آن مرد گفت با ماشین برو و سر راه غذا هم بگیر
پیاده همگانی آن مرد |
اون مرد در پیاده روی همگانی نتونست شرکت کنه(چون امید از بس تو جمله هاش از آن مرد استفاده کرد:p)
انگار شاید بتونی |
انگار افق رو نگاه نمی کنی تا بفهمی شاید بتونی به اون مرد بگی
خسته شدم ان مرد کافی |
کافیه دیگه از بس گفتی آن مرد خودتم خسته شدی
زیر زبر حروف |
آره خودم هم خسته شدم
آن کتاب زبر دارای حروفی است که در زیر نوشته شده جهنم برده گاهی |
گاهی برده ها رو هم جهنم میبرن
قلیون میتونه اعتیاد |
قلیون هم میتونه اعتیادآور باشه ولی در مورد آن مرد نه
بستنی زمستان عجب |
بستنی عجب تو زمستون می چسبه
کنه درخت روسری |
مثل کنه روسری به درخت چسبیده
منور او چرا |
چرا تا اون میاد همه جا منور میشه
جشن کیک تولد |
اکنون ساعت 12:49 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)