پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

Omid7 07-12-2010 11:02 PM

شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت
به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد

life 07-12-2010 11:10 PM

دل آزرده ی ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان زتن رفته به تن بازرسان

Omid7 07-12-2010 11:14 PM

ندارم به جز دل مكاني برايت
اگر عيب اين خانه تنگي نباشد

MAHDI 07-12-2010 11:15 PM

در خانقه سینه غوغاست فقیران را
ای سینه بی کینه غوغات مبارک باد


Omid7 07-12-2010 11:25 PM

در زير كتابت همه كس نام نويسند
من گمشده عشق توام نام ندارم

MAHDI 07-12-2010 11:25 PM

میوزد از چمن نسیم بهشت
هان بنوشید دم بدم می ناب

life 07-12-2010 11:27 PM

بیمن است این سخن تو دانی و دل
که تو را با من این قرارافتاد

Omid7 07-12-2010 11:29 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط mahdi.he (پست 164798)
میوزد از چمن نسیم بهشت
هان بنوشید دم بدم می ناب

بگذار تا بگريم چون ابر در بهاران
كز سنگ ناله خيزد روز وداع ياران

MAHDI 07-12-2010 11:30 PM

ناگاه یک آهو به دو صد رنگ عیان شد
کز تابش حسنش مه و خورشید فغان کرد


Omid7 07-12-2010 11:33 PM

دارد متاع عفت از چار سو خریدار
بازار خودفروشی این چار سو ندارد

MAHDI 07-12-2010 11:35 PM

در کوی خرابات مرا عشق کشان کرد
آن دلبر عیار مرا دید نشان کرد

من در پی آن دلبر عیار برفتم
او روی خود آن لحظه ز من باز نهان کرد


Omid7 07-12-2010 11:40 PM

در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد
همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو؟

MAHDI 07-12-2010 11:44 PM

وقتست که می نوشم تا برق زند هوشم
وقتست که برپرم چون بال و پرم آمد


Omid7 07-12-2010 11:51 PM

دل زود باورم را به کرشمه ای ربودی
چو نیاز ما فزون شد تو بناز خود قزودی
به هم الفتی گرفتیم ولی رمیدی از ما
من و دل همان که بودیم و تو آن نه ای که بودی

MAHDI 07-13-2010 12:04 AM

یکی یاری نکوکاری ز هر آفت نگهداری
ظریفی ماه رخساری به صد جان رایگان باشد

Omid7 07-13-2010 12:17 AM

درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

MAHDI 07-13-2010 12:58 AM

من كيم آشفته اي ز يار گسسته
بيدلي از يار و از ديار گسسته
مرغ ملول فتاده در قفس از دام
رشته پيوند شاخسار گسسته

Omid7 07-13-2010 01:02 AM

هر كو شراب فرقت روزي چشيده باشد
داند كه سحت باشد قطع اميدواران

MAHDI 07-13-2010 01:11 AM

نالید چو مرغ صبحگاهی
روزش چو شبی شد از سیاهی

Omid7 07-13-2010 01:43 AM

یک چشم من اندر غم دلدار گریست
چشم دگرم حسود بود و نگریست
چون روز وصال آمد او را بستم
گفتم نگریستی نباید نگریست

MAHDI 07-13-2010 01:51 AM

تو از نقصان و از بیشی نگویی چند اندیشی
درآ در دین بی خویشی که بس بی خویش خویشانند


Omid7 07-13-2010 01:55 AM

دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند
نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند
نه ز پای می نشیند نه قرار می پذیرد
دل آتشین من بین که به موج آب ماند

MAHDI 07-13-2010 01:56 AM

دلا به حادثه عشق ناشكيب مباش
كه هر چه كرد بمن كرد ناشكيبی من

Omid7 07-13-2010 02:19 AM

نازپرورد تنعم مبرد راه به دوست
عاشقي شيوه رندان بلاكش باشد

MAHDI 07-13-2010 02:28 AM

دلی آمد دلی آمد که دل ها را بخنداند
میی آمد میی آمد که دفع هر خمار آمد

فرگل 07-13-2010 07:28 AM

در بحر فتاده‌ام چو ماهی
تا يار مرا به شست گيرد

در پاش فتاده‌ام به زاری
آيا بود آن که دست گيرد

shokofe 07-13-2010 09:10 AM

ديده دريا كنم وصبر به صحرا فكنم
واندرين كار دل خويش به دريا فكنم

Omid7 07-13-2010 12:10 PM

من راه تورا بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم

فرگل 07-13-2010 12:29 PM

ما دو پنجره رو بروي هم
آگاه ز هر بگو مگوي هم

هر روز سلام و خنده
هر روز قرار روز آينده

حالا يكي از دلها شكسته
چون يكي از پنجره ها بسته

SHeRvin 07-13-2010 12:35 PM

هر شب ستاره ای به زمین میکشندو باز

این اسمان غم زده غرق ستاره هاست

فرگل 07-13-2010 12:38 PM

تا دامن کفن نکشم زير پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت

SHeRvin 07-13-2010 12:42 PM

تا نباشد این جدایی ها کس نداندقدر یاران راکویــر خشک میــدانـــد بــهای قـطــره باران را

Omid7 07-13-2010 12:43 PM

اي خوش آن شبها كه با افسانه ميلي داشتي
درددل مي گفتم و افسانه مي پنداشتي

فرگل 07-13-2010 12:43 PM

يک حرف صوفيانه بگويم اجازت است
ای نور ديده صلح به از جنگ و داوری

Omid7 07-13-2010 01:03 PM

ياد باد ان كو به قصد خون ما
عهد را بشكست و پيمان نيز هم

فرگل 07-13-2010 01:10 PM

مقيم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد
بدان هوس که بدين رهگذار بازآيد

Omid7 07-13-2010 01:16 PM

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمي بينم
دلي بي غم كجا جويم كه در عالم نمي بينم

فرگل 07-13-2010 01:18 PM

من آن نگين سليمان به هيچ نستانم
که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد

shokofe 07-13-2010 02:25 PM

در شان من به درد كشي ظن بد مبر
كالوده گشت خرقه ولي پاك دامنم

Omid7 07-13-2010 02:58 PM

من از آن سياه دارم به غم تو روز روشن
كه تو ماهي و تعلق به شب سياه دارم


اکنون ساعت 01:02 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)