شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولی
خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد

امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام
خواب است و بیدارش کنید
مست و هشیارش کنید
گویید فلانی آمده
آن یار جانی آمده
آمده حال تو
احوال تو
سپید روی تو
سیه موی تو
ببیند برود ....

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسون کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست...

عیبی نداره روناک خانم پاکش نکن
بذار اینم جواب بدم بعد برم
..

گر قصد جفا دارى، اینك من و اینك سر
ور راه وفادارى، جان در قدمت ریزم
بس توبه و پرهیزم كز عشق تو باطل شد
مِن بعد بدان شرطم كز توبه بپرهیزم

یارم به یک لا پیروهن ُ
خوابیده زیر نسترن
ترسم كه بوي نسترن ُ
مست است و هشيارش كند
اي افتاب اهسته نه ُ
پا در حريم يار من
ترسم صداي پاي تو ُ
خواب است و بيدارش كند
=============================

عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است

گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو
کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع

و گر بینم که نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینم، گناه است

من که از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم .

گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی
لاجرم آتش هلمان و هوس میجوشیم

دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست