پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   مطالب آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=11)
-   -   مهمترین اتفاقی که امروز برات افتاده رو بنویس (http://p30city.net/showthread.php?t=10480)

mary.f 05-19-2009 01:54 PM

امروز با دوستام رفتیم نمایشگاه "شهر من، فرهنگ من" که توی دانشگاه امیرکبیر چند روزه برپا شده. هر استانی صنایع دستی و سوغاتی و خوراکی های مخصوص به خودش رو آورده بود. البته بیشتر خوراکی ها به چشم میومد!! از ترشی های محلی گرفته تا انواع کشک، ماست چکیده، قرقروت،انواع شیرینی، شربت، فالوده، مربا و ... از هر غرفه یه چیزی خوردیم ولی آخرش دل درد گرفتیم! یه چیز جالب توی غرفه کرمانشاه دیدم یکی بود شبیه کوروش!!! حالا نمی دونم خودش بود، روحش بود یا... به هر حال ما در اونجا بسیار به یاد ادمین بودیم مخصوصاً وقتی داشتیم کاک می خوردیم!

SonBol 05-19-2009 02:26 PM

سلام قربون تو و نی نی بشم:53:
دهنم آب افتاد من میمیرم برا طعم های ترش
آلبالو خشکه و آلبالو خشکه و آلبالو خشکه.....:)
ما نیز امروز هی نشستیم پست دادیم و البته ماشین شستیم که باد همه را به باد داد:D البته گنجشکها هم بر این به باد دادن دامن زدند{B Adabi}

mary.f 05-19-2009 02:49 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 45235)
سلام قربون تو و نی نی بشم:53:
دهنم آب افتاد من میمیرم برا طعم های ترش
آلبالو خشکه و آلبالو خشکه و آلبالو خشکه.....:)
ما نیز امروز هی نشستیم پست دادیم و البته ماشین شستیم که باد همه را به باد داد:D البته گنجشکها هم بر این به باد دادن دامن زدند{B Adabi}

آخ راست می گی آلبالو خشکه هم داشتند یادم رفت بنویسم. منم طعمهای ترش رو خیلی دوست دارم. جات خالی بود عزیزم.

mary.f 06-03-2009 03:12 PM

امروز یکی از دوستای دوران دانشجوییم رو دیدم. معمولاً هفته ای یکبار میاد پیش من، از هر دری حرف زدیم. احساس کردم حالم یکم بهتر شد! آخه این روزها حال و حوصله هیچی رو ندارم... کلی هم راجع به بقیه دوستان غیبت کردیم! کلی دلمون باز شد!!!

sina.z 06-09-2009 03:10 PM

امروز داشتیم از صبح تا حالا عکس به ماشینا میزدیم تو این گرما واقعا خسته شدیم {شیت شدن}

sina.z 06-09-2009 03:12 PM

ببینید چهقدر خسته شدم که توپق میزنم تو نوشتنم شرمنده:p

abadani 06-09-2009 03:17 PM

بابا دمت گرم توي اين گرماي اهواز اما به خنكاي بعدش مي ارزه انشاء الله
ياعلي مدد

sina.z 06-12-2009 03:56 AM

امروز جاتون خالی رفتیم کلی فیلم گرفتم از دوستانم تا نگاه کنم

امیر عباس انصاری 06-12-2009 03:25 PM

امروز تا حدود ساعت ده خوابیدم
ای حال داد
ای حال داد
اما جمعه هم خداییش روز خوبیه از نظر استراحت
روز بدیه از نظر بلند بودن طول روز
کش میاد هی
تموم نمیشه چرا؟؟

GolBarg 06-14-2009 08:48 AM

قرار شد بحث انتخاباتی توی سایت نشه
نظر شما هم واسه خودتون مهمه نه واسه همه

sina.z 06-14-2009 02:01 PM

امروز بلند شدم از جام فهمیدم نهار نداریم ای زد حاله ولی اخشکال نداره تخم مرغ که هست بنابر این امیدی هست {شیت شدن}

deltang 06-14-2009 09:22 PM

امروز داشتم درس ميخوندم به كلي فراموش كردم روزه مادره تا بعدازظهر به مامانم حتي تبريكم نگفته بودم بهد ساعت 7 شب شد يادم اومد اي داد بي داد روزه مادره امروز با ستاره سريع رفتم بيرون يه كادوي باحال واسش خريدم

sina.z 06-15-2009 12:57 PM

امروز من ساعت یک بلند شدم مادرم بهم میگه سحر خیز شدی الانم از سرما کولر رفتم زیر پتو دارم تایپ میکنم {داش مشتی}

امیر عباس انصاری 06-15-2009 04:56 PM

امروز برام روز سختی بود
وضعیا اختلال خطوط مخابراتی و موبایلی در تهران ادامه داره
دلیلش مهم نیست
ولی فعلا کار ما عقب افتاده
درست میشه انشالله
از روز شنبه که خبر فوت پدر میناخانم رو شنیدم تا الان تلاش کردم بیام یه جوری عرض ادب کنم و ابراز همدردی و تسلیت کنم
مسنجر ندارم و ویندوز رو تازه ریختم
سرعت اینترنتم دایال آپه و اونم شبکه هوشمنده
اما با همه این مراتب
خدا کمک کرد بیام و عرض ادب و تسلیت کنم خدمت خواهر بزرگوار همه بچه های فروم پی سی سیتی
میناخانم تسلیت همه بچه ها رو پذیرا باشید

sina.z 06-17-2009 12:39 AM

امروز رفتم با یکی از دوستان برای لباس خریدن ........نه بابا واسه خودم نه برده بودم واسه نظر من نمیدونم مگه من سازمان نظر سنجی کشورم هر کی میرسه میگه بیا بریم بازار نظر بده (چه از خود رازیم نه ؟:d)نه بابا من که میدونم اینا منو واسه نظر نمیبرن واسه چونه میبرن که پولشون برسه یه کارت شارژ بگیرن واسه خانوم والده ....

عاشق 06-17-2009 10:47 AM

با سلام

اولین حادثه مهم اینکه امروز بعد از مدتهای طولانی اومدم فروم و پست گذاشتم ....

دومین اتفاق مهم اینکه امروز رفتم دانشکده و نسخه صحافی شده پایان نامه رو تحویل دادم و یه جورایی موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شدم فقط مونده کارهای تسویه حساب و خداحافظی با دانشگاه و دانشکده ....

امیر عباس انصاری 06-20-2009 08:49 AM

مهمترین اتفاقی که امروز برات افتاده رو بنویس
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط عاشق (پست 47389)
با سلام

اولین حادثه مهم اینکه امروز بعد از مدتهای طولانی اومدم فروم و پست گذاشتم ....

دومین اتفاق مهم اینکه امروز رفتم دانشکده و نسخه صحافی شده پایان نامه رو تحویل دادم و یه جورایی موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شدم فقط مونده کارهای تسویه حساب و خداحافظی با دانشگاه و دانشکده ....


سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان:53::53::53:

کاربر گرامی و دوست مهربان و یار قدیمی فروم "عاشق" عزیز
جدا تبریک میگم
داشتن مدرک کارشناسی ارشد تو ایندوره زمونه یه جورایی حکم موفقیت بیشتر کاری و شغلی رو داره
انشالله در طول زندگی مشترک با همسر و خانواده محترم و عزیزانتان همیشه شاد و از غم آزاد باشید
و انشالله کارشناسی ارشد موفقیت رو هم کسب کنید.
آرزومند آرزوهاتونم{پپوله}

و اما خودم:
امروز بعد یه هفته اعتصاب نت (شبکه قطعه) تهران شبکه وصل شد{قاط}
به شدت مسیج خون من پایین اومده و افت فشار دارم{قاط}
دیگه آب قند هم جواب نمیده{قاط}
یکی بره مخابرات بگه مگه ما ها که سیمکارت گرانقیمت داریم چه کار کردیم ده روزه شبکه اس ام اس بسته است؟{B Adabi}
بازش کن پدرجان ملت کار دارن مریض دارند بچشون رو اجاق گازه
آخه مسیج بازی حال میده
قبض ایندوره من 62 تومنه
33 تومنش اس ام اسه!!!
یحتمل اس ام اس دونه ای 500 تومن شده والا من زیاد مسیج بازی نکردم
جان خودم:65::65::65:

امروز جای مینا خانم هم تو فروم خالیه:(
انشالله برگرده
شاد بشه
از غم آزاد بشه
بترکه چشم حسود بشمار....{پپوله}{پپوله}{پپوله}{پپول }{پپوله}

deltang 06-20-2009 11:55 AM

با بهترين دوستم كه قهر بودم آشتي كردم

امیر عباس انصاری 06-22-2009 04:14 PM

یه نامه از یه کاربر فعال فروم داشتم
جدا جا خوردم
بی نهایت بی ادبانه و کودکانه بود
ترجیح دادم فعلا مودبانه و دوستانه باهاش برخورد کنم و واکنش عملی نشون ندم و فقط تذکر بدم
جدا تو این محیط مجازی هر کسی رو نمیشه واقعا شناخت
من که خجالت کشیدم
برداشت اولیه ام از طرف شخصیتی خیلی با کلاس و با درک و فهم بالا و تحصیل کرده بود
از چشمم افتاد
به عبارتی نون خودشو آجر کرد
بنده خدا (اگه میخواستیم مدیریتی هم بهش بدیم کنسل شد)

abadani 06-22-2009 04:19 PM

سلام
تحمل كن جانم مشكلي نيست كه آسان نشود فكر كنم در رابطه با قفل كردن تاپيك عدم درج ... بچه مچه اي پيدا شده توهين كرده تو به گردن نگير بزرگ بشن ادب رو هم ياد مي گيرن تازه اگه بجاي يه رهبر سياسي يا يه مربي فوتبال بودي و از اون فحشا مي خوردي چي مي گفتي ضمنا مهمترين اتفاق امروزت همون قفل كردن تاپيك فوق بود كه نگفتي
يا علي مدد

sina.z 06-24-2009 02:24 AM

امروز از شهرستان اومدم خونه هر کاری کردم نت هم وصل نمیشد یا وصل میشد قطع میشد کلی زد حال بود

پرهام پورتاجی 06-24-2009 11:23 AM

مهمترینش اینه که صبح رفتیم مسیر برای تحویل سازه و بعدش بتن ریزی که گفتن بچینگ مونده زیر سیل و نمی شه بتن ریخت

sina.z 06-24-2009 11:50 AM

دوستان من از پست قبلی تا این پستم هنوز نخوابیدم نزدیکای 2:30 بود که فیلم دی وی دی تموم شد اومدم بخوابم که اداره برق لطف کرد و برق رو قطع کرد تا من بعد از یه ربع توی جام قلت خوردن از گرما بلند شم و ساعت 3 شب برم حیاط(من از بچگیم با این حیاط و اون حیات مشکل داشتم) رو بشورم جاتون خالی رفتم دم در دیدم به همه دوستان گرما زده دم در ایستاده اند جاتون خالی تا صبح نشستیم گپ زدیم و صبح ساعت 9 که جناب اقای برق حوصله کرد بیدار بشه اومد سمتمون منم خواب زده شدم بد جور دیگه نخوابیدم


mary.f 06-24-2009 01:26 PM

امروز از اول صبح کلی کار ریخته بود روی سرم. آخه فردا دارم می رم مشهد هفته دیگه نیستم...
اگه قابل باشم برای همه تون دعا می کنم :63:

ترخینه 06-24-2009 03:46 PM

فکر کنم از خواب بیدار شدنم :29:

پرهام پورتاجی 06-24-2009 03:49 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط mary.f (پست 47861)
امروز از اول صبح کلی کار ریخته بود روی سرم. آخه فردا دارم می رم مشهد هفته دیگه نیستم...
اگه قابل باشم برای همه تون دعا می کنم :63:

پیشاپیش زیارت قبول.
بهترین وقت برای مشهد اومدن.خلوت خنک زیبا

امیر عباس انصاری 06-24-2009 04:22 PM

امروز باید برم قبض تلفن همراه (موبایلم) رو پرداخت کنم
آخ که چقدر روز دردناکیه!!!!

kiana 06-24-2009 05:07 PM

سلام
امروز مثلا هوس اب انار خوردن کردم.!!!بد جوری هم هوس کرده بودم.!!!_:2:_:2:_:2:_:2:بعد با دختر همسایه پایینی سوار ماشین شدیم.رفتم از انار محمد که نزدیک خونه مون شعبه داره یک لیوان اب انار ترش خریدیم و خوردیم.حالا چشمتون روز بد نبینه از موقع که اب انار را خوردم تا الان انگاری دارن تو معده ام رخت میشورن.فکر کنم مسموم شدم .فقط خدا به داد من و ....... برسه.از ترسم به کسی هم نمیتونم حرف بزنم چون فقط کافیه که مامانم یا مادرشوهرم یا در کل شوهرم بفهمن دیگه واویلا.البته حق هم دارن .اخه کسی نیست به من بگه الان موقع هوس کردن اب انار بود. اخه دست خودم نبود که ...............{قاط}{قاط}{قاط}{قاط}{قاط}{قا ط}
خبر دوم هم اینکه داشتم برای پیدا کردن معنی یک لغت در لغت نامه دهخدا در گوگل سرچ میکردم که دیدم دومین سایتی که در گوگل بود و از اون جا میشد به سایت لغت نامه دهخدا رفت سیت ما بود .
خبر سوم .ندارم همین

GolBarg 07-09-2009 05:22 PM

سلام به همه بچهای تیتیش مامانی پی سی سیتی :cool:
من امروز واسه طرح معلمی کامپیوتر که میرم کلاس بازیگری داشتم
خوب نتونستم اجرا کنم _:2:
اخه منو چه به بازیگری {قاط}
ولی خدایش توی این مدت خیلی چیز میز یاد گرفتم و یه عالمه کتاب های خوبه روانشناسی استادمون بهمون معرفی کردند
امروز یادمون دادن تمرین صدا داشته باشیم مثلا دهانتو مثل تخم مرق ایستاده باز کنی و بگی آ :24::21:
و تمام 6 صدا را تمرین کنیم
پروژه هم یه قدمم واسش ور نداشتم_:2:
از پس سی هم بهم میگن تنبل ام و هر بار قول میدم بچه خوفی بشمو و حرکتی انجام بدم
ولی ........ اخه وقتی بچه های خشوکی مثل شماها داره من چیکاره ام :p

چشم بچه خوفی مشم :53:
دیگه اینکه یزد غبار و گرد خاکی بود این چند روز وای چه هوای ناخشی _:2:
خلاصه قربون همه تون
شاد باشین:53:



deltang 07-09-2009 10:27 PM

منم امروز گوشي خريدم n96 چقدر باحاله واي يادم رفت برم تو مشخصاتم درستش كنم فعلا

sina.z 07-10-2009 04:04 AM

روزی همه بچه ها واسه نامزدی دختر عموم رفته بودیم شهرستان (البته زد حال خردیم عموم نذاشت سیستم بذاریم با همون اسپیکر ترکوندیم البته نه جلو فامیلای داماد ها بعد که رفتن )_باوش

mary.f 07-15-2009 10:30 AM

به به چه حالی می ده! می خوام یه هفته برم مرخصی تابستانی. مردم از بس توی این گرما اومدم سرکار

GolBarg 07-15-2009 10:50 AM

امروز دومین روزی بود که تدریس داشتم البته بصورت مربی کامپیوتر
اون هم با پسر پچه های شیطون دوره ابتدایی {قاط}
با اینکه خیلی سختم بود وتازه شروع کردم ولی از کارم راضیم {داش مشتی}
خوش به حال مریم جان که داری میری مسافرت
منو بگو توی دمای 50 درجه یزد هر روز از ساعت 4 تا 8 شب کلاس دارم
بعضی روز ها هم صبحها کلاس اموزشگاه درس میدم
فکر کنم اینجوری که این طرح گذاشتن تا اخر مرداد و حتی شهریور با وجود رمضان باید برم
ولی هر طور شده مسافرتو میرم که خیلی احتیاج دارم {جشن پتو}
دلم واسه مامانم تنگ شده کاش زود می اومد_:2:
مریم جان ایشالله بهت خوش بگذره من هم حداقل یه استراحتی یک هفته ای داشته باشم ;):rolleyes:

mary.f 07-15-2009 12:01 PM

مینا جان مسافرت کجا بود؟ البته ما دو هفته پیش از مشهد برگشتیم و فعلا همسرم نمی تونه مرخصی بگیره. منم مرخصی گرفتم یه کم استراحت کنم. آخه نصف مرخصی هایی که توی تابستون بگیریم به عنوان مرخصی تابستونی بهمون پاداش می دن. برای همین حیفه که نگیرم حتی اگه مسافرت هم نرم خونه اینقدر کار عقب افتاده دارم که بیکار نمی مونم
تدریس شغل خیلی خوبیه. امیدوارم همیشه توی زندگیت موفق باشی
امیدوارم مامانت هم هرچه زودتر برگرده:)

عاشق فاطيما 07-15-2009 09:48 PM

امروز بعده 5 روز نفسم رو ديدم خيلي خوش گذشت جاتون خالي

sina.z 07-18-2009 02:29 PM

جاتون خالی امروز اتفاق خاصی برام نیفتاد ولی بابا بزرگم از دیشب از شهرستان با بابا ومامانم اومدن انقدر مهربونه قوربونش بر م_باوش

Hiwa 08-01-2009 08:52 AM

مهمترين اتفاق امروزم اين بود كه بخاطر پرداخت قبض تلفن خونه، 2 ساعت دير رسيدم سر كارم.
بقيه شو ديگه حدس بزنين...
اما شاهنامه آخرش خوشه.مطمئنم كه امرزو شاهكار زندگيم خواهد بود.

GolBarg 08-31-2009 11:14 AM

سلام به دوستان :53:
جاتون خالی دیروز با یچه های کلوب یزد رفتیم یکی از رستوران های سنتی واسه افطاری{شیت شدن}
البته میتینگ های دیگه هم رفته بودم ولی دیروز خیلی خوش گذشت{جشن پتو}
دخمل پسرا تریپ زده بودن حسابی
جیگیلی ها اومده بودن جیگیلی من ... :65:
حالا اگه شد یکی از عکس ها را اپدی میکنم میزارم واستون:p
انرژی گرفتم حسابی :rolleyes:

hamed95 09-05-2009 01:14 PM

سلام من تازه وارد گروه شما شدم وقعا مطالب خیلی عالی بود اماامروز روز بسیار بدی رو پشت سر گذاشتم چون بعد از سه سال مدیرت آموزشگاه هنوز نتونستم وضعیتم رو درست کنم لطفا اگه می تونی یه راهنمایی بکن

آناهیتا الهه آبها 09-05-2009 05:09 PM

امروز بدترین و چندش آورترین اتفاق برام افتاد صبح داشتم از تو کوچه رد می شدم اصلا هم حواسم نبود یدفعه حس کردم که پا روی یه چیز نرم گذاشتم نگاه پایین کردم چشمتون روز بد نبینه دیدم پا گذاشتم روی یه سگی که خواب تشریف داشتن وااااای تصویر کنین چه حالی داشتم هنوزم پاهام میلرزه:mad:


اکنون ساعت 06:16 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)