تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد گ |
گل شکفته خداحافظ اگرچه لحظه ی دیدارت
شروع وسوسه اس در من به نام دیدن و چیدن بود // د |
دلم که لاف تجرد زدی کنون صد شغل
به بوی زلف تو با باد صبحدم دارد ق |
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست |
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران // ی |
یا بخت من طریق مروت فرو گذاشت
یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد گ |
گر از این منزل ویران به سوی خانه روم
دگر آنجا که رسم عاقل و فرزانه روم // ش |
شد خزان گلشن اشنایی
بازم اتش به جان زد جدایی م |
من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم. // ف |
فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک
که کس نبود که دستی از این دغا ببرد ض |
اکنون ساعت 11:21 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)