پی سی سیتی - مشاعره سنتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)

- شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)

- - مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

***مشاعره سنتی***

نقل قول:

نوشته اصلی توسط kalantar48 (پست 7803)

زعقل انديشه ها زايد که مردم را بفرسايد
اگر آسودگی خواهی برو مجنون شو ای عاقل

لبالب کن کنون جام می ام را
خروش خشم در عرش برپاست
خدا داند که شمع محفل ما
چنان نوری ز عشق پاک مولاست

فی البداهه و تقدیمی به مناسبت سوز و سوگ و ماتم عاشورا:2:

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Amir Abbas Ansari (پست 7815)

لبالب کن کنون جام می ام را
خروش خشم در عرش برپاست
خدا داند که شمع محفل ما
چنان نوری ز عشق پاک مولاست

فی البداهه و تقدیمی به مناسبت سوز و سوگ و ماتم عاشورا:2:

ماشاء الله امیرجان

تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین

***مشاعره سنتی***

نقل قول:

نوشته اصلی توسط kalantar48 (پست 7824)

ماشاء الله امیرجان

تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین

آقا مخلصیم دربست :53::53::53::53:
و جدا باریک الله و احسنت :41::41::41::41:
اینم جواب فی البداهه شعر زیبای شما دوست گرامی و بسیار بسیار عزیزم;)
تقدیمی از امیر عباس:o:

نی را به نوای عزای حسین نگر
غم را ز سرور قوم اشقیاء ببین
آن یارهمیشه که وفادار بود مدام
اکنون بریده کف زحرم هان جدا ببین

:53::53:

قربونت برم امیر جان آقایی
عالی بود کم آوردم :53::53::53:
:41::41::41:

نی حدیث راهِ پـُـر خون میكند
قصه های عشق مجنون میكند

نقل قول:

نوشته اصلی توسط kalantar48 (پست 7854)

قربونت برم امیر جان آقایی

عالی بود کم آوردم :53::53::53:
:41::41::41:

نی حدیث راهِ پـُـر خون میكند
قصه های عشق مجنون میكند

دامن خونین زینب باز هم
شکوه از این چرخ گردون میکند:2:

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

***مشاعره سنتی***

نقل قول:

نوشته اصلی توسط kalantar48 (پست 7854)

قربونت برم امیر جان آقایی
عالی بود کم آوردم :53::53::53:
:41::41::41:

نی حدیث راهِ پـُـر خون میكند
قصه های عشق مجنون میكند

شما هستین که ما مستیم عزیز دل همه ما[IMG]****************************/281.gif[/IMG]
کم آوردن مال رقابته... اینجا که فقط رفاقته[IMG]****************************/281.gif[/IMG] [IMG]****************************/281.gif[/IMG]
اگرم کسی باشه که یه وقت کم بیاره...[IMG]****************************/103.gif[/IMG] مطمئن باش منم[IMG]****************************/282.gif[/IMG]

دود نی افلاک جادو میکند
شرم را در درد مدفون میکند

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 7871)

دامن خونین زینب باز هم
شکوه از این چرخ گردون میکند:2:

احسنت و آفرین سنبل جان:53::53:
خدائی شاعر خیلی خوبی هستین:53::53::53::53:

دور گردید از حسین آن خواهرش
اشک در سوگ فراق چون میکند
نی نوائی در دل زینب بپاست
مشت درخاک پر خون میکند

آسمان خونین شده از این فراغ
غربت شام است که دل خون میکند
دامن خونین زینب بازهم
شکوه ها از چرخ گردون میکند

نقل قول:

نوشته اصلی توسط VAHID (پست 7895)

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

تا نهایت این فروم هنوز ره مانده تا سحر
کز نبودت مشوشم و وحیدجانم آرزوست

اینم سی تو کاکا جان..;) هدیه بگیر تی بلا می سر قووربان:53::53::53:

جواب سنبل خانم
تقدیمی حقیر به بانو زینب سلام الله علیها
:2::2::2:
دامنت شد رشک دامان ملائک نازنین
چون شدی غمخوار و همراه یتیمان حسین

برای امیر جان جواب مشاعره:

تا ببینم در میان جمع خوبان روی تو
کله پا تا این فروم افتان و خیزان آمدم
:53::53::53:

من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

***مشاعره سنتی***

نقل قول:

نوشته اصلی توسط kalantar48 (پست 7996)

جواب سنبل خانم
تقدیمی حقیر به بانو زینب سلام الله علیها
:2::2::2:

دامنت شد رشک دامان ملائک نازنین
چون شدی غمخوار و همراه یتیمان حسین

برای امیر جان جواب مشاعره:

تا ببینم در میان جمع خوبان روی تو
کله پا تا این فروم افتان و خیزان آمدم

:53::53::53:

سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و عزیزان:53::53:
مخصوصا خدمت ده روز مشاعره نچشیده گان و در حسرت یک تعامل ادبی ماندگان .:confused:
خلاصه ما دیروز اینقدر ذوق کردیم فروم دوباره باز شد یادمون رفت بیایم مشاعره...:o
و جناب کلانتر زحمت راه اندازی مجدد رو تقبل کردند و سنبل جان نیز هم.:53::53:
ماهم پیرو خط شما...:65::65:
اینم ادامه شعر زینب شما جناب کلانتر عزیز.

دشــــتها، دریــاهـــا، جملگـــی مفــــتون تـو
خواهری کردی تمام برآل و اصحاب حسین

و سپاس از پاسخ شما:

من چه گویم وصف را، چون شعله ایمان توئی
بیت را, مصراع را، چون شاعر تابان توئی

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 7997)

من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

اینم جواب سنبل خانم گل... البته با شعر !!!!

من از غزل زندگی، مکرر ترانه می خوانم
چگونه شاعر شدم، قسم بر او نمی دان
مبه کلک خیال خود نقش حرف در سطر می ریزم
و در میان سطور... پی معنای خویش می مانم

:53::53::53::53: