پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان (http://p30city.net/showthread.php?t=1851)

لاوین 02-15-2013 04:59 PM

نميدونم كه اين روزها توي دلت چي ميگذره

من هنوزم فكر توام اما دلت بي خبره

نميدونم چطور بايد حرفم و راحت بزنم

فقط ميگم تو قصه مون من دلتو نمي شكنم...

احساس قلب من شده بودن با تو تا ابد

نميشه حتي توي خواب قيد نگاه تو رو زد ...

خوب ميدونم كه گوش تو از حرف عاشقي پره

اما بدون كه سرنوشت بي تو رقم نميخوره

تو شك نكن به حس من تا غم تو دنيام نشينه

من از تو عاشق تر شدم فرق من و تو همينه

مستور 02-16-2013 11:24 PM

من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه ی
پر عشق و صفای من گردد
یک سبد بوی
گل سرخ
به من
هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی
دلهاست
شرط آن داشتن
یک
دل بی رنگ و ریاست
بر درش
برگ گلی می کوبم
روی آن با
قلم سبز بهار
می نویسم ای
یار
خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانه دوست کجاست؟



mohammad.90 02-17-2013 12:18 AM

شده ام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو
به کنج میخونه روز و شب شده ام جام دست تو
به تو چون سجده میکنم شرر تو هر سینه میزنم
زغصه میخوام که بعد از این بت روی تو بشکنم
شب هجران دیگه تمومه گل مهتاب بر سر بومه
عاشقی جز بر تو حرومه که برای تو زنده ام
روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه
که بگیرم از تو نشونه دل من یک چشمه خونه
که برای تو زنده ام

مستور 02-18-2013 08:47 PM

هـــــرگز دلـــــــم ز کوی تو جائی دگر نرفت
یک دم خیـــــال روی تـــــوام از نظــــر نرفت
جــان رفت و اشتیــاق تو از جان به در نشد
ســــر رفت و آرزوی تــــو از سر به در نرفت
هرکــو قتیل عشق نشد چون به خاک رفت
هم بـــی خبر بیامد و هــــم بــی‌خبر برفت
در کوی عشق بــی سر و پائی نشان نداد
کـــو خسته دل نیـــامد و خونین جگر نرفت
عمــــرم برفت در طلب عشق و عـــــاقبت
کامــی نیافت خـــاطر و کاری به سر نرفت
شـــوری فتــــاد از تو در آفاق و کس نماند
کو چـون عبید در سر این شور و شر نرفت

مهرگان 02-24-2013 11:44 PM

اشعار زیبای حضرت حافظ
 
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
غبار خط نپوشانید خورشید رخش یا رب
حیات جاودانش ده که حسن جاودان دارد
چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریاچه موج خون فشان دارد
ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که می‌بینم
کمین از گوشه‌ای کرده‌ست و تیر اندر کمان دارد
چو دام طره افشاند ز گرد خاطر عشاق
به غماز صبا گوید که راز ما نهان دارد
بیفشان جرعه‌ای بر خاک و حال اهل دل بشنو
که از جمشید و کیخسرو فراوان داستان دارد
چو در رویت بخندد گل مشو در دامش ای بلبل
که بر گل اعتمادی نیست گر حسن جهان دارد
خدا را داد من بستان از او ای شحنه مجلس
که می با دیگری خورده‌ست و با من سرگران دارد
به فتراک ار همی‌بندی خدا را زود صیدم
کنکه آفت‌هاست در تاخیر و طالب را زیان دارد
ز سروقد دلجویت مکن محروم چشمم را
بدین سرچشمه‌اش بنشان که خوش آبی روان دارد
ز خوف هجرم ایمن کن اگر امید آن داری
که از چشم بداندیشان خدایت در امان دارد
چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب
به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد

ساقي 03-02-2013 07:54 PM

اهنگ زیبای راوی با صدای هایده
 
اهنگ زیبای راوی با صدای هایده عزیز :53::53:
تقدیم به خوبان پی سی سیتی :){پپوله}:53:

http://www.youtube.com/watch?v=PrKt7UAK9JQ


آورده خبر راوی . کو ساغر و کو ساقی
دوری به سر اومد . از او خبر اومد
چشم و دل من روشن . شد کلبه دل گلشن
وا کن در ایوون . کو گل واسه گلدون
دیدی سر ذوق اومد . با شادی و شوق اومد
زاری نکن ای دل . شیون نکن ای دل
این لحظه دیداره . پایان شب تاره
غوغا نکن ای دل . بلوا نکن ای دل

خسته تر از خسته ام . شیشه بشکسته ام
خسته تر از خسته ام . شیشه بشکسته ام

حالا که از ما گذشت . اومدن یارو باش
کار خدا رو ببین . عاقبت ما رو باش
بعد یه عمری صبوری . کنارم میاد
اشکای شوق تو جشمام . که یارم میاد
وای که پشیمون شده . زار و پریشون شده
وای که پشیمون شده . زار و پریشون شده
حالا که از ما گذشت . اومدن یارو باش
کار خدا رو ببین . عاقبت ما رو باش
بعد یه عمری صبوری . کنارم میاد

اشکای شوق تو جشمام . که یارم میاد
آورده خبر راوی . کو ساغر و کو ساقی

دوری به سر اومد . از او خبر اومد
این لحظه دیداره . پایان شب تاره
غوغا نکن ای دل . بلوا نکن ای دل
غوغا نکن ای دل . بلوا نکن ای دل

...

{پپوله}
{پپوله}
{پپوله}

مستور 03-02-2013 10:54 PM

شعری زیبا از سنایی غزنوی





معشوقه از آن ظریفتر نیست

زان عشوه‌فروش و عشوه خر نیست

شهریست پر از شگرف لیکن

زو هیچ بتی شگرف‌تر نیست

مریم کده‌ها بسیست لیکن

کس را چو مسیح یک پسر نیست

فرزند بسیست چرخ را لیک

انصاف بده چنو دگر نیست

آن کیست که پیش تیر بالاش

چون نیزه همه تنش کمر نیست

چون او قمری قمار دل را

در زیر ولایت قمر نیست

شمشیرکشان چشم او را

جز دیدهٔ عاشقان سپر نیست

آن کیست کز آفتاب رویش

چون کان همه خاطرش گهر نیست

در تاب دو زلفش از بلاها

یارب زنهار تا چه در نیست

از بلعجبان نیایدش روی

رویش گویان که روی گر نیست

سم زهر بود به لفظ تازی

زو هیچ خطیر با خطر نیست

دندان و لب چو سین و میمش

این نادره بین که جز شکر نیست

در عشق و بلاش جان و دل را

حقا که جز از حذر حذر نیست

شادی و غمست عشق و ما را

غم هست ولیک آن دگر نیست

از رد و قبول دلبران را

چه سود که هیچ بی‌جگر نیست

او سیم‌بر است و سیم زی او

گر زر نبود ترا خطر نیست

ما را چه ز سیم او که ما را

روی چو زرست و روی زر نیست

حقا که ظریف روزگاران

گر هست حریف ما دگر نیست

ما را کلهی نهاد عشقش

کان بر سر هیچ تاجور نیست

اندر طلبش سوی سنایی
غم تاج سرست و درد سر نیست



آناهیتا الهه آبها 03-16-2013 09:58 PM

بوی باران بوی سبزه بوی خاک
شاخه های شسته ،باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستو های شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی پوشی به کام
باده رنگین نمی نوشی ز جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ

"فریدون مشیری"

ساقي 03-17-2013 05:19 PM

دلی شاد کنیم و لبی خندان
 

پیشکش بهار {پپوله}{پپوله}{پپوله}
بهارتان سبز دوستان :53::53::53:
نوروزتان پیروز :53::53::53:




دلی شاد کنیم و لبی خندان...
درختی بکاریم و مرغی برهانیم...
خاری ز پایی درآریم و باری از دوش...
در آستانه رستاخیز و ستیز سبز نوروز...
ترجمان واژه سبز عشق باشیم...
ندایی ...
سروشی...
الهامی...
که اهریمن و اهورا...
شرمسار بلندای نام عشقند...






:53:{پپوله}:53:

ساقي 03-27-2013 09:35 PM

وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
 

این اهنگو دوست دارم ولی طاقت شنیدنشو ندارم _:2:
این ترانه رو به عزیزی تقدیم میکنم که دیگه نیست... :53:{پپوله}


http://www.youtube.com/watch?v=jlEa1H6PeO4

هایده /سوغاتی

وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور . که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه . لحظه دیدن میرسه
هر چی که جاده است رو زمین . به سینه من میرسه
آه...
ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم...
وقتی تو نیستی . قلبمو واسه کی تکرار بکنم؟
گلهای خواب آلوده رو . واسه کی بیدار بکنم؟
دست کبوترای عشق . واسه کی دونه بپاشه؟



مگه تن من میتونه بدون تو زنده باشه؟
ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم...
عزیزترین سوغاتیه . غبار پیراهن تو
عمر دوباره منه . دیدن و بوییدن تو
نه من تو رو واسه خودم نه از سر هوس میخوام
عمر دوباره منی . تو رو واسه نفس میخوام
ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم... _:2:





{پپوله}{پپوله}{پپوله}


اکنون ساعت 09:21 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)