوش يا عبادي سر را نهد به بيرون بي سر بر تو آيد |
دلی که غیب نما هست و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد |
دلم مثل دلت خون شقایق
چشام دریای بارون شقایق |
قامت خم برد آرام و قرار از جان من خواب شيرين، تلخ ازين ديوار مايل شد مرا |
آنها که به سر در طلب کعبه دویدند
چون عاقبت الامر به مقصود رسیدند رفتند در آن خانه که بینند خدا را بسیار بجستند خدا را ندیدند چون معتکف خانه شدند از سر تکلیف ناگاه خطابی هم از آن خانه شنیدند کی خانه پرستان چه پرستید گل و سنگ آن خانه پرستید که پاکان طلبیدند |
در هر نفسي كه مي تپي اي دل من يادت نرود اجازه از عشق بگير |
رود روز و شب در بيابان و کوه
ز صحبت گريزان، ز مردم ستوه |
هر چند كه از آينه بي رنگ تر است از خاطر غنچه ها دلم تنگ تر است بشكن دل بي نواي ما را اي عشق اين ساز ، شكسته اش خوش آهنگ تر است |
تو كز محنت ديگران بي غمي
نشايد كه نامت نهند آدمي |
اکنون ساعت 08:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)