ز شرم آنکه بروی تو نسبتش کردم
سمن بدست صبا خاک در دهان انداخت |
تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد
تا بود فلک شیوه او پرده دری بود |
در آب و رنگ رخسارش چه جان دادیم و خون خورديم
چو نقشش دست داد اول رقم بر جان سپاران زد |
دوش در خواب چنان دید خیالم که سحر
گذر افتاد بر اصطبل شهم پنهانی |
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب |
تا بی سر و پا باشد اوضاع فلک زین دست
در سر هوس ساقی در دست شراب اولی |
یا رب امان ده تا باز بیند
چشم محبان روی حبیبان |
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند |
یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد به وداعی دل غم دیده ی ما شاد نکرد |
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد |
اکنون ساعت 06:18 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)