من نه آن رندم که ترک شاهد سغر کنم
محتسب داند که من این کارهاکمتر کنم |
من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک
مغبچه ای ز هر طرف می زندم به چنگ و دف |
فغان که در طلب گنج نامه مقصود
شدم خراب جهانی ز غم تمام و نشد |
دل و دینم شد و با ما به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست |
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت |
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد |
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی |
یار مفروش به دنی که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود |
دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود |
در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است
این از لب یار خواه و آن از لب جام |
اکنون ساعت 11:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)