رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد
خاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند |
دوش می گفت که حافظ همه روی است و ریا به جز از خاک درش با که بود بازارم |
من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بگرییم
که بسوختیم و از ما بت ما فراق دارد |
دوش از این غصه نخفتم که رفیقی میگفت
حافظ ار مست بود جای شکایت باشد |
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن |
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند |
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند |
دل بدان رود گرامی چه کنم گر ندهم
مادر دهر ندارد پسری بهتر از این |
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است |
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشــــــــــــــــــــــق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم |
اکنون ساعت 01:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)