-
روانشناسی
(
http://p30city.net/forumdisplay.php?f=102)
ابریشم |
02-18-2011 03:34 PM |
سؤال ۱۳ : افکار که بقایای تأثیرات زندگی هستند را پایانی نیست ؛ بهمان نحو که امواج اقیانوس را پایانی نیست. چه زمانی همة افکار منهدم می شوند؟
ـ ج : بتدریج که «مدیتیشن» بر خویش، از طریق «جستجو در خویش»، شدّت می گیرد، افکار منهدم می شوند.
▪ سؤال ۱۴ : آیا ممکن است که باقیماندة تأثیرات و تأثرات گذشته که از قرن قبل در ذهن باقی مانده اند، حلّ شوند و فرد در آگاهی خالص، باقی بماند؟
ـ ج : بدون نگهداشتن ذهن بحالت تردید و بدون طرح این سؤال که آیا ممکن است، یا ممکن نیست؟ می بایستی فرد بطور پی گیر و مداومی مدیتیشن بر «خویش»، را ادامه دهد. حتّی اگر فرد گناهان بزرگی را مرتکب شده است، می بایستی این نگرانی و غمخواری و فکر دربارة اینکه من گناهکارم و چگونه می توانم رهائی یابم، را کاملاً رها نماید و بطور پی گیری بر «خویش»، تمرکز کند. باین ترتیب مطمئناً موفّق خواهد شد. دو ذهن که یکی خوب و دیگری بد باشد وجود ندارد و فقط یک ذهن وجود دارد ؛ ولی باقیماندة خاطرات و تأثیرات مربوط به گذشته، خوب و بد هستند. وقتی ذهن تحت تأثیر افکار و تأثّرات خوب قرار دارد، خوب ؛ و زمانی که تحت تأثیرات و افکار ناخوشایند قرار دارد، بد خوانده می شود.
ضروری است که فکر را نگران مسائل دنیوی و مشکلات دیگران ننمائیم. نگران شدن کمکی به حلّ مسائل نمی کند. اگر می توانیم که عملاً به دیگران کمک کنیم، از هیچ کمکی دریغ ننمائیم ؛ در غیر اینصورت، با نگران شدن کمکی به دیگران نکرده ایم و فقط بخودمان لطمه زده ایم.
هر قدر که دیگران بد باشند، ضروری است که احساس انزجار و نفرت نسبت به آنها نکنیم. «امیال» و «انزجار و تنفّر» دو موضوعی هستند که می بایستی از آنها پرهیز نمود.
هر چیزی که فرد به دیگری می دهد، در واقع به خویش می دهد. اگر این حقیقت را درک کنیم، از هیچ خوبی به دیگران مضایقه نخواهیم کرد.
وقتی فردی به درجة بالائی می رسد، همه به درجة بالا می رسند. وقتی ذهن فردی آرام می شود، ذهن همه آرام می شود و بر عکس وقتی یک نفر منقلب و برآشفته می شود، ذهن همه منقلب و برآشفته می شود.
بدرجه ای که با تواضع رفتار نمائیم، بهمان درجه نتیجة خوب دریافت خواهیم کرد. اگر ذهن آرام شود، فرد می تواند در هر جائی از دنیا زندگی کند.
▪ سؤال ۱۵ : تا چه مدّت تکنیک «بررسی در خویش» را پیگیری نمائیم؟
ـ ج : تا زمانی که تأثّرات و تأثیرات اشیاء و اتّفاقات گذشته در ذهن ما موجود است.
با پیدایش افکار در ذهن، ضروری است که بلافاصله بکمک تکنیک «بررسی در خویش»، به از بین بردن آن افکار اقدام شود و این کار می بایستی تا رسیدن به «خویش»، ادامه یابد. تا زمانی که این افکار وجود دارند، موجب اغتشاش در ذهن می شوند و با منهدم کردن این افکار، به نتیجة مورد نظر خواهیم رسید.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:34 PM |
سؤال ۱۶ : طبیعت «خویش» (خودبزرگ)، چیست؟
ـ ج : در واقع تنها چیزی که وجود دارد، «خویش» (خودبزرگ ؛ آتما)، است.
دنیا، روح فردی و خدا، هر سه، در «خویش»، وجود دارند و هر سه، در یک زمان پدیدار یا ناپدید می شوند.
«خویش»، را در جائی می یابیم که «من و منیّت» وجود ندارد. این محلّ «سکوت»، خوانده می شود.
«خودبزرگ»، آتما و خدا، هر سه، یکی هستند.
▪ سؤال ۱۷ : آیا همه چیز کار خدا نیست؟
ـ ج : همچنانکه طلوع خورشید بطور خودبخود و بدون سعی و خواسته ای از طرف خورشید انجام می گیرد و سنگ آتش در حضور خورشید آتش ایجاد می کند ؛ در حضور خورشید گل ها شکفته می شوند و آب تبخیر می شود ؛ انسان ها کارهای روزانه خویش را انجام می دهند و سپس با غروب خورشید استراحت می کنند.
و همچنانکه در حضور آهن ربا، بُراده های آهن و سوزن جذب می شوند.
به همین ترتیب با حضور خداوند، روح انسان ها تحت تأثیرات کیهانی و الهی، در انطباق با کارمایشان به فعالیّت مناسب خود ادامه می دهد و سپس استراحت می نماید.
خداوند تحت تأثیر هیچ نیروی مُحرکّی نیست و هیچ کارمائی خداوند را به خودش وابسته نمی کند. بهمانگونه که آنچه که در جهان می گذرد، خورشید را تحت تأثیر قرار نمی دهد و شایستگی یا عدم شایستگی چهار عنصر (آب، خاک، آتش و باد)، بر فضای لایتناهی بی اثر است.
▪ سؤال ۱۸ : از بین انسان های برگزیده، خوب و پر اخلاص، که از همه برتر و عالی تر است؟
ـ ج : هر کس که خود را در اختیار «خودبزرگ» که خداوند است قرار دهد. مفهوم خود را در اختیار خداوند قرار دادن این است که بطور دائم در «خودبزرگ» باقی بماند و جائی را برای پیدایش افکار باقی بگذارد.
اگر همه چیز را به خداوند واگذار کنیم، خداوند ترتیب همه چیز را خواهد داد.
خداوند قدرت بزرگی است که موجب چرخش کلّ آفرینش و جهان است، پس چرا ما خود را به او نسپاریم و با افکار مختلف، از قبیل چه باید بکنم؟ و چگونه؟ و چه نباید بکنم؟ و چگونه، بطور دائم خود نگران و آشفته نمائیم.
مثال زیر روشن کنندة خوبی برای این مطلب است :
وقتی فردی در ترن سوار می شود، همة بسته های خود را روی زمین یا جای مناسبی که برای این کار در نظر گرفته شده است، می گذارد و با خیال راحت استراحت می کند و سه چیز را به رانندة ترن می سپارد و مطمئن است که وقتی ترن به مقصد رسید، بسته های او نیز با ترن بهمراه او حمل شده اند و هیچ فرد عاقلی بفکر اینکه در درون ترن بسته هایش را روی سرش یا دستهایش حمل کند، تا آنها را زودتر به مقصد برساند نیست.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:35 PM |
سؤال ۱۹ : عدم وابستگی چیست؟
ـ ج : بمحض اینکه افکار پیدا می شوند، ضروری است که فرد آنها را کاملاً از بین برده برده و و ریشه کن نماید، بطوری که چیزی از آن باقی نماند.
این را عدم وابستگی می نامند.
بهمان نحو که غوّاص سنگی را به کمر خود می بندد تا بتواند به ته اقیانوس برود و مروارید صید نماید، هر کس می باید به کمک تکنیک، به عمق وجود خود برود و مروارید وجود «خویش» را بدست آورد.
▪ سؤال ۲۰ : آیا برای «خدا» و «گورو» میسّر نیست که موجب رهائی روح شوند؟
ـ ج : خدا و «گورو»، فقط راه رهائی را نشان می دهند، ولی خود بخود موجب رهائی روح نمی شوند.
در واقع خدا و «گورو» متفاوت نیستند و همانطور که وقتی صیدی به دهان پلنگ بیفتد، راه فراری ندارد، کسانی نیز که سعادت لازم را داشته و به خدا و «گورو» نزدیک شده اند، توسّط خدا و «گورو»، کمک خواهند شد و گم نمی شوند. با اینهمه ضروری است که هر فرد شخصاً تلاش لازم را برای رهائی روح، از راههائی که توسّط خدا و «گورو»، به او نشان داده شده است بنماید.
هر کس خود را با چشم درونی دانش که با او داده شده می شناسد، نه با چشم دیگری. آیا خداوند نیازمند آینه ای است تا به او نشان داده شود که او خداست؟
▪ سؤال ۲۱ : آیا برای کسی که تشنة رهائی است، دانستن طبیعت اشکالاتش ضروری می باشد؟
ـ ج : درست مانند کسی که می خواهد کیسة زباله ای را به دور بیزد و دانستن محتوای زباله ضرورتی ندارد، بهمین نحونیز برای کسی که می خواهد خویشتن (خودبزرگ)، را بشناسد، دانستن تعداد یا طبیعت اشکالاتش ضروری نیست. فقط کافی است تا همة اشکالات را که موجب پوشاندن خودبزرگ می شوند، بنحوی که توضیح داده شده است به دور بریزیم.
دنیا را می بایستی مشابه رؤیائی در نظر گرفت.
▪ سؤال ۲۲ : آیا تفاوتی بین بیداری و رؤیا وجود ندارد؟
ـ ج : بیداری طولانی و رؤیا کوتاه است. غیر از این اختلافی بین آنها موجود نیست.
بهمان نحو که وقایع در زمان بیداری واقعی بنظر می رسند، وقایع رؤیا نیز در زمان رؤیا واقعی بنظر می رسند. در زمان رؤیا، ذهن بدن دیگری را بخود می گیرد. در دو حالت بیداری و رؤیا، افکار، اسامی و اشکال، بطور متناوب اتفّاق می افتند.
▪ سؤال ۲۳ : برای کسانی که تشنة رهائی هستند، آیا خواندن کتاب هائی در این زمینه مفید است؟
ـ ج : تمام کتاب هائی که در این زمینه هستند، می گویند که جهت رهائی باید فکر آرام شود. بنابراین خلاصة تعلیمات آنها این است که باید ذهن آرام شود. همینکه این واقعیّت درک شود، احتیاج به خواندن بی پایانی نیست.
برای آرام کردن ذهن، ضروری است تا فرد به بررسی در ردون خویش بپردازد و دریابد که «من بزرگ» چیست؟
چگونه می توان این را در کتاب تحقیق نمود؟
برای شناختن «خودبزرگ خویش»، ضروری است که فرد آن را با چشم دانائی و بصریت خویش بشناسد.
«خودبزرگ»، در درون ۵ لایه قرار دارد، ولی کتاب ها خارج از این ۵ لایه هستند. برای رهائی، ضروری است تا ۵ لایه دور انداخته شود.
بنابراین جستجوی خویش (خودبزرگ)، از طریق کتاب بی ثمر است.
در آخرین مراحل، زمانی فرا می رسد که فرد آنچه را که آموخته است، باید بفراموشی بسپارد.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:35 PM |
▪ سؤال ۲۴ : خوشحالی چیست؟
ـ ج : خوشحالی، طبیعت «خودبزرگ» (خویش)، است.
خوشحالی و خودبزرگ، از هم متفاوت نیستند.
خوشحالی در هیچ شیئی در دنیا موجود نیست. ما بدلیل جهالت خود تصوّر می کنیم که با داشتن اشیاء خوشحال خواهید شد. در حالیکه وقتی ذهن به خارج می رود، ناخوشحالی را تجربه می کند.
دلیل خوشحالی ذهن با بدست آوردن اشیاء این است که، وقتی خواسته اش برآورده شد بدرون «خویش» باز می گردد و در درون «خویش»، شادی و خوشحالی مربوط به «خودبزرگ»، را تجربه می کند.
بهمین ترتیب در مرحلة خواب، سامادی، بیهوشی و زمانی که اشیاء دلخواه بدست آمده، یا مسائل ناخوشایند، رفع شده اند، ذهن بدرون «خویش»، باز می گردد و شادی مربوط به «خودبزرگ»، را تجربه می نماید. بنابراین ذهن بطور دائم، خستگی ناپذیر، مرتّباً و متناوباً، به خارج از «خویش»، می رود و به «خویش»، باز می گردد.
بودن در سایة درخت دلپذیر و خوشایند است ؛ بودن در آفتاب داغ طاقت فرساست. فردی که در آفتاب سوزان بوده است، با پناه بردن به سایة درخت احساس خنکی مطبوعی می نماید. مسلّماً فردی که مرتّباً از آفتاب داغ به سایة درخت و از سایة درخت به آفتاب داغ می رود، آدم عاقلی نیست. فرد عاقل بطور مرتّب در سایه باقی می ماند.
بهمین ترتیب ذهن انسانی که واقعیّت را درک رکده است، بودن در «خویش» (خودبزرگ)، را رها نمی کند.
برعکس، ذهن فرد جاهل در جهان سرگردان است و احساس ناخوشبختی می کند و فقط برای مدّت بسیار کوتاهی به درون «خویش»، باز می گردد تا شادی را تجربه کند.
در حقیقت آنچه به عنوان دنیا خوانده می شود، فقط زائیدة فکر است.
وقتی دنیا در نظرمان ناپدید می شود (مثال : وقتی که فکر وجود ندارد)، ذهن شادی را تجربه می نماید و وقتی فکر باز می گردد و ذهن دنیا را تجربه می کند، احساس ناخوشبختی نیز باز می گردد.
▪ سؤال ۲۵ : عقل، بصریت و روشن بینی چیست؟
ـ ج : آنچه بعنوان عقل، بصریت و روشن بینی خوانده می شود، باقی ماندن در سکوت است.
باقی ماندن در سکوت، تجربة ذهن در «خودبزرگ»، می باشد.
تله پاتی، دانستن اتّفاقات گذشته، حال، آینده و روشن دیدن.
«عقل، بصیرت و روشن بینی»، نمی باشد.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:35 PM |
سؤال ۲۶ : چه رابطه ای بین نداشتن امیال و عقل وجود دارد؟
ـ ج : نداشتن امیال، عاقل بودن است. نداشتن امیال و عاقل بودن هر دو یکی هستند.
مفهوم نداشتن امیال، جلوگیری از برگشتن ذهن بسوی اشیاء است.
مفهوم عقل، عدم پیدایش اشیاء است.
بعبارت دیگر، عدم جستجو برای آنچه که غیر از «خویش» (خودبزرگ)، می باشد را نداشتن امیال یا «عدم وابستگی»، می نامند.
▪ سؤال ۲۷ : تفاوت بین «جستجو برای یافتن خویش» و «مدیتیشن» چیست؟
ـ ج : «جستجو برای یافتن خویش»، شامل نگه داشتن ذهن در «خودبزرگ» (خویش)، می باشد.
«مدیتیشن»، شامل فکر کردن به این است که «خودکوچک»، همان خدا، هستی مطلق، آگاهی خالص و شادی است.
▪ سؤال ۲۸ : رهائی چیست؟
ـ ج : بررسی در طبیعت «خودبزرگ»، که آن را به محدودیّت کشیده ایم، و آزاد کردن طبیعت واقعی خویش را رهائی می نامند.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:36 PM |
مديتيشن، طول عمر سلولهاي بدن را بيشتر ميکند
با توجه به اين که مديتيشن به ايجاد تغييرات روانشناختي مثبت منجر ميشود، محققان آمريکايي به اين نتيجه رسيدند که اين تغييرات، سلامت سلولهاي بدن را تحت تاثير قرار ميدهد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا محققان بر اين باروند كه سلامت سلولهاي بدن ارتباط مستقيمي با مديتيشن دارد.
مديتيشن، ميزان آنزيم تلومراز را افزايش ميدهد (يعني آنزيمي که مسؤول سلامت سلولهاي سلامتي است) در نتيجه اين افزايش، وضع روانى افراد را بهبود ميبخشد.
به گفته محققان دانشگاه شهر داويس ايالت کاليفورنيا؛ مديتيشن ميتواند به سلامت رواني افراد کمک کند و تغييرات روانشناختي آن به فعاليت آنزيم تلومراز در سلولهاي ايمني بستگي دارد. مديتيشن همچنين ميتواند طول عمر سلولها را بيشتر کند.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:37 PM |
مدیتیشن با موزیک
http://www.vista.ir/include/articles...8c46b2718a.jpg
یکی از انواع بسیار مشهور و جذاب مدیتیشنها، مدیتیشن با موسیقیست. این طریقه به ظاهر ساده، دارای ظرافتها و نکات بسیار عمیقیست که برای درک آن، تجارب عملی خودمحور لازم مینماید. بسیاری بر این گونهٔ مدیتیشن از اقسام تمارین تمرکزیست، در حالیکه شباهتهائی مابین این قسم و دیگر اقسام ابتدائی مدیتیشنها و تمارین تمرکزی وجود دارد.
روش ارائه شده در این نوشته از تمارین نیمه حرفهای خواهد بود، لذا انجام این روش برای افرادی توصیه میشود که تمارین تمرکزی و مدیتیشنهای ابتدائی را تجربه نمودهاند.
● زمان و مکان مناسب
بسیاری از بزرگان و طریقتهای معنوی، زمان مناسب برای مراقبه را سحرگاه میدانند. در هنگام طلوع خورشید و سپیدهدمان، زمین دارای بیشترین انرژی دریافتی از کهکشان است. شما در زمانهای گوناگون میتوانید به تمرین بپردازید، اما هرگز در هنگام خوابآلودگی اقدام به مدیتیشن ـ از هر نوع ـ نکنید. مراقبه باید در آگاهی کامل صورت پذیرد.
مکان تمرین نیز دارای اهمیت است. محلی را انتخاب نمائید که در طول مدت مراقبه، رفت و آمد افراد متفرقه و صوتهای ناهمگون در آن حضور نداشته باشد. دمای فضا را متعادل نگاه دارید، نه سرد و نه بسیار گرم. البسه مناسب و سبک بر تن کنید. حتیالمقدور از پوشیدن جوراب خودداری کنند. برای خوشبو کردن فضای تمرین میتوانید از موادمعطر از قبیل عود استفاده نمائید. قبل از شروع مراقبه در صورت تمایل میتوانید دستها و پاهای خود را با آب سرد بشوئید.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:37 PM |
موزیک مناسب
موزیکهای مدیتیشن را میتوانید از بازار تهیه نمائید. حتیالامکان از آثار بیکلام استفاده کنید. در راستای تهیه موزیک مناسب، میتوانید از سایتهای معتبر جهانی اینترنت مدد جوئید. گروهی از این منابع، اجازه استفاده و ذخیرهسازی موزیک توسط کاربر را، در حیطه محدودی میدهند و نیز میتوانید موزیکهای مورد علاقه خود را از روشهای مناسب خریداری نمائید. موزیکهای مدیتیشن بسیار شبیه به موزیکهای لایت هستند. بنابراین از دیدگاه علم موسیقی شاید بتوان آنها را در ردیف موسیقیهای لایت قرار داد اما هر موسیقی لایت، یک موزیک مدیتیشن نیست. لذا در انتخاب آهنگ و نوع موزیک دقت کنید. موسیقیهای مخصوص مدیتیشن، صرفاً برای این منظور طراحی و ساخته میشوند و اساتید مربوطه در ساخت این قطعات، از اصول مراقبه بهره میجویند. در اینجا نکتهای لازم به ذکر است، نوع تمرین ارائه شده در این نوشته، از انواع تمرینهای ثابت شده در این نوشته، از انواع تمرینهای ثابت میباشد. گروهی از مدیتیشنهای همراه با موزیک، بهصورت فعال و دینامیک صورت میگیرند که در این آموزه از بیان آنها خودداری کرده و تنها به نوع ثابت مدیتیشن با موزیک خواهیم پرداخت، لذا در این راستا موزیکهای مدیتیشن آرام را تهیه نمائید. گروهی از موزیکها دارای کلام است که برای انجام انواع دیگری از مراقبه استفاده میشوند و نیز گروهی از مدیتیشنها همراه سخنان استاد یا معلم در هنگام پخش موسیقی صورت میگیرد که آن نیز از انواع دیگر مدیتیشن با موزیک محسوب میشود.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:37 PM |
وضعیت بدنی
وضعیت بدنی برای این مدیتیشن به دو حالت صورتپذیر است. حالت درازکش و نشسته. در حالت اول یا وضعیت درازکش، کاملاً بر روی زمین به پشت دراز بکشید. هیچیک از اعضاء بدن را منقبض نکنید. دستها را در کنار بدن با فاصله قرار دهید و کف دستها را در صورت تمایل به سمت بالا بچرخانید. سر را صاف قرار داده و به سمت چپ یا راست متمایل نکنید. بدن باید کاملاً رها بوده و در هیچ قسمتی انقباض نباشد. دو سمت بدن باید نسبت به هم قرینه باشند. کاملاً طبیعی تنفس کرده و هوای بازدم را ناگهان از ریهها خارج نکنید. تنفس شکمی بسیار مفید است. چشمها را میتوانید باز نگهدارید اما بهتر آن است که بهصورت بسته بمانند.
در حالت نشسته، بهصورت چهار زانو نشسته و ستونفقرات خود را کاملاً راست نگهدارید. دستها را میتوانید روی زانوها قرار دهید به شرط آنکه منقبض نباشد و تعادل بدن را برهم نزنند. چشمها میتواند باز، نیمه باز یا بسته باشد که حالت بسته بیشتر توصیه میشود. تنفس باید طبیعی و حتیالمقدور شکمی باشد.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:38 PM |
مدیتیشن
پس از آمادهسازی و قرار گرفتن در وضعیت بدنی مناسب، مراقبه آغاز میگردد. مدیتیشن یک تمرکز نیست. مدیتیشن و مراقبه یعنی نظارهگر بودن و تنها نظارهگر بودن. تنها شنونده موسیقی باشید، هیچ برداشتی نکنید، صرفاً یک بیننده باشید، این اساس مراقبه است. لحظات بسیاری در زندگی، شما نظارهگر بودن خالص را تجربه کردهاید، فقط و فقط نظارهگر، بودن بیهیچ آرزو و خواستهای. لذت نظارهگر بودن صرف، همان نیروئیست که ما را بهسوی گالریها، موزهها، آثار باستانی گذشتگان و... میکشاند. شما باید تنها یک نظارهگر باشید، یک نظارهگر موسیقی در درون شما جریان مییابد، بیآنکه تلاشی صورت پذیرد. موزیکهای مدیتیشن برای بیداری انرژیهای خفته طراحی شدهاند، پس اجازه دهید خود موسیقی کار خود را انجام دهد و شما فقط یک شنونده باشید، تنها یک بیننده و نظارهگر. درک احساس نظارهگر بودن، تنها از طریق تمرین و ممارست عملی صورتپذیر است. تنها شمائید که میتوانید این تجربه را بهصورت خودمحور کسب نمائید. این تجربه غیرقابل انتقال و غیرقابل توصیف است. تجربه دیگران در این راستا هیچ کمکی به شما نخواهد کرد، این تنها یک تجربه شخصیست.
پس به موسیقی توجه نکنید، اجازه دهید موسیقی به شما توجه کند. تلاش نکنید، تمرکز نکنید، فقط یک نظارهگر باشید، یک شنونده، فقط یک شنونده که قضاوتی ندارید. قضاوت نکنید، به هیچ چیز نچسبید، حتی به موزیکی که از درون شما عبور میکند. به چیزی متصل نشوید. اجازه دهید غرق شوید اما به غرق شدن هم نچسبید، مبارزه نکنید. این یک تجربه خارقالعاده بوده و تنها با تمرین و ممارست مداوم صورتپذیر است. پس از پایان موزیک به آرامی چشمها را باز کنید.
کمی تأمل کنید و سپس بهصورت آرام عضلات خود را منبسط و منقبض نمائید و پس از مکثی به آرامی برخیزید. ممکن است پس از تمرین کمی احساس خوابآلودگی و رخوت کنید، این کاملاً طبیعیست. با خوابآلودگی خود مبارزه نکنید اما در آگاهی باشید. پس از اندک زمانی، انرژی خودانگیخته، ناگاه در درون شما به فوران خواهد آمد و سرشار از آگاهی خواهید شد.
|
ابریشم |
02-18-2011 03:38 PM |
ر پایان نکاتی چند لازم به ذکر مینماید:
تمرین مدیتیشن ارائه شده در این نوشته یکی از روشهای گوناگون مدیتیشن با موزیک بوده و نباید با هیچیک از مدیتیشنهای مشابه در هم آمیخته شود.
این مدیتیشن بهصورت کاملاً خودمحور است و شما تنها ناظر و مجری آن هستید. میتوانید این تمرین را بهصورت گروهی انجام دهید، اما به یاد داشته باشید قبل و بعد از تمرین از صحبت کردن بیرویه و متفرقه با یکدیگر خودداری کنید.
حتیالمقدور از موزیک مدیتیشن خود در زندگی معمول و در مراحل شبانهروز استفاده نکنید، زیرا ممکن است این احتمال بهوجود آید که هنگام تمرین، موزیک شما را به یاد خاطرهای خاص بیاندازد که مسلماً این امر تمرین شما را خدشه دار خواهد کرد.
از موزیک مناسب بهره جوئید، در این راستا از افراد آشنا با موسیقی مدیتیشن کمک گیرید.
با شکم بسیار پر مدیتیشن نکنید.
همواره نظافت و نظم را قبل و بعد از اتمام تمرین رعایت نمائید.
تنفس خود را به آرامی و با عضلات شکم انجام دهید.
فضای مراقبه را با قراردادن تصاویر و اشیاء آرامشبخش، لذت بخشتر کنید.
تمرین مداوم و مستمر را به مرحله اجراء گذارید.
مراقبه ارائه شده از تمارین بسیار ارزشمند در مدیتیشن است. در مراحل بعدی، افراد پس از تبحر در این مراقبه به تمارین حرفهای قدم خواهند گذاشت. در مراقبههای پیشرفتهتر، اصوات طبیعی جایگزین موسیقی ساختگی خواهند شد و در مراحل بعدی، مدیتیتورها به مراقبه سکوت خواهند پرداخت که با تجارب کالبد چهارم و در سکوت مطلق با اصوات جدیدی روبهرو خواهند شد و پس از آن نیز به مراحل بعدی گام خواهند برداشت. زیباترین صوت دنیا در سکوت نهفته است و آن صرفاً یک تجربهٔ شخصیست.
مجله دانش یوگا
|
اکنون ساعت 06:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)