پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 03-24-2012 06:14 PM

تقویت پشت ودرد پشت
 
تقویت پشت ودرد پشت

برای تقوت پشت،مربای زردک یاآب زردک را گهگاهی مصرف کنید.
برای درمان دردپشت باید15گرمارد نخود خا راباگلاب مخلوط وبه پشت ضماد کنید.
پس ازتنقیه،2مثقال جندبیداستربخورید.
نیم مثقال پودرحنا راباشربت قند بخورید.
8مثقال ریشه ی درخت شاه توت رابا مقداری برگ هلو وچندانجیر درنیم لیترآب بجوشانیدتا یک چهارم ازان بماند،بعدصاف کنیدوآب ان رابنوشسد.
اگیرترکی،ناردین،دارچین،اسارون، مرمکی،زرمباد،درونج عقربی وتخم کرفس،همه رابسیارنرم بکوبیدوبا عسل مخلوط کنید.روزی سه باروهر مرتبه کمی از ان میل فرمایید.
دارچین،زنجبیل،بسبایج،جوز هندی،فلفل سیاه،هل قرابی وتربد مجوف ازهر کدام1مثقال،امله ی مقشر2مثقال ونبات زرد250گرم،همه رانرم بسایدبا500گرم عسل مخلوط کنید.صبح،ظهروشب،هر مرتبه یک قاشق غذا خوری از ان را بخورید.
دارچین،زنجبیل،هیله ی سیاه،شیطرج،فلفل سیاه،بابونه ی شیرازیونخود الوند ازهر کدام5گرم،امله ی مقشر،ثعلب وتخم های مغزمیوه ی کاج از هر کدام10گرم،همه را نرم بساید،بعدبا 20گرم پودرنارگیل،یک کیلو مویزبی دانه ی کوبیده شده ویک کیلو عسل خلوط کنید.هر روز صبح،ظهروشب وهر مرتبه یک قاشق شربت خوری از ان میل فرماید.
فرفیون،ابهل،سعدکوفی وحب الزریره رابه نسبت مساوی نرم ساییده وبا کمی آب بادیان یا آب با بابونه ی شیرازی یا آب سداب خیرکنید وبر محل درد بمالید.
بابونه ی شیرازی،سداب فرفیون وسعدکوفی را پس ازان که نرمساییده شد،بپزید وبرمحل درد ضماد کنید.
مقداری خردرل راباسرکه مخلوط وبرگ چغندر را دران خردکنیدوبخورید.
ضمنا بهتر است از خوردن ترشی جات،آبگوشت وخوراک هایی که طبیعت سرد دارند پرهیز شودواز خوراکی هایی که دردشت را تسکین می دهند بیشتر استفاده کنید،مانند:انجیر،عسل،آب کلم،کرفس،سیر،پسته ی وحشی،کشمش با مغز گردو،شنبلیله،گوشت جوجه ی آب پز،مارچوبه،بذر شویدوبرگ شوید پختهباغذا.


behnam5555 03-24-2012 06:16 PM

كاهش وزن به وسیله قرص های لاغری
 
كاهش وزن به وسیله قرص های لاغری

در مورد اثرات این داروها اخبار ضد و نقیض بسیاری موجود است. سایت های تبلیغاتی، از اثرات مفید این داروها و كاهش وزن بدون تحمل گرسنگی صحبت می كنند، ولی در سایت های پزشكی مطالب دیگری مشاهده می شود.
تحقیقات پزشكی و بررسی های آماری بر روی افرادی كه دارو مصرف كرده اند نشان می دهد، این داروها یا بی اثر هستند یا اثر آنها بسیار كوتاه مدت است و پس از قطع دارو، وزن شخص به حالت اولیه باز می گردد.
مصرف دارو باید همراه با رژیم لاغری و انجام فعالیت ورزشی باشد تا اثر آن ماندگار شود.
در بسیاری از افراد، عوارض جانبی مصرف دارو بروز می كند و گاهی آنقدر شدید است كه می توان گفت، دارو به جای اینكه بیماری چاقی را درمان كند، بیماری دیگری را هم به وجود آورده است.
این نكته حائز اهمیت است كه استفاده از این داروها، به تنهایی برای كاهش وزن، به هیچ عنوان یك راه درمان اصولی نیست و فرد حتماً احتیاج به رژیم غذایی مناسب تحت مراقبت یك رژیم درمان و فعالیت بدنی منظم دارد.


مصرف داروهای لاغری برای چه كسانی مورد نیاز است؟

استفاده از این داروها تنها برای افرادی مجاز است كه :
1) نمایه توده بدنی آنها (BMI) بالاتر از 30 باشد؛ بدین معنی كه در مرحله چاقی درجه 2 باشند و هیچ بیماری خاصی نداشته باشند. پس به افرادی كه كمی اضافه وزن دارند توصیه می شود از این داروها استفاده نكنند و فقط افراد خیلی چاق ، مجاز به استفاده از این داروها هستند.
2) افرادی كه در اثر اضافه وزن و چاقی مبتلا به دو عارضه مزمن شده اند، مثلاً در اثر اضافه وزن طولانی مدت دچار فشار خون بالا و دیابت شده اند.

در میان این همه دارو كدامیك برای درمان چاقی توصیه می شوند؟

در حال حاضر تنها تعداد معدودی از قرص های موجود در بازار توسط سازمان غذا و دارو FDA تأیید شده اند و مصرف آنها تنها برای مدت كوتاهی ، چند هفته و حداكثر چند ماه مجاز است.
این داروها، اگر پایه گیاهی داشته باشند ، اثرات جانبی كمتری دارند. بیشتر داروهای مورد استفاده ، قرص های ضد اشتها هستند كه از این جمله ؛Tenuate,Didrex, Sanorex, Mazanor, Adipex-p, Meridia است. بیشتر این داروها قرص ها و یا كپسول هایی هستند كه موجب كاهش اشتها شده و باید توسط پزشك به مقدار لازم تجویز شوند.


نوع دیگر از داروهای تجویز شده، قرص های ممانعت كننده از جذب چربی ها هستند مثلxenical كه با چربی موجود در غذا تركیب شده و جذب آن را تا30 درصد كاهش می دهد.


Meridia وXenical تنها داروهایی هستند كه برای طولانی مدت به افراد خیلی چاق توصیه می شوند.


داروهای ضد اشتها چگونه عمل می كنند؟

این داروها شرایطی را در بدن به وجود می آورند كه فرد احساس گرسنگی نكند، به این صورت كه باعث تولید بیشتر هورمون سروتونین و یاكاتكول آمین می شوند. این دو هورمون تولید شده درمغز، بر رفتار غذایی فرد اثر گذاشته و با افزایش تولید آنها فرد احساس سیری و پُری می كند.

نحوه عمل داروهای جاذب چربی چگونه است؟

با مصرف این داروها، چربی خورده شده در روده شكسته نشده و یا جذب آن مختل می شود.
در صورتی كه می خواهید از داروهای لاغری استفاده كنید، حتماً پزشك را از شرایط جسمی تان مطلع سازید؛ اگر باردار یا شیرده هستید، حساسیت خاصی دارید و یا تحت درمان با داروی دیگری هستید یا در صورتی كه مبتلا به دیابت، فشار خون ، بیماری قلبی ، صرع ، بیماری كلیوی، اعتیاد، تیروئید پر كار، افسردگی، سردرد میگرنی و فشار چشم هستید، حتماً پزشك را مطلع سازید.

آیا داروهای لاغری واقعاً مؤثرند؟

به طور كلی از بین این داروها تنها Xenical وMeridia تقریباً موثر بوده اند و به همراه رژیم غذایی موجب كاهش وزن به میزان 2 تا 10 كیلو در مدت یكسال شده اند.
در افراد مختلف با شرایط بدنی متفاوت، پاسخ به این داروها یكسان نیست. در ضمن هیچ دستور مشخصی وجود ندارد كه چه میزان از قرص تجویز شده مؤثر است و پزشك تنها با توجه به اطلاعات و تجربیاتش میزان مورد نیاز را تعیین می كند. افرادی كه بسیار چاق هستند با مصرف 6 ماه از این داروها، می توانند تا 10 درصد وزن شان را كاهش دهند و این میزان كاهش وزن بسیار با اهمیت است و از ابتلا آنها به فشار خون، دیابت ودیگر بیماری های مزمن جلوگیری می كند. در عین حال تحقیقات زیادی در مورد اثرات جانبی یا اثرات بعدی ناشی از مصرف این داروها انجام نشده است.
در صورتی كه قصد استفاده از داروهای لاغری را دارید و یكی از شرایط زیر در شما وجود دارد، حتماً این مسئله را با پزشك در میان بگذارید:
1- اعتیاد: برای فعالیت مناسب دارو ، احتیاج به شرایط خاصی است كه عدم اعتیاد یكی از آنهاست.
2- اگر با مصرف قرص، وزنتان تغییری نكرد و دچار ثبات وزن شـُدید.
3- در صورتیكه اثرات جانبی ناشی از مصرف قرص در شما بروز كند.

عوارض جانبی مصرف قرص های لاغری چیست؟

در صورتی كه این داروها بیش از اندازه مصرف شوند یا مدت مصرف بیش از چند هفته شود، عوارض زیر بروز می كند:
- افزایش ضربان قلب
- افزایش فشار خون
- تعرق زیاد
- یبوست
- كم خوابی
- تشنگی زیاد
- گیجی
- پر بودن بینی
- سردرد
- اضطراب
- خشكی دهان
ازعوارض قرص Xenical كه مانع جذب چربی است، ایجاد نفخ، تكرر دفع، مدفوع چرب و غیره است.
درصورتی كه با مصرف این دارو عوارضی مثل سوزش قلب، قاعدگی همراه با درد، ورم بدن در قسمت پا و مچ، آكنه و احساس سرما بروز كرد، سریعاً مسأله را با پزشك معالج تان در میان بگذارید.
كسانی كه دچار فشار خون نامنظم، بیماری قلبی ، تپش قلب یا سابقه سكته هستند، نباید از دارویMeridia استفاده كنند و كلیه كسانی كه از این دارو استفاده می كنند، باید فشار خونشان را كنترل كنند.


حفظ وزن كاسته شده، چگونه ممكن است؟

اثراین داروها كوتاه مدت است. اگر فرد بخواهد پس از كاهش وزن، برای مدت طولانی ثابت بماند، باید در تمام مدت مصرف قرص، عادت غذایی اش را تغییر دهد و فعالیت ورزشی منظمی داشته باشد تا پس از قطع دارو با پرخوری به وزن اولیه بازنگردد.
داروهای ضد اشتها برای همه افراد توصیه نمی شوند. افراد مسن و كودكان نباید از این داروها استفاده كنند. در صورتی كه می خواهید از داروهای لاغری استفاده كنید، حتماً پزشك را از شرایط جسمی تان مطلع سازید؛ اگر باردار یا شیرده هستید، حساسیت خاصی دارید و یا تحت درمان با داروی دیگری هستید یا در صورتی كه مبتلا به دیابت، فشار خون ، بیماری قلبی ، صرع ، بیماری كلیوی، اعتیاد، تیروئید پركار، افسردگی، سردرد میگرنی و فشار چشم هستید، حتماً پزشك را مطلع سازید.

منبع : تبیان


behnam5555 03-24-2012 06:18 PM

بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین
 
بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین

عاشق شدن


آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
...
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری

برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !

آخرین امتحانت رو پاس کنی

کسی که معمولا زیاد نمی‌بینیش ولی دلت می‌خواد ببینیش بهت تلفن کنه

توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی‌کردی پول پیدا کنی

برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی !!!

تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه

بدون دلیل بخندی

بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف می‌کنه

از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می‌تونی بخوابی !

آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما می‌یاره

عضو یک تیم باشی

از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

دوستای جدید پیدا کنی
.
وقتی "اونو" میبینی دلت هری بریزه پایین !

لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی

یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و ببینید که فرقی نکرده

عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی
.
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره

یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ....... باز هم بخندی

اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند
قدرشون روبدونیم
زندگی یک هدیه است که باید ازش لذت برد نه مشکلی که باید حلش کرد

behnam5555 03-29-2012 09:48 AM

تصاویری چند از چارلی چاپلین
 

behnam5555 04-07-2012 07:20 PM

زندگي و دوران ليليان گيش
 
زندگي و دوران ليليان گيش ( 1 )

(1993-1893) بازيگر بزرگ سينماي کلاسيک

شکوفه يي بر خاک

ديويد کالاهان - ترجمه؛ الهام طهماسبي

ليليان گيش بازيگر بزرگ سينماي صامت که با حضور در شماري از مهم ترين آثار ديويد وارک گريفيث، تصويري جاودانه از خود در ذهن سينماشناسان به جا گذاشته، تنها يک پديده مهم تاريخ سينمايي نبود. بازي او در برخي از ملودرام هاي کليدي آن دوران همچون «شکوفه هاي پژمرده» گريفيث، حتي با معيارهاي امروزي درس گرفتني و اثرگذار است. او همچون مارلنه ديتريش، مري پيکفورد، بت ديويس و اغلب بازيگران مشهور ديگر آن دوران، عمري بسيار طولاني داشت و تقريباً پا به پاي تاريخ صد سال اول سينما پيش آمد. اين نوشته، به زندگي و فعاليت هاي او مي پردازد. در صحنه هاي پاياني فيلم Follow me boys (1966) (يک نمونه خاص و نفرت انگيز از کارهاي سطحي و بي اهميت والت ديسني)، شاهد يکي از بهترين بازي هاي ليليان گيش هستيم. در اين فيلم او در نقش «هتي سايبرت» زني پريشان حواس و ثروتمند بازي مي کند که مي خواهد زمينش را به پسري از گروه پيشاهنگ ها و بازيگران دوره گرد بدهد. گيش اين نقش کوتاه را بسيار قوي و با روح ايفا مي کند. در صحنه يي از فيلم در دادگاه هنگام شنيدن دادرسي، از او خواسته مي شود حرف هايش را بگويد و گيش اين جمله را مي گويد؛ «مرد جوان، تو يک آدم جلف، خودبين و ازخودراضي هستي،»

با شنيدن اين جمله ما قاعدتاً بايد به غرابت اين زن پير و عجيب بخنديم اما وقتي او شروع به دفاع از خودش مي کند، چيزي غيرمنتظره اتفاق مي افتد و گيش باعث هيجان زيادي (در فيلم) مي شود و حتي بسيار قوي تر از آنچه در متن سطحي فيلمنامه نوشته شده است ظاهر مي شود. او را در حالي مي بينيم که مرگ دو پسرش و سوختن خانه شان و تبديل شدن آن به خاکستر را به ياد مي آورد، چهره اش به سختي حرکت مي کند و همه احساس خود را با چشم هاي آبي درشتش بيان مي کند و مثل خواننده يي است که سولو اجرا مي کند (و آنقدر به قاعده) و اصلاً هم خارج نمي خواند. گيش اولين بازيگري بود که خوب مي دانست لازمه بازي جلوي دوربين چيست و بازيگر جلوي دوربين بايد چگونه باشد به نحوي که در اين صحنه، در نماي بسيار نزديک (اکستريم کلوزآپ) او تمام احساساتش در مورد خاطرات شخصي اش را در درونش جمع کرده و به تصوير مي کشد. گيش در بيان احساسش بيقراري نشان نمي دهد و براي نشان دادن رنجش و غم و اندوه خود به تماشاگر تلاش خاصي نمي کند و در واقع بدون اينکه تظاهر کند مثل زندگي واقعي رفتار مي کند و بازي و هيجانات او آنقدر واقعي است که اصلاً به نظر نمي آيد از تکنيک هاي بازيگري استفاده مي کند. گيش در نقش هتي در آغاز اين صحنه چنين مي گويد؛ «هيچ کس با وجود داشتن خاطرات خوبي که بتواند آنها را به ياد بياورد تنها نيست.» و هنگام گفتن اين جمله در چشمانش رضايت و ايماني ديده مي شود که وجه مشخصه اکثر بازي هاي گيش است.


گيش در طول عمرش و طي 75 سال خاطرات بسياري دارد. او ويژگي به خصوصي داشت و مي توانست در 19سالگي نقش يک آدم 90 ساله را بازي کند و در 90 سالگي، 19ساله باشد. چرا که او بازيگري فناناپذير و جاودانه بود. اما متاسفانه او اغلب چيزها را غلط به خاطر مي آورد و اين به تدريج او را به وحشت مي انداخت. چارلز آفرون که در کتاب بزرگ و باشکوهش «بازي ستارگان» در سال 1978 با چشم باز و بي طرف از سبک بازي گيش تقدير کرده بود، بعدها در نوشتن بيوگرافي گيش در سال 1998 نسبت به او هواخواهي و علاقه کمتري نشان داد؛ البته در روش کلاسيک بيوگرافي نوشتن. يک نويسنده نبايد شيفته سوژه اش باشد و اين مساله در نوشتن بيوگرافي اهميت بسياري دارد. بخشي از اين مساله به اين دليل بود که گيش در افسانه سازي هايش دروغ هاي ناگهاني و بي مقدمه يي مي گفت مثل اينکه MGM آنها را مجبور کرده يک پايان خوش براي بهترين فيلم صامت او (باد، 1928) دوباره فيلمبرداري شود. البته چنين پاياني هرگز فيلمبرداري نشد. بنابراين از نظر آفرون قهرمان زن پاکدامن فيلم هاي گريفيث يک دروغگو است، اما بازيگري خودش يک دروغ است و گيش ذاتاً بازيگر بود. در سال هاي آخر استاد گيش- گريفيث- افسانه سازي هاي او را بر مبناي دلايل خوبي تکذيب کرد. گريفيث نژادپرست بود و اين تعصب نژادپرستي در تمام فيلم هايش ديده مي شد. او با سياهپوستان، آلماني ها يا آسيايي ها بدرفتاري مي کرد. او عاشق ديدن صحنه هايي بود که در آن زني شکننده و ظريف در فضايي بسته مورد تهديد و تهاجم و کتک خوردن به وسيله مرداني قوي قرار گرفته است. او در عنوان فيلم هايش به طرزي رياکارانه عشق و محبت را تبليغ و موعظه مي کرد. اوج نفرتش را (در فيلم) نشان مي داد. گريفيث از نظر زيبايي شناسي، الفبا و اصول فيلمسازي را ابداع کرد. روش تدوين گريفيث (برش هاي متقاطع) سبب آغاز يک نوع عملکرد بي ملاحظه و بي فکر در فيلمسازي شد و يک جور روند بدون تعليق و خسته کننده يي ايجاد کرد که تا امروز هم ادامه دارد. گريفيث که خودش به عنوان يک بازيگر ناديده گرفته شده بود، اين فرصت را براي ليليان گيش فراهم کرد که ستاره دائمي فيلم هاي او و مثل يک الهه (الهه شعر و موسيقي) باشد. گيش از اولين فيلمش در سال 1912 تا آخرين فيلم او (1987) هنرمندي ذاتي و قدرتمند بود. اما کتاب آفرون به شهرت و خوشنامي او آسيب زد. در کتاب «بازي ستارگان» آفرون از استعداد بازيگري هنرمندانه گيش- که خيالات و آرزوهاي شاعرانه او را برانگيخته مي کرد- هيجان زده شده بود اما در بيوگرافي اخيري که درباره او نوشت، در مورد نحوه بازيگري گيش نکاتي جزيي وجود دارد و آفرون بيشتر سرگرم رسوا کردن و تخريب شخصيت او و ماجراهاي زندگي واقعي گيش است. «ريچارد شيکل» در نوشتاري در باب کتاب آفرون در نيويورک تايمز گيش را با لقب هاي منفي بسياري توصيف کرد. چيزهايي مثل افراطي، گيج و منگ، خسته کننده، به طرزي نوميدکننده از مدافتاده و کمي عتيقه. او فکر مي کرد فيلم «باد» تقريباً چرند است و در مورد گيش اين طور ادامه مي دهد که او از اساس فاقد قابليت ستاره شدن و اصلي ترين مولفه آن جذابيت هاي زنانه است. کتاب آفرون و يادداشت هاي شيکل منفي تر از آن بود که پاسخ دليرانه يي درباره گيش باشد و او (مثل فيلم ها) مجبور بود دوباره خودش را از چنگال آدم هاي پست نجات دهد. دوران کودکي گيش پر از سرما، گرسنگي، محروميت و فقر مالي بود. مادرش او و دوروتي خواهرش را به عنوان دختربچه هاي بازيگر دوره گرد با خود به خيابان مي برد اما آنها هرگز نمي توانستند به اين فقر پايان دهند. گيش به ياد مي آورد که آن زمان مي خواست راهبه شود (او از جنبه هاي مختلف هنرمندي مذهبي به حساب مي آمد و مثل دراير يا برسون هميشه در حال حرف زدن با خدا بود). سرانجام او و دوروتي براي ديدن «مري پيکفورد» دوست ديگرشان به بيوگراف استوديو رفتند. او بازيگر خردسالي بود که براي گريفيث کار مي کرد. از اين لحظه ليليان وارد دنياي فيلمسازي شد. گريفيث عشق زندگي او و او عشق زندگي گريفيث بود و تمام عشق و علاقه آنها منحصر به کار فيلم بود. گيش در اولين فيلمش، دشمن پنهان به نظر راحت، رازآميز و زيرک مي آمد و چشماني غمگين و بي تفاوت و دست هاي تاثيرگذاري مانند نوازنده هاي چنگ داشت. (انگشتان گيش در کمک به بيان او شگفت آور بودند) او و خواهرش در اتاقي حبس شده بودند و اسلحه يي از سوراخ در به سمت شان نشانه رفته بود.


سال بعد در فيلم قلب مادرانه (1912) گيش بهترين بازي خودش را به عنوان بازيگري کم سن و سال ارائه داد. گيش در نقش زني شلخته با کلاهي نرم و مسخره در حالي که خيلي پيرتر از سن واقعي اش نشان مي داد ظاهر شد (او در آن زمان 20ساله بود اما صورتش اغلب سن او را بيشتر نشان مي داد). والتر ميلر نقش شوهر او را بازي مي کرد و مدام دست هايش را مثل بازيگران تئاتر تکان مي داد. گيش در اين فيلم احساساتش را با چشمانش نشان مي دهد. او زن خانه نشيني است که از فضاهاي تنگ و بسته مي ترسد. او حالتي گيج و گنگ پيدا مي کند و انگار در دريايي از هيجانات شناور است. گيش هميشه اين جور لحظه ها واکنش هاي خلاف قاعده معمول از خود نشان مي دهد، مثل لبخند کوچکي که از سر بيچارگي مي زند. او در فيلم ديگرش The muske teers of pig alley (1915) يک بچه خياباني خشن و مغرور است و مدام انگشتانش را به شکل چنگال خم مي کند.


اما در فيلم The batt of elder Bush Gulch (1934) او براي اولين بار اين شانس را پيدا مي کند که نقش کسي را بازي کند که در حال ديوانه شدن است. گيش دست هايش را در هوا حرکت داده و گهواره يي خيالي را تاب مي دهد. چشم هايش را به سرعت به اطراف مي چرخاند و همه اينها را بسيار خوب انجام مي دهد. او در اين فيلم بهتر از آنچه تاکنون بوده، ظاهر مي شود. بازي گيش به اندازه دوستش مري پيکفورد، تهاجمي و پرخاشگرانه نيست، احساسات او صاف و زلالند و از يک نوع خلوص سرچشمه مي گيرند. پس از اين فيلم گيش خود را براي بازي در فيلم حماسي «تولد يک ملت» آماده مي کند. اين فيلم نقطه عطفي در تاريخ سينما محسوب مي شود. اما اين موقعيت براي گيش و بازي در اين فيلم خيلي بهتر از گرتا گاربو است که در همان زمان دوره کاري خودش را با فيلم


Trumph of the will (1934) شروع کرده بود. بازي گيش در تولد يک ملت سرشار از نوعي شرم زنانه و حسابگري غيرجذاب است که قطعاً از ديد گريفيث پنهان نمانده است. او ضعف و خجالت خود را به طريقي استادانه نشان مي دهد. گيش در يک صحنه از فيلم به يادماندني است، وقتي برادرانش به جنگ مي روند او در بدرقه آنها خود را شجاع نشان داده و حرکاتش جوري است که مثلاً تفنگي در دست دارد و به آنها مي گويد؛ «به دشمن شليک کنيد و به خانه برگرديد.» وقتي آنها مي روند با دستش دهانش را مي پوشاند و احساس نااميدي مي کند. در اين صحنه او بازي قابل لمسي از خود ارائه مي دهد. گيش پس از فيلم تولد يک ملت در فيلم تاثيرگذار «تعصب» (1916) بازي مي کند؛ فيلمي که درباره جنگ جهاني اول است. پس از آن گريفيث فيلم «قلب دنيا» (1918) را مي سازد. گريفيث به رغم اينکه در عنوان فيلم صلح را تبليغ مي کند، با ساختن صحنه هاي شورانگيز جنگ، به نوعي دروغ مي گويد. گيش در اين فيلم وارد قلمرو مري پيکفورد مي شود. او موهايي مجعد دارد و (مدام) صورت مادرش را غرق نيم دوجين بوسه مي کند. گريفيث هميشه مي خواست زنان فيلمش انرژي خود را با جست و خيزهاي سنجاب وار در فيلم نشان دهند. گيش از اين فرم بازي خسته شده بود و به گريفيث شکايت مي کرد، اما در نهايت توضيحات ناکافي گريفيث را که مي گفت مي خواهد گيش با ديگر بازيگران متفاوت باشد، مي پذيرفت. در فيلم قلب دنيا وقتي پدر گيش مي ميرد، گيش واکنش هاي غريبي از خود نشان مي دهد؛ او به سمت آسمان جيغ مي زند و ناگهان آرام مي شود، سپس چشم هايش را به اطراف مي چرخاند.


اين حرکات اغراق آميز بسيار سريع تغيير مي کنند، وقتي گيش به خلوت خود مي رود به شدت احساس فرسودگي مي کند. او در حالي که دامن بلند نامزدي اش روي زمين کشيده مي شود مثل مري تيرون در شهر نابود شده راه مي رود غمري تيرون کاراکتر نمايش مشهوري است که معتاد به مرفين بودف و حين راه رفتن ناگهان به جسد نامزدش مي رسد. در کنار جسد مي نشيند و سرش را روي آن مي گذارد. گيش در اين صحنه مهارت زيادي در بازي از خود نشان مي دهد. گريفيث اين صحنه را در لانگ شات گرفت تا امکان هر نوع احساسات گرايي افراطي از بين برود و اين زوج خلوت خود را داشته باشند. در اين فيلم صحنه يي وجود دارد که گيش به وسيله مرداني قوي هيکل شلاق زده مي شود. ساديسم گريفيث در اين صحنه ها خودش را نشان مي دهد. وقتي ليليان گيش پس از بازي در اين صحنه به خانه برگشت، مادرش جاي شلاق ها را در پشت دخترش ديد اما ليليان با خودش عهد کرده بود راجع به اين موضوع چيزي نگويد. پس از آن گريفيث دو فيلم ملايم تر با حضور گيش ساخت؛ يکي فيلم A Romance of happy valley بود که گيش در آن نقش جني فراموشکار را داشت و تلاش مي کرد با بي هارون (شوهرش) خانه شان را ترک نکند و فيلم بعدي سوزي خوش قلب بود که او همين نقش را کامل تر بازي کرد. در اين فيلم گيش وقتي نامزدش را با ديگري (بتينا) مي بيند چشم هايش را مي بندد، انگار وقتي چشم هايش را باز کند همه چيز عوض شده است و اين حرکت غريبي در بازيگري است. در صحنه ديگر وقتي بتينا خواب است، گيش او را با حالتي شيطاني نگاه مي کند و مي خواهد با مشت به او بکوبد، اما يکباره احساسات او نرم مي شود. اين تصوير جذاب و قابل لمس بيان کننده عقيده يي مسيحي مبني بر دوست داشتن دشمن است. اين فيلم بهترين فيلم گيش به کارگرداني گريفيث است ولي اينکه چرا به صورت دي وي دي موجود نيست تبديل به رازي شده است. هر چند سوزي خيلي شناخته شده نيست اما فيلم بعدي گريفيث «شکوفه هاي پژمرده» (1919) به اندازه «تولد يک ملت» مشهور است. گريفيث در اين فيلم گيش را به صورت دختر کوچکي که مدام به وسيله پدر بوکسورش کتک مي خورد، تجسم مي کند (بتلينگ بارونز که دونالد گريس نقش اش را بازي مي کند). اين فيلم لبريز از لحظه برجسته در بازيگري گيش است مثل تلاش رقت انگيزي که براي خنديدن مي کند (با دست گوشه لب هايش را بالا مي دهد که به نظر خنده بيايد) يا صحنه يي که گيش به طور کابوس وار دور کمد در اتاق خواب مي چرخد در حالي که پدرش مي خواهد در را بشکند تا وارد اتاق شود. گيش قادر بود به روش هاي مختلفي بروز ترس در چشمان و گشاد کردن چشم را نشان دهد و جوري اين صحنه را بازي مي کند که انگار التماس کودکان مورد سوء استفاده در دنيا را نشان مي دهد. از نظر بازيگري دقت موجود در اين صحنه به شدت شبيه «بازجوي بزرگ» در فيلم «برادران کارامازوف» است. گيش در سال 1919 در فيلم Greatest Question (بزرگ ترين سوال) بازي کرد و پس از آن در سال 1920 در راهي به سوي شرق ايفاي نقش کرد. اين فيلم دو صحنه مشهور دارد؛ اول مرگ فرزندش و بعدي سکانس معروف طولاني است که گيش در يخ ها گير مي کند. در اولي واکنش گيش به صورت جيغي بي صدا است و در سکانس يخ ها او سرسپردگي بيش از حد مازوخيستي خود را به هنر نشان مي دهد. در انتها وقتي يخ و برف صورت گيش را پوشانده است گريفيث به صورت کلوزآپ (نماي بسته) از او تصوير گرفته است و صورت گيش که ترکيبي از پيرزن و دختر جوان است در کادر ديده مي شود. فيلم آخر او با گريفيث فيلم «يتيمان توفان» (1922) بود که گيش و خواهرش دوروتي را به دوران انقلاب فرانسه مي برد. در طول سال ها من تلاش کردم بفهمم نويسندگان قديمي چه چيزي در آثار دي دبليو گريفيث ديده بودند. بعضي از بهترين منتقدان از «جيمز آگي» تا «پائولين کال» با احساسات فراواني فيلم هاي او را مي ستودند. در اکثر اين نقدها، تلاش ثابتي براي پرهيز از ديده شدن آنچه به صورت واقعي روي صحنه وجود داشت، ديده مي شد و اغلب روي ايده گريفيث که گيش تبلور آن بود تمرکز مي کردند. حتي امروزه تکنيک هاي گريفيث کاملاً استاندارد است و نقطه ديد او را نشان مي دهد و البته اين به معناي تقديس او نيست. او ذهني قديمي داشت و آرامش طلبي اش در تناقض با نفرت و ترس او از ديگران و ترسيم صحنه هايي بود که احساس مورمور در بدن ايجاد مي کرد. فيلم بعدي گيش با نام Remola(1924) هر چند کمي ضعيف تر از رمان جرج اليوت(که فيلم از روي آن نوشته شده است) است اما فيلمي دلپذير است.



behnam5555 04-07-2012 07:21 PM

زندگي و دوران ليليان گيش ( 2 )

گيش سه فيلم بزرگ زندگي خود را با کمپاني MGM کار کرد؛ فيلم هاي La boheme (1925)، داغ ننگ و باد. در فيلم La boheme به کارگرداني کينگ ويدور زيبايي اثيري گيش بيشتر از هميشه به چشم مي آيد. او در نقش مي مي در يک بنگاه رهني کار مي کند و دختري مغرور و مشکل پسند است. صحنه مرگ گيش در اين فيلم بسيار واقعي از کار درآمده است و شباهت زيادي به فيلم هاي ترسناک دارد. گيش چندين روز بي آب و غذا مانده و دهانش را با پارچه نخي کتان پر کرده اند، چشم هايش سياه و فرورفته و تلاش او براي زنده ماندن از حرکات صورتش پيدا است. او شروع به تکان هاي شديد مي کند تا بي حال مي افتد. اين صحنه به اندازه سکانس مرگ گيش در فيلم شکوفه هاي پژمرده تاثيرگذار است اما اين فيلم بهتري است. در فيلم داغ ننگ کارگردان سوئدي ويکتور شستروم سبب مي شود گيش اوج هنر بازيگري خود را به نمايش بگذارد. اين فيلم اقتباس کوتاه شده يي از رمان هاثورن است که ويژگي ها و قابليت هاي منحصر به فرد خودش را دارد. در داغ ننگ آن خجالت مصنوعي گيش که گريفيث را عصباني مي کرد جاي خود را به يک جور اصالت و جذابيت دوبعدي زنانه داده است. گيش با طنازي در نقش هستر پرينه به چشم مي آيد. کارگردان روي بهترين ويژگي هاي گيش تاکيد مي کند؛ ويژگي هايي مثل قدبلندي و باشکوه بودن او و موهاي بلندي که تا کمرش مي رسد و وقتي او به پرنده دست آموزش نگاه مي کند موهاي او به اطراف پخش مي شود و اين يک نشانه تصويري است که شور و عشق به زندگي را در وجود او تداعي مي کند و البته اين چيزي نيست که در يک دهکده متعصبان مذهب پروتستان قابل تحمل باشد. او را براي تنبيه به خاطر رفتارهاي شاد و زنده دلانه در روزهاي سبت(شنبه و يکشنبه) در يک انبار زنداني مي کنند و...

فيلم بعدي تحليلي بي پروايانه از خودپرستي ذاتي گيش و بي رحمي طبيعت مادرانه او را به نمايش مي گذارد. اين فيلم شبيه فيلم پرندگان هيچکاک است. گيش در اين فيلم نقش زني را بازي مي کند که به ازدواج اجباري با مردي خوش تيپ به نام شاي (با بازي لارنس هانسون) تن مي دهد. اين فيلم اوج هنر گيش در دوره صامت سينما است. فيلم هاي صامت قالب خاصي مي طلبد و گيش اين را مي داند و بناي هنر بازيگري را در قرن 20 پايه گذاري مي کند.او بازي روي صحنه را ادامه داد و وارد تلويزيون شد و با شهرت بسيار نمايش Trip to Bountiful (1953) را در نقش «کري واتز» بازي کرد. کري واتز پيرزن غمگيني بود که مي خواست پيش از مرگ، زادگاهش را ببيند. آخرين فيلم بزرگ و مهمي که گيش در آن بازي داشت فيلم شب شکارچي، شاهکار اسرارآميزي به کارگرداني چارلز لافتون بود. او در نقش راشل کوپر زن پيري ظاهر شد که دو بچه را سرپرستي مي کرد و در مقابل موعظه هاي شيطاني رابرت ميچم حافظ آنها بود. گيش در اين فيلم بدون هيچ تلاشي به سرشت انساني تجسم مي بخشيد. گيش هرگز ازدواج نکرد و چيز زيادي از زندگي واقعي او نمي دانيم. تنها در اتوبيوگرافي او آمده است که او با گريفيث روابطي دوستانه و کاري داشت. گيش مي گويد؛ «زن ها براي رفتار بي قاعده و غيراخلاقي ساخته نشده اند و اگر تو رفتاري بي قاعده داشته باشي، به زودي به سرنوشت بدي دچار خواهي شد.»

هنر گيش با ايفاي بعضي از نقش هاي آخرش آسيب ديد مثل بازي در فيلم The cobweb به کارگرداني وينسنت مينلي که در يک آسايشگاه مسلولين مي گذشت.

و همچنين فيلم ديگري به نام «آزادي شيرين» (1986) که گيش در آن نقشي کمدي داشت. پس از اين دو، گيش در فيلم «نابخشوده» (1960) به کارگرداني جان هيوستون بازي کرد که هيوستون از او در نقش زني لرزان و اهانت ديده استفاده کرد. در سال 1978 وقتي رابرت آلتمن شروع به ساخت فيلم «نامزدي» کرد گيش زني پير و خسته از زندگي بود و وقتي قرار شد در فيلم بازي کند خدا را شکر کرد که در تمام مراحل زندگي اش به او کمک کرده است.

او در 94 سالگي آخرين نقش زندگي اش را در فيلم وال هاي ماه آگوست در سال 1987 بازي کرد. نقشي آرام و بي اتفاق که در آن با بت ديويس همبازي شده بود و کار طاقت فرسايي در دوره پيري بود. بازي گيش نشان مي داد او زمان چنداني ندارد. در بهترين صحنه فيلم او جرعه يي از يک نوشيدني مي خورد و با خاطرات مرگ شوهرش وداع مي کند و چشمانش مثل هميشه تمام احساسش را منعکس مي کنند. او در فيلم هايش خود را از گريفيث جدا کرد اما در زندگي واقعي متاسفانه هرگز اين طور نبود و تا پايان عمر از هواداران گريفيث بود. او براي گيش خداي روي زمين بود. اتوبيوگرافي گيش با نام «فيلم ها، آقاي گريفيث و من» به قدر کافي مي تواند ما را متقاعد کند که گريفيث موجودي دوست داشتني و باروح بود هر چند مرد گمراهي بود. گيش در نوشتن از مرگ گريفيث او را با مسيح و گاندي مقايسه مي کند. چيزهايي که گيش از گريفيث به ياد مي آورد گاه آزاردهنده است مثل پيشنهاد گريفيث که به او مي گويد او بايد به حيوانات نگاه کند و از آنها ياد بگيرد حرکات بدنش در بازيگري چگونه باشد. گريفيث به او مي گفت؛ به آن سگ نگاه کن، بالا و پايين مي پرد و براي صاحبش پارس مي کند. کاش بازيگران من مي توانستند آنقدر بيان رسايي داشته باشند، اين گفته ها تاثير بدي روي کار کردن گيش و گريفيث گذاشت. بعدها مجموعه يي از عکس هاي آنها در کتابي ديده شد که در آنها گيش عاشقانه به لنز دوربين گريفيث خيره شده بود.


behnam5555 04-09-2012 07:09 PM

دانستنیهای تاریخ
 

دانستنیهای تاریخ

1- ایا میدانید : اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون
از شهر اختراع کرد ایرانیان بودند

2- ایا میدانید : اولین مردمانی که اسب را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند


3- ایا میدانید : اولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند

4- ایا میدانید : اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند

5- ایا میدانید : اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند

6-یا میدانید : اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند در شهر سیلک در اطراف کاشان

7- ایا میدانید : اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند

8- ایا میدانید : اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند

9- ایا میدانید : اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب کردند ایرانیان بودند


10- ایا میدانید : اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند


11- ایا میدانید : اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی


12- ایا میدانید : اولین ارتش سواره نظام در دنیا توسط سام ایرانی با 115 سرباز اختراع شد


13- ایا میدانید : اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند


14- ایا میدانید : اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند ایراینان بودند


15- ایا میدانید : اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند


16- ایا میدانید : اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند


17- ایا میدانید : اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند


18- ایا میدانید : اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایراینان بودند( لشکریان داریوش بزرگ ) و کریستف کلمب و واسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتادند


19- ایا میدانید : کلمه شاهراه از راهی که کورش بزرگ بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است

20- ایا میدانید : کورش بزرگ در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد


21- ایا میدانید : کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد

22- ایا میدانید : اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش بزرگ در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد


23- ایا میدانید : دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد


24- ایا میدانید : اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش بزرگ در ایران پایه گذاری کرد


25- ایا میدانید : کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد . او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود .

26- ایا میدانید : داریوش بزرگ با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو نقره را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد .

27- ایا میدانید : داریوش بزرگ طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . ( داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود می اندیشید . )

28- ایا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد .

29- ایا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد ..

30- ایا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت .

31- ایا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش بزرگ به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ 80 سال به طول انجامید .

32- ایا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده
25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند
.

33- ایا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است .

34- ایا میدانید : تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است .

35- ایا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند .

36- ایا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد .

37- ایا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد .

38- ایا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد .

39-ایا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش بزرگ دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد .

40- ایا میدانید : در طول سلطنت داریوش بزرگ 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت .

behnam5555 04-09-2012 07:11 PM

داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد :
 
داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد :

من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم



behnam5555 04-09-2012 08:44 PM

وصيت نامه داريوش كبير
 
وصيت نامه داريوش كبير
اينك كه من از دنيا مي روم، بيست و پنج كشور جز امپراتوري ايران است و در تمامي اين كشورها پول ايران رواج دارد و ايرانيان درآن كشورها داراي احترام هستند و مردم آن كشورها نيز در ايران داراي احترامند، جانشين من خشايارشا بايد مثل من در حفظ اين كشورها كوشا باشد و راه نگهداري اين كشورها اين است كه در امور داخلي آن ها مداخله نكند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد .
اكنون كه من از اين دنيا مي روم تو دوازده كرور دريك زر در خزانه داري و اين زر يكي از اركان قدرت تو مي باشد، زيرا قدرت پادشاه فقط به شمشير نيست بلكه به ثروت نيز هست. البته به خاطر داشته باش تو بايد به اين حزانه بيفزايي نه اين كه از آن بكاهي، من نمي گويم كه در مواقع ضروري از آن برداشت نكن، زيرا قاعده اين زر در خزانه آن است كه هنگام ضرورت از آن برداشت كنند، اما در اولين فرصت آن چه برداشتي به خزانه بر گردان .

مادرت آتوسا ( دختر كورش كبير ) بر گردن من حق دارد پس پيوسته وسايل رضايت خاطرش را فراهم كن .

ده سال است كه من مشغول ساختن انبارهاي غله در نقاط مختلف كشور هستم و من روش ساختن اين انبارها را كه از سنگ ساخته مي شود و به شكل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبارها پيوسته تخليه مي شود حشرات در آن به وجود نمي آيد و غله در اين انبارها چندين سال مي ماند بدون اين كه فاسد شود و تو بايد بعد از من به ساختن انبارهاي غله ادامه بدهي تا اين كه همواره آذوغه دو ياسه سال كشور در آن انبارها موجود باشد و هر سال بعد از اين كه غله جديد بدست آمد از غله موجود در انبارها براي تامين كسري خوار و بار استفاده كن و غله جديد را بعد از اين كه بوجاري شد به انبار منتقل نما و به اين ترتيب تو براي آذوقه در اين مملكت دغدغه نخواهي داشت ولو دو يا سه سال پياپي خشك سالي شود .

هرگز دوستان و نديمان خود را به كارهاي مملكتي نگمار و براي آنها همان مزيت دوست بودن با تو كافيست، چون اگر دوستان و نديمان خود را به كار هاي مملكتي بگماري و آنان به مردم ظلم كنند و استفاده نا مشروع نمايند نخواهي توانست آنها را مجازات كني چون با تو دوست اند و تو ناچاري رعايت دوستي نمايي.

كانالي كه من مي حواستم بين رود نيل و درياي سرخ به وجود آورم ( كانال سوئز ) به اتمام نرسيد و تمام كردن اين كانال از نظر بازرگاني و جنگي خيلي اهميت دارد، تو بايد آن كانال را به اتمام رساني و عوارض عبور كشتي ها از آن كانال نبايد آن قدر سنگين باشد كه ناخدايان كشتي ها ترجيح بدهند كه از آن عبور نكنند .

اكنون من سپاهي به طرف مصر فرستادم تا اين كه در اين قلمرو ، نظم و امنيت برقرار كند، ولي فرصت نكردم سپاهي به طرف يونان بفرستم و تو بايد اين كار را به انجام برساني، با يك ارتش قدرتمند به يونان حمله كن و به يونانيان بفهمان كه پادشاه ايران قادر است مرتكبين فجايع را تنبيه كند .

توصيه ديگر من به تو اين است كه هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده، چون هر دوي آنها آفت سلطنت اند و بدون ترحم دروغگو را از خود بران. هرگز عمال ديوان را بر مردم مسلط مكن و براي اين كه عمال ديوان بر مردم مسلط نشوند، قانون ماليات را وضع كردم كه تماس عمال ديوان با مردم را خيلي كم كرده است و اگر اين قانون را حفظ نمايي عمال حكومت زياد با مردم تماس نخواهند داشت .

افسران و سربازان ارتش را راضي نگاه دار و با آنها بدرفتاري نكن، اگر با آنها بد رفتاري نمايي آن ها نخواهند توانست مقابله به مثل كنند ، اما در ميدان جنگ تلافي خواهند كرد ولو به قيمت كشته شدن خودشان باشد و تلافي آن ها اين طور خواهد بود كه دست روي دست مي گذارند و تسليم مي شوند تا اين كه وسيله شكست خوردن تو را فراهم كنند .

امر آموزش را كه من شروع كردم ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنويسند تا اين كه فهم و عقل آنها بيشتر شود و هر چه فهم و عقل آنها بيشتر شود تو با اطمينان بيشتري حكومت خواهي كرد .

همواره حامي كيش يزدان پرستي باش، اما هيچ قومي را مجبور نكن كه از كيش تو پيروي نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش كه هر كسي بايد آزاد باشد تا از هر كيشي كه ميل دارد پيروي كند .

بعد از اين كه من زندگي را بدرود گفتم ، بدن من را بشوي و آنگاه كفني را كه من خود فراهم كردم بر من بپيچان و در تابوت سنگي قرار بده و در قبر بگذار ، اما قبرم را مسدود مكن تا هر زماني كه مي تواني وارد قبر بشوي و تابوت سنگي من را آنجا ببيني و بفهمي كه من پدرت پادشاهي مقتدر بودم و بر بيست و پنج كشور سلطنت مي كردم مردم و تو نيز خواهيد مرد زيرا كه سرنوشت آدمي اين است كه بميرد، خواه پادشاه بيست و پنج كشور باشد ، خواه يك خاركن و هيچ كس در اين جهان باقي نخواهد ماند، اگر تو هر زمان كه فرصت بدست مي آوري وارد قبر من بشوي و تابوت مرا ببيني، غرور و خودخواهي بر تو غلبه نخواهد كرد، اما وقتي مرگ خود را نزديك ديدي، بگو قبر مرا مسدود كنند و وصيت كن كه پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا اين كه بتواند تابوت حاوي جسدت را ببيند.

زنهار، زنهار، هرگز خودت هم مدعي و هم قاضي نشو، اگر از كسي ادعايي داري موافقت كن يك قاضي بي طرف آن ادعا را مورد رسيدگي قرار دهد و راي صادر كند، زيرا كسي كه مدعيست اگر قضاوت كند ظلم خواهد كرد.

هرگز از آباد كردن دست برندار زيرا كه اگر از آبادكردن دست برداري كشور تو رو به ويراني خواهد گذاشت، زيرا قائده اينست كه وقتي كشوري آباد نمي شود به طرف ويراني مي رود، در آباد كردن ، حفر قنات ، احداث جاده و شهرسازي را در درجه اول قرار بده .

عفو و دوستي را فراموش مكن و بدان بعد از عدالت برجسته ترين صفت پادشاهان عفو است و سخاوت، ولي عفو بايد فقط موقعي باشد كه كسي نسبت به تو خطايي كرده باشد و اگر به ديگري خطايي كرده باشد و تو عفو كني ظلم كرده اي زيرا حق ديگري را پايمال نموده اي .

بيش از اين چيزي نمي گويم، اين اظهارات را با حضور كساني كه غير از تو اينجا حاضراند كردم تا اين كه بدانند قبل از مرگ من اين توصيه ها را كرده ام و اينك برويد و مرا تنها بگذاريد زيرا احساس مي كنم مرگم نزديك شده است .

منبع: اطلاع رسانی آریانا

behnam5555 04-10-2012 10:08 AM

اي دل عبث مخور غم دنيا را
 


اي دل عبث مخور غم دنيا را

اي دل عبث مخور غم دنيا را
فکرت مکن نيامده فردا را

کنج قفس چو نيک بينديشي

چون گلشن است مرغ شکيبا را

بشکاف خاک را و ببين آنگه

بي مهري زمانه? رسوا را

اين دشت، خوابگاه شهيدانست

فرصت شمار وقت تماشا را

از عمر رفته نيز شماري کن

مشمار جدي و عقرب و جوزا را

دور است کاروان سحر زينجا

شمعي ببايد اين شب يلدا را

در پرده صد هزار سيه کاريست

اين تند سير گنبد خضرا را

پيوند او مجوي که گم کرد است

نوشيروان و هرمز و دارا را

اين جويبار خرد که مي‌بيني

از جاي کنده صخره? صما را

آرامشي ببخش تواني گر

اين دردمند خاطر شيدا را

افسون فساي افعي شهوت را

افسار بند مرکب سودا را

پيوند بايدت زدن اي عارف

در باغ دهر حنظل و خرما را

زاتش بغير آب فرو ننشاند

سوز و گداز و تندي و گرما را

پنهان هرگز مي‌نتوان کردن

از چشم عقل قصه? پيدا را

ديدار تيره‌روزي نابينا

عبرت بس است مردم بينا را

اي دوست، تا که دسترسي داري

حاجت بر آر اهل تمنا را

زيراک جستن دل مسکينان

شايان سعادتي است توانا را

از بس بخفتي، اين تن آلوده

آلود اين روان مصفا را

از رفعت از چه با تو سخن گويند

نشناختي تو پستي و بالا را

مريم بسي بنام بود لکن

رتبت يکي است مريم عذرا را

بشناس ايکه راهنوردستي

پيش از روش، درازي و پهنا را

خود راي مي‌نباش که خودرايي

راند از بهشت، آدم و حوا را

پاکي گزين که راستي و پاکي

بر چرخ بر فراشت مسيحا را

آنکس ببرد سود که بي انده

آماج گشت فتنه? دريا را

اول بديده روشنئي آموز

زان پس بپوي اين ره ظلما را

پروانه پيش از آنکه بسوزندش

خرمن بسوخت وحشت و پروا را

شيريني آنکه خورد فزون از حد

مستوجب است تلخي صفرا را

اي باغبان، سپاه خزان آمد

بس دير کشتي اين گل رعنا را

بيمار مرد بسکه طبيب او

بيگاه کار بست مداوا را

علم است ميوه، شاخه? هستي را

فضل است پايه، مقصد والا را

نيکو نکوست، غازه و گلگونه

نبود ضرور چهره? زيبا را

عاقل بوعده? بره? بريان

ندهد ز دست نزل مهنا را

اي نيک، با بدان منشين هرگز

خوش نيست وصله جامه? ديبا را

گردي چو پاکباز، فلک بندد

بر گردن تو عقد ثريا را

صياد را بگوي که پر مشکن

اين صيد تيره روز بي آوا را

اي آنکه راستي بمن آموزي

خود در ره کج از چه نهي پا را

خون يتيم در کشي و خواهي

باغ بهشت و سايه? طوبي را

نيکي چه کرده‌ايم که تا روزي

نيکو دهند مزد عمل ما را

انباز ساختيم و شريکي چند

پروردگار صانع يکتا را

برداشتيم مهره? رنگين را

بگذاشتيم لؤلؤ لالا را

آموزگار خلق شديم اما

نشناختيم خود الف و با را

بت ساختيم در دل و خنديديم

بر کيش بد، برهمن و بودا را

اي آنکه عزم جنگ يلان داري

اول بسنج قوت اعضا را

از خاک تيره لاله برون کردن

دشوار نيست ابر گهر زا را

ساحر، فسون و شعبده انگارد

نور تجلي و يد بيضا را

در دام روزگار ز يکديگر

نتوان شناخت پشه و عنقا را

در يک ترازو از چه ره اندازد

گوهرشناس، گوهر و مينا را

هيزم هزار سال اگر سوزد

ندهد شميم عود مطرا را

بر بوريا و دلق، کس اي مسکين

نفروختست اطلس و خارا را

ظلم است در يکي قفس افکندن

مردار خوار و مرغ شکرخا را

خون سر و شرار دل فرهاد

سوزد هنوز لاله? حمرا را

پروين، بروز حادثه و سختي

در کار بند صبر و مدارا را

پروين اعتصامي



اکنون ساعت 06:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)