پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

FereShteH 01-30-2012 12:13 AM

خاکیان بی‌بهره‌اند از جرعهٔ کاس الکرام

این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده‌اند

mohammad.90 01-30-2012 12:16 AM

با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای

بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما

FereShteH 01-30-2012 12:20 AM

به سمع خواجه رسان ای ندیم وقت‌شناس

به خلوتی که در او اجنبی صبا باشد

mohammad.90 01-30-2012 12:31 AM

خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد

hossein 01-30-2012 03:44 PM

درون خلوت کروبیان عالم قدس
صریر کلک تو باشد سماع روحانی

shokofe 01-30-2012 05:38 PM

روح القدس آن سروش فرخ
بر قبهٔ طارم زبرجد
می‌گفت سحر گهی که یا رب
در دولت و حشمت مخلد

javidan 20 01-30-2012 07:10 PM

پاینده باد صاحب در ظل نعمتی
کش دامن مظله ز عز مخلد است

hossein 01-31-2012 02:58 PM

ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه

MAHDI 01-31-2012 03:09 PM

دور از این بهتر نباشد ساقیا عشرت گزین
حال از این خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه

hossein 01-31-2012 03:12 PM

ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست

آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه

رزیتا 01-31-2012 03:21 PM

پدر عاشقی بسوزه
از دست این نسیم :24: حسین جان نگرانتم

MAHDI 01-31-2012 03:27 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط hossein_1971 (پست 246155)
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه

نقل قول:

نوشته اصلی توسط hossein_1971 (پست 246164)
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست

آرزو می‌بخشد و اسرار می‌دارد نگاه

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 246172)
پدر عاشقی بسوزه
از دست این نسیم :24: حسین جان نگرانتم

منم نگرانش شدم ، باید براش آستین بالا بزنیم

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست


رزیتا 01-31-2012 03:32 PM

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست

hossein 01-31-2012 03:40 PM

:24: راست میگید خدائیش :24:

خصمت کجاست در کف پای خودش فکن
یار تو کیست بر سر چشم منش نشان

MAHDI 01-31-2012 03:42 PM

دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
بازپرسید خدا را که به پروانه کیست

hossein 01-31-2012 03:45 PM

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

مهدی من با امضات قاطی میکنم شعراتو

MAHDI 01-31-2012 03:52 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط hossein_1971 (پست 246199)

مهدی من با امضات قاطی میکنم شعراتو

حسین جان رنگ امضام با نوشته ام که فرق میکنه

کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل
بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چه‌ها بر سرم در این غم عشق
ز آتش دل سوزان و دود آه رسید

رزیتا 01-31-2012 03:56 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط hossein_1971 (پست 246199)
سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

یادباد آنکه رخت شمع طرب می افروخت
وین دل سوخته پروانه ناپروا بود

MAHDI 01-31-2012 03:58 PM

پادشاها ز سر لطف و کرم بازش خوان
چه کند سوخته از غایت حرمان می‌رفت

hossein 01-31-2012 03:59 PM

تا به غایت ره میخانه نمی‌دانستم
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد

MAHDI 01-31-2012 04:01 PM

چون غنچهٔ گل قرابه‌پرداز شود
نرگس به هوای می قدح ساز شود
فارغ دل آن کسی که مانند حباب
هم در سر میخانه سرانداز شود

hossein 01-31-2012 04:03 PM

ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو

رزیتا 01-31-2012 04:07 PM

گر دست رسد رسد در سر زلفین تو بازم
چون گوی چه سرها که به چوگان تو بازم

MAHDI 01-31-2012 04:18 PM

ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست
آیینه به دست و روی خود می‌آراست

رزیتا 01-31-2012 04:25 PM

ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم

MAHDI 01-31-2012 04:29 PM

ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را

رزیتا 01-31-2012 04:34 PM

ای وای مهدی توام؟!!

SOHRAB_HAZHII 01-31-2012 05:01 PM

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست


صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست


javidan 20 01-31-2012 05:06 PM

ز من گو صوفیان با صفا را

خدا جویان معنی آشنا را

رزیتا 01-31-2012 05:49 PM

من از بیگانگان هرگز ننالم
که با ما هرچه کرد آن آشنا کرد

javidan 20 01-31-2012 05:58 PM

توان بی منت بیگانگان سوخت

نه پنداری که من پروانه کیشم

MAHDI 01-31-2012 06:09 PM

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

MAHDI 01-31-2012 06:12 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط MAHDI (پست 246243)
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد


وقت آن است که بدرود کنی زندان را

نقل قول:

نوشته اصلی توسط رزیتا (پست 246246)
ای وای مهدی توام؟!!

این یکی رو هر چی فکر میکنم نمیدونم چرا اینطور شد؟؟؟!!!!!!_:2:

رزیتا 01-31-2012 06:16 PM

من میدونم، احتمالا با مشاعره سنتی اشتباه گرفتی
با حرف آخر شروع کردی، برا همه پیش میاد:)


نقل قول:

نوشته اصلی توسط MAHDI (پست 246271)
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم


یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت


هرگه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

javidan 20 01-31-2012 06:20 PM

ز استخاره زاهد بزیر خرقه کید
ز دیگ جوش فقیر و درون پر جوشش

MAHDI 01-31-2012 06:21 PM

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز

رزیتا 01-31-2012 06:26 PM

از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است
غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست

MAHDI 01-31-2012 06:27 PM

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

javidan 20 01-31-2012 06:28 PM

آواز جرس بر خاست از قافله طاعت
وین قافله را توحید کرده است شتر بانی

رزیتا 01-31-2012 06:32 PM

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کس آن آستان بوسد که جان در آستین دارد


اکنون ساعت 06:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)