در انتظار آن گل فریاد کن چو بلبل
آشفته زلف سنبل، از اشک لاله گون کن |
زلف آشفته و خوي کرده و خندان لب و مست
پيرهن چاک و غزل خوان و صراحي در دست |
ترك عاشق كش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون كه از ديده روان خواهد بود |
محتاج قصه نيست گرت قصد خون ماست
چون رخت از آن توست به يغما چه حاجت است |
امروز كه محتاج توام جاي تو خاليست
فردا كه مي آيي به سراغم نفسي نيست |
گر چه جاي حافظ اندر خلوت وصل تو نيست
اي همه جاي تو خوش پيش همه جا ميرمت |
حافظ به ادب باش كه واخواست نباشد
گر شاه پيامي به غلامي نفرستاد |
هزار عقل و ادب داشتم من اي خواجه
کنون که مست خرابم صلاح بيادبيست |
صلاح از ما چه می جویی که مستان را صلا گفتیم
به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم |
دلم ز نرگس ساقي امان نخواست به جان
چرا که شيوه آن ترک دل سيه دانست |
اکنون ساعت 10:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)