پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

mohammad.90 05-09-2012 09:45 AM

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است

ببین که در طلبت حال مردمان چون است

mary.f 05-09-2012 09:46 AM

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

mohammad.90 05-09-2012 09:50 AM

زهی خجسته زمانی که یار بازآید

به کام غمزدگان غمگسار بازآید

mary.f 05-09-2012 09:53 AM

نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک

mohammad.90 05-09-2012 10:04 AM

دل برگرفته بودم از ایام گل ولی

کاری بکرد همت پاکان روزه دار

ساقي 05-14-2012 06:41 PM

زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
راه هزار چاره‌گر از چار سو ببست


رند شیراز

mary.f 05-15-2012 09:10 AM

زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد نکن تا نکنی بنیادم

mohammad.90 05-15-2012 09:53 AM

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

ساقي 05-21-2012 06:57 PM


مدامم مست می دارد نسیم ِ جعد گیسویت
خرابم می کند هر دَم فریب ِ چشم ِ جادویت
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن
که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت ؟

حافظ

گمشده.. 05-22-2012 04:33 AM

مستیمدرد منو دوا نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه

ساقي 05-22-2012 10:40 PM


گر غصه روزگار گویم
بس قصه بی شمار گویم
یک عمر هزارسال باید
تا من یکی از هزار گویم
چشمم به زبان حال گوید
نی آن که به اختیار گویم
بر من دل انجمن بسوزد
گر درد فراق یار گویم

mohammad.90 05-22-2012 11:59 PM

شدم فسانه به سرگشتگی و ابروی دوست
کشید در خم چوگان خویش چون گویم

mary.f 05-23-2012 07:23 AM

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

mohammad.90 05-23-2012 11:08 PM

دلفریبان نباتی همه زیور بستند

دلبر ماست که با حسن خداداد آمد

ساقي 05-24-2012 06:12 PM

ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟
 
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است؟
خُم گو سر خود گیر که خُمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
افسوس که شد دلبر و در دیده‌ی گریان
تحریر خیال خط او، نقش بر آب است
بیدار شو ای دیده! که ایمن نتوان بود
زین سیل دُمادُم که در این منزل خواب است

گمشده.. 05-25-2012 04:29 AM

اكنون منم كه در دل اين خلوت و سكوت
اي شهر پر خروش، ترا ياد مي كنم
دل بسته ام به او و تو او را عزيزدار
من با خيال او دل خود شاد مي كنم

ساقي 05-25-2012 03:17 PM


ترا ز جرگه‌ي انبوه خاطرات قديمي
برون كشيده‌ام و دل نهاده‌ام به صفايت

تو سخت و دير به دست آمدي مرا و عجب نيست
نمي‌كنم اگر اي دوست، سهل و زود ، رهايت



...

mohammad.90 05-26-2012 08:38 AM

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

سر مرا بجز این در حواله گاهی نیست

mary.f 05-27-2012 07:04 AM

مرا چشمی است خون افشان زدست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

mohammad.90 05-27-2012 11:11 AM

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است

یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است

لاوین 06-11-2012 02:38 PM

یا رب مکن از لطف پریشان ما را
هر چند که هست جرم و عصیان ما را
ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم
محتاج بغیر خود مگردان ما را


! samin ! 06-11-2012 04:15 PM

قطره تويي،بحر تويي،لطف تويي، قهر تويي
قندتويي، زهر تويي، بيش ميازار مرا

ساقي 06-12-2012 06:49 PM


تویی آن شکرین لب یاسمین بر
منم آن آتشین دل دیدگان تر
از آن ترسم که در آغوشم آیی
گدازد آتشت بر آب شکر



باباطاهر

! samin ! 06-12-2012 09:45 PM

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست

پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

حافظ

لاوین 06-13-2012 07:39 AM

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

ساقي 06-13-2012 06:07 PM

آمده​ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم
آمده​ام چو عقل و جان از همه دیده​ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

! samin ! 06-13-2012 10:43 PM

دل به امید روی او همدم جان نمی شود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند


ساقي 06-14-2012 07:24 PM

دل دردمند سعدی، ز محبت تو خون شد
نه به وصل میرسانی، نه به قتل میرهانی

سعدی

! samin ! 06-14-2012 08:22 PM

دست به جان نمی رسد تا به تو بر فشانمش
بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش

فرانک 06-15-2012 01:18 PM

خدا را ماه تابانم کمی برقع ز رو بردار

که سودای جنون دارد دل دیوانه عشقی

mohammad.90 06-18-2012 07:08 PM

عشقبازی و جوانی و شراب لعل فام
مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

mary.f 06-19-2012 06:49 AM

شراب و عیش نهان چیست؟ کار بی بنیاد
زدیم بر صف رندان و هرچه بادا باد

mohammad.90 06-19-2012 06:57 AM

من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد

افسون 13 06-19-2012 09:11 AM

مرحبا بر عقل و بر کردار خلق
مرحبا بر طینت و رفتار خلق

mary.f 06-19-2012 10:21 AM

مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام
خیرمقدم چه خبر یار کجا راه کدام

ساقي 06-19-2012 04:00 PM


یارا بهشت صحبت یاران همدمست
دیدار یار نامتناسب جهنمست
هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دمست



...

mary.f 06-20-2012 07:00 AM

مرا چشمی است خون افشان زدست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

mohammad.90 06-20-2012 07:55 AM

بدان مثل که شب آبستن است روز از تو

ستاره می‌شمرم تا که شب چه زاید باز

بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ

به بوی گلبن وصل تو می‌سراید باز

ساقي 06-20-2012 03:27 PM

شبِ فِراق نخواهم دُواج† دیبا را
که شب دراز بُوَد خوابگاه تنها را
ز دست رفتنِ دیوانه، عاقلان دانند
که احتمال نماندست ناشکیبا را
گرش ببینی و دست از تُرنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را
چنین جوان که تویی بُرقعی فروآویز!
وگرنه دل برود پیرِ پای برجا را


..
سعدی

افسون 13 06-20-2012 05:41 PM


می خزم در گوشه ای تنها
ای هزاران روح سرگردان
گرد من لغزیده در امواج تاریکی
سایه ی من کو ؟


اکنون ساعت 01:25 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)