پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   غمنامه (http://p30city.net/showthread.php?t=639)

mohammad.90 07-14-2012 06:08 PM

خدا ما رو برای هم نمی‌خواست .. فقط می‌خواست همو فهمیده باشیم
بدونیم نیمه‌ی ما مال ما نیست .. فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم
تموم لحظه های این تب تلخ .. خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی‌خواست .. خودت دیدی
دعامون بی‌اثر بود
چه سخته مال هم باشیم و بی‌هم .. می‌بینم میری و می‌بینی میرم
تو وقتی هستی اما
دوری از من .. نه میشه زنده باشم نه بمیرم
نمیگم دلخور از تقدیرم اما .. تو میدونی چقدر دلگیره این عشق
فقط چون دیر باید می‌رسیدیم .. داره رو دست ما می‌میره این عشق

افسون 13 07-14-2012 08:29 PM

بودنت

حتی همین قدر محال

تن پوشی است بر عریانی روح خالی ام

باش ....

حتی همین قدر دور

حتی همین قدر محال

هر چه هستی باش

شاید سهم من از تو

همین دوری و محال بودن است عزیز

همین خواستن ها

نرسیدن ها ...

mohammad.90 07-14-2012 08:42 PM

دو دریچه دو نگاه دو پنجره، دو رفیق دو هم‌نشین دو حنجره
دو مسافر تو مسیر زندگی، دو عزیز دو همدم همیشگی

با هم از غروب و سایه رد شدیم، قصۀ‌ عاشقی رو بلد شدیم
فکر می‌کردیم آخر قصه اینه، جز خدا هیچ‌کی ما رو نمی‌بینه

دو غریبه دو تا قلب در به در، دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه‌چین، دو تا دور افتادۀ تنهانشین

عاقبت جدا شدن دستای ما، گم شدیم تو غربت غریبه‌ها
آخرِ اون همه لبخند و سرود، چشم پُر حسادت زمونه بود

دو غربیه دو تا قلب در به در، دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه‌چین، دو تا دور افتادۀ تنهانشین

yad 07-15-2012 05:16 PM

شنیده ام که تو عکس شکسته می کشی با رنگ

اگر حقیقت است بیا من شکسته ام بی سنگ

مرا تو ساده بکش با تمام سادگی ام

و تلخ و تلخ و تکیده ولی کمی پر رنگ

مرا به رنگ روشن صد التماس تیره بکش

کنار کوچه بن بست و خالی از آهنگ

اگر تو معنی پرپر زدن ندانستی

پرنده ای بکش و یک قفس ولی دل تنگ

قرار هر دوی ما بر مدار ماندن بود

ببین که بی قرار توام هنوز بی نیرنگ

مرا تو خسته بکش، پاره کن شکسته بکش

شکسته از دل سنگی و خسته از دل تنگ


افسون 13 07-16-2012 04:24 PM

می شمارم
دانه دانه باران را
در خیابانهای بی تـــو
وقتی
آوار می شود
جنونی که تازگی ندارد
بر ســـرم
خراب تر ازین نمی شوم ، این روزها ...

راستی دیشب بارون اومد و من بی اختیار یاد این شعر افتادم ... اونجا هم بارونی بود یا ...؟
مهم دله که آفتابی باشه ... امید واسه تو آفتابی باشه:53:

mohandes saeideh! 07-16-2012 05:47 PM

اجــــــــــــــــــازه خدا؟؟

میشه من ورقه مو بدم؟؟

می دونم امتحـــــــــــــــــــان تموم نشده!

ولی من دیگه خسته شدم

yad 07-16-2012 06:00 PM

با این سالهای کوتاه و طولانی
و رفته های زیاد
و نرفته های بیشتر
به دوش زمان /کوله باری خالی/ گذاشتم
و بارها به سالهای کوتاه وطولانی نقب زده ام
قسمت مان بود / که تقدیر با لبخند خنده دارش
گرفتارمان کند
بند به بند
و در پرده های غم انگیز
هر یک از ما رابه نفرین دیگری دچار کند
تقدیر بود
که گرفتار شویم
با خنده های خونین
به قسمتی که نقب زده
به طولنای شب سیاه زمستان و
کوله بار اینروزهایمان را خالی گذاشته
و بسته
راه هایی را که به تن کلمات می رفت
این منم
با رفته های زیاد
از آن سال های کوتاه وطولانی

{پپوله}

افسون 13 07-19-2012 12:50 PM

اگر تو روی نیمکتی
این سوی دنیا
تنها نشسته ای
و همه آنچه نداری
کسی است ....

شاید آن سوی دنیا
روی نیمکتی دیگر
کسی نشسته است
که همه آنچه ندارد تویی ......
نیمکت های دنیا را چه بد چیده اند!

yad 07-20-2012 10:47 AM

ياد بگذشته به دل ماند و دريغ

نيست ياري كه مرا ياد كند

ديده ام خيره به ره ماند و نداد

نامه اي تا دل من شاد كند


خود ندانم چه خطائي كردم

كه ز من رشته الفت بگسست

در دلش جائي اگر بود مرا

پس چرا ديده ز ديدارم بست


هر كجا مي نگرم، باز هم اوست

كه بچشمان ترم خيره شده

درد عشقست كه با حسرت و سوز

بر دل پر شررم چيره شده


گفتم از ديده چو دورش سازم

بي گمان زودتر از دل برود

مرگ بايد كه مرا دريابد

ورنه درديست كه مشكل برود

افسون 13 07-20-2012 11:29 AM

اگر آمدی
خبرم کن
در خانه بمانم
که از اندوه نمیرند
شمعدانیهای منتظر و ماهی های حوض
و لبخندی که به شوق برلبانم میبندد
که تو بیایی ُ کسی خانه نباشد ....

افسون 13 10-17-2012 12:28 PM

رسم زمانه است ...
اگر نرم باشی تو را له میکنند ...
اگر خشک باشی تو را میشکنند ...

مستور 10-17-2012 05:45 PM

بشر به عوض اینکه توجه و عنایت خویش را به
لذایذ حیات متوجه سازدباید بکوشد حتی المقدور
از تالمات بی شمار زندگی که روح دمی را کسل
می کند و دچار امراض گوناگون میسازد بکاهد

پریشان 10-17-2012 10:13 PM

یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت

دوست داری،همدردی نداری...

خانواده داری،حمایت نداری....

عشق داری،تکیه گاه نداری....

مثل همیشه،همه چی داری و هیچی نداری!!!


مستور 10-17-2012 11:01 PM

بعضی ها تو زندگی تقش دیوار را بازی می کنند
نه دوست داری خرابشون کنی
نه میتونی بهشون تکیه کنی

افسون 13 10-18-2012 09:51 AM

من خسته ترین واژه ی ملموس غروبم !
کاش در این وسعت سبز ...
یک نفر درد مرا می فهمید !!

پریشان 10-18-2012 01:26 PM

دلم زیادی روشن بود سوخت!!!!

مستور 10-19-2012 09:21 PM

دلم از نبودنت پر است
آنقدر که اضافه اش از چشمانم می چکد

ماهین 10-19-2012 10:20 PM

غمگینم ...
مانند مرد هزار چهره
که می گفت :
"نمی دونم چرا تو زندگیم هی نمی شه !!!"

ستاره سهیل 10-29-2012 09:38 AM

شکسته ام این روزها

همچو نستعلیق که از نیمه می شکند . . !

ستاره سهیل 10-29-2012 09:41 AM

سنگ هایی که به دیوار فراق تو زدم
کعبه میشد من اگر خانه بنا می کردم
...


پریشان 10-29-2012 09:50 PM

میدونی بن بست زندگی کجاست؟ جایی که نه حق خواستن داری

و نه حق فراموش کردن.....


سادات 10-30-2012 10:16 AM

چشای خسته هرکسی گواهه
یادل شکستس یاچشم براهه
گاهی بایدلبهارو بست وخندید
اون که به جات حرف میزنه نگاهه

پریشان 10-30-2012 05:13 PM

غریب تر از زنی که اشک می ریزد،

مردیست که هنوز نمی داند چگونه او را آرام کند......


مستور 10-30-2012 06:02 PM

هست را اگر قدر ندانی می شود بود
و چه تلخ است کسی بود شود

پریشان 10-31-2012 12:46 PM

دلگیر نباش،تقصیر خودت بود!دسته کلید علاقه که گم شد،

باید عوض می کردی قفل تمام آرزوها را......


مستور 10-31-2012 01:17 PM

ما گذشتیم گذشت آنچه تو با ماکردی
تو بمان با دگران وای به حال دگران

افسون 13 11-01-2012 10:12 PM

از بهار
تقویم می ماند
از من
استخوانهایی که تو را
دوست داشتند ...

مستور 11-01-2012 10:18 PM

چه سنگین گذشت عصر بارانی ام
گویی باران هم صورتم را نوازش نمیکرد
گریه ام ، فریادم تنها سکوتی بود
تا حرفهایم
در بستری از بغض بخوابند


افسون 13 11-02-2012 01:01 PM

غم انگیز است پاییز
و غم انگیزتر
وقتی تو باشی وُ
من برگ‌ها را با خیالت
تنها قدم بزنم ...!!

افسون 13 11-12-2012 08:17 AM


شادی نماند و شور نماند و هوس نماند
سهل است این سخن ، که مجال نفس نماند

فریاد از آن کنند که فریادرس رسد
فریاد را چه سود ، چو فریادرس نماند؟

کوکو ، کجاست؟ قمری مست سرود خوان؟
جز مشتی استخوان و پَر اندر قفس نماند

امید در به در شد و از کاروان شوق
جز ناله ای ضعیف ز مسکین جرس نماند

leila_24 11-12-2012 08:29 AM

هیچ کس جز خودم مقصر نیست
هر کسی گفت "دوستت دارم"
شد دنیایم و دنیایم خالی شد از هر اویی..
نه خطی نه خالی.نه خوابی نه خیالی
واهمه دارم از حس مبهم" دوستت دارم"
............لیلا

http://static.cloob.com//public/user...5056b40338-300

افسون 13 11-12-2012 10:37 AM

نشسته ماه بر گردونه عاج ...
به گردون می رود فریاد امواج ...
چراغی داشتم ، كردند خاموش ...
خروشی داشتم ، كردند تاراج ...

leila_24 11-12-2012 01:16 PM

می‌خواهم نباشم

مثلِ تــــــــو ....

که نیستی !http://static.cloob.com//public/user...307c009a50-300

مستور 11-15-2012 07:13 PM

چه چاره کنم من
زمانه بفهمد زبان مرا
کجا بگریزم که
غم نشناسد نشان مرا


افسون 13 11-17-2012 09:01 AM

پروانه من در تاری افتاده ...
که عنکبوتش سیر است ...
نه میتواند پرواز کند ...
نه میمیرد !!

مستور 11-19-2012 12:44 AM

چشمهایم را به بیمارستان می برم
نمیدانم چه مرگشان شده است
هر شب در خواب
جایشان را خیس می کنند ....


افسون 13 11-19-2012 02:24 PM

وقتی می رسی ...
رفتگر جارویم کرده است ...
برگها وقت ریختن ...
منتظر نمی مانند ...

مستور 11-27-2012 01:43 AM

بی تو یکروز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه آن ثانیه ها خواهم مرد
شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند
موج در موج در این خاطره ها خواهم مرد
گم شدم در قدم دوری چشمان بهار
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد


افسون 13 11-27-2012 10:35 AM

نمیدانم که دردم چیست؟
اما خوب میدانم ...
که بین صخره های قلب تو ...
سنگ صبوری نیست !!

مستور 11-27-2012 11:59 AM

به جنونم مي كشاني وقتي كه در تكرار كوتاه
يك ديدار به رفتن مي انديشي .
رفتن يعني
وداع با چشمان مهربان و آرام تو
و غرق شدن در گردابي از اندوه و غم .
رفتن براي من هميشه تلخ و دردناك است
و من نمي دانم تو چرا اين قدر دير آمدي
و زود مي روي ؟
من براي رسيدن به تو از خود نيز گذشته ام .


اکنون ساعت 12:52 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)