پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   علی بداغی شاعری معاصر و خوش ذوق (معرفی مجموعه اشعار و ابیات و کتب علی بداغی) (http://p30city.net/showthread.php?t=2323)

امیر عباس انصاری 12-22-2008 02:01 AM

علی بداغی شاعری معاصر و خوش ذوق (معرفی مجموعه اشعار و ابیات و کتب علی بداغی)
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط az hanooze entezar (پست 36333)
:53:


نامهرباني هم به نوعي مهرباني ست
تستي خفن در آزموني آسماني ست
هر سنگ سهو و عمدِ آن خيلي مهم نيست
امضاي پايان‌نامه‌ي ”عاشق بمان“ي ست
علي بداغي


بازم سلام:53::53:
خوش آمدین جناب بداغی عزیز:53:
راستش من باید تشکر کنم
چون خیلی زیبا و مناسب بهم یه درس دیگه ز درست زندگی کردن را یاد دادید
بله درست می فرمایید:53:
سهو و عمد خیلی مهم نیست
مهم نتیجه پایان نامه ماست

خیلی ممنونم جدا آروم شدم و به ماورای ماجرا نگاه کردم
واقعا متشکرم و موفقیت برای شما و شادی برای بچه های گلتون از درگاه ایزد منان خواستارم.:53:
ارادتمند شما امیر عباس:53::53::53:

az hanooze entezar 12-25-2008 04:16 PM


:53:

بيا از غيرِ باران دل بشوييم


اوستا را همين جاها بجوييم


صليب و نيزه با هم كوكِ كوكند


بيا از ”دوستت دارم“ بگوييم


علي بداغي


:53:

az hanooze entezar 01-15-2009 07:48 PM


:53:

مسيح؟ سوشيانت؟ مهدي؟ يار؟ آقا؟
ندارم من به نامت كار، آقا!
در اين بازي دمارِ دل درآمد
نقاب از روي ما بردار، آقا!

علي بداغي

az hanooze entezar 01-30-2009 07:10 PM

:53:




يك دو ماهي مانده تا عيد اي عزيز!


بي‌خيالِ اين همه سنگ و ستيز!


گيركرده در گلويت كيكِ بغض؟


استكاني دوستت‌دارم بريز!


علي بداغي

az hanooze entezar 02-13-2009 08:04 PM

:53:
هر روزِ خدا روزِ عشق است


آمدْشدِ دل‌فروزِ عشق است


ترديد نكن كه هر چه زيبا ست


-مانند تو!- دست‌دوزِ عشق است


علي بداغي



God is everywhere, in your heart and mine


Never say: "No!" Believe it line by line


!Look up! Either the snow or the rain! Fine


"!The Angels are typing: "GOOD VALENTINE


علي بداغي

az hanooze entezar 02-19-2009 11:29 PM

:53:

كسي را عشق اگر لايق بداند


به امواجِ جنون درمي‌كشاند


و نامش را -زليخا را كه ديدي!-


كنار نامِ يوسف مي‌نشاند


علي بداغي

az hanooze entezar 02-28-2009 09:56 PM

:53:

چند روزي مانده تا تحويلِ سال
دستمالي هم بكش بر هر دو بال
گول مي‌مالي سرِ دل را اگر
دستِ‌كم با دوستتدارمبمال

علي بداغی

az hanooze entezar 03-11-2009 09:08 PM

:53:


عيد يعني خلوتِ دل با خدا


يك دو ركعتْ گريه امّا بي‌صدا


هر كه هستي و مرامت هر چه هست


شاخه‌اي تبريك! تقديمِ شما!


علي بداغي

az hanooze entezar 08-18-2009 09:28 PM

آباديِ باصفاي قلبت، آباد!
از دغدغه‌ي پاتكِ دنيا، آزاد!
سرْخطِّ خبرهاي نگاهت هر شب
رزمايشِ سبزِ دوستت‌دارم باد!
علي بداغي

az hanooze entezar 09-07-2009 05:17 PM

تو كه خوانده‌اي سماواتيِ سبزِ "ربّنا" را
و در اين "سراي اميد" سپيديِ دعا را
تو حريرِ قرمزِ قلبِ "محمّد" و "رضا"يي
چه "وطن‌فروش" ِ نازي و ...! بنازمت خدا را!

براي شهريارِ بي‌لشكرِ كشورِ عشق
محمّدرضاي شجريان
كه آسمانِ حنجره‌اش
هنوز
در تصرّف قناري‌ها ست:
"تفنگت را زمين بگذار"

و كاش همه‌مان مي‌شنيديم و
تفنگ‌ها را
از هر نوعي كه است
زمين مي‌گذاشتيم!

اين گونه باد!



علي بداغي

az hanooze entezar 09-12-2009 10:14 PM

:53:

اي كاش، خدا، آذرِ شيوا مي‌شد!
فردينِ بشر، دوباره شيدا مي‌شد!
سلطانِ غريبِ قلب‌هامان از نو
بر پرده‌ي شهرِ قصّه ... غوغا مي‌شد!
علي بداغي

az hanooze entezar 12-24-2009 09:02 PM


SonBol 12-24-2009 09:15 PM

سلام استاد
خوش اومدین
منور فرمودین

az hanooze entezar 01-10-2010 07:20 PM


az hanooze entezar 03-01-2010 09:10 PM

:53:

خسته‌اي از غربتِ يعقوبِ انسان؟ غم مخور
له شدن زيرِ فشارِ غلطكِ نان؟ غم مخور
فالي از ديوانِ مصرِ دوستت‌دارم بگير
"يوسف گم‌گشته بازآيد به كنعان، غم مخور"
علي بداغي

امیر عباس انصاری 06-06-2010 11:11 AM

علی بداغی شاعری معاصر و خوش ذوق (معرفی مجموعه اشعار و ابیات و کتب علی بداغی)
 
برگزيده‌ای از كتابِ "بود، چندرغازِ روياهايمان را هم ربود" / علی بداغی / نشر دارينوش / 1379

هي نپرس آخر چرا
اين همه پروانه و پرواز را
لابه‌لاي دفترِ خيسِ تصاويرِ خيالي خسته
در سيلابْ‌گيرِ خنده‌اي خاكستري
جا كرده‌اي
باغِ طوفان‌ْ‌رُفته را
آيا
تماشا كرده‌اي؟
علي بداغي

بي‌تو باران
ديگر آن پيغام‌دارِ لحظه‌هاي ناب نيست
خشكسالان خيالم را ببين
هيچ
الّا
بي‌دريغا ريزِ هرگز
روي بامِ خواب نيست
علي بداغي

شاعر كه مي‌شوي
برادرت
باد است و
خواهرت
بنفشه‌اي بي‌قرار
در غروبِ غربت‌آلودِ گندم‌زاران.
و خانه‌ات؟
خانه‌ام؟
مي‌دانم كه نمي‌آيي
امّا بنويس:
حوالي ديروز
كوچه‌ي شهيدْ شقايقِ پيشين
يك در مانده به انتهاي آخرين بن‌بست
شماره‌ي
باران.
علي بداغي

ذرّه‌بين
مبهوت و
در آشوبِ انگشتانِ كودك
شاپرك
آزرده‌خاطر
در تلاش و پيچ و تاب
با دلي پُردرد
در مرزِ سَحر
مي‌كند اين پا و آن پا
آفتاب
علي بداغي

شاعري
سردرگريبان
در كنارِ تخته سنگي
در مسيرِ ماسه‌ها
افتاده بود.
قهرمانش را
لبِ دريا
به كشتن داده بود.
علي بداغي

نگهبان
در سوتِ خود دميد و
كودك دو پا قرض كرد
تا خانه.
ديدني بود
رقصِ پروانه!
علي بداغي

بوي جنگي سخت با نان مي‌دهند
رفتني ديگر به ميدان مي‌دهند
پرچمِ خونخواهيِ رويا به دست
چشم‌هايت بوي باران مي‌دهند
علي بداغي

پيرزن، شب‌بو به گيسوها و دست
گرمِ لالايي، لبِ دريا نشست
ماهيان در خواب و، دريا بي‌قرار
چنگ‌زد پيراهنش را موجِ مست
علي بداغي

از جنسِ ترانه‌ها و باران بودي
بي‌شايدي از عشيره‌ي جان بودي
هر عابرِ خيسِ گونه‌ام مي‌گويد
كوتاه‌ترين معنيِ مهمان بودي
علي بداغي

لحظه‌هايم همه باراني بود
بودنم بُعدِ غزل‌خواني بود
آخرين دست تكان‌دادنِ تو
اوّلين نقطه‌ي ويراني بود
علي بداغي

يادِ آن روزي كه اين جا خانه بود
جاي جولانِ دلي ديوانه بود
پاي آن شب بوي وحشي، پلك‌هام
پيله‌هاي پاره‌ي پروانه بود
علي بداغي

آمد شب و يك ستاره بر در كوبيد
بر پنجره مهتاب فراتر كوبيد
انگار به ميله‌هاي مژگانم باز
پروانه‌ي خيس و خسته‌اي سر كوبيد
علي بداغي

دلي از ”هرچه بادا باد!“ دارم
خيالي خالي از فرياد دارم
كنارِ خطِ پايانِ شقايق
فقط نامِ تو را در ياد دارم
علي بداغي

در خاليِ خانه خِش‌خِشِ بيداد است
هر خاطره‌اي فلاخنِ فرياد است
در كوچه صدايي آشنا مي‌آيد
پرمي‌كشم و پنجره را وا ... باد است
علي بداغي

يك عمر گذشت و بي تو تاب‌آوردم
بي‌چاره دلم را به‌عذاب‌آوردم
هر بار كه طفلكي هوايت را كرد
او را به خرابه‌هاي خواب آوردم
علي بداغي

شعر شايد شورشي بي‌حاصل است
تركشِ تنهايي و نعشِ دل است
يا ... نمي‌دانم ... فقط حس‌مي‌كنم
بغضِ دريا در گلوي ساحل است
علي بداغي

بوي جنگي سخت با نان مي‌دهند
رفتني ديگر به ميدان مي‌دهند
پرچمِ خون‌خواهيِ رويا به دست
چشم‌هايت بوي باران مي‌دهند
علي بداغي

كاش باور كرده بودم باد را
آن چه اين جا اتّفاق افتاد را
بر تمامِ كوچه‌هاي خيسِ دل
مي‌نوشتم ”زنده باد اعداد!“ را
علي بداغي

از دستِ تو با ترانه‌هايت شاعر!
آن عاطفه‌ي سربه‌هوايت شاعر!
تا كي بزنم وصله به تنهاييِ خويش؟
ديوانه شدم به آن خدايت شاعر!
علي بداغي

13thprince 11-22-2010 10:02 PM

سلام
 
سلام
من این سعادت رو داشتم که در دبیرستان شاگرد این شاعر عزیز و از نطر من انسان دوست داشتنی باشم!

امیر عباس انصاری 07-03-2013 04:34 PM

شنيداری
دُنْدال
سلام ای آسمان‌ِ آسماری
يادِ خُمون و مَش‌سِلِيمون به‌خير!
گذشت آن سال‌های پرترانه
غرق‌ِ ليلايم هنوز
باران
می‌آيي و با يک «بيا!» ازدست‌وپايم‌مي‌بری
لالا لالا لالا، دامِه بِجورين

علی بداغی


شنیدن و دانلود فایل صوتی


اکنون ساعت 10:59 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)