پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تالارهای آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=192)
-   -   پاتوق آزاد کاربران پی سی سیتی - همفکری - بحث و درد دل (http://p30city.net/showthread.php?t=3619)

GolBarg 06-07-2011 01:25 PM

سلام و خوش آمد گویی به دوست خوبمون کنستانتین :53:

خوندم مطالب همگی رو ..خوب بود...یه نظر ...قشنگه که با ادبیات خوبی که دارین از حال و هوای خودتون مینویسین..ولی من چیکار کنم پسسس :d


اقا ارومتر برین... من با ژیان هستم :21: رحم کنید به من بینوا {قاط}

کنستانتین 06-07-2011 01:26 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط qazal.banoo (پست 216793)
شاید...................................

میدانم روزی میان این همه همهمه باز صدایم را خواهد شنید

کنستانتین 06-07-2011 01:30 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Mina110 (پست 216794)
سلام و خوش آمد گویی به دوست خوبمون کنستانتین :53:

خوندم مطالب همگی رو ..خوب بود...یه نظر ...قشنگه که با ادبیات خوبی که دارین از حال و هوای خودتون مینویسین..ولی من چیکار کنم پسسس :d


اقا ارومتر برین... من با ژیان هستم :21: رحم کنید به من بینوا {قاط}

سلام بر مینا بانو
خوبید
من همان اشنای غریبه ام
همانی که از باد و باران میگفت
همان که از بابا نان داد میگفت
همان که بالای سر در خانه اش
با رنگ خدا
نوشته بود
سارا از خدا داد خواست

GhaZaL.Mr 06-07-2011 01:37 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Mina110 (پست 216794)
سلام و خوش آمد گویی به دوست خوبمون کنستانتین :53:

خوندم مطالب همگی رو ..خوب بود...یه نظر ...قشنگه که با ادبیات خوبی که دارین از حال و هوای خودتون مینویسین..ولی من چیکار کنم پسسس :d


اقا ارومتر برین... من با ژیان هستم :21: رحم کنید به من بینوا {قاط}


الا ای ژیان سوار ! تخصیر خودت هست که دوچرخه نمی خری :d
کنستانتین رو نمیدونم ولی من تاحالا سوار دوچرخه بودم... :65:
مینا چرا بهم سلام ندادی ؟؟؟؟
{قاط}
بات قهر شم افسردگی بگیری ؟؟ ها ؟{B Adabi}

کنستانتین 06-07-2011 01:48 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط qazal.banoo (پست 216797)
الا ای ژیان سوار ! تخصیر خودت هست که دوچرخه نمی خری :d
کنستانتین رو نمیدونم ولی من تاحالا سوار دوچرخه بودم... :65:
مینا چرا بهم سلام ندادی ؟؟؟؟{قاط}
بات قهر شم افسردگی بگیری ؟؟ ها ؟{B Adabi}

من به جای همتون میگم سلااااااااااااااااااااام

GolBarg 06-07-2011 01:55 PM

مرسی کنستانتین :53:
والا هنجارها مجبورم میکنن که بگم خوبم ..مجبورم میکنن اونجور که میخوان بپوشم ..اونجور که میخوان صحبت کنم...و............

دختر خوبیم اگه اون چیزی که میخوان باشم..اگه ..اگه ...

خلاصه نمیدونن پذیرش غیر شرطی داشته باشن ( رفتم تو نظریه کارل راجرز :21:)

دوست دارم دوستم داشته باشن نه بخاطر باید و نباید هایی که میخوان و اجرا کردم..دوست دارم دوستم داشته باشن بخاطر وجووووود خودم

میدونم خواسته بزرگیه... _:2:_:2:

غزل جان سلام چو بوی خوش آشنایی :d

از کودک درونت گفتی...عزیزم کتاب لوسیا میگه با دستی که تمرکز نداری بکش.من با دست چپم میشه..اول با کودکت آشتی میکنی...
کودکی که سالها زیر خاکها تنها و اسیب خورده بوده...
وای که چقدر اولش ازت دلخوره...
میگه حالا اومدی {قاط} جانم به قربانت :21:

میکشم ..تمریناشو حل میکنم...با دست چپم کودکم مینویسه با دست راست بالغم جوابشو میده...خیلی انرژی ازم میگیره..

وقتی عصبانیم خط خطی میکنم...دلش یه جار آروم میخواد..یه جایی که هیچکس سرش داد نزنه..هیچکس تحقیرش نکنه..بهش توهین نکنه..و بغلش کنه با تمام احساساتش..........

مامانی براش میکنم... :d (والد مهربان)

شکوفه جان این نقاشی های ما خیلی ساده و ابتدایین...
واسه من یه دختر کوچولو با کوه و خورشید و درخت ... و صحبت هاش

یه بار دلم میخواست رو ابرها پامو بزارم..انگار حس میکردم تو یه چیزی پام فرو رفته ..مثل کف بود :d

یه کاردستی هم درست کردم..زدم به اتاقم..از مینا کوچولو اجازه میگیرم..اگه اجازه داد عکس نقاشی هامو میزارم ....

GolBarg 06-07-2011 02:11 PM

منم دیشب باز سر مبارک زده بود..الهی نباشم واسش ..یکی دیگه هم اذیت میکنم.. با خل بازی هام ..دوست ندارم اذیتش کنم...براش فقط دعا میکنم هر جا هست خوشبخت باشه...:53:

بچه ها من کلاس هو ار یو دارم ...میرم شب میام ..فعلا:53:

کنستانتین 06-07-2011 02:15 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Mina110 (پست 216803)
منم دیشب باز سر مبارک زده بود..الهی نباشم واسش ..یکی دیگه هم اذیت میکنم.. با خل بازی هام ..دوست ندارم اذیتش کنم...براش فقط دعا میکنم هر جا هست خوشبخت باشه...:53:

بچه ها من کلاس هو ار یو دارم ...میرم شب میام ..فعلا:53:

به سلامت
have a nice day

GolBarg 06-07-2011 10:10 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط qazal.banoo (پست 216797)

الا ای ژیان سوار ! تخصیر خودت هست که دوچرخه نمی خری :d
کنستانتین رو نمیدونم ولی من تاحالا سوار دوچرخه بودم... :65:
مینا چرا بهم سلام ندادی ؟؟؟؟
{قاط}
بات قهر شم افسردگی بگیری ؟؟ ها ؟{B Adabi}

منم میخوام دوچرخه سواری کنم..اوهه تا اول دبیرستان با دوچرخه شهرک خودمونو تا 10 و 11 شب میچرخیدم {شیت شدن} وای با دختر همسایه مون..کاش برمیگشتم به اون روزاااا _:2: الانم دوچرخه مو دارم تو زیر زمین خونمونه :d سبز هم هست :d:d

افسردگی ..چیه ؟ خوردنیه ...به درد ارشد میخوره ...:d

بُلو خونتون اصن منم بات قهرم ..تا روز قیامت ...

فردا هم نیایی بخونی اشتی اشتی فردا میریم تو کشتی :d

GhaZaL.Mr 06-11-2011 04:58 AM


آخی یادش بخیر.. منو خواهرم 12 شب به بعد می رفتیم توو کوچه دوچرخه بازی..

بابا هم کنار در وایمیستاد نیگامو می کرد....

شبای بارونی....... کوچه ی بارون خورده.. لباسای خیس..دوچرخه سواری .. یادش بخیر{پپوله}

میناجون دوچرخه تو راه بنداز می خوام بیام دنبالت بریم سر کوچه دوچرخه سواری...............{شیت شدن}


اکنون ساعت 07:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)