یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چها گفت و چها شنید ص |
صفا و گرمی جانم از آن بود که چو شمع
شرار آهی و خوناب دیده ای دارم ب |
برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی باز
که سلیمان گل از باد هوا بازآمد ی |
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
مائیم آستانه دولت پناه تو گ |
گوهر مخزن اسرار همان است که بود
حقه مهر بدان مهر و نشان است که بود //س |
سرزنشم مكن اگر از همه پا كشيده ام
طبع لطيف آدمي با همه سر نمي كند // خ |
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را ( غ ) |
غيرتم بين كه برآرنده حاجات هنوز
از لبم نام تو هنگام دعا نشنيدست // ي |
یاربخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد ف |
فردا کسی از فصل گل های سپید یاس می آید
و می برد تا سبزها ، روح کبودی را که در رنج است س |
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را ب |
بهر امتحان اي ذوست گر طلب كني جان را
آنچنان برافشانم كز طلب خجل ماني // ش |
شکسته گشت چوپشت هلال قامت من کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید ه |
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد م |
ما را به رندی افسانه گردند
پیران جاهل شیخان گمراه غ |
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را چ |
چون نقش غم ز دور بینی شراب خواه
تشخیص کرده ایم و مدارا مقرر است ق |
قبای خوشتر از این در بدن تواند بود
بدن نیفتد از این خوبتر قبایی را ه |
همایی چون تو عالیقدر حرص استخوان تا کی
دریغ آن سایه همت که بر نا اهل افکندی ف |
فراز و نشیب بیابان عشق دام بلاست
کجاست شیر دلی کز بلا نپرهیزد ع |
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را |
حرفت کو ؟؟؟؟؟
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را ت |
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست چ |
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا ح |
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد (و) |
دل کز طواف کعبه ی کویت وقوف یافت از شوق آن حریم ندارد سر حجاز م |
می بخشی یا الهی، جرم مرا که گاهی
گر غیر حضرت تو، یاری گزیده بودم // ... |
نقل قول:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند ظ |
ظ مشکلات طریقت عنان متاب ای دل
که مرد را نیندیشد ز نشیب و فراز:21: گ |
گر چه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را ج |
جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجا
سایه اندازد همای چتر گردون سای تو ک |
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت /... |
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها ع |
عمر خسرو طلب ار نفع جهان میخواهی
که وجودیست عطا بخش و کریمی نفاع د |
در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت بسر نمی آید س |
سالکی گفتا چه داری آرزو؟ گفتم، سکوت
معنی صد نکته را در یک سخن پیچیده ام // ي |
یک حرف صوفیا نه بگویم اجازت است
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری ب |
بر آی ای صبح روشندل خدا را
که بس تاریک میبینیم شب هجر ز |
ز نام و نشان و گمان برترست
نگارندهٔ بر شده پیکرست ن |
نه سرو توان گفت و نه خورشید و نه ماه
آه از تو که در وصف نمیآیی آه ع |
اکنون ساعت 09:18 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)