تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن |
یارب این شمع دل آفروز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست |
تو خود ای گوهر یکدانه کجایی آخر |
دیدمش خرم و خندان قدح باده بدست
وندرآن آینه صد گونه تماشا می کرد |
دوش سودای رخش گفتم ز سر برون کنم |
مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند |
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می کنند |
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف |
مقيم زلف تو شد دل كه خوش سوادى ديد
وز ان غريب بلاكش خبر نمى آيد ز بس كه شد دل حافظ رميده از همه كس كنون ز حلقهٔ زلفت بدر نمى آيد |
دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس |
ســرو چمــآن من چــرا میــل چـمـن نمی کـند
همــدم گل نمیشــود یـــآد سمــن نمی کنـــد |
دیدن روی ترا دیده جان بین باید |
تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا |
یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد |
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد |
روز اول كه سر زلف تو ديدم گفتم
كه پريشاني اين سلسله را آخر نيست |
تا گنج عمت در دل دیوانه مقیمست |
تو را آن به كه روي خود زمشتاقان بپوشاني
كه شادي جهانگيري غم لشگر نمي ارزد |
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز |
در ازل داده ست ما را ساقی لعل لبت جرعه جامی که من مدهوش آن جامم هنوز... |
زدرد هجر و فراقم دمی خلاصی نیست |
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزومندی |
یارب آئینه حسن تو چه جوهر دارد |
در آسمان نه عجب گربه گفته حافظ
سرودزهرهبه رقص آورد مسیحارا |
از این خاکدان چون بپرد مرغ جان |
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند تا همه صومعه داران پی کاری گیرند مصلحت دید من آن است که یاران همه کار بگذارند و خم طره یاری گیرند |
راز درون پره چه داند فلک خموش |
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیمست
همواره مرا کوی خرابات مقامست |
تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت |
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد |
دانا چو دید بازی این چرخ حقه باز |
توخود ای گوهر یکدانه کجایی آخر
کز غمت دیده مردم همه دریا باشد |
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست |
توانگرا دل درویش خود بدست آور |
ديده ي بد بين بپوشان اي كريم عيب پوش
زين دليريها كه من در كنج خلوت مي كنم |
ما مریدان رو بسوی قبله چون آریم چون |
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی |
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر |
دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند
نياز نيم شبي دفع صد بلا بكند |
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد |
اکنون ساعت 06:12 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)