|
طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست ض |
ضامن ارزاق من اوست مبادا که من
منت شروین برم و انده شروان او ذ |
ذره خشتی که فرا داشته کیهان عظیم
باز کیهان به دل ذره فرو می‌بینم غنچه را پیرهنی کز غم عشق آمده چاک خار را سوزن تدبیر و رفو می‌بینم غ |
غرض نقشي است كز ما باز ماند
كه عالم را نمي‌بينم دوامي و |
ور اثر نبود سبب هم مظهر است
همچو خویشی کز محبت مخبر است ا |
اری درون پرده بسی فتنه می رود
تا ان زمان که پرده ور افتد چه ها کنند ب |
قیامت و قامت
قیامت قامت و قامت قیامت، :)قیامت کرده ای ای سرو قامت
موذن کر ببیند قامتت را ،:)به قد قامت بماند تا قیامت |
تو را خبر ز دل بی قرار باید ونیست
غم تو هست ولی غمگسار باید ونیست |
توان از کسی دل بپرداختن
که دانی که بی او توان ساختن آ |
آن که باز است همیشه در میخانه‌ی تست
دست مشاطه‌ی طبع تو بنازم که هنوز زیور زلف عروسان سخن شانه‌ی تست ای زیارتگه رندان قلندر برخیز ظ |
| اکنون ساعت 01:29 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)