اندک نسیمی از سر افسوس |
هی پارس می کنند شب و روز در سرم |
با تو |
دلم برای یک نفر تنگ است نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم رنگ موهایش را نمی دانم لبخندش را هم ندیده ام فقط میدانم که باید باشد و نیست......! ♥ ♥ ♥ |
حقیقت دارد ! کافی ست چمدان هایت را ببندی تا حاضر شوند هـمه برای از یاد بردنت ! آنکه بیشتر دوستت میدارد ، زودتــــر … |
|
چنین گفت رســتم به سهـــراب یل که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــل مکن تیز و نازک ، دو ابـروی خود دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خود شدی در شب امتــــــحان گرمِ چت بروگــمشو ای خــاک بر آن سـرت اس ام اس فرستادنت بس نبــــــــود که ایمـیل و چت هم به ما رو نمـود رهـا کن تو این دختِ افراسیــــــاب که مامش ترا می نمــــاید کبــــــاب اگر سر به سر تن به کشتن دهیـــم دریغـــا پسر، دستِ دشــمن دهیـــم چوشوهر دراین مملکت کیمــیاست زتورانیان زن گرفتـــــن خطـــاست خودت را مکن ضــــایع از بهــراو به دَرست بـــپرداز و دانش بجـــــو دراین هشت ترم،ای یلِ با کـلاس فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس توکزدرس ودانش، گریزان بـُدی چرا رشــته ات را پزشـکی زدی من ازگـــــــــور بابام، پول آورم که هــرترم، شهـریه ات را دهـم من از پهلــــــوانانِ پیــشم پـــسر ندارم بجــز گرز و تیـــغ و ســپر چو امروزیان،وضع من توپ نیست بُوُد دخل من هفـده و خرج بیست به قبـض موبایلت نگـه کرده ای پــدر جــــد من را در آورده ای مسافر برم،بنـده با رخش خویش تو پول مرا می دهی پای دیـــش مقصّر در این راه ، تهیمیــنه بود که دور از من اینگونه لوست نمود چنیـن گفت سهـراب، ایـــول پـدر بُوَد گفـــته هایت چو شهـد وشکر ولـی درس و مشق مرا بی خیـال مزن بر دل و جان من ضــد حال اگرگرمِ چت یا اس ام اس شویــم ازآن به که یک وقت دپرس شــویم |
از دوست داشتن!امشب از آسمان دیده تو |
|
نام ترانه : فرشته
|
اکنون ساعت 06:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)