پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ) (http://p30city.net/showthread.php?t=4124)

behnam3638 11-05-2012 04:59 AM

تو گوهر بین و از خر مهره بگذر

ز طرزی کن نگردد شهره بگذر


چو من ماهی کلک آرم به تحریر

تو از نون والقلم می‌پرس تفسیر

ماهین 11-05-2012 07:45 AM

روی خاکی و نم چشم مرا خوار مدار
چرخ فیروزه طربخانه ازین کهگل کرد

mary.f 11-05-2012 08:54 AM

در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را

افسون 13 11-05-2012 10:02 AM

ای پیک راستان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل دستان سرا بگو
ما محرمان خلوت انسیم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو

مستور 11-05-2012 02:44 PM

وصـــال دولت بیـــدار تــرسمت نــدهنــد
که خفته ای تو در آغوش بخت خواب زده


mary.f 11-05-2012 03:19 PM

هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم

مستور 11-05-2012 06:40 PM

ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما


ماهین 11-05-2012 07:41 PM

از لعل تو گریبانم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد


mohammad.90 11-05-2012 08:20 PM

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را


ماهین 11-05-2012 08:47 PM

احرام چو بندیم چو آن قبله نه اینجاست
در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت

مستور 11-05-2012 09:32 PM

تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هـــزار بـــازی از این طرفــه تـــر برانگیـــزد


ماهین 11-05-2012 09:51 PM

در خرابات مغان ما نیز هم منزل کنیم
کاین چنین رفته ست در عهد ازل تقدیر ما


مستور 11-05-2012 09:55 PM

اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعاگویم
جواب تلخ می زیبد لب لعل شکر خا را


ماهین 11-05-2012 10:05 PM

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم

مستور 11-05-2012 10:18 PM

ما که دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر


ماهین 11-05-2012 10:41 PM

روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان سبب جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما

مستور 11-05-2012 10:48 PM

اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد


ماهین 11-05-2012 11:40 PM

دل صنوبری ام همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست

افسون 13 11-06-2012 07:10 AM

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

mary.f 11-06-2012 08:14 AM

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

افسون 13 11-06-2012 09:27 AM

تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
به خدایی که تویی بنده بگزیده او
که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی

ماهین 11-06-2012 01:41 PM

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

مستور 11-06-2012 03:52 PM

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یــــارب این تاثیر دولت در کـــدامین کـــوکب است
آ

افسون 13 11-06-2012 04:02 PM

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست




مستور 11-06-2012 04:08 PM

تـــا به غایت ره میخـــانه نمیـــدانستم
ور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد


پریشان 11-06-2012 09:00 PM

دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال

بی تکلف بشنو دولت درویشانست


ماهین 11-06-2012 10:32 PM

تو با خدای خود انداز کار دل و خوش دار
که رخم اگر نکند مدعی خدا بکند

مستور 11-06-2012 11:34 PM

در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد


ماهین 11-06-2012 11:59 PM

درحلقه ی گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح و هبوا یا ایها الکسارا

مستور 11-07-2012 12:04 AM

ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما

ماهین 11-07-2012 07:19 AM

اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب
خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست


افسون 13 11-07-2012 07:54 AM

تو را که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
بخواه جان و دل از بنده و روان بستان
که حکم بر سر آزادگان روان داری

ماهین 11-07-2012 07:56 AM

یک دل بنما که در ره او
بر چهره نه خال حیرت آمد

mary.f 11-07-2012 08:02 AM

درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

ماهین 11-07-2012 08:14 AM

سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند بر حسب اختیار دوست

افسون 13 11-07-2012 08:23 AM

تو بدری و خورشید تو را بنده شده ‌ست
تا بنده ی تو شده ‌ست تابنده شده‌ ست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شده‌ ست

ماهین 11-07-2012 08:28 AM

تا سر زلف تو در دست نسیم افتاده است
دل سودا زده از غصه دو نیم افتاده است

افسون 13 11-07-2012 08:32 AM

تو نیک و بد خود هم از خود بپرس
چرا بایدت دیگری محتسب
و من یتق الله یجعل له
و یرزقه من حیث لا یحتسب

ماهین 11-07-2012 08:43 AM

به جان او که به شکرانه جان بر افشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست

افسون 13 11-07-2012 09:25 AM

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود


اکنون ساعت 11:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)