پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

SonBol 02-04-2008 12:04 PM

نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان
گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس

kalantar48 02-05-2008 03:11 AM

ساقی گل و سبزه بس طربناک شده‌ست
درياب که هفتهء دگر خاک شده‌ست
می نوش و گلی بچين که تا درنگری
گل خاک شده‌ست و سبزه خاشاک شده‌ست


VAHID 02-05-2008 12:43 PM

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
ليک کس را ديد جان دستور نيست

bkm_mahdi 02-05-2008 01:24 PM

تنها ترين من تنها نذار منو
تنها سفر نكن سفر نكن
اين دل شكسته ي از ياد رفته رو ديونه تر نكن

SonBol 02-05-2008 04:43 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط bkm_mahdi (پست 8395)
تنها ترين من تنها نذار منو
تنها سفر نكن سفر نكن
اين دل شكسته ي از ياد رفته رو ديونه تر نكن

سلام آقا مهدی خوشحالم دعوت منو قبول کردین. خوش اومدین.:)

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند

VAHID 02-09-2008 04:44 PM

در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد

masood 02-10-2008 12:03 PM

دين ودل به ئك ديدن باختيم وخرسنديم
در قمار عشق اي دل كي بود پشيماني

امیر عباس انصاری 02-10-2008 03:03 PM

***مشاعره سنتی***
 
نقل قول:

نوشته اصلی توسط masood (پست 8732)
دين ودل به یک ديدن باختيم وخرسنديم
در قمار عشق اي دل كي بود پشيماني

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد؟دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد؟

دانه کولانه 02-10-2008 04:28 PM

من کم اینجا پست میزنم
دوس دارم این شعرو کامل بذارم
پیام نسیم استاد شجریان از شاعری تقریبا کم نام
صفای اصفهانی


دل بردی از من به يغما ای ترک غارتگر من

ديدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من



عشق تو در دل نهان شد، دل زار و تن، ناتوان شد

رفتی چو تير و کمان شد، از بار غم پيکر من



می‌سوزم از اشتياقت، در آتشم از فراقت

کانون من، سينه من، سودای من، آذر من



من مست صهبای باقی، زان ساتکين رواقی

فکر تو در بزم ساقی، ذکر تو رامشگر من **



دل در تف عشق افروخت، گردون لباس سيه دوخت

از آتش آه من سوخت، در آسمان اختر من **



گبر و مسلمان خجل شد، دل فتنه آب و گل شد

صد رخنه در ملک دل شد، ز انديشه کافر من **



شکرانه کز عشق مستم، ميخواره و می‌پرستم

آموخت درس الستم، استاد دانشور من **



در عشق، سلطان بختم، در باغ دولت، درختم

خاکستر فقر تختم، خاک فنا افسر من **



اول دلم را صفا داد، آيينه‌ام را جلا داد

آخر به باد فنا داد، عشق تو خاکستر من



تا چند در های و هويی، ای کوس منصوری دل

ترسم که ريزد بر خاک، خون تو در محضر من **



بار غم عشق او را گردون نيارد تحمل

چون می‌تواند کشيدن اين پيکر لاغر من



دلم دم ز سر صفا زد، کوس تو بر بام ما زد

سلطان دولت لوا زد، از فقر در کشور من **


** اين ابيات در آوازها نيامده

SonBol 02-10-2008 05:47 PM

ناشناسی درون سینه من
پنجه بر چنگ و رود می ساید
همره نغمه های موزونش
سوی من گرم و دلنشین باشد
(فروغ)


اکنون ساعت 09:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)