ز دست ديد و دل هر دو فرياد
كه هر چه ديده بيند دل كند ياد |
دستم از دامن گل کوته و چون باد صبا
فصل گل شد نرسیدم به گل آرای دگر |
رفتم که گم شوم چو یک قطره اشک گرم.
در لابلای دامن شبرنگ زندگانی. رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان فارغ شوم.ز کشمکش های زندگانی |
يادم نکرد و شاد حريفي که ياد از او
يادش بخير گرچه دلم نيست شاد از او |
وقت کوچ است الرحیل ای دل ازین جای خراب
تا ز حضرت سوی جانت ارجعی آید خطاب |
بهار آمد زگلشن برد زردی ها و سردی ها
به یمن خود گلستان سبز و بستان گرم و گلگون شد :53::53: |
دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس |
ساقي غم فرداي حريفان چه خوري
كـس مشكـل اسرار اجل را نگشاد |
در تو باید گم شوم. دیوانه وار./
تشنه باید بود واز دریا گذشت. با توام ای حسرتهر شوره زار. ای تو جادوی شب میلاد عشق. سبز سبزم کن در اغوش بهار. ناز من چیزی بگو حرفی بزن. ای تو تعریف من وتعریف یار. خسته ام از انتظار وانتظار:53: |
روبــر رهــش نهادم و بر مـــن گذر نكرد
صد لطف چشم داشتم و يك نظر نكرد |
اکنون ساعت 05:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)