پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

ماهین 07-18-2012 01:55 PM

ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقتیست که هر شب به تو می اندیشم
به همان سایه،همان وهم،همان تصویری
که سراغش ز غزلهای خودم میگیری
به همان زل زدن از فاصله ی دور به هم
یعنی آن شیوه ی فهماندن منظور به هم
به نفسهای تودر سایه ی سنگین سکوت
به سخنهای تو با لهجه ی شیرین سکوت
در من انگار کسی در پی انکار منست
یک نفر مثل خودم تشنه ی دیدار منست
آی بیرنگ تر از آیینه! یک لحظه بایست
راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست
حتم دارم که تویی آن شبح آیینه پوش
عاشقی جرم قشنگیست به انکار مکوش...

افسون 13 07-19-2012 07:36 PM

وقتی که تو نیستی
دنیا
چیزی کم دارد ...

من فکر می کنم در غیاب تو
همه ی خانه های جهان خالی ست
همه ی پنجره ها بسته است
اصلاً کسی
حوصله آمدن به ایوان عصر جمعه را ندارد ...

واقعاً
وقتی که تو نیستی
آفتاب هم حوصله ندارد راه بیفتد
بیاید بالای کوه
اما دیوارها
تا دلت بخواهد بلندند
سرپا ایستاده اند
کاری به بود و نبود نور ندارند
سایه ندارند ...

من قرار بود
روی همین واقعاً
فقط روی همین واقعاً
تأکید کنم !
بگویم:
واقعاً
وقتی که تو نیستی
خیلی ها از خانه بیرون نمی آیند ...

واقعاً
وقتی که تونیستی
من هم
تنهاترین اتفاق بی دلیل زمین ام ...

واقعاً
وقتی که تونیستی
بدیهی ست که تو نیستی !

سید علی صالحی

yad 07-20-2012 10:13 AM

اي تپش هاي تن سوزان من


آتشي در مزرع مژگان من


اي ز گندمزارها سرشارتر


اي ز زرّين شاخه ها پر بارتر


اي درِ بگشوده بر خورشيد ها


در هجوم ظلمت ترديد ها


با توام ديگر ز دردي بيم نيست


هست اگر، جز درد خوشبختيم نيست


افسون 13 07-20-2012 11:33 AM

من در توأم

شاید فقط به فاصله یک آه

یک نفس

مرا می توانی

هر جا که هستی باز بینی

در ژاله ی روی گونه های سرخ لاله عباسی

در شمیم اقاقیا که به نیایش ایستاده اند

در تبلور رنگین یک نگاه

در نرمی نسیم که می وزد پگاه

آنقدرها از تو دور نیستم

گوش که به قلبت بسپاری

مرا خواهی دید

مرا خواهی شنید

من در توأم

جاری در زندگی ...

ساقي 07-21-2012 01:45 AM

تقدیم به پاک اندیشان :53:


خوش بود گر محک تجربه آید به میان


نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

غم دنیی دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد

دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد


حافظ

افسون 13 07-21-2012 06:21 PM

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من
زمین سوخته ام نا امید و بی برکت
که جز مراتع نفرت نمی چرید از من
عجب که راه نفس بسته اید بر من و باز
در انتظار نفس های دیگرید از من
خزان به قیمت جان جار می زنید اما
بهار را به پشیزی نمی خرید از من
شما هر آینه ، آیینه اید و من همه آه
عجیب نیست کز اینسان مکدرید از من
نه در تبری من نیز بیم رسوایی است
به لب مباد که نامی بیاورید از من
اگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
چه جای واهمه تیغ از شما ورید از من
چه پیک لایق پیغمبری به سوی شماست؟
شما که قاصد صد شانه بر سرید از من
برایتان چه بگویم زیاده بانوی من
شما که با غم من آشناترید از من


"حسین منزوی"

mohammad.90 07-21-2012 06:34 PM

ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست


افسون 13 07-21-2012 07:59 PM

سارای کوچک من در باغ بی انارم
بنشین که من برایت شعری نگفته دارم
در قحطسالی عشق ازمن نرنج دختر
وقتی سبد سبد هیچ دست تو می سپارم
یادش بخیر سارا بعد از کلاس اول
نه میوه ای به جا ماند نه سینی انارم
چیزی نمانده جز مرگ در ذهن خشک پاییز
عمری مرا ورق زد تقویم بی بهارم
بوی لجن گرفته این لحظه های راکد
از بس که گند می زد مرداب روزگارم
بابا ، انار، باران ... مشقی که خط خطی شد
این خاطرات خوش را در خاک می گذارم
بنشین عروس اول ، بانوی کودکی هام
بنشین که من برایت شعری دوباره دارم

"علی اکبر لطفی"

mohammad.90 07-21-2012 08:21 PM

گوگوش

هم صدای خوبم بخون تا بخونم
عمر من تو هستی بمون تا بمونم
یه جا ابره آسمون یه جا پر از ستاره
یه جا آفتابی آسمون یه جا می باره
بی تو اما همه جا ابری و غم گرفتست
ابر آسمون یه قطره بارونم نداره

تو اگه باشی آسمون صافه
غصه ها پشت کوه قافه
با تو من بهارم
بی تو شوره زارم
وقتی هستی خوبم
وقتی نیستی بی تو
یه قاب شکسته رو دیوارم

اون ور دنیا شبه این ور دنیا روزه
یه جا خورشید خوابه یه جا داره می سوزه
بی تو اما شب وروز با فرقی با هم نداره
تو چشمای منتظرم سیاهی موندگاره

تو اگه باشی ابرا می بارن
دشتای خالی پر گل میشن
با تو من بهارم

بی تو شوره زارم
وقتی هستی خوبم
وقتی نیستی بی تو
یه قاب شکسته رو دیوارم



افسون 13 07-22-2012 08:30 PM

به قاموس طبیعت بس كه نام است
ندانم "كام" را معنی كدام است
دل دیوانه می گوید به مستی :
كه ناكامی حدیث نام كام است

"كارو"


اکنون ساعت 12:39 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)