پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   * جملات کوتاه و پر معنا * (http://p30city.net/showthread.php?t=973)

k@vir 06-21-2008 03:44 PM

زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست،
امتحانه ریشه هاست،
ریشه هم هرگز اسیر باد نیست.
زندگی چون پیچکیست،
انتهایش میرسد پیش خدا...

rain2005 07-06-2008 05:52 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط SonBol 2561 (پست 2423)
جملات زیبا کوتاه و پر معنا
سخن بزرگان جملات قصار جملات معنا دار و زیبا
و تمام جملات تامل برانگیز ی که میدونید یا جایی خوندید اینجا بذارید

از 2 تاپیک
سخن روز
سخن بزرگان
هم میتونید استفاده کنید
اگر دوست داشتید میتونید جملات اونجا رو که دائما در حال تغییر است به اینجا هم منتقل کنید

جبران خلیل جبران:دوست بدارید لیکن عشق را به زنجیر بدل نکنید

سکوت را فقط با آوازي شيرين بشکن

جبران خلیل جبران:چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری

اوبالدیا:جهان را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم

جوجیا اوکیف:مهم نیست کجا متولّد شدم و چگونه و کجا زندگی کرده ام. مهم این است که در آنجا که بوده ام چگونه رفتاری داشته ام

آنچه با سخاوت بدهي، به تو باز خواهد گشت


صبح روشن از شب تاريک سر مي زند


بودا:زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد

بزرگمهر:چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن


كاش مي شد سه چيز را از كودكان ياد بگيريم: بي دليل شاد بودن و پاي كوبيدن* هميشه سرگرم كار بودن و بيهوده ننشستن* حق و خواسته خود را با تمام وجود خواستن و فرياد زدن

دکتر شریعتی: خداوندا من در کلبه حقیرانه خویش چیزی دارم که تو در عرش کبریائی ات نداری ، چرا که من چون توئی دارم و تو چون خودت نداری.

لیلی مجتبایی 07-09-2008 01:29 AM

هنرمندان ناب ، هر روز در برابر دیدگان مردم نیستند . ارد بزرگ

نیرنگ پیران بدنهاد ، تنها با مرگ به پایان می رسد . ارد بزرگ

نمی توان امید داشت ، آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند. ارد بزرگ

آنکه به خرد توانا شد ، ترس برایش نامفهوم است . ارد بزرگ

کین خواهی از خاندان یک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نیروی آدمهای فرهمند . ارد بزرگ

از آه و نفرین بزرگان و ریش سفیدان هر ایلی باید ترسید . ارد بزرگ

alit00 07-09-2008 06:32 AM

بهترين سخنان حکيمانه از بزرگان

بزرگمهر :آز مايه نگراني و تشويش خاطر است .
فردريش نيچه :ارزش يابي هر چيز بستگي به توان خواهي آن دارد.
سولون : راز جواني من در اين است که هر روز چيز تازه اي ياد مي گيريم .
لوسيا : بدست آوردن آنچه را که ما آرزو داريم موفقيت است اما چيزي را که براي بدست آوردنش تلاش نمي کنيم ، خوشبختي است .
بزرگمهر :آن کس که به آموختن کوشاتر و گوشش به دانش نيوشاتر است ، اميدوارترين کسان است .
نيچه : عظمت بشر در آنست که پل است نه مقصد.بشر را از اين نظر ميتوان دوست داشت که يک مرحله تحول و يک دوره گذرانيست
ارد بزرگ : گيتي در جنگ و آوردي بزرگ شناور است . انديشه و تلاش خردمندان از سويي و پوزخند اهرمن و ديوپيشگان از سوي ديگر ، معرکه اين جهان گذارا است .
جبران خليل جبران : زجر کشيده ! تو آنگاه به کمال رسيده اي که بيداري در خطاب و سخن گفتنت جلوه کند .
آلکس مک کنزي : وارد عمل شدن بدون برنامه ريزي علت همه شکست هاست
سرنگ : با گريه به دنيا مي آيي اما چنان زندگي کن که با خنده از دنيا بروي .
جبران خليل جبران : چون عاشقي آمد، سزاوار نباشد اين گفتار که : خدا در قلب من است ، شايسته تر آن که گفته آيد : من در قلب خداوندم.
لائو تسه : يک مسافر خوب از خود هيچ ردي بر جا نمي نهد.
شوپنهاور : اگر ما چيزي را مي خواهيم براي آن نيست که دليلي بر آن پيدا کرده ايم بلکه چون آن را مي خواهيم برايش دليل پيدا مي کنيم.
بزرگمهر :آن که پيروي خرد است دل به هوس نمي سپارد .
ارد بزرگ : سازگاري با زيستگاه و تلاش براي بهتر شدن جايگاه کنوني ويژگي ناب آدمهاي پاک است .
فردريش نيچه :ارزشها و تغييرات آنها به افزايش قدرت آناني که ارزشها را مقرر مي دارند ؛ مربوط مي شوند. ميزان ناباوري ؛ ( ميزان ) (( آزادي انديشهء )) مجاز بياني از افزايش قدرت است. هيچ انگاري آرماني است متعلق به بالاترين درجه ء قدرتمندي روح ؛ و سرشارترين زندگي - گاهي ويرانگر و گاهي ريشخند آميز.
سنگا : اختراع پول ، قاتل خوشبختي بشر شد .
ارد بزرگ : سرپرستاني که از ارزش سربازي مي کاهند ، و پدرومادراني که ، پيشدار ميهنداري فرزندان خويش مي شوند ، به کشورشان پشت مي کنند .
لقمان : سخنان سودمند را بايد نشر کرد مانند افشاندن تخم گندم ، هر چند آب و هوا و زمين به روياندن و بار آوردن دانه ها ياري نکند باز در گوشه و کنار خرمن ، سنبلها و خوشه هاي معدود سر دهد و خواهد روييد .
بزرگمهر :آن که طالب آسايش جان و تن است بايد شکيبا و بردبار باشد ، در دوستي و داد و ستد با مردم کژي و کاستي و فريبکاري نکند . چون گناهي از کسي بيند و بر او دست يابد ببخشد ، و کينه خواه و تيز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد
سام منتز : بهترين درمان براي قلوب شکسته اين است که دوباره بشکند .
آندرو متيوز : هرکسي درس مخصوص به خود را مي گيرد. ما مي توانيم به سه طريق واکنش نشان دهيم
زندگي من مجموعه اي از درسهايي است که به آن نياز دارم، درسهايي با نظم و ترتيب تمام در زندگي ام روي مي دهد.( اين سالمترين برخورد است و حد اکثر آرامش ذهن را تامين مي کند.)
زندگي يک مسابقه بخت آزمايي است اما من از هر اتفاقي که در زندگي روي مي دهد نهايت استفاده را مي برم (اين دومين انتخاب خوب است و کيفيت متوسطي را به زندگي مي بخشد)
چرا هميشه همه بلاها سر من مي آيد؟ (اين طرز برخورد نهايت ناکامي و بدبختي را تضمين مي کند)
ما در زندگي مرتبا با درسهاي تازه اي روبرو مي شويم و تا زماني که درسي را ياد نگيريم مجبور به گذراندن دوباره آن هستيم.


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/o...ge5.html#35816

alit00 07-09-2008 06:32 AM

بهترين سخنان حکيمانه از بزرگان

لئوبوسکاليا : عشق هميشگي است اين ما هستيم که ناپايداريم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق هميشه قابل اعتماد است اما مردم نيستند.
جبران خليل جبران : چشمه ساري که خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ، روزي قد خواهد کشيد و فوران خواهد کرد و با ترنم و نغمه راه دريا را درپيش خواهد گرفت .
شوپنهاور : به من بگو قبل از آمدن به اين دنيا کجا بودي؟ تا بگويم بعد از مرگ کجا مي‌روي
ل - فوئر باخ : انسان هر قدر بيشتر بداند به همان اندازه نقطه هاي استتار بدست مي آورد .
بزرگمهر :از دانش آموختن هيچ زمان غافل ممان ، گرچه در اين راه رنجها کشي ، مبادا که دلت از آموختن ناتوان و آشفته گردد .
نصيحه الملوک : خردمند آن نيست که چون در کاري مي‌افتد بکوشد تا از آن کار بيرون آيد، خردمند آنست که بکوشد در کاري نيفتد
وين داير : اينکه بعضي ها مي ترسند يا افسرده مي شوند به اين علت است که آنان سر رشته امور را از دست داده اند مسئوليت احساس شان بابت احساس بدي که دارند مسئوليت را از سر خود باز مي کنند چون براي شان راحت تر است که ديگران را مسئول زندگي خود بدانند تا بگويند:باعث بروز چنين احساساتي خودم هستم.
ارد بزرگ : اگر شناخت زن و مرد نسبت به ويژگي هاي دروني و بيروني يکديگر بيشتر گردد کمتر دچار گسست مي شوند .
ويليام تن : عقل بي عاطفه خطرناک است و عاطفه بدون عقل قابل اعتماد نيست، آدم کامل آنست که هم عقل دارد و هم عاطفه
فردريش نيچه :افزوني دانش گذشته، افزوني تاريخ انسان را پژمرده خواهد ساخت و بزدل. در حاليکه انسان بايد قادر باشد گذ شته را در خد مت حال دربياورد. البته اگر بتوانيم خوب ياد بگيريم که تاريخ را وسيله اي براي زندگاني قرار دهيم .
اُرد بزرگ : اگر بستانکاري ديگران را در هنگام توانايي ندهي ، بويژه هنگامي که او درمانده باشد ، فر خود را باخته اي .
جبران خليل جبران : رابطه قلبي دو دوست نياز به بيان الفاظ و عبارات ندارد .
وين داير : تو، جدا از ديگران نيستي ، قضاوت در مورد کارهاي خوب ديگران هم دست کمي از قضاوت در مورد کارهاي بدشان ندارد.
آلن لاکيس: برنامه ريزي، آوردن زمان آينده به حال است تا بتوانيد اکنون براي آن کاري انجام دهيم.
شوپنهاور : جمال اگرچه ماي? شرافت است ولي مقرون به هزاران شر و آفت است .
اُرد بزرگ : هنر خوراک روان و هنرمند آفريننده آن است . بارگاه هنرمند با هيچ جايگاهي درخور ارزيابي نيست .
بزرگمهر :اميد ، آهستگي و ملايمت زندگي را روشن و شيرين مي کند ، خشم و تيزي مايه رنج و بلاست . آهسته رو از عيبجوي مي گريزد و شرم و آهستگي را دوست مي دارد .
آگ ماندينو : تنها ابزار موفقيت که قطعا به آن نياز داريد ، صرف نظر از اينکه کارتان چيست ، اين است که بيشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار مي رود کارايي داشته باشيد و خدمات عرضه کنيد.
آلفونس کار : دوستان عبارت از خانواده اي هستند که انسان اعضاي آن را به اختيار خود انتخاب کرده است .
فردريش نيچه :استعداد آدمي را مي پوشاند و وقتي استعدادش کاهش يافت آنچه هست نمايان مي شود.
ارد بزرگ : اگر شيفته کارت نباشي ، روانت بيمار مي شود و در نهايت پيکرت از پاي در خواهد آمد .
ويليام تن : زناشويي عبارتست از سه هفته آشنايي ، سه ماه عاشقي ، سه سال جنگ و سي سال تحمل .
جبران خليل جبران : اگر گام در معبدي نهادي تا اوج فروتني و هراس خود را اظهار کني ، براي هميشه برتري کسي نسبت به کس ديگر نخواهي يافت . براي تو کافي است که گام در معبدي نهي ، بي آنکه کسي تو را ببيند .
والتر : انسان در همان لحظه که تصميم ميگيرد آزاد باشد آزاد است .
اُرد بزرگ : اگر نتوانيم به خاندان خويش آرايشي سامان يافته دهيم هميشه در خانه ايي بي ديوار زندگي مي کنيم.
علي شريعتي : اساسا ، خوشبختي فرزند نامشروع حماقت است. همه کساني که در جست و جوي خوشبخت بودن هستند بي خود تلاشي در بيرون از خويش نکنند اگر بتوانند " نفهمند" مي توانند " خوشبخت " باشند.
باب هاپ : زنان تحصيلکرده همسران خوبي از آب در مي آيند , زيرا براي اينکه توضيح بدهند که چرا غذا شور يا بيمزه شده است کلمات بيشتري در اختيار دارند.
شوپنهاور : هوش و استعداد خود را پرورش ده ولي نه از راه مطالعه صرف بلکه به وسيله تفکر توام با عمل ، تمايل اکثر فضلا به مطالعه شبيه تلمبه است ، خالي بودن مغزهاي خودشان موجب مي شود که افکار مردم ديگر را به سوي خود بکشند؛ هرکس زياد مطالعه کند به تدريج قدرت تفکر را از دست مي دهد.
بزرگمهر :اگر باخردي ، هرگز گرد بدي مگرد ، که نيکوترين کسان آن بود که بيرون و درونش پاکيزه و نيک باشد .
ارد بزرگ : اسب رام شده ، نگران شلاق نيست ، دوري از سوار ، زين و يا حتي گاري براي او نگران کننده است .
اِريک کِستنِر : با سنگهايي که در سر راهت ميگذارند هم ميتواني چيز قشنگي براي خود بسازي
ويليام تن : مردم دنيا همچون ديوانگان کور و کر ، به جان هم مي افتند و يکديگر را نديده و نشناخته مي درند و بر اين ديوانگي نام جنگ افتخار مي گذارند .
فردريش نيچه :انسان بايد بهتر و شريرتر شود : من چنين مي آموزانم ! شريرانه ترين چيز براي بهترين چيز در ابرانسان نياز است.
جبران خليل جبران : پند آموز است ماجراي مردي که زمين را مي کاويد تا ريشه هاي بي ثمر را از اعماق زمين بيرون کشد ، اما ناگاه گنجي بزرگ يافت ؟!
اُرد بزرگ : انديشه برتر در روزهاي توفاني و آشوب و در همان حال خموشي و آرامش ، توانايي برتر خويش را از دست نمي دهد.
شاتوبريان : کسانيکه حقيقت را درک کرده اند با افرادي که حقيقت را دوست دارند برابر نيستند
اُرد بزرگ : ارزش پيمان شکن ، باندازه کفن هم نيست .
اف. جي. بنسون : مردها به سه دسته تقسيم مي‌شوند: خوش قيافه‌ها ، باهوش‌ها و اکثريت.
شوپنهاور : به من بگو قبل از آمدن به اين دنيا کجا بودي ، تا بگويم بعد از مرگ کجا ميروي
فردريش نيچه :ابرانسان است که مي آفريند .
جبران خليل جبران : مگر نه چيزي که امروز در تسلط توست ناچار روزي از دست تو خواهد رفت ؟ پس ، اکنون از ثروت خويش ببخش و بگذار فصل عطا يکي از فصلهاي درخشان زندگي تو باشد .
شوپنهاور : افراد پست و فرو مايه از خطاهاي اشخاص بزرگ لذت فراوان مي برند.
ويليام تن : بدگويي حسود دليل برتري شماست .
بزرگمهر :اگر اميدواري که رنجت بار نيکو دهد هرگز گفتار آموزگاران را خوار مدار و از فرمانشان سر مپيچ
ارد بزرگ : از سفر کرده ، ارزش سرزمين مادري را بپرس .
ويليام تن : با اينکه مي دانيم زيبايي و خوبي دشمن هم هستند ، چرا اين آب و آتش را در يک وجود طالبيم ؟
آلبرت هوبارد : انضباط فردي عبارت است از : توانايي مجبور کردن خود به انجام کاري که بايد در زمان معيني به اتمام رسد ، چه دوست داشته باشيم چه نداشته باشيم.
اُرد بزرگ : اهل فرهنگ و هنر ، سازندگان آينده اند .
اقبال لاهوري :
زمين به دوش خود الوند و بيستون دارد غبار ماست که بر دوش او گران بوده ست
ارد بزرگ : بسياري از جنگها و آوردهاي توده آدميان از روي نبود شناخت و آگاهي نسبت به يکديگر بوده است .
جبران خليل جبران : اي که در رنج و عذابي ! تو آنگاه رستگاري که با ذات و هويت خويش يکي شوي .
فردريش نيچه :انسان هاي آزاده دل شکسته و پر غرور ، خود را از تيررس نگاه ديگران پنهان مي کنند.
بزرگمهر : براي نادان پيرايه اي سزاورتر و زيباتر از خاموشي نيست .
گادامر : هنر آموختن گوش کردن است.
اُرد بزرگ : بسياري از چيزهاي را که مي خواهيم داشته باشيم مي توانيم با نشان دادن توانمندي خويش به آساني بدست آوريم .
هوراس : در ميان امواج ، در جاده هاي پر فراز و نشيب و درد درياها به دنبال خوشبختي مي دويم ، در حاليکه خوشبختي در اينجاست .
جيمز بريانت: به لاک پشت ها نگاه کنيد، آنها تنها وقتي پيشرفت مي کنند که سرشان را از لاک خود بيرون مي آورد.
چارلي چاپلين : درخشان ترين تاجي که مردم بر سر مي نهند در آتش کوره ها ساخته شده است .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/o...ge5.html#35816

alit00 07-09-2008 06:33 AM

بهترين سخنان حکيمانه

اُرد بزرگ : دودمان بي ريش سفيد ، همچون خانه بي پوشش و بام است .
کريستوف مارلو : مرا اندکي دوست بدار ولي طولاني .
اُرد بزرگ : فرزند نانجيب ، آتش زندگي پدر است .
کامپ پل : چشمان زيباي اشکبار از لبخند زيباتر است .
فردريش نيچه :آه ؛ اي مجنون مهربان ؛ زرتشت ! اي شيداي اعتماد ! تو هميشه همين سان بوده اي . تو هميشه با اعتماد به هر چيز هراسناک نزديک شده اي .
تو هميشه مي خواهي هر غولي را بنوازي. هرم نفسي گرم و کمي موي نرم بر پنجه ؛ همين بس تا تو يکباره آمادهء عاشق شدن و به دام انداختن اش شوي.
عشق خطري است در کمين تنهاترين کس. عشق به هر چيزي که زنده باشد و بس ! براستي ؛ خنده آور است جنون و فروتني من در عشق !
اُرد بزرگ : فرمانروا ، به يک دست شمشير کيفر بدکاران و بدست ديگر ، پاداش و بخشش نيکوکرداران را دارد .
ژرژ بانه : انسان عاقل هميشه از بدگوييهايي که از او مي‌شود استفاده مي‌کند
اُرد بزرگ : بيچاره توده اي که ، فرمانروايانش ، رايزن ( مشاور)! ، و رايزنشان ، فرمانروا هستند .
فردوسي خردمند : اگر براي انجام کاري بزرگ ، زمان نداري .بهتر است بي درنگ آن را به ديگران بسپاري .
داويد شوارتز : اگر به موفقيت خود واقعا ايمان داشته باشيد حتما پيروز خواهيد شد.
اُرد بزرگ : بدکار ، در خنده اش تپيدن دل دردمند را زوزه مي کشد .
فنلون : اگر ما به معايب کوچک خود اعتراف مي کنيم براي آن است که به طرف خود بفهمانيم که از معايب بزرگتري بري هستيم .
ارد بزرگ : بدخو ، زندگي اش کوتاه است .
فردريش نيچه :آنچه ناگزير و حتمي الوقوع است مرا خشمناک نمي کند. عشق به سرنوشت در اعماق دل من نهفته است.
جبران خليل جبران : هشدار ! تنها به عزم نياز اگر به معبد درون شويد ، هرگز هيچ نيابيد .
فنلون : شخص بايد لايق ستايش باشد ولي از آن بگريزد .
فردريش نيچه :انسان چيزي است که بر او چيره مي بايد شد.
علي شريعتي : تهمت و دروغ را دشمن سفارش مي دهد و منافق مي سازد و عوام فريب آن را پخش مي کند و عامي آن را مي پذيرد .
فردريش نيچه :انسان نمي تواند از غرايز خود فرار کند ، وقتي از خطر جاني دور شود دوباره به غرايزش برمي گردد.
فنلون : اشخاصي که بدبختانه به لذات شديد و حاد خو گرفته اند ديگر از لذات معتدل حظ نميبرند و همواره با اضطراب دنبال شادي و نشاط ميگردند
اُرد بزرگ : بخش بزرگي از ادب آدمي برآيند ريشه نژادي و خانوادگي است .
سي فوستر : همين قدر که براي بدست آوردن آرزوئي اراده کنيم ، يک گام بلند در راه نيل بدان برداشته ايم .
نيچه : خودستايي مايل است که بوسيل? شما اعتماد به خود را بياموزد . وي از نگاههاي شما تغذيه مي کند و در دستهاي شما تعريف و تمجيد نسبت به خود را مي بلعد .
اُرد بزرگ : بدگويي ، رسوايي در پي دارد .
سنگا : اگر بزرگي و عظمت را آرزو مي کني آن را فراموش کن و دنبال حقيقت برو ، آنگاه به هر دو خواهي رسيد ، هم حقيقت و هم عظمت ...
اُرد بزرگ : بي گمان اولين باژ ، آخرين باژ نخواهد بود .
فردوسي خردمند : رنج منتهي به گنج را کسي خريدار نيست .
غزالي طوسي : زبان عضويست که وزنش اندک و کم ولى عبادت و گناهش بسيار بزرگ است " .زبان با يک تهمت نابجا ، يا يک دروغ ، قدرت دارد آبروى پنجاه ساله انسان بى گناهى
را بريزد ، يا مال و جان بى تقصيرى را بر باد دهد .و زبان مى تواند با گفتار الهى بين دو نفر را اصلاح نموده ، آبروى مسلمانى را حفظ کند ، و مال و عرض مؤمنى را از خطر برهاند آرى ! اين است طاعت بزرگ او .
فردريش نيچه :آموزش انديشه کردن : در مدارس ؛ اندک نشاني از آن نمي توان يافت ؛ حتي در دانشگاه ها ؛حتي در ميان شناخته ترين فيلسوفان ؛ آري مي بينم که منطق به عنوان يک نظريه ؛ کار و تکنيک ؛ دارد به سستي مي گرايد.
اُرد بزرگ : بي پايبندي به نظم در گيتي ، ويژگي انسانهاي گوشه گير است که عشق و احساس را سپر ديدگاههاي نادرست خود مي کنند.
فرانسيس بيکن : انسان دانا به جاي آنکه در انتظار رسيدن يک فرصت خوب در زندگي باشد خود آن را به وجود مي آورد
اُرد بزرگ : بخشيدن تخت و اورنگ به خويشاوندان ، از زبوني است .
فنلون : وفاداري به حال است که وفاداري به آينده را آماده مي سازد .
اُرد بزرگ : بهترين آموزگار استاد ، شاگرد اوست .
سوني‌ اسمارت : با شوهر خود نيز مثل‌ يک‌ کتاب‌ رفتار کنيد. فصلهاي‌ خسته‌کننده‌ آن‌ را اصلا نخوانيد.
ارد بزرگ : به هنگام نکوهش هنگامه باران ، به نعمت اش نيز بيانديش .
کمبرلند : من انديش? خود را در معرض اين فکر مسخر? رندانه قرار نمي دهم که هرچه بر سر آدمي مي آيد ، خير و صلاح اوست ، بلکه بر آنم که هر کسي از پيشامد به بهترين وجه استفاده کند ، مانند انسان خوب و فرزانه اي عمل کرده است .
فردوسي خردمند : بي خردي است، که بگويم کسي بدي را بي بهانه (دليل )انجام مي دهد .
اُرد بزرگ : به کوهستان مي نگرم ، درونم سرشار از نيرو مي شود کوهها سر فرود مي آورند ، ومي گويند : باز ما را درخواهي نورد .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/o...ge5.html#35816

alit00 07-09-2008 06:33 AM

سخنان به ياد ماندني
بهترين سخنان حکيمانه از بزرگان

ژوبرت : جواني ستاره اي است که فقط يکبار در آسمان عمر طلوع مي کند .
ارد بزرگ : شروع هر روز، نو شدني دوباره است ، و دمي براي پويايي بيشتر .
ژرژ هربرت : يا درست حرف بزن يا عاقلانه سکوت کن .
ارد بزرگ : شب زندگي براي مرد کهن ، همچون روز روشن است .
دين بريگز: کار خودتان را انجام دهيد ، اما نه فقط در حد وظيفه بلکه اندکي بيشتر و از روي سخاوت . همين مقدار اندک به اندازه تمام کار ارزش دارد.
فردريش نيچه :آنچه والا بودن يک فرد را ثابت مي کند کرده هاي او نيست چون بيخ و بن آنها معلوم نيست و معاني مختلفي دارند ، والايي در ايمان به هدف و آرمان است.
نيچه : بشر در اين دنيا بيشتر از همه موجودات مصيبت و عذاب کشيده ، بهترين دليلش هم اين است که در بين تمام آنها فقط او مي تواند بخندد .
اُرد بزرگ : شکايتي برگ زرد از درخت ندارد ، چون مي داند راه ديگري جز جدايي نيست ، راهي که هر آدمي نيز روزي به آن خواهد رسيد .
دسه گور : غضب ، نابيناترين ، شديدترين و زشت ترين ناصحان است .
اُرد بزرگ : شباهنگام براي خانواده و نزديکانت نامه بنويس و در روز براي اربابان و سرپرستان .
فردوسي خردمند : چراغ مايه دفع تاريکي است ، بدي جوهر تاريکي در زندگي آدمي است ، که از آن دوري بايد جست .
دموستن : آنکه تخم بدي را مي فشاند ، بدون شک همه محصول آن را درو مي کند .
فردريش نيچه :آيا برده هستي؟
پس دوست نتواني بود
آيا خودکامه هستي؟
پس دوستي نتواني داشت
در زن دير زماني است که برده اي و خودکامه اي نهان گشته اند از اين رو زن را توان دوستي نيست او عشق را مي شناسد و بس .
ارد بزرگ : اساس گسترش هر کشور ، فرهنگ است .
فردريش نيچه :آنچه در انسان بزرگ است اين است که او پل است نه غايت.
زکرياي رازي : طول کشيدن معالجه را دو سبب خواهد بود : ناداني پزشک ، يا نافرماني بيمار .
اُرد بزرگ : فرودستي (عوام زدگي) به بهانه ، هم رنگ ديگران شدن ، باور هيچ بزرگي نبوده است .
ديوژن : دو گوش داريم و فقط يک زبان، براي اينکه بيشتر بشنويم و کمتر بگوييم .
دوگلاس مک آرتور : گذشت زمان آدمي را پير نمي سازد، بلکه ترک آرمانها و کمال مطلوبهاست که ما را فرتوت و افتاده مي کند
اُرد بزرگ : شگفتا ، مي بينم ماتم سرا ، بزمگاهيست و بزمگاه ، ماتم سراي ديگر .
داويد هيوم : خوشبختي مانند پروانه اي است ، اگر او را دنبال کنيد از شما فرار مي کند ولي اگر آرام بنشينيد روي سر شما خواهد نشست .
فردريش نيچه :آن که بر فراز بلندترين کوه رفته باشد ؛ خنده مي زند بر همه نمايش هاي غمناک و جدي بودن هاي غمناک.
اُرد بزرگ : نوا زنده است يا مرده؟ رنگ ها بخشي از پيکره زنده اند يا مرده ؟ ! آذين بند ، پرده و پيرهن... آنها چگونه؟ !!!
اگر کسي در اين پرسش ها بنگرد خواهد ديد همه آنها داراي روان و نيرو هستند . يک نواي زيبا مي تواند شما را از خود بي خود کند ، رنگي ويژه مي تواند شما را آرامش و يا به خشم آورد و پديده هاي بي جاني ، همچون نامه ، پرده و پيرهن ... به هزار زبان با شما گفتگو مي کنند ، همه آنها در حال ستايش دمادم زندگي اند ...
ژان روستان : من اگر در بهشت باشم ولي به من بگويند تو حق نداري جهنم را به اين بهشت ترجيح بدهي از آن بهشت بيرون مي روم .
اُرد بزرگ : بدترين گونه اندرز ، همان رو راست پند دادن است .
فردوسي خردمند : اين جهان سراسر افسانه است جز نيکي و بدي چيزي باقي نيست .
ژرژ هربرت: يک مادر خوب به صد استاد و آموزگار مي ارزد.
اُرد بزرگ : قهرمان هاي آدمهاي کوچک ، برسان آنها زود گذرند .
داويد وايت : تا بدبختي را نشناسيم هيچوقت راه بدست آوردن و نگه داشتن خوشبختي را ياد نمي گيريم .
اُرد بزرگ : حرکت جانوران ريز هم بي چهار چوب نيست .
ژان داويد: راز بزرگ زندگي در شکيبايي است و نبايد به خاطر يک آينده ي مبهم زمان حال را بر خود تلخ کرد.
اُرد بزرگ : جدايي دو همسر مي تواند بافت يک دودمان بزرگ را از هم بپاشد .
ژوبرت : براي ياد گرفتن آنچه مي خواستم بدانم احتياج به پيري داشتم ، اکنون براي خوب به پا کردن آنچه که مي دانم ، احتياج به جواني دارم .
فردريش نيچه :آن انديشه هايي را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند
آدمي بهر تنها زيستن مي بايد يا حيوان باشد يا خدا. ارسطو مي گويد: انگارهء سومي نيز هست بودن يکجاي هر دوي آنان ... آن هم فيلسوف وار ..حقايق همه ساده اند. اين نه مگر دروغي است دو چندان که آن را بر ساخته اند؟
اُرد بزرگ : فرو رفتن خورشيد جان آدمي ، سپيده دمي به جهان ديگر است .
فردريش نيچه :آدمي به خاطر نياز به مراقبت و کمک ديگران با آنها ارتباط برقرارمي کند.
کالوس کاستاندا : هيچ چيز عوض نمي شود ! شما ديدتان را عوض کنيد رمز کار اين است .
ارد بزرگ : دودماني که مرد کهن خويش را خوار مي کند ، به تن بي جان آدمي ماند که در پايان خوراک جانوران پليد خواهد شد .
فردوسي خردمند : کتاب زندگي گذشتگان ، جان تاريک را روشني مي بخشد .
کاترين پندر : خدا را شکر کنيد که نعمات و موهبت هايش به علت بينش محدود ما متوقف نمي شود .
اُرد بزرگ : دودمان بي نيا و مرد کهن ، به هزار آيين اهريمني اداره مي شود .
کلود مونه: براي هر کس زمان معيني وجود دارد که قابل انتقال نيست


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/o...ge5.html#35816

alit00 07-09-2008 06:33 AM

سخنان حکيمانه

اُرد بزرگ : هديه دشمن را نيز بپذير .
استرن : به خاطر داشته باشيد که امروز همان فردايي است که ديروز درباه آن نگران بوديد . از خود بپرسيد اقلاً اين چيزي که درباره اش نگرانم به وقوع خواهد پيوست يا خير ؟
اُرد بزرگ : هر اندازه به ديگران ارج بگزاريم ، گرامي و بزرگ خواهيم شد .
آلفونس کار : عشق حيات عاشق را تشکيل مي دهد و الا معشوق بهانه است .
اُرد بزرگ : يک آموزگار خام مي تواند سال ها شاگردان خويش را گمراه و سرگردان کند .
فردوسي خردمند : آزادگان را کاهلي ، بنده مي سازد .
اوري پيد : تجربه را بر روي رختخواب نرم معطر و متکاي پر قو نمي توان بدست آورد .
اُرد بزرگ : يک آموزگار مي تواند با رفتار و گفتارش کشوري را دگرگون سازد .
ارهارد : زن هميشه سن خود را از تاريخ ازدواج حساب مي کند ، نه تاريخ تولد .
ارد بزرگ : يکي از بزرگترين خوشبختي ها ، خدمت بيشتر به توده است .
ادوارد بانفيلد : داشتن ديد بلند مدت موثرترين عامل پيشرفتهاي اجتماعي و اقتصادي آمريکاست.
آلفرد دوموسه : آدمي شاگردي است که درد و اندوه او را تعليم مي دهد و هيچکس بدون احساس اين معلم قادر به شناسايي خود نيست .
اُرد بزرگ : ياد اشک و شيفتگي ، آويزه خاموش دلهاست .
آلفرد دوموسه : حيات خوابي است ، و محبت رؤياي آن .
اُرد بزرگ : اگر بپذيريم همه ما آنگونه که مي بينيم و در مي يابيم ، مي گويم و روشنگري مي کنيم بايد بن زندگي را دايره اي بزرگ بدانيم که همه چيز را نيز دايره ترسيم کرده است برسان : چرخش روزها ، شکل کلي و نوع حرکت اختران و سيارها ، چرخش آب بر روي زمين ، زايش و مرگ ، نيکي و بدي ، گردش خون در بدن ، جنبش اتم و ...
فردوسي خردمند : جايگاه پرستش گران کوهستان است .
اُرد بزرگ : تاريخ هيچگاه تکرار نشده و نخواهد شد آنچه روي داده و در حال رخ نمودن است پيراسته شدن ايده هاي بشري از ناراستي هاست .
ادموند گولدين : خدا به انسان دو چشم ولي يک زبان عطا کرده است, تا دو برابر آنچه را که ميگويد به چشم ببيند.
اُرد بزرگ : همواره آدميان پهنه و چنبره بدي و پليدي را با دانش و انديشه برتر خويش بسته و بسته تر مي سازند .
برادلي : اشتباه نيز جزئي از زندگي است، پس وقت خودت را تلف نکن و خودت را به خاطر اشتباههاي گذشته سرزنش نکن.
فردريش نيچه :آيا مي کوشي که ده بار يا صد بار دو چندان شوي ؟ نکند بهر خود مريدان بسيار مي جويي ؟ - پس مي بايد ظرفهاي تهي ( هيچ ) را بجويي.
ارد بزرگ : هيچ دوستي بهتر از تنهايي ، براي اهل انديشه نيست .
بطليموس: زمان را بر کارهاي خود تقسيم کنيد تا کاري بر زمين نماند.
اُرد بزرگ : هماي بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه اي به گستره و پهناي کوهستان داشته باشي
باب هاپ : تا وقتيکه مرد عروسي نکرده او را غير کامل مي خوانند ، بنابراين معلوم مي شود پس از ازدواج کار مرد تمام است .
اُرد بزرگ : هيچ گاه عشق به آدميان را هميشگي مپندار ، از روزي که دل مي بندي اين نيرو را نيز در خويش بيافرين که اگر تنهايت گذاشت نشکني ... و اگر خُرد شدي باز هم ناميد مشو چون آرام جان ديگري در راه است .
ارد بزرگ : همواره بين خود و همسرت بازه اي (فاصله اي) را نگاهدار تا به خواري گرفتار نشوي .
فردوسي خردمند : کسي که به آباداني مي کوشد جهان از او به نيکي ياد مي کند .
بوسکاليا: يک زندگي را وقتي مي شود با خوشبختي قرين دانست که شروعش با عشق باشد و ختمش با جاه طلبي.
ارد بزرگ : هرگز به کودکتان نگوييد پيشه آينده اش چه باشد همواره به او ادب آموزش دهيد چون با داشتن ادب ، او و شما هميشه از مهر آدميان برخوردار خواهيد بود .
اُرد بزرگ : هر آنکه خردمندتر است اهريمن بيشتر با او نبرد مي کند . در ميدان جنگ او ، هزاران فتنه و افسون کشته شده خواهي ديد .
گابريل گارسيا مارکز: اگر کسي ترا آنطور که ميخواهي دوست ندارد، به اين معني نيست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.
نيچه : اگر شما دشمن داريد ، بدي او را با خوبي پاداش ندهيد ، زيرا اين امر موجب شرمساري او مي گردد . ولي به او وانمود کنيد که او با اين عمل خود براي شما خدمتي انجام داده است .
اُرد بزرگ : هنرمند و نويسنده مزدور ، از هر کُشنده اي زيانبارتر است .
اُرد بزرگ : گفتگو با خردمندان و دانشوران ، يک گوهر و پاداش کمياب است .
بزرگمهر :آدمي بايد از گناه بپرهيزد ، هر چه را به خويش نمي پسندد به دوست و دشمن خود روا ندارد .
اولپن : اراده محکم و متين که بخواهد به هر کس آنچه سزاوار است بدهد عدالت نام دارد.
سندکا : اگر کمي چيزهاي غير لازم را بداني بهتر از اين است که هيچ نداني .
بزرگمهر :آسوده حال کسي است که بردبار است .
اُرد بزرگ : گفتگو با آدميان ترسو ، خواري بدنبال دارد.
ساموئيد : اول صحت ، دوم جمال ، سوم مال و چهارم رفيق . اين ها پله هاي نردبان سعادت است .
الکساندر گراهام بل : تمام افکار خود را روي کاري که داريد انجام مي دهيد متمرکز کنيد . پرتوهاي خورشيد تا متمرکز نشوند نمي سوزانند.
ارد بزرگ : گيتي ، براي آدم ، آن اندازه کوچک است ، که دمي براي کژي و ناراستي برجاي نمي گذارد .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/o...ge5.html#35816

alit00 07-09-2008 06:33 AM

سخنان حکيمانه

اُرد بزرگ : سرانجام يک گره در زندگي نادان ، دهها گره باز نشدني است .
بايرون : افتخار در خشک کردن قطره اشک است نه در جاري ساختن سيل خون .
سه نه ک : غالب اشخاص بدون اينکه مقصد معيني را تعقيب کنند زندگي مي نمايند و مثل پر کاهي که بر روي آب حرکت کند ، عمر خود را به آخر مي رسانند و جلو نمي روند ، جريان آب انها را مي برد .
اُرد بزرگ : دستمزد زيردست ، ترفندي براي بهره کشي بيشتر از او نيست .
جبران خليل جبران : گروهي از مردمند که اندکي از ثروت کلان خويش را مي بخشند و آرزويي جز شهرت ندارند . اين خودخواهي و اين شهرت پرستي که به طور ناخودآگاه گرفتارش هستند بخشش آنان را ضايع مي سازد .
سامرست موام : درد پيري انحطاط روحي و جسماني آن نيست ، بلکه بار خاطرات آن است .
بلوتارک : براي شب پيري در روز جواني چراغي بايد تهيه کرد .
اُرد بزرگ : در پشت هيچ در بسته اي ننشينيد تا روزي باز شود . راه کار ديگري جستجو کنيد و اگر نيافتيد همان در را بشکنيد .
بايرون : همه خوشبختيها و موفقيت که به من روي آورده از درهايي وارد شده است که آنها را به دقت بسته بودم .
بزرگمهر : دل آدمي بنده آرزوست ، سرشتها يکسان نيست ، هر کس خويي دارد ، و جويا و خواهان چيزي است.
سيسرون : جنگ کشتارگاه کساني است که همديگر را نمي شناسند ، به نفع کساني است که يکديگر را مي شناسند ولي همديگر را نمي کشند . جنگ قوانين را خاموش مي کند .
اُرد بزرگ : دوستي که نوميدنامه مي خواند ، هميشه سوار تو و پيشدار دورخيزهاي بلندت خواهد شد .
بلز پاسکال : تمام شان و عظمت انسان در فکر است.
سعدي : هرکس خود را نصيحت نکند ، به نصيحت ديگران محتاج است .
جبران خليل جبران : شما دل به يار خود بسپاريد ، ولي نه براي نگهداري آن ، زيرا فقط گرمي زندگي است که مي تواند دلها را حفظ کند .
جبران خليل جبران : در ميان شما هستند کساني که خواسته اند براي گريز از تنهايي و بيقراري و يکنواختي ، به زياده گويي و ياوه سرايي روي آورند ، زيرا سکوت تنهايي تصوير روشني از ذات عريانشان را در برابر چشمانشان مي گشايد که با ديدن آن رعشه مي گيرند و به گريز پناه مي برند .
اُرد بزرگ : دست استاد خويش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد و راهنماي زندگي .
لامارتين : در آغاز هر کار مهم زن وجود دارد .
لاواتر: کسيکه همه سلاحهاي خود را رها کرده و ناله کنان مي گويد نمي توانم ، از من ساخته نيست و بدشانسم ، ترحم انگيزترين مخلوق دنياست .
لافونتن : قلب زن پرتگاهي است که عمقش را نمي توان تخمين زد .
بزرگمهر : خردمند هرگز غم آنچه را از دستش رفته نمي خورد ، حتي اگر عزيز ترين کسش مرد و وي را به خاک سپرد ، شکسته غم و درد نمي گردد ، ديگر آنکه مرد خردور از ناديدنيها چنان دل مي کند که باد از بيد مي گذرد .
اُرد بزرگ : دل کيهان را که بگشاييم اين سخن را خواهيم شنيد " هر کنشي واکنشي را در پي دارد " پس بر اين باور باشيد ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بي بازگشت نخواهد بود .
نادر نادرپور : گرچه دو مهفوم " زمان" و " تاريخ" ، مانند بسا مفاهيم ديگر، از ساخته هاي ذهن آدميزادند و در " طبيعت " وجود ندارند، اما ميان آنها تضادي هست که بر بسياري از آدميان آشکار نيست
عام ترين تعريفي که از مفهوم زمان به دست مي توان داد، " تکرار پديده هاي طبيعي بـــر ـ يا بـــراي ـ آدمي است". بعبارت ساده تر: اگر شما، دوبار يا چند بار شاهد روييدن جوانه ها بر درختان و يا دميدن خورشيد از مشرق و يا فرود آمدن برف از آسمان باشيد، احساس زمان مي کنيد و چون جـُـز در خيال و خاطره، به " گذشته " باز نمي توانيد گشت، " زمان " را رو به " آينده " مي بينيد
از همين تعريف، دو تبصره زاده مي شود: اول آن که چون مفهوم " زمان " ، از " تکرار پديده هاي طبيعي " بوجود مي آيد، يکنواخت است و دوم اين که: چون رو به " آينده " دارد، گــُـذراست. پس صفات اصلي " زمان " : يکنواختي و گذرايي است
و حال آنکه " تاريخ " به گونه اي از زمان اطلاق مي شود که " يکنواخت " و " گذرا" نيست. يعني به دليل وقوع حادثه اي مهم، از ميان برهه هاي ديگر مشخص شده و به همان دليل، در ذهن آدمي مانده است. پس صفات اساسي تاريخ " يکتايي " ( درمقابل يکنواختي زمان ) و " ماندگاري" ( در برابر گذرايي او ) است
بر مبناي همين صفات است که " زمان " را مـُولد زندگي جسماني و بروني انسان و " تاريخ " را محصول حيات معنوي و دروني او مي توان دانست و نيز، علوم و فنون و ادراکات بشري را با يکي از اين دو قلمرو، متناسب و يا سازگار مي توان يافت
" سياست " که بنا بر يک تعريف مشهور باستاني، " علم استفاده از ممکنات " است در قلمرو " زمان " قرار دارد، زيرا که همهء قوانين و وسائل آن، به زندگي جسماني و بروني آدميان مربوط است و عبارت "استفاده از ممکنات " ناظر به همين معني است
و برعکس، جاي " هنر" در حيطهء " تاريخ" است، چرا که نه تنها همه اصول و ضرورياتش از حيات معنوي و دروني بشر پديد آمده، بلکه هدفش ـ در ضمير نا آگاه انساني ـ غلبه بر دوصفت اصلي زمان، يعني يکنواختي و گذرايي بوده است
و از همين روست که هر اثر بزرگ هنري، در اوضاع و احوالي يگانه و تکرار ناپذير آفريده مي شود و در همهء اعصار، پايدار مي ماند و به همين سبب: " بي مانند " ( ضد يکنواخت) و جاودان (ضد گذرا) است
پس هنرمند نيز، به تبع "هنر"، در حيطهء " تاريخ " زيست مي کند و به ضرورتهاي آن پاسخ مي گويد و برخلاف او، سياستمدار، به تبع " سياست"، در قلمرو " زمان" بسر مي برد و به مقتضيات آن جواب مي دهد
جبران خليل جبران : به فرزند عشق خود توانيد داد، اما انديشه تان را هرگز ، که وي را افکاري ديگر به سر است ، تفکراتي از آن خويشتن.
ژرژ هگل : ملت ها احکام صحيح خود را از تاريخ دريافت مي دارند.


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36634

alit00 07-09-2008 06:34 AM

سخنان حکيمانه

جبران خليل جبران : به فرزند عشق خود توانيد داد، اما انديشه تان را هرگز ، که وي را افکاري ديگر به سر است ، تفکراتي از آن خويشتن.
ژرژ هگل : ملت ها احکام صحيح خود را از تاريخ دريافت مي دارند.
فردريش نيچه :زمين روزي از آن ابرانسان مي شود .
اُرد بزرگ : تبهکار هميشه نگران کيفر خويش است حتي اگر بر زر و زور لميده باشد و اين بسيار زجر آور است چرا که سايه کيفر همواره در برابر ديدگانش است .
اشتيل : انسان ترکيب عجيبي است و در عين ناچيزي خود را برتر از همه مي شمارد .
اُرد بزرگ : تنهايي براي جوان ارزشمند ، و براي پير آزار دهنده است .
بزرگمهر : خردمند به چيزي که اگر به دستش نيايد غمگين و دل آزرده شود ، هرگز دل نمي بندد .
ادوارد فيليپس : مردي که اشتباه نکند ارزش کارهاي بزرگ را نخواهد داشت .
اُرد بزرگ : ترس از جدايي ، جدايي ببار مي آورد .
فردريش نيچه :حتي از ميان پر دلترين کسانمان چه اندک اند آنان که دانايي خويش را تاب توانند آورد.
کمار : تمرکز در معناي اصلي و درست کلمه توانايي دقت و توجه ذهن روي يک موضوع واحد است.
بودلر : شعر راستين ، انکار بي داد است.
جبران خليل جبران : کسي که بخشش مي کند زماني به نشاط واقعي دست مي يابد که پس از جستجوي فراوان نيازمندي را پيدا کند که عطاي وي را بپذيرد .تلاش براي يافتن چنين شخصي ، از ايپار لذت بخش تر است .
بولور : افکار ما بسان درختان نارنج در گلدان نگهداري مي شوند . به نسبت بزرگي گلداني که ريشه هاي آنها را در خود زنداني دارد رشد مي کند .
اُرد بزرگ : تن پوشي زيباتر از خوي نيکو نمي شناسم .
آلجر : مردمان غالباً نقص دليل خويش را با خشم مي پوشانند .
جبران خليل جبران : درختان شعرهايي هستند که زمين بر آسمان مي نويسد و ما آنها را بريده و از آنها کاغذ مي سازيم تا ناداني و تهي مغزي خويش را در آنها به نگارش درآوريم .
اُرد بزرگ : توان آدميان را، با آرزوهايشان مي شود سنجيد.
بزرگمهر : خود را با هوس نزديک مکن که خرد از تو روي بر مي تابد .
فردريش نيچه :خدا پنداريست ! اما چه کسي است که اين پندار را بياشامد و نميرد؟
بورنز : ازدواج مثل اجراي نقشه جنگي است که اگر انسان يک مرتبه اشتباه نمايد کارش تمام شده و ديگر جبران آن به هيچ صورت نمي شود .
بردون : با زني ازدواج کنيد که اگر مرد مي بود بهترين دوست شما مي شد .
کونگ تين گان : فرزانگان سخن نمي گويند، بلکه با استعدادان سخن مي گويند و تهي مغزان بگومگو مي کنند.
ارد بزرگ : چهارچوب فرازمندي شهر در دو چيز است نخست گرامي داشت آدميان و دگر ديوار .
ادوارد يانک : تولد چيزي غير از آغاز مرگ نيست
فردريش نيچه :خير و نبايد همگاني باشد وگرنه ديگر خير نيست زيرا چيزهاي همگاني ارزشي ندارند.
کولتون : افرادي هستند که نور چشمي شانس و اقبالند و هر وقت سقوط مي کنند مانند گربه روي دو پا بر زمين مي نشينند .
تورئو : حقيقتي از اين سراغ ندارم که انسان مي تواند با تلاش زندگي خود را متعالي سازد .
جبران خليل جبران : و مردم هرگز نمي دانند پيشوا جز ذات عظيم آنها که به سوي آسمان سير مي کند ، شکاري ندارد .
اُرد بزرگ : پيرامونيان ما چه بخواهيم و يا نخواهيم بر انديشه هاي ما رخنه و اثر خواهند کرد .
اتومي : جاه طلبي شهوتي است که هرگز فرو نمي نشيند ، بلکه با لذتي که از آن فراهم مي شود پيوسته مشتعل تر و جنون آميز تر مي شود .
اُرد بزرگ : دارايي با ارزشتر از تندرستي ، نمي شناسم .
باس : بزرگترين بدبختي آن است که طاقت کشيدن بار بدبختي را نداشته باشيم .
بزرگمهر : پادشاهان مردم دوست برگزيدگان پروردگارند .
بارتول : آداب خوب و اخلاق ، دوستان قسم خورده اند و بزودي با يکديگر متحد مي شوند .
آندره مورا : افراد دانا کوشش دارند خود را همرنگ محيط سازند ولي اشخاص ديوانه سعي مي کنند محيط را به رنگ خود در آورند ، به همين جهت تحولات و ترقيات اجتماع به دست ديوانگان بوده است .
اُرد بزرگ : ريگهاي ساحل خرد ، نشيمنگاه پندارهاي پاک و شبانه توست .
سامرست مرآم : پول مانند حس ششم است که بدون آن نمي توان از پنج حس ديگر به طور کامل استفاده کرد . بدون درآمد کافي نصف امکانات زندگي به روي ما مسدود خواهد شد .
جبران خليل جبران : هيچ کس نمي تواند چيزي را به شما بياموزد جز آنچه که در افق ديد و خرد شما وجود داشته و شما از آن غافل بوده ايد .
برنارد روسن پي ير : جستجوي حقيقت ديوانگي مطلق است ، چه موقعيکه به حقيقت رسيديد ممکن نيست به کسي بگوييد و دشمن شما نشود .
بروکس آدامز : با مشکلات مي جنگيم که به آسايش برسيم ، وقتي به آسايش رسيديم آسايش را غير قابل تحمل مي دانيم .
فردريش نيچه :خطر خوشبختي در اين است که آدمي در هنگام خوشبختي هر سرنوشتي را مي پذيرد و هرکسي را نيز.
ارد بزرگ : ريش سفيد داراترين به انديشه است نه به زر.
آندره مصورا : بشر به خوشبختي خيلي زود عادت مي کند و چون خيلي زود عادت مي کند خيلي زود هم فراموش مي کند که خوشبخت است .
اُرد بزرگ : ريش سفيدان ، زنجير ارتباط دودمان ها هستند . و خاندان بي ريش سفيد ، گذشته اي کم رنگ دارد و آيين هاي به جاي مانده از نياکان آنها، به هزار گونه برداشت مي شود .
الين چانک : آدم شجاع يکبار مي ميرد ولي ترسو هزار بار .
بازيل : حافظه پرونده تخيل و گنجينه عقل دفتر ثبت وجدان و مخزن انديشه است .
بايزيد بسطامي : يا چنان نماي که هستي ، يا چنان باش که مي نمايي .
جبران خليل جبران : قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت مي يابد ولي گوشهايتان در حسرت و آرزويند که آواي چنين شناختي را که بر قلبهايتان فرود مي آيد ، بشنوند .
اُرد بزرگ : راهي جز نرمش و بازي با زندگي نيست .
هانري استانتون : تمام دنياي پهناور را بگرديد ، دري بر روي آدم بي پول گشاده نخواهيد يافت .
بزرگمهر : خرد ، آدمي را گرانبهاترين چيز است ، و خداوند خرد در هر دو جهان کامروا و سرافراز است . و اگر از خلعت خرد محروم بود دانش بجويد ، چه دانشور سرور سروران است . و اگر از آن هم بي بهره بود بايد دلير باشد و در ميدان نبرد بي باک باشد تا در نظر پادشاه گرامي ، و پيوسته شاد و فرمانروا باشد .و اگر اين نيز نداشت ديگر درخور زنده ماندن نيست ، و بهتر است که مرگ وي را دريابد .
ارد بزرگ : رازهاي بزرگ ، در ژرفاي کمي نيست .
هربرت مارکوزه : آزادي تلاش خردمندانه آدمي در جستجوي علت حادثه هاست .
نرمن وينسنت پيل: وقتي همه نيروهاي جسمي و ذهني متمرکز شوند توانايي فرد براي حل مشکلات به طور حيرت انگيزي چند برابر مي شود.
نت رايلي : اگر در کارتان در حال پيشرفت نيستيد و بهتر نمي شويد ، پس داريد بدتر مي شويد.
فردريش نيچه :حرف کساني که مي گويند عشق بري از خودخواهي ست خنده دار است زيرا همه چيز طبق خواست قدرت ما است.
ارد بزرگ : درون ما از نگاه تيزبين خردمندان ، پنهان نيست .
هنري گيلر : انسان بزرگتر از يک جهان و بزرگتر از مجموعه جهانهاست ، در اتحاد جان با تن رازي بيش از راز آفرينش جهان نهفته است .
لويي پاستور: مسرات حقيقي در اثرازدواج بدست ميآيد
اُرد بزرگ : در هر سرنوشتي راز و انديشه اي نهفته است .
اشپنگلر : مردان بزرگ تاريخ سرنوشت ملتها را تعيين مي کنند.
جبران خليل جبران : نصيحت جبران خليل جبران به زوج هاي جوان به هنگام شادي :و همگام نغنمه ساز کنيد و پاي بکوبيد و شادمان باشيد ، اما امان دهيد که هر يک در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها .
چون تارهاي عود که تنهايند هر کدام ، اما به کار يک ترانه ي واحد در ارتعاش.
بزرگمهر : دانايان روشندل مي دانند که دوران زندگي دراز نيست ، تن آدمي از اين جهان است و روان از سراي ديگر .
جبران خليل جبران : شادماني اسطوره ايست که در جستجويش هستيم.
نيدو کيوبين : هيچ چيز به اندازه تمرکز انرژي روي تعداد محدودي از هدف ها به زندگي تان توان و نيروي بيشتر نمي دهد.
اُرد بزرگ : ديدگاه توده آدميان بهترين پشتيبان برگزيدگان است .
هوراس : وقتي که پرکاهي به چشمتان مي رود ، آن را بيرون مي آوريد . وقتي عادتي بد وارد روح شما مي شود ، مي گوييد : سال ديگر معالجه اش مي کنيم .
لابروير : سخاوت در زياد دادن نيست، در به موقع دادن است.
اُرد بزرگ : در کنارمان دلروبايمان هست و اگر نيست ، رهسپار رسيدن به اويم ، پس تنهاي وجود ندارد .
کاترين پاندر : يکي از عظيم ترين اسرار عشق و محبت اين است که بياموزيد: چگونه آرمان ها و انديشه هاي ناهماهنگ را از ذهن خود بزدائيد و همواره آرزوهايي کنيد که صادقانه مي خواهيد نه آن چرا که فکر مي کنيد شايد بتوان بدست آوريد.
نانسي سيمس :هر روز همان روز را زندگي کن و بدين سان تمامي عمر را زندگي کرده اي.
اُرد بزرگ : کژي و ناراستي ، شکافنده و رخنه گاه انديشه اهريمن خواهد شد .
لقمان: شر با شر خاموش نمي شود چنان که آتش با آتش، بلکه شر را خير فرو مي نشاند و آتش را آب.
بزرگمهر : در آيين خرد در هر کاري انديشه بايد .
اُرد بزرگ : کسي که مي ماند و نمي پرد به يک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است.
جبران خليل جبران : گنجي که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه اي که خود نمي دانيد ، کشف خواهد شد .
هنري وان رايک : حافظه آفريده اي هوس باز و مستبد است . هرگز نمي توانيد بگوييد که از کرانه درياي زندگي چه سنگريزه اي را بر مي گيرد و در گنجينه خود نگاه مي دارد ، يا کدام گل ناشناخته اي را از مزرعه مي چيند ، و به عنوان رمز انديشه هايي که در اعماق قرار گرفته اند و روزي اشک به چشم مي آورند حفظ مي کند . و با اين همه در اين شک ندارم که مهمترين چيزها آنها هستند که بهتر به ياد مي آيند .
لامنه : درسهائي که بر زانوي مادر آموخته شده ، آموزش هايي که پدر داده ، همراه با داستانهاي شيريني که در کنار بخاري به گوش خورده ، يادگارهاي شيريني است که هرگز کاملاً از ياد نمي رود .
ارد بزرگ : کسي که کردار شايسته را زير پا مي گذارد توانايي نمي يابد تا پا بر نخستين پله پيروزي بگذارد
فردريش نيچه :حقيقت مانند آب دريا است چون نمک آب دريا زياد است تشنگي را رفع نمي کند. اگر حقيقت آدمي تحريف شود مثل آب شور دريا خواهد بود که تشنگي اش را رفع نخواهد کرد.
هانري بروکس آدامز :ما با مشکلات مي جنگيم تا آسايش بيابيم ، ولي وقتيکه آسايش يافتيم آن را غير قابل تحمل مي يابيم .
بيلگلد : من در زمان خودم با معدود افرادي مواجه شدم که اشتياق شديدي به کار سخت داشتند. خوشبختانه همه آنها همکاران من بودند.
بيگن : تن درست براي روان ، مهمانخانه ، و براي تن ناسالم بيمارستان است .
اُرد بزرگ : کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه توانايي انسانهاي فرهمند .
سيسرون : آنچه را که با خوشي و لذت آموخته ايم ، هرگز فراموش نمي کنيم .
لايب نيتس : من احساس مي کنم مختارم پس مختارم.
ارد بزرگ : کوششهاي سياسي براي جوانان ، مردابي مرگبار است .
بزرگمهر : در نظر خردمند شاديي که غم به دنبال دارد بي ارزش است .
همر : آغاز و پايان جنگ توسط خون صورت مي گيرد .
لوتر : دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر مي شود .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36634

alit00 07-09-2008 06:34 AM

سخنان حکيمانه

الين چانک : آدم شجاع يکبار مي ميرد ولي ترسو هزار بار .
بازيل : حافظه پرونده تخيل و گنجينه عقل دفتر ثبت وجدان و مخزن انديشه است .
بايزيد بسطامي : يا چنان نماي که هستي ، يا چنان باش که مي نمايي .
جبران خليل جبران : قلب شما در سکوت و آرامش ، به اسرار روزها و شبها شناخت مي يابد ولي گوشهايتان در حسرت و آرزويند که آواي چنين شناختي را که بر قلبهايتان فرود مي آيد ، بشنوند .
اُرد بزرگ : راهي جز نرمش و بازي با زندگي نيست .
هانري استانتون : تمام دنياي پهناور را بگرديد ، دري بر روي آدم بي پول گشاده نخواهيد يافت .
بزرگمهر : خرد ، آدمي را گرانبهاترين چيز است ، و خداوند خرد در هر دو جهان کامروا و سرافراز است . و اگر از خلعت خرد محروم بود دانش بجويد ، چه دانشور سرور سروران است . و اگر از آن هم بي بهره بود بايد دلير باشد و در ميدان نبرد بي باک باشد تا در نظر پادشاه گرامي ، و پيوسته شاد و فرمانروا باشد .و اگر اين نيز نداشت ديگر درخور زنده ماندن نيست ، و بهتر است که مرگ وي را دريابد .
ارد بزرگ : رازهاي بزرگ ، در ژرفاي کمي نيست .
هربرت مارکوزه : آزادي تلاش خردمندانه آدمي در جستجوي علت حادثه هاست .
نرمن وينسنت پيل: وقتي همه نيروهاي جسمي و ذهني متمرکز شوند توانايي فرد براي حل مشکلات به طور حيرت انگيزي چند برابر مي شود.
نت رايلي : اگر در کارتان در حال پيشرفت نيستيد و بهتر نمي شويد ، پس داريد بدتر مي شويد.
فردريش نيچه :حرف کساني که مي گويند عشق بري از خودخواهي ست خنده دار است زيرا همه چيز طبق خواست قدرت ما است.
ارد بزرگ : درون ما از نگاه تيزبين خردمندان ، پنهان نيست .
هنري گيلر : انسان بزرگتر از يک جهان و بزرگتر از مجموعه جهانهاست ، در اتحاد جان با تن رازي بيش از راز آفرينش جهان نهفته است .
لويي پاستور: مسرات حقيقي در اثرازدواج بدست ميآيد
اُرد بزرگ : در هر سرنوشتي راز و انديشه اي نهفته است .
اشپنگلر : مردان بزرگ تاريخ سرنوشت ملتها را تعيين مي کنند.
جبران خليل جبران : نصيحت جبران خليل جبران به زوج هاي جوان به هنگام شادي :و همگام نغنمه ساز کنيد و پاي بکوبيد و شادمان باشيد ، اما امان دهيد که هر يک در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها .
چون تارهاي عود که تنهايند هر کدام ، اما به کار يک ترانه ي واحد در ارتعاش.
بزرگمهر : دانايان روشندل مي دانند که دوران زندگي دراز نيست ، تن آدمي از اين جهان است و روان از سراي ديگر .
جبران خليل جبران : شادماني اسطوره ايست که در جستجويش هستيم.
نيدو کيوبين : هيچ چيز به اندازه تمرکز انرژي روي تعداد محدودي از هدف ها به زندگي تان توان و نيروي بيشتر نمي دهد.
اُرد بزرگ : ديدگاه توده آدميان بهترين پشتيبان برگزيدگان است .
هوراس : وقتي که پرکاهي به چشمتان مي رود ، آن را بيرون مي آوريد . وقتي عادتي بد وارد روح شما مي شود ، مي گوييد : سال ديگر معالجه اش مي کنيم .
لابروير : سخاوت در زياد دادن نيست، در به موقع دادن است.
اُرد بزرگ : در کنارمان دلروبايمان هست و اگر نيست ، رهسپار رسيدن به اويم ، پس تنهاي وجود ندارد .
کاترين پاندر : يکي از عظيم ترين اسرار عشق و محبت اين است که بياموزيد: چگونه آرمان ها و انديشه هاي ناهماهنگ را از ذهن خود بزدائيد و همواره آرزوهايي کنيد که صادقانه مي خواهيد نه آن چرا که فکر مي کنيد شايد بتوان بدست آوريد.
نانسي سيمس :هر روز همان روز را زندگي کن و بدين سان تمامي عمر را زندگي کرده اي.
اُرد بزرگ : کژي و ناراستي ، شکافنده و رخنه گاه انديشه اهريمن خواهد شد .
لقمان: شر با شر خاموش نمي شود چنان که آتش با آتش، بلکه شر را خير فرو مي نشاند و آتش را آب.
بزرگمهر : در آيين خرد در هر کاري انديشه بايد .
اُرد بزرگ : کسي که مي ماند و نمي پرد به يک راز بزرگ آگاه گشته و آن فلسفه پرواز است.
جبران خليل جبران : گنجي که در اعماق نامحدود شما حبس شده است ، در لحظه اي که خود نمي دانيد ، کشف خواهد شد .
هنري وان رايک : حافظه آفريده اي هوس باز و مستبد است . هرگز نمي توانيد بگوييد که از کرانه درياي زندگي چه سنگريزه اي را بر مي گيرد و در گنجينه خود نگاه مي دارد ، يا کدام گل ناشناخته اي را از مزرعه مي چيند ، و به عنوان رمز انديشه هايي که در اعماق قرار گرفته اند و روزي اشک به چشم مي آورند حفظ مي کند . و با اين همه در اين شک ندارم که مهمترين چيزها آنها هستند که بهتر به ياد مي آيند .
لامنه : درسهائي که بر زانوي مادر آموخته شده ، آموزش هايي که پدر داده ، همراه با داستانهاي شيريني که در کنار بخاري به گوش خورده ، يادگارهاي شيريني است که هرگز کاملاً از ياد نمي رود .
ارد بزرگ : کسي که کردار شايسته را زير پا مي گذارد توانايي نمي يابد تا پا بر نخستين پله پيروزي بگذارد
فردريش نيچه :حقيقت مانند آب دريا است چون نمک آب دريا زياد است تشنگي را رفع نمي کند. اگر حقيقت آدمي تحريف شود مثل آب شور دريا خواهد بود که تشنگي اش را رفع نخواهد کرد.
هانري بروکس آدامز :ما با مشکلات مي جنگيم تا آسايش بيابيم ، ولي وقتيکه آسايش يافتيم آن را غير قابل تحمل مي يابيم .
بيلگلد : من در زمان خودم با معدود افرادي مواجه شدم که اشتياق شديدي به کار سخت داشتند. خوشبختانه همه آنها همکاران من بودند.
بيگن : تن درست براي روان ، مهمانخانه ، و براي تن ناسالم بيمارستان است .
اُرد بزرگ : کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه توانايي انسانهاي فرهمند .
سيسرون : آنچه را که با خوشي و لذت آموخته ايم ، هرگز فراموش نمي کنيم .
لايب نيتس : من احساس مي کنم مختارم پس مختارم.
ارد بزرگ : کوششهاي سياسي براي جوانان ، مردابي مرگبار است .
بزرگمهر : در نظر خردمند شاديي که غم به دنبال دارد بي ارزش است .
همر : آغاز و پايان جنگ توسط خون صورت مي گيرد .
لوتر : دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر مي شود .

ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36634

alit00 07-09-2008 06:34 AM

سخنان حکيمانه

بيلگلد : من در زمان خودم با معدود افرادي مواجه شدم که اشتياق شديدي به کار سخت داشتند. خوشبختانه همه آنها همکاران من بودند.
بيگن : تن درست براي روان ، مهمانخانه ، و براي تن ناسالم بيمارستان است .
اُرد بزرگ : کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه توانايي انسانهاي فرهمند .
سيسرون : آنچه را که با خوشي و لذت آموخته ايم ، هرگز فراموش نمي کنيم .
لايب نيتس : من احساس مي کنم مختارم پس مختارم.
ارد بزرگ : کوششهاي سياسي براي جوانان ، مردابي مرگبار است .
بزرگمهر : در نظر خردمند شاديي که غم به دنبال دارد بي ارزش است .
همر : آغاز و پايان جنگ توسط خون صورت مي گيرد .
لوتر : دروغ مثل برف است که هر چه آنرا بغلتانند بزرگتر مي شود .
فردريش نيچه :پاکي نفس جدايي مي آورد.
هربرت اسپنسر : انسان قبل از هر چيز بايد حيوان خوبي باشد .
حکمت هندو : پاداش درستي را در درستي بجوي ، و انگيزه کار نيک را همان نيکي بدان و سود ديگر مخواه اُرد بزرگ : پيش از آنکه با کسي پيماني ببنديد ، دمي درباره توانايي خود در اجراي آن بينديشيد و سپس پاسخ گوييد .
بزرگمهر : خرسندترين آدم کسي است که دل از مهر و موافقت گردان سپهر برگيرد
هرشل : اميد غذاي روزانه بيچارگان است .
حسين بهزاد : هرگز مگذارکه خنده تو باعث گريه ديگري شود .
حافظ : فلک به مردم نادان دهد زمام مراد *** تو اهل دانش و فضلي همين گناهت بس
فردريش نيچه :حقيقت نيازمند نقد است نه ستايش .
ارد بزرگ : پيش نياز رسيدن به دليري و بي باکي ، يافتن آرمان و خواسته اي هويدا است .
جبران خليل جبران : شما چون فصلهاي سال هستيد ، زيرا در زمستان خود بهار را انکار مي کنيد ، در حالي که بهار سرسبز هرگز شما را انکار نمي کند ، بلکه در سنگين ترين خواب غفلت به روي شما لبخند مي زند ، بي آنکه خشمگين شود و يا با شما ستيز کند و صفا و يکرنگي را ناديده بگيرد .
هاولاک اليس : جاييکه در آن خوش بيني بيش از هر جاي ديگر رواج و رونق دارد ، تيمارستان است .
اُرد بزرگ : پيش نياز دلير بودن بدني ورزيده نيست ، گاهي آدمهاي سبکبار، پشت تواناترين مردان را هم به لرزه افکنده اند .
کريستين : براي ازدواج کردن بيش از جنگ رفتن شجاعت لازم است .
اُرد بزرگ : پشتيباني از داشته ديگران ، پشتيباني از داشته خود ماست .
جبران خليل جبران : کامل ترين پاداش براي انسان ، بخششي است که بتواند اميال هستي اش را تغيير دهد و خواستهاي دو لب خشکيده از عطش او را دگرگون سازد و تمام زندگي اش را به چشمه هاي هميشه جوشان و ابدي تبديل کند .
بزرگمهر : چون بخشنده اي با مستحق بخشش و کرم کرد در دل احساس شادي و فرح کند ، و ببالد . اما نيکي کردن به ناسزاوار روا نيست ، چه او هرگز قدر احسان را نمي شناسد و همچنانکه از خار خشک گل نمي رويد ، ارج نهادن به نيکي را نمي داند . اگر از گنگي يا کري چيزي بپرسيم دور نيست که به گونه اي پاسخ گويد ، اما نشدني است که نااهل و ناسزاوار قدر احسان را بشناسد و سپاس گويد .
هرمن کين : هيچکس نميتواند به کارمندان اين دوره انگيزه ببخشد بلکه اين انگيزه ميبايست درون خود افراد وجود داشته باشد
دوکلوس : نفهمي و ناداني سه نوع است : يکي آنکه انسان هيچ نداند ، دوم آنکه آنچه را که لازم است نداند ، و سوم آنکه آنچه را نبايد بداند ، بداند .
دانته :به ياد داشته باش که امروز طلوع ديگري ندارد.
ارد بزرگ : پيران جهان ديده براي گفتگو سدي برپا نمي کنند .
هراس وال پول: کسي که به کسي حسد مي ورزد، دليل بر آن است که به برتري او اعتراف کرده است.
دوکلوس : اگر جوان را از عشق منع کنيد ، چنان است که مريض را از کسالتش سرزنش دهيد .
ارد بزرگ : پرسش روشن شاگرد از پاسخ استاد ارزشمندتر است .
هيوم :خوشبختي پروانه است. اگر او را دنبال کنيد از شما مي گريزد ولي اگر آرام بنشينيد، روي سر شما خواهد نشست. "
اُرد بزرگ : فرومايگان ، بزرگترين پيروزيهاي پيشينه کهن خويش را به ريشخند گرفته اند .
بزرگمهر : خرد در پيکار با ديوان برنده ترين سلاح ها ااست در برابر شمشير تيز ديو ، خرد جوش است و جان بدان روشن .
هانري برگسون : حواس وسيله ي کشف نيست بلکه فقط وسيله ي ارتباط عملي پيدا کردن با عالم خارج است و همين طور عقل .آن همان مايه ي دانشي است که در جانوران ، غريزه و در انسان ، عقل را به وجود مي
آورد . از آن مايه ي دانش در انسان قوه ي اشراقي به وديعه گذاشته شده که در عموم به حال ضعف و ابهام و محو است ، ولي ممکن است که قوت و کمال يابد تا آنجا که شخص متوجه شود که آن اصل اصيل در او نفوذ کرده مانند آتشي که در آهن نفوذ و آنرا سرخ مي کند . به عبارت ديگر اتصال خود را با مبدا در مي يابد و آنش عشق در او افروخته مي شود ، هم تزلزل خاطري که از عقل در انسان رخ کرده مبدل به اطمينان مي گردد ، هم علاقه اش از جزئيات سلب مي شود .
نادر شاه افشار : لحظه پيروزي براي من از آن جهت شيرين است که پيران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببينم .
جبران خليل جبران : همه آنچه در خلقت است ، در درون شماست و هر آنچه درون شماست ، در خلقت است.
دوکلوس : جواني صندوق در بسته اي است که فقط پيران مي دانند درون آن چيست .
اُرد بزرگ : پيران فريبکار، آتش زندگي جوانانند .
کانت: چنان باش که به هر کس بتواني بگويي "مثل من رفتار کن".
جبران خليل جبران : آرامش گهواره اي ست بر دامن خاک و سنگ پله هايي به جانب افلاک .
اُرد بزرگ : پيامد دانايي ، پذيرفتن بايسته هاست .
کارول بيکر : مطيع مرد باشيد; تا شما را بپرستد.
جان اشتنبک : بزرگترين اميد آن است که اميد را به قصد کشت کتک بزنيم .
چارلز کيترنيک : مشکلي که خوب تشريح و حلاجي شده باشد نصفش حل شده است.
فردريش نيچه :تنها بدان خدايي ايمان دارم که رقص بداند.
ارد بزرگ : پرتگاه مي تواند بر آورنده روان و يا کشنده تن باشد .
بزرگمهر : خود رايي و خودبيني ، همه کام و مراد خود طلبيدن و ديگران را نامراد و خوار و زبون خواستن ، راه اهرمن ، و دل به بهي و نيکي سپردن راه يزدان است .
جبران خليل جبران : چه حقير است و کوچک ، زندگي آنکه دستانش را ميان ديده و دنيا قرار داده و هيچ نمي بيند جز خطوط باريک دستانش. در خانه ناداني ، آينه اي نيست که روح خود را در آن به تماشا بنشيند .
نادر شاه افشار : براي اراضي کشورم هيچ وقت گفتگو نمي کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست مي آورم .
جين پورتر : نجيب زادگي بدون تقوي همچون قاب انگشتري زيباست که نگين جواهر نداشته باشد .
جوليا کامرون: خالق بزرگ خلاقيت به ما اعطا کرده است. پيشکش ما نيز به او به کار بردن آن خلاقيت است.
آگارادو : حوادث مشهور دوران گذشته جهان را مروري بکنيد ، تا شما هم مثل من اين حقيقت را بپذيريد که بزرگترين جنايات همه با کوچکترين دستها انجام گرفته است .
ارد بزرگ : پر حرفي در هنگام اندرز ، از اثر آن مي کاهد .
ابوفور : آينده اجتماع در دست مادران است . اگر جهان به مبانجيگري زن گرفتار شود ، تنها اوست که مي تواند آن را نجات دهد .
فردريش نيچه :زندگي بدون موسيقي اشتباه است.
جرجي تايلر : مغرور بودن به دانش خود ، بدترين نوع جهالت است .
جونسون : هيچ چيز غرور مرد را مثل شادي زنش ارضاء نمي کند ، چون هميشه آنرا مربوط به خود مي داند
ارد بزرگ : پشيماني، اولين گام براي پوزش است.
اندرو ماتيوس : شانس هرگز کافي نيست
بزرگمهر : خرد بر سر جان چون افسري تابنده است و مدارا و مهرباني به قدر همسنگ خرد است .
جان اوليور هاينز : مردم اشتباهات زندگي خود را روي هم مي ريزند و از آنها غولي بوجود مي آورند که نامش تقدير است .
نادر شاه افشار : فتح هند افتخاري نبود براي من دستگيري متجاوزين و سرسپردگاني مهم بود که بيست سال کشورم را ويران ساخته و جنايت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمينم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطين اروپا را به بردگي مي گرفتم . که آنهم از جوانمردي و خوي ايراني من بدور بود .
جمالزاده : چون نيک بنگري دنيا و مافيها را چون ترازويي خواهي يافت که سنگش کرسنگي و پاره سنگش شهوت است . پر کردن معده و خالي کردن کيسه شهوت جذر و مد اين قلزم بي نام و ننگ هزار رنگي است که نامش زندگي است .
اُرد بزرگ : پرنده کوچک دلت را براي من در بند مکن .
آنتوان دوسنت اگزوپري : بالاترين لذت ها در شور و شوقي است که انسان را به ماجراجويي ها و پيروزي هاي بزرگ و فعاليتهاي خلاقه وادار مي کند.
ارد بزرگ : پيوند پاک ، پيوندي ابدي است .
آندرو متيوز: تنها راه غلبه بر ترس روبرو شدن با آن است. ما غالبا به طرف حوادثي کشيده مي شويم که از رويارو شدن با آنها وحشت داريم.بنابراين اگر از تنهايي بترسيد تنهايي را براي خود به ارمغان مي آوريد. اگر از بدهکار بودن بترسيد به احتمال زياد با تمام زير و بم آن آشنا خواهيد شد. اگر از دستپاچگي و پريشان حالي واهمه داشته باشيد همان را تجربه خواهيدکرد. اين، روش زندگي براي تشويق ما انسانها به رشد کردن است.
جورج ولز : شيرين ترين سخنان در زندگي ، خوش آمد گويي بي غل و غش زن به شوهر خويش است .
جواد فاضل : آرزوهاي ما ، اميد هاي ما ، عشقها و هوسها و حتي وفاي ما هم موجي بيش نيستند که بر مي خيزند و رشد مي کنند و بالا مي روند و بالاخره نقش زمين مي شوند و در کرانه هاي زندگي لاي شنها و ريگها فرو مي روند .
بزرگمهر : خرد در نظر گاه مردمان آزاده و نيکخو جهان پر از شادي و شکوه مي نمايد . بهره خردمندان و اميد واران هميشه شادکامي است .
فردريش نيچه :زمستان بدون بهار قلب عاشق شکست خورده است.
جبران خليل جبران : به پزشک خود ايمان داشته باشيد و به گفته هايش ، که جز دارويي شفا بخش نيست ، اعتماد کنيد و جرعه تلخ او را با طمانينه و خاطري جمع سرکشيد .
اُرد بزرگ : تاراج و شورش هيج گاه بهانه تاراج و شورش ديگر نيست .
همدون قصار : هر که در سيرت و رفتار پيشينيان نظر کند ، متذکر مي شود تا چه اندازه از همت مردان واپس مانده است .
اُرد بزرگ : تا چيزي از دست ندهي چيز ديگري بدست نخواهي آورد اين يک هنجار هميشگي است .
اميل زولا : بيشتر کساني موفق شده اند که کمتر تعريف شنيده اند .
اُرد بزرگ : تاريکي در زندگي ماندگار و ابدي نيست ، برسان روشنايي .
جان استيل : هميشه به خاطر داشته باشيد که دنيا هرگز مديون شما نيست ، زيرا قبل از شما نيز وجود داشته است .
جورج هورون : يک روزنامه ، تاريخ يک روز جهان است که در آن زندگي مي کنيم و با آن بيش از روزهايي که گذشته و تنها در خاطره ما باقي مانده است سرو کار داريم .
آرنالد بنت : وقتي که شما به بدبيني عادت کنيد ، بدبيني به اندازه خوشبيني مطلوب و دوست داشتني است .
ارد بزرگ : تمناي واپسين آدمي ، شناور شدن در بسامدهاي (امواج) گيتي است.
فردريش نيچه :زيبايي غير از اينکه نعمت خداست. دام شيطان نيز هست.
جي.هيليس ميلر : تنها زماني مي توانيد چيزي را که ريشه هاي عميق در فرهنگ شما دارد به وضوح ببينيد که آن چيز در کار دور شدن از شما و فرو رفتن در دور دست باشد
بزرگمهر : خوشا به حال پيمان منشاني که وجودشان به پيرايه پاکي و شرم آراسته شده .
جان راسکن : حيات آدمي در دنيا همچون حبابي است در سطح دريا .
اگوست کنت : چرا بايد در انتظار بهشت موعود احتمالي باشيم ؟ما خود قادريم يک بهشت واقعي در عرصه زمين به وجود آوريم.
اُرد بزرگ : تنها مادر و پدر خواست هاي فرزند را بي هيچ چشم داشتي بر آورده مي سازند .
کولتون : انسانها با دو چشم و يک زبان به دنيا مي آيند تا دو برابر آنچه مي گويند ببينند ، ولي از طرز سلوکشان اين طور استنباط مي شود که آنه با دو زبان و يک چشم تولد يافته اند ، زيرا همان افرادي که کمتر ديده اند بيشتر حرف مي زنند و آنهاييکه هيچ نديده اند ، درباره همه چيز اظهار نظر مي کنند .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36634

alit00 07-09-2008 06:35 AM

سخنان حکيمانه

کانت: چنان باش که به هر کس بتواني بگويي "مثل من رفتار کن".
جبران خليل جبران : آرامش گهواره اي ست بر دامن خاک و سنگ پله هايي به جانب افلاک .
اُرد بزرگ : پيامد دانايي ، پذيرفتن بايسته هاست .
کارول بيکر : مطيع مرد باشيد; تا شما را بپرستد.
جان اشتنبک : بزرگترين اميد آن است که اميد را به قصد کشت کتک بزنيم .
چارلز کيترنيک : مشکلي که خوب تشريح و حلاجي شده باشد نصفش حل شده است.
فردريش نيچه :تنها بدان خدايي ايمان دارم که رقص بداند.
ارد بزرگ : پرتگاه مي تواند بر آورنده روان و يا کشنده تن باشد .
بزرگمهر : خود رايي و خودبيني ، همه کام و مراد خود طلبيدن و ديگران را نامراد و خوار و زبون خواستن ، راه اهرمن ، و دل به بهي و نيکي سپردن راه يزدان است .
جبران خليل جبران : چه حقير است و کوچک ، زندگي آنکه دستانش را ميان ديده و دنيا قرار داده و هيچ نمي بيند جز خطوط باريک دستانش. در خانه ناداني ، آينه اي نيست که روح خود را در آن به تماشا بنشيند .
نادر شاه افشار : براي اراضي کشورم هيچ وقت گفتگو نمي کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست مي آورم .
جين پورتر : نجيب زادگي بدون تقوي همچون قاب انگشتري زيباست که نگين جواهر نداشته باشد .
جوليا کامرون: خالق بزرگ خلاقيت به ما اعطا کرده است. پيشکش ما نيز به او به کار بردن آن خلاقيت است.
آگارادو : حوادث مشهور دوران گذشته جهان را مروري بکنيد ، تا شما هم مثل من اين حقيقت را بپذيريد که بزرگترين جنايات همه با کوچکترين دستها انجام گرفته است .
ارد بزرگ : پر حرفي در هنگام اندرز ، از اثر آن مي کاهد .
ابوفور : آينده اجتماع در دست مادران است . اگر جهان به مبانجيگري زن گرفتار شود ، تنها اوست که مي تواند آن را نجات دهد .
فردريش نيچه :زندگي بدون موسيقي اشتباه است.
جرجي تايلر : مغرور بودن به دانش خود ، بدترين نوع جهالت است .
جونسون : هيچ چيز غرور مرد را مثل شادي زنش ارضاء نمي کند ، چون هميشه آنرا مربوط به خود مي داند
ارد بزرگ : پشيماني، اولين گام براي پوزش است.
اندرو ماتيوس : شانس هرگز کافي نيست
بزرگمهر : خرد بر سر جان چون افسري تابنده است و مدارا و مهرباني به قدر همسنگ خرد است .
جان اوليور هاينز : مردم اشتباهات زندگي خود را روي هم مي ريزند و از آنها غولي بوجود مي آورند که نامش تقدير است .
نادر شاه افشار : فتح هند افتخاري نبود براي من دستگيري متجاوزين و سرسپردگاني مهم بود که بيست سال کشورم را ويران ساخته و جنايت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمينم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطين اروپا را به بردگي مي گرفتم . که آنهم از جوانمردي و خوي ايراني من بدور بود .
جمالزاده : چون نيک بنگري دنيا و مافيها را چون ترازويي خواهي يافت که سنگش کرسنگي و پاره سنگش شهوت است . پر کردن معده و خالي کردن کيسه شهوت جذر و مد اين قلزم بي نام و ننگ هزار رنگي است که نامش زندگي است .
اُرد بزرگ : پرنده کوچک دلت را براي من در بند مکن .
آنتوان دوسنت اگزوپري : بالاترين لذت ها در شور و شوقي است که انسان را به ماجراجويي ها و پيروزي هاي بزرگ و فعاليتهاي خلاقه وادار مي کند.
ارد بزرگ : پيوند پاک ، پيوندي ابدي است .
آندرو متيوز: تنها راه غلبه بر ترس روبرو شدن با آن است. ما غالبا به طرف حوادثي کشيده مي شويم که از رويارو شدن با آنها وحشت داريم.بنابراين اگر از تنهايي بترسيد تنهايي را براي خود به ارمغان مي آوريد. اگر از بدهکار بودن بترسيد به احتمال زياد با تمام زير و بم آن آشنا خواهيد شد. اگر از دستپاچگي و پريشان حالي واهمه داشته باشيد همان را تجربه خواهيدکرد. اين، روش زندگي براي تشويق ما انسانها به رشد کردن است.
جورج ولز : شيرين ترين سخنان در زندگي ، خوش آمد گويي بي غل و غش زن به شوهر خويش است .
جواد فاضل : آرزوهاي ما ، اميد هاي ما ، عشقها و هوسها و حتي وفاي ما هم موجي بيش نيستند که بر مي خيزند و رشد مي کنند و بالا مي روند و بالاخره نقش زمين مي شوند و در کرانه هاي زندگي لاي شنها و ريگها فرو مي روند .
بزرگمهر : خرد در نظر گاه مردمان آزاده و نيکخو جهان پر از شادي و شکوه مي نمايد . بهره خردمندان و اميد واران هميشه شادکامي است .
فردريش نيچه :زمستان بدون بهار قلب عاشق شکست خورده است.
جبران خليل جبران : به پزشک خود ايمان داشته باشيد و به گفته هايش ، که جز دارويي شفا بخش نيست ، اعتماد کنيد و جرعه تلخ او را با طمانينه و خاطري جمع سرکشيد .
اُرد بزرگ : تاراج و شورش هيج گاه بهانه تاراج و شورش ديگر نيست .
همدون قصار : هر که در سيرت و رفتار پيشينيان نظر کند ، متذکر مي شود تا چه اندازه از همت مردان واپس مانده است .
اُرد بزرگ : تا چيزي از دست ندهي چيز ديگري بدست نخواهي آورد اين يک هنجار هميشگي است .
اميل زولا : بيشتر کساني موفق شده اند که کمتر تعريف شنيده اند .
اُرد بزرگ : تاريکي در زندگي ماندگار و ابدي نيست ، برسان روشنايي .
جان استيل : هميشه به خاطر داشته باشيد که دنيا هرگز مديون شما نيست ، زيرا قبل از شما نيز وجود داشته است .
جورج هورون : يک روزنامه ، تاريخ يک روز جهان است که در آن زندگي مي کنيم و با آن بيش از روزهايي که گذشته و تنها در خاطره ما باقي مانده است سرو کار داريم .
آرنالد بنت : وقتي که شما به بدبيني عادت کنيد ، بدبيني به اندازه خوشبيني مطلوب و دوست داشتني است .
ارد بزرگ : تمناي واپسين آدمي ، شناور شدن در بسامدهاي (امواج) گيتي است.
فردريش نيچه :زيبايي غير از اينکه نعمت خداست. دام شيطان نيز هست.
جي.هيليس ميلر : تنها زماني مي توانيد چيزي را که ريشه هاي عميق در فرهنگ شما دارد به وضوح ببينيد که آن چيز در کار دور شدن از شما و فرو رفتن در دور دست باشد
بزرگمهر : خوشا به حال پيمان منشاني که وجودشان به پيرايه پاکي و شرم آراسته شده .
جان راسکن : حيات آدمي در دنيا همچون حبابي است در سطح دريا .
اگوست کنت : چرا بايد در انتظار بهشت موعود احتمالي باشيم ؟ما خود قادريم يک بهشت واقعي در عرصه زمين به وجود آوريم.
اُرد بزرگ : تنها مادر و پدر خواست هاي فرزند را بي هيچ چشم داشتي بر آورده مي سازند .
کولتون : انسانها با دو چشم و يک زبان به دنيا مي آيند تا دو برابر آنچه مي گويند ببينند ، ولي از طرز سلوکشان اين طور استنباط مي شود که آنه با دو زبان و يک چشم تولد يافته اند ، زيرا همان افرادي که کمتر ديده اند بيشتر حرف مي زنند و آنهاييکه هيچ نديده اند ، درباره همه چيز اظهار نظر مي کنند .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36731

alit00 07-09-2008 06:35 AM

سخنان حکيمانه

ارد بزرگ : تمناي واپسين آدمي ، شناور شدن در بسامدهاي (امواج) گيتي است.
فردريش نيچه :زيبايي غير از اينکه نعمت خداست. دام شيطان نيز هست.
جي.هيليس ميلر : تنها زماني مي توانيد چيزي را که ريشه هاي عميق در فرهنگ شما دارد به وضوح ببينيد که آن چيز در کار دور شدن از شما و فرو رفتن در دور دست باشد
بزرگمهر : خوشا به حال پيمان منشاني که وجودشان به پيرايه پاکي و شرم آراسته شده .
جان راسکن : حيات آدمي در دنيا همچون حبابي است در سطح دريا .
اگوست کنت : چرا بايد در انتظار بهشت موعود احتمالي باشيم ؟ما خود قادريم يک بهشت واقعي در عرصه زمين به وجود آوريم.
اُرد بزرگ : تنها مادر و پدر خواست هاي فرزند را بي هيچ چشم داشتي بر آورده مي سازند .
کولتون : انسانها با دو چشم و يک زبان به دنيا مي آيند تا دو برابر آنچه مي گويند ببينند ، ولي از طرز سلوکشان اين طور استنباط مي شود که آنه با دو زبان و يک چشم تولد يافته اند ، زيرا همان افرادي که کمتر ديده اند بيشتر حرف مي زنند و آنهاييکه هيچ نديده اند ، درباره همه چيز اظهار نظر مي کنند .
بزرگمهر : تن به تن آساني و کاهلي نبايد سپرد . کاري باش و از اين راه شادي و آسايش فراهم کن .
فردريش نيچه :آينده از آن کساني است که به استقبالش مي روند .
چارلي چاپلين : خودپسندي زنان بزرگترين علت بد بختي ايشان و زوال خانواده هاست . هيچ چيز به اندازه خودپسندي زنها بناي خانواده ها را ويران نکرده است .
ويکتور کوزن : آزادي حقيقي آن نيست که هرچه ميل داريم انجام بدهيم ، بلکه آن است که آنچه را که حق داريم بکنيم .
فردريش نيچه :توان خواهي مي تواند بر گذشت زمان پيروز شود .
ارد بزرگ : با بردباري همه چيز در چنگ توست .
ولسواني: هر افتادني همان برخاستن است. آن کس که به اين حقيقت ايمان دارد به راستي خردمند است.
اُرد بزرگ : بزرگواري ، بي مهرو دوستي بدست نمي آيد .
جبران خليل جبران : در رنجي که ما مي بريم ، درد نه تنها در زخم هايمان ، که در اعماق قلب طبيعت نيز حضور دارد.در تغيير هر فصل ، کوهها ، درختان و رودها ظاهري دگرگونه مي يابند ، همانگونه که انسان در گذر عمر ، با تجربيات و احساساتش تحول مي يابد. در دل هر زمستان ، تپشي از بهار و در پوشش سياه شب، لبخندي از طلوع نمايان است .
آبراهام لينکلن : کشتن گنجشکها کرکس ها را ادب نمي کند .
اُرد بزرگ : بزرگترين کارخانه نابودي توانمنديها ، آيين آموزشي نادرست است.
شاتو بريان : وقتي انسان آنقدر ثروتمند شد که بتواند هر چه دلش مي خواهد بخرد ، مي بيند معده اش بيمار است و همه چيز را هضم نمي کند .
ارد بزرگ : بزرگترين نابکاري آن است که بپنداريم براي آنکه برترين باشيم بايد دست به ويرانگري چهره ديگران بزنيم .
گراسيان : برتري هميشه منفور بوده است ، و هنگاميکه برتر از همه اي بيشتر منفوري .
فردريش نيچه :تکبر زائيده قدرت مادي است و تواضع زاييده ضعف معنوي.
جبران خليل جبران : جهت الهي شما ، دريايي است پهناور و بي ساحل . ذات الهي شما از ازل پاکيزه بوده است و تا ابد نيز خالص و پاک خواهد ماند .
گولاس: محبت نيرومندترين جادوها است.
جوجيا اوکيف: مهم نيست کجا متولّد شدم و چگونه و کجا زندگي کرده ام. مهم اين است که در آنجا که بوده ام چگونه رفتاري داشته ام.
بزرگمهر : توانگر کسي است که به آنچه خداوند توانا نصيبش کرده خرسند باشد . زيرا شوريده بخت تر و پراکنده خاطرتر از آزمند کسي نيست .
چارلز لويي مونت کيو: بايد زياد مطالعه کنيد تا بدانيد که هيچ نمي دانيد.
ارد بزرگ : براي ربودن دلهاي آدميان بايد بر هم پيشي بگيريم و اين زيباترين آورد (مسابقه) زندگي است .
گاليله : هرگز مردي ولو بسيار نادان را نديدم که از وي چيزي نتوانسته ام بياموزم .
بزرگمهر : پرحرف را که دشمن راستي و خصم روان پاک است هرگز نپذير .
فردريش نيچه :براستي ؛ اي کاش جنون شان را حقيقت نام بود يا وفاداري يا عدالت . اما دريغ که فضيلت شان در خدمت دراز زيستن است و آسودگي نکبت بار.
ارد بزرگ : براي پرش هاي بلند ، گاهي نياز است چند گامي پس رويم .
گاليله: قدرزمان حال را بدانيد که گذشته بر نمي گردد و آينده شايد نيايد.
اُرد بزرگ : براي پويايي و پيشرفت ، گام نخست از پشت درهاي بسته برداشته مي شود .
جبران خليل جبران : به هنگام باز ايستادن تنفس ،نفس از تکرار پي در پي آزاد مي شود و تلاش براي آزادي از زنداني مخوف و اوج گرفتن در فضايي گسترده و پر از آثار حيات به سوي پروردگار ادامه مي يابد ، تا بي پرده به وصال برسد .
گاليله : شما نمي توانيد به يک نفر چيزي را که خودش از قبل نمي داند ياد بدهيد . فقط مي توانيد او را از آنچه مي داند با خبر و آگاه کنيد.
اُرد بزرگ : هيچ گاه دشمن خويش را کوچک مپندار چون او بهترين دوستت نيز هست ، او انگيزه پيشرفت و پويش بيشتر به تو خواهد داد .
گابريل گارسيا مارکز: تو ممکن است در تمام دنيا فقط يک نفر باشي ،ولي براي بعضي افراد تمام دنيا هستي.
اُرد بزرگ : هيچ گاه در برابر فرزند ، همسرتان را بازخواست نکنيد .
سعدي : در ميان دو کس دشمني ميفکن ، که ايشان چون صلح کنند تو در ميانه شرمسار باشي .
فردريش نيچه :براي گله ي انساني تمام نشانه هاي ابرانسان چون نشانه هاي بيماري يا ديوانگي ظاهر مي شوند.
ارد بزرگ : هنگامي که مي خواهي کار و بايسته خويش را انجام دهي از کسي فرمان مگير .
گوليو : حقيقت مي تواند مدتي در حجاب تعويق و تأخير بماند ولي هميشه جوان بوده و خود را معرفي خواهد نمود .
گارفيلد : انديشه ها بزرگترين جنگنده هاي جهانند و جنگي که انديشه اي در دنبال دارد چيزي جز وحشيگري نيست .
جبران خليل جبران : آنگاه مردم را درست مي ببيني که در بلنديهاي سر به آسمان کشيده حضور داشته باشي و نيز در منزلگاههاي دور .
بزرگمهر : چون دل راست انديش و زبان راستگو باشد در کاستي و نادرستي بسته مي شود .
اُرد بزرگ : براي رسيدن به نيکنامي ، گواهي برتر از راستي نيست .
چينگ : هرگز نمي توانيم صفت خوبي را در ديگران بشناسيم مگر اينکه از آن بويي برده باشيم .
چاحيت : اگر امروز حتي يک کلمه از ديروز بيشتر بدانيد مسلماً شخص ديگري هستيد .
هاينه : در اين روزگار ما به خاطر انديشه ها مي جنگيم و روزنامه ها سنگرهاي ما هستند .
ارد بزرگ : موشکافي در شکست ، پيشرفت در پي خواهد داشت .
فردريش نيچه :به سراغ زنان مي روي ؟ تازيانه را فراموش مکن !
هزلت : آنکه از دشمن داشتن مي ترسد ، هرگز دوست واقعي نخواهد داشت .
چايمن : حسد همچون مگس است که همه جاي بدن سالم را رها مي کند و بر روي زخمهاي آن مي نشيند .
ارد بزرگ : براي کامروايي ، هموار نگاهت به راستي باشد و درستي .
جبران خليل جبران : شايد بتوانيد دست و پاي مرا به غل و زنجير کشيد و يا مرا به زنداني تاريک بيافکنيد ولي افکار مرا که آزاد است نمي توانيد به اسارت در آوريد.
هرود : زن کودکي است که با اندک تبسم خندان و با کمترين بي مهري گريان مي شود .
بزرگمهر : چون دانستي که خدا از خاکت آفريده کردنکشي و خود رايي مکن .
چترفيلد : بعضي ها طوري هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پايين تر باشند بيشتر دوستشان دارند .
ارد بزرگ : براي دلهره شبانگاهان ، نسيم گرما بخش خرد را همراه کن .
فردريش نيچه :باري ؛ زرتشت در مردم نگريست و حيران بود. سپس چنين گفت :
انسان بندي است بسته ميان حيوان و ابر انسان ؛ بندي بر فراز مغاکي.
فرارفتني ست پر خطر ؛ در - راه - بودني پر خطر ؛ واپس نگريستني پر خطر ؛ لرزيدن و درنگيدني پر خطر.
آنچه در انسان بزرگ است اين است که او پل است نه غايت ؛ آنچه در انسان خوش است اين است که او فراشدي ست و فروشدي.
اوبالديا : جهان را نگه داريد، مي خواهم پياده شوم.
اُرد بزرگ : براي شناخت آدميان ، بجاي کنکاش در انديشه آنها ، بدنبال شناخت پيشواي انگاره (فکر)آنها باشيد .
هيوز: زياد زيستن تقريبا آرزوي همه مي باشد ولي خوب زيستن آرمان يک عده معدود.
اُرد بزرگ : براي بدست آوردن و گسترش خرد ، سختي را بر خود هموار کن .
جبران خليل جبران : عشق هنگامي که شما را مي پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس مي کند .
ارسطاطاليس : کسيکه پشت الاغ باد به غبغب بيندازد ، چون اسب سوار شود پاک ديوانه خواهد شد .
ارد بزرگ : براي بدست آوردن گنج خموشي ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز .
چارلز مورگان : هيچ چيز در زندگي شيرين تر از اين نيست که کسي انسان را دوست بدارد. من در زندگاني خود هر وقت فهميده ام که مورد محبت کسي هستم, مثل اين بوده است که دست خداوند را بر شانه خويش احساس کرده ام .
بزرگمهر : خردمندي که بخشنده و دانشور و دادگر و نژاده باشد هرگز بد خو نمي شود .
فردريش نيچه :بايد بر فريب حواس خود پيروز شويم .
ارسطا طاليس : حکيمان مال را از براي آن دارند که محتاج لئيمان نگردند .
اُرد بزرگ : براي پاکزاد (مقدس) شمردن ، بيداري و آگاهي باشد .
آرت بوخونواله : تنها علاج عشق ، ازدواج است .
جبران خليل جبران : با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت کنيد که چشمهايشان ، چهره ي سالها را ديده و گوشهايشان ، نواي زندگي را شنيده است .
اُرد بزرگ : براي نزديکي و همگرايي دودمان خويش ، کمک بهم و ستيز با ناداني و ناراستي را در پيش گيريد .
هنري لانگ فلو: کسي که براي خود احترام قائل است، از گزند ديگران در امان است. او کتي را بر بدن دارد که کسي را ياراي پاره کردن آن نيست.
ارد بزرگ : براي ماندگاري ، پنداري جز پاکي روان نداشته باش .
فردريش نيچه :تقريبا هر چيزي که وجود دارد در معرض تاويل است؛ زندگي خود چيزي نيست جز ستيزه و جدال ارزش ها و مبارزه براي تاويل انديشه ها و آرمان ها.
حسن صباح : اگر قدرت نداريد که با نيروي خود مشکل ها را در هم بشکنيد لااقل مرد باشيد که در برابر حوادث بايستيد .
حميد مصدق : در سرزمين هرز سرشاخه هاي سبز نمي رويد
فردريش نيچه :بايد دنبال شادي ها گشت ولي غمها خودشان ما را پيدا مي کنند.
ابوالعلاء معري : زمين نيز مانند ما در جستجوي خوراک است و از اين مردم ميخورد و ميآشامد
بزرگمهر : خردوران هميشه به راه آزادگان و راستان مي روند
ارد بزرگ : براي گردش دوروزه ، توشه اي سه روزه همراه ببر ، و اگر توان رسيدن به خواسته زندگي ات را دو هزار گام مي داني خود را آماده پيمودن سه هزار گام بنما ، چرا که شتاب در هنگام رهسپاري نبايد کم شود .
جبران خليل جبران : طبيعت با آغوشي باز و دستاني گرم ، از ما استقبال کرده و مي خواهد که از زيبايي اش لذت بريم.چرا انسان بايد آنچه در طبيعت ساخته شده است را از بين برد ؟
جبران خليل جبران : چنانکه برگ ناچيز درخت نمي تواند رنگ سبز خود را تغيير دهد و آن را به زردي درآورد ، جز با خواست طينت درخت و نوعي شناخت که در نهاد آن به کار گرفته شده است ، کسي هم که مرتکب گناهي مي شود قادر نيست بدون خواست و اراده ناپيداي شما و نيز بدون آگاهيهاي مرموز دل شما مرتکب بزهکاري شود ، زيرا شما همگي در يک قافله رو به سوي ذات الهي در حرکتيد (راه شماييد و رهروان شما ) .
کريستين : براي ازدواج کردن، بيش از جنگ رفتن، شجاعت لازم است.
بزرگمهر : چون به کسي اجازه دادي که در حضورتو سخن بگويد بر او درشتي و تندي مکن و بمان تا سخنش را به پايان برد
ارد بزرگ : براي آنکه به پايين پرتاب نشويي ، دست گير آدميان شو .
فردريش نيچه :جهان هيولاي انرژيست که آغاز و پايان ندارد وتنها خود را دگرگون مي سازد.
آلن لاکين : برنامه ريزي ، آوردن آينده به زمان حال است تا بتوانيد همين الان کاري براي آن انجام دهيد.
ارد بزرگ : براي آنکه پرواز کني ، پيکر خويش را به حال خود رها مکن .
هنري ترو : از اين نکته مشوق تر نمي توان که بشر داراي داراي قدرت انکار ناپذيري است که مي تواند با يک مجاهدت آزادي زندگي خود را اعتلا دهد اگر کسي در جهت رويا و تخيل هاي خويش راه برود و کوشش کند و آن زندگاني اي را که در عالم خيال براي خود مجسم کرده است فراهم سازد با موفقيتي که در لحظه هاي عادي غير منتظره است مواجه خواهد شد.
ارد بزرگ : براي آنکه فربه شوي ، نخست با خود يکي شو .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36837

alit00 07-09-2008 06:35 AM

سخنان حکيمانه

فردريش نيچه :براي گله ي انساني تمام نشانه هاي ابرانسان چون نشانه هاي بيماري يا ديوانگي ظاهر مي شوند.
ارد بزرگ : هنگامي که مي خواهي کار و بايسته خويش را انجام دهي از کسي فرمان مگير .
گوليو : حقيقت مي تواند مدتي در حجاب تعويق و تأخير بماند ولي هميشه جوان بوده و خود را معرفي خواهد نمود .
گارفيلد : انديشه ها بزرگترين جنگنده هاي جهانند و جنگي که انديشه اي در دنبال دارد چيزي جز وحشيگري نيست .
جبران خليل جبران : آنگاه مردم را درست مي ببيني که در بلنديهاي سر به آسمان کشيده حضور داشته باشي و نيز در منزلگاههاي دور .
بزرگمهر : چون دل راست انديش و زبان راستگو باشد در کاستي و نادرستي بسته مي شود .
اُرد بزرگ : براي رسيدن به نيکنامي ، گواهي برتر از راستي نيست .
چينگ : هرگز نمي توانيم صفت خوبي را در ديگران بشناسيم مگر اينکه از آن بويي برده باشيم .
چاحيت : اگر امروز حتي يک کلمه از ديروز بيشتر بدانيد مسلماً شخص ديگري هستيد .
هاينه : در اين روزگار ما به خاطر انديشه ها مي جنگيم و روزنامه ها سنگرهاي ما هستند .
ارد بزرگ : موشکافي در شکست ، پيشرفت در پي خواهد داشت .
فردريش نيچه :به سراغ زنان مي روي ؟ تازيانه را فراموش مکن !
هزلت : آنکه از دشمن داشتن مي ترسد ، هرگز دوست واقعي نخواهد داشت .
چايمن : حسد همچون مگس است که همه جاي بدن سالم را رها مي کند و بر روي زخمهاي آن مي نشيند .
ارد بزرگ : براي کامروايي ، هموار نگاهت به راستي باشد و درستي .
جبران خليل جبران : شايد بتوانيد دست و پاي مرا به غل و زنجير کشيد و يا مرا به زنداني تاريک بيافکنيد ولي افکار مرا که آزاد است نمي توانيد به اسارت در آوريد.
هرود : زن کودکي است که با اندک تبسم خندان و با کمترين بي مهري گريان مي شود .
بزرگمهر : چون دانستي که خدا از خاکت آفريده کردنکشي و خود رايي مکن .
چترفيلد : بعضي ها طوري هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پايين تر باشند بيشتر دوستشان دارند .
ارد بزرگ : براي دلهره شبانگاهان ، نسيم گرما بخش خرد را همراه کن .
فردريش نيچه :باري ؛ زرتشت در مردم نگريست و حيران بود. سپس چنين گفت :
انسان بندي است بسته ميان حيوان و ابر انسان ؛ بندي بر فراز مغاکي.
فرارفتني ست پر خطر ؛ در - راه - بودني پر خطر ؛ واپس نگريستني پر خطر ؛ لرزيدن و درنگيدني پر خطر.
آنچه در انسان بزرگ است اين است که او پل است نه غايت ؛ آنچه در انسان خوش است اين است که او فراشدي ست و فروشدي.
اوبالديا : جهان را نگه داريد، مي خواهم پياده شوم.
اُرد بزرگ : براي شناخت آدميان ، بجاي کنکاش در انديشه آنها ، بدنبال شناخت پيشواي انگاره (فکر)آنها باشيد .
هيوز: زياد زيستن تقريبا آرزوي همه مي باشد ولي خوب زيستن آرمان يک عده معدود.
اُرد بزرگ : براي بدست آوردن و گسترش خرد ، سختي را بر خود هموار کن .
جبران خليل جبران : عشق هنگامي که شما را مي پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس مي کند .
ارسطاطاليس : کسيکه پشت الاغ باد به غبغب بيندازد ، چون اسب سوار شود پاک ديوانه خواهد شد .
ارد بزرگ : براي بدست آوردن گنج خموشي ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز .
چارلز مورگان : هيچ چيز در زندگي شيرين تر از اين نيست که کسي انسان را دوست بدارد. من در زندگاني خود هر وقت فهميده ام که مورد محبت کسي هستم, مثل اين بوده است که دست خداوند را بر شانه خويش احساس کرده ام .
بزرگمهر : خردمندي که بخشنده و دانشور و دادگر و نژاده باشد هرگز بد خو نمي شود .
فردريش نيچه :بايد بر فريب حواس خود پيروز شويم .
ارسطا طاليس : حکيمان مال را از براي آن دارند که محتاج لئيمان نگردند .
اُرد بزرگ : براي پاکزاد (مقدس) شمردن ، بيداري و آگاهي باشد .
آرت بوخونواله : تنها علاج عشق ، ازدواج است .
جبران خليل جبران : با سالخوردگان و افراد با تجربه مشورت کنيد که چشمهايشان ، چهره ي سالها را ديده و گوشهايشان ، نواي زندگي را شنيده است .
اُرد بزرگ : براي نزديکي و همگرايي دودمان خويش ، کمک بهم و ستيز با ناداني و ناراستي را در پيش گيريد .
هنري لانگ فلو: کسي که براي خود احترام قائل است، از گزند ديگران در امان است. او کتي را بر بدن دارد که کسي را ياراي پاره کردن آن نيست.
ارد بزرگ : براي ماندگاري ، پنداري جز پاکي روان نداشته باش .
فردريش نيچه :تقريبا هر چيزي که وجود دارد در معرض تاويل است؛ زندگي خود چيزي نيست جز ستيزه و جدال ارزش ها و مبارزه براي تاويل انديشه ها و آرمان ها.
حسن صباح : اگر قدرت نداريد که با نيروي خود مشکل ها را در هم بشکنيد لااقل مرد باشيد که در برابر حوادث بايستيد .
حميد مصدق : در سرزمين هرز سرشاخه هاي سبز نمي رويد
فردريش نيچه :بايد دنبال شادي ها گشت ولي غمها خودشان ما را پيدا مي کنند.
ابوالعلاء معري : زمين نيز مانند ما در جستجوي خوراک است و از اين مردم ميخورد و ميآشامد
بزرگمهر : خردوران هميشه به راه آزادگان و راستان مي روند
ارد بزرگ : براي گردش دوروزه ، توشه اي سه روزه همراه ببر ، و اگر توان رسيدن به خواسته زندگي ات را دو هزار گام مي داني خود را آماده پيمودن سه هزار گام بنما ، چرا که شتاب در هنگام رهسپاري نبايد کم شود .
جبران خليل جبران : طبيعت با آغوشي باز و دستاني گرم ، از ما استقبال کرده و مي خواهد که از زيبايي اش لذت بريم.چرا انسان بايد آنچه در طبيعت ساخته شده است را از بين برد ؟
جبران خليل جبران : چنانکه برگ ناچيز درخت نمي تواند رنگ سبز خود را تغيير دهد و آن را به زردي درآورد ، جز با خواست طينت درخت و نوعي شناخت که در نهاد آن به کار گرفته شده است ، کسي هم که مرتکب گناهي مي شود قادر نيست بدون خواست و اراده ناپيداي شما و نيز بدون آگاهيهاي مرموز دل شما مرتکب بزهکاري شود ، زيرا شما همگي در يک قافله رو به سوي ذات الهي در حرکتيد (راه شماييد و رهروان شما ) .
کريستين : براي ازدواج کردن، بيش از جنگ رفتن، شجاعت لازم است.
بزرگمهر : چون به کسي اجازه دادي که در حضورتو سخن بگويد بر او درشتي و تندي مکن و بمان تا سخنش را به پايان برد
ارد بزرگ : براي آنکه به پايين پرتاب نشويي ، دست گير آدميان شو .
فردريش نيچه :جهان هيولاي انرژيست که آغاز و پايان ندارد وتنها خود را دگرگون مي سازد.
آلن لاکين : برنامه ريزي ، آوردن آينده به زمان حال است تا بتوانيد همين الان کاري براي آن انجام دهيد.
ارد بزرگ : براي آنکه پرواز کني ، پيکر خويش را به حال خود رها مکن .
هنري ترو : از اين نکته مشوق تر نمي توان که بشر داراي داراي قدرت انکار ناپذيري است که مي تواند با يک مجاهدت آزادي زندگي خود را اعتلا دهد اگر کسي در جهت رويا و تخيل هاي خويش راه برود و کوشش کند و آن زندگاني اي را که در عالم خيال براي خود مجسم کرده است فراهم سازد با موفقيتي که در لحظه هاي عادي غير منتظره است مواجه خواهد شد.
ارد بزرگ : براي آنکه فربه شوي ، نخست با خود يکي شو .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36947

alit00 07-09-2008 06:35 AM

سخنان حکيمانه

جبران خليل جبران : طبيعت با آغوشي باز و دستاني گرم ، از ما استقبال کرده و مي خواهد که از زيبايي اش لذت بريم.چرا انسان بايد آنچه در طبيعت ساخته شده است را از بين برد ؟
جبران خليل جبران : چنانکه برگ ناچيز درخت نمي تواند رنگ سبز خود را تغيير دهد و آن را به زردي درآورد ، جز با خواست طينت درخت و نوعي شناخت که در نهاد آن به کار گرفته شده است ، کسي هم که مرتکب گناهي مي شود قادر نيست بدون خواست و اراده ناپيداي شما و نيز بدون آگاهيهاي مرموز دل شما مرتکب بزهکاري شود ، زيرا شما همگي در يک قافله رو به سوي ذات الهي در حرکتيد (راه شماييد و رهروان شما ) .
کريستين : براي ازدواج کردن، بيش از جنگ رفتن، شجاعت لازم است.
بزرگمهر : چون به کسي اجازه دادي که در حضورتو سخن بگويد بر او درشتي و تندي مکن و بمان تا سخنش را به پايان برد
ارد بزرگ : براي آنکه به پايين پرتاب نشويي ، دست گير آدميان شو .
فردريش نيچه :جهان هيولاي انرژيست که آغاز و پايان ندارد وتنها خود را دگرگون مي سازد.
آلن لاکين : برنامه ريزي ، آوردن آينده به زمان حال است تا بتوانيد همين الان کاري براي آن انجام دهيد.
ارد بزرگ : براي آنکه پرواز کني ، پيکر خويش را به حال خود رها مکن .
هنري ترو : از اين نکته مشوق تر نمي توان که بشر داراي داراي قدرت انکار ناپذيري است که مي تواند با يک مجاهدت آزادي زندگي خود را اعتلا دهد اگر کسي در جهت رويا و تخيل هاي خويش راه برود و کوشش کند و آن زندگاني اي را که در عالم خيال براي خود مجسم کرده است فراهم سازد با موفقيتي که در لحظه هاي عادي غير منتظره است مواجه خواهد شد.
ارد بزرگ : براي آنکه فربه شوي ، نخست با خود يکي شو .
بزرگمهر : بايد پيوسته به پروردگار بي همتا رو آوريم ، در هر کاري او را بينا دانيم و باور کنيم که روزي ده مختار اوست .
جبران خليل جبران : انسان فـرزانه با مشعـل دانش و حکمت، پيش رفته و راه بشريت را روشن مي سازد .
اُرد بزرگ : اگر آغاز زندگي ات با سپيده دم و روز همزاد گشت همواره در جست و جوي چراغ و پناهگاهي براي شبانگاهان باش ، و اگر درشب و سياهي آغاز شد از اميد در خود چراغي بيافروز که پگاه خوشبختي نزديک است.
پلورک :هرگز نبايد چيزي را که نمي توانيد بهتر از آن را جايگزينش سازيد از بين ببريد .
پي يرژانه : اگر عينک عادت نداريد عينک تجربه را به چشم بزنيد و اگر عينک عادت داريد روي آن باز هم عينک تجربه را به چشم بزنيد .
يانگ : آدمي براي شک کردن آفريده نشده ، براي پرسيدن آفريده شده .
اُرد بزرگ : اگر آماده نباشيم بهترين بخت ها را نيز از دست خواهيم داد ، و کسي که آماده نيست کمتر به پيروزي خواهد رسيد ، آمادگي يعني بروز بودن داشته ها و دانش بيشتر در هر پيشه و کاري .
فوربس : کسي به حساب مي آيد که ديگران را به حساب بياورد.
اُرد بزرگ : اگر دربند اکنونتان باشيد نمي توانيد گامي بسوي پيروزي بردارد .
فردريش نيچه :با رنج عميق درون ، آدمي از ديگران جدا مي شود و والا مي گردد.
فن لوبرتيس : وقتي با انگشت به کسي اشاره مي کنيم ، به ياد داشته باشيم که سه انگشت ديگر به طرف خودمان بر گشته اند .
ارد بزرگ : اگر از خودخواهي کسي به تنگ آمده اي او را خوار مساز ، بهترين راه آن است که چند روزي رهايش کني .
بزرگمهر : به بسيار گفتن آبروي خود مبر .
فردريک رايش اول : امر سياست در ايجاد فرصت نيست , بلکه از فرصت اسفاده کردن است
فردريش نيچه :آسودگي مادر هر روانشناسي است. آنگاه آيا هر روانشناسي تباهي است؟
ارد بزرگ : اگر ديگران را با زيباترين منشها بخوانيم چيزي از ارزش ما نمي کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ايم آنگونه باشد که ما مي گويم .
فرانسوا کوپه : گريه در روزهاي مصيبت ، چون باران در صحراي سوزان سبب ادامه زندگي مي گردد .
نادر شاه افشار : سکوت شمشيري بوده است که من هميشه از آن بهره جسته ام .
فردريش نيچه :باور چيست ؟ از کجا سرچشمه مي گيرد ؟ هر باور چيزي را حقيقي انگاشتن است.
ارد بزرگ : اگر دشمنت با روي خوش نزديکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهايش بگذار .
بيل وگان : هيچ مريضي ، مريضتر از کسي نيست که روز تعطيلش بيمار شده باشد .
جبران خليل جبران : اگر به ديدار روح مرگ مشتاقيد ، هم به جسم زندگي روي نماييد و دروازه هاي دل بدو برگشاييد .
که زندگاني و مرگ ، يگانه اند ، همچنانکه رودخانه و دريا .
بروکتر : آتشي که جسم و جان را مي سوزاند غالباً به دست خودمان روشن شده است .
باب بارکر : بدگمان کسي است که خيال مي کند تمام مردم دنيا به بدي او هستند .
سر والتر اسکات : کسي که شجاعت ندارد ، در او حقيقت نيز موجود نيست و کسي هم که حقيقت ندارد ، صاحب فضيلتي نيست.
ارد بزرگ : اگر دست سرنوشت را فراموش کنيم پس از پيشرفت نيز افسرده و رنجور خواهيم شد .
بزرگمهر : بيزاري بجوي از کسي که دريغش مي آيد که کسي از نيکي و ياري کس ديگر بهره يابد ، نه دانشور است و نه مي خواهد که از دانش ديگران سود جويد .
توماس مان : سعادت آن نيست که انسان خود به خود دوست داشته باشد ، بلکه عبارت از اين است که غرور آميخته با نفرتي اقناع شود . سعادت رسيدن به لحظاتي است که انسان دوست مي دارد در کنار کسي که دوست مي دارد بسر برد .
فردريش نيچه :بايد در تضادهاي دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که اين تضادهاي دوگانه اصلا وابسته به هم و يکي نباشند؟ در فلسفه معين ارزشي بيشتر از نامعين دارد همان طور که ارزش نمود کمتر از حقيقت است.
ترنس : هنگاميکه اميد در کسي بميرد کينه و انتقام در او زنده مي گردد ، هرقدر اميد کمتر باشد ، عشق بزرگتر است .
ارد بزرگ : اگر جانت در خطر بود بجاي پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاري خويش آگاه سازي .
توماس فاول باکستون : هر چه بيشتر عمر مي کنم بيشتر اطمينان پيدا مي کنم که تفاوت عمده انسانها ، تفاوتبين انسان ضعيف و قوي ، بين انسان بزرگ و کوچک ميزان توانايي يا اراده استوار و خلل نا پذير آنهاست . به اين معني که انسان قدرتمند هنگامي که هدفي را براي خود مشخص مي کند دو راه بيشتر پيش رو ندارد : يا مرگ يا پيروزي.
فردريش نيچه :بايد از دگم گرايي ها در انديشه فلسفي دوري کرد.
جک لندن: هيچ مي داني فرصتي که از آن بهره نمي گيري، آرزوي ديگران است؟!
ارد بزرگ : اگر مي خواهي دوستيت پا برجا بماند هيچ گاه با دوستت شريک مشو .
جبران خليل جبران : چه زيباست هنگامي که در اوج نشاط و بي نيازي هستي دست به دعا برداري .
فردريش نيچه :بايد در محدوده ي امکانات زميني بيافرينيم، و در آفرينش به زمين وفادار بمانيم .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#36947

alit00 07-09-2008 06:36 AM

سخنان حکيمانه

توماس کارلايل: هر اقدام بزرگ ابتدا محال به نظر مي رسد.
اُرد بزرگ : اگر به سخنتان پايبنديد، نيازي نيست براي آن پوزش بخواهيد .
بزرگمهر : بهترين خو سازش و آشتي خواهي است .
جبران خليل جبران : اگر از دوست خود جدا شدي ، مبادا که بر جدايي اش افسرده و غمين گردي ، زيرا آنچه از وجود او در تو دوستي و مهر برانگيخته است ، اي بسا که در غيابش روشن تر و آشکارتر از دوران حضورش باشد .
توماس جفرسون : صداقت نخستين بخش کتاب عشق است
فردريش نيچه :بدترين خوانندگان کتاب آناني اند که چون "سربازان غارتگر" عمل مي کنند، يعني از هر جا که دستشان برسد تکه يي بر مي دارند.
جواهر لعل نهرو : ميدان جنگ فرصت مطالعه به کسي نمي دهد ، هرکس هر چه مي داند بايد به کار برد .
جيم کتکارت : شما تبديل به هماني مي شويد که تجسم مي کنيد
ارد بزرگ : اگر به يک خردسال ناروايي شديتان ، بي پروا از او پوزش خواه.
اسکاول شين: جايي هست که جز تو هيچ کس آن را پر کند و کاري هست که جز تو هيچ کس قادر به انجامش نيست.
اُرد بزرگ : بدان همواره آنکه براي رسيدن به تو از همه چيزش مي گذرد روزي تنهايت خواهد گذاشت، اين هنجار دردناک زندگي است .
تولستوي : ميان آدميان چيزي نيست جز ديوار هايي که خود ساخته اند .
نادر شاه افشار : گاهي سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهاي خودش نيز به عقب مي نشاند .
اُرد بزرگ : بدانديش هميشه ، کارش گره مي خورد و بدخو عمرش کم است .
بزرگمهر : توانگر راستين کسي است که آز در دلش راه نيافته است .
فردريش نيچه :براي بشر بنيادي تر از بررسي حقيقت جستجوي ارزش آن بوده است و متافيزيسين ها همگي به دنبال ارزش گذاري مفاهيم متضاد بوده اند.
جبران خليل جبران : گروهي درياي زيباي حقيقت را به درون خود نهان دارند و زلال آنرا در پياله کوچک کلام نمي کنند .
به گرماي مهربان سينه ي آنان باشد که جان به سکوتي موزون ماوي گزيند .
واشنگتن ايروينگ : زبان يگانه آلت تيزي است که با استعمال زياد تيزتر مي گردد .
اُرد بزرگ : بدبخت کسي است که نمي تواند ناراستي خويش را درست کند .
جان کايزل : باور کردن دروغيکه انسان صد بار شنيده آسان تر از حقيقتي است انسان حتي يکدفعه هم آن را نشنيده است .
جواهر لعل نهرو : به گذشته خود هرگز نمي انديشم مگر آنکه بخواهم از آن نتيجه اي بگيرم .
والتر ليمپن: هنگامي که همه مانند يکديگر مي انديشند، در واقع کسي نمي انديشد.
اُرد بزرگ : با ولخرجي تنها مال نمي رود ، زمان ارزشش فرازتر و برتر است ، و آن هم نابود مي شود .
جبران خليل جبران : آه اين زندگي است که زندگي را مي طلبد ، به توان و اميد ، به اشتياق و شور ، اما به قالب اندامهايي در آمده است که دلواپس مرگند و نگران گور .
در اينجا هيچ گوري نباشد ، هيچ گوري .
فردريش نيچه :بوزينه در برابر انسان چيست ؟ چيزي خنده آور يا چيزي مايهء شرم دردناک.
روزگاري کفران خدا بزرگترين کفران بود. اما خدا مرد و در پي آن اين کفرگويان نيز بمردند.
براستي انسان رودي است آلوده. دريا بايد بود تا رودي آلوده را پذيرا شد و ناپاکي نپذيرفت.
آن ساعت که مي گوييد : چه سود از دادگري ام که خويش را همچون شعله و ذغال نمي بينم . حال آنکه دادگر همچون شعله است و ذغال.
چه سود از رحم ام ؟ مگر رحم همان صليبي نيست که بر آن آن دوستار بشر را ميخکوب کرده اند؟
اما رحم من کجا و به صليب کشيده شدن کجا ...
وتوشن : انسان در موقعيکه تمام دارايي خود را از دست بدهد تمام دوستان از ميان مي روند .
اُرد بزرگ : با ، رفته گان به جهان ديگر، همراه نتوان شد ، که رنج همراهي ، زندگي را بباد مي دهد .
نيچه : آنکه پرنده نيست نبايد بر پرتگاهها آشيان سازد
تاگور : آسمان براي گرفتن ماه تله نمي گذارد ، آزادي ماه است که او را پايبند مي کند.
اُرد بزرگ : با احساس مي شود پند و اندرز داد اما اداره يک کشور نياز به هنجار و چهارچوبي سامان يافته دارد .
والتر پوپ : خشمگين شدن انتقام خطاهاي ديگران را از خود گرفتن است .
فردريش نيچه :بلند پروازي من آنست که در ده جمله چيزي را بگويم که کسي ديگر در يک کتاب مي گويد .
ارد بزرگ : با گذشت ، شما چيزي را از دست نمي دهيد بلکه بدست مي آوريد .
وباهاروف : اي مهر مادري که مقدس ترين محبت ها هستي ، از وصف عظمت آسماني تو زبان زميني ما عاجز است .
جيمز باديد : سعادت را بايد در بين راه پيدا کرد نه انتهاي جاده ، چون در آنجا سفر به پايان رسيده و ديگر دير شده است . وقت براي سعادتمند بودن امروز است نه فردا .
چارلي چاپلين: دنيا آن قدر وسيع است که براي همه ي مخلوقات جايي هست، پس به جاي اينکه جاي کسي را بگيريد تلاش کنيد جاي واقعي خود را بيابيد.
جبران خليل جبران : شکنجه ها عشق به شما روا مي دارد تا به رازي که در دلهايتان نهفته است پي بريد و بدين وسيله جزئي از قبل حيات باشيد .
ارد بزرگ : با ترشرويي به ميان توده رفتن ، تنها از بيماران ساخته است .
فردريش نيچه :برخلاف ‹‹انديشه هاي مدرن›› درباره ي زن و مرد، آموزش واقعي در مورد رابطه ي جنس ها را بايد در فرهنگ هاي شرقي يافت.
واتلي : از ستايش و عيب جويي مردمان ، هيچکدام را نبايد محک حقيقت شمرد ولي از هردوي آنها مي توان به عنوان محک براي شخص خود استفاده کرد .
ويليام آلن وايت : آنان که زندگاني را بستري از گلهاي سرخ مي دانند ، هميشه از خارهاي آن شکايت دارند .
اُرد بزرگ : بازده خرد براي اهل انديشه ، کلام سکرآور است
جبران خليل جبران :اگر مي توانستيد شگفتي هاي دل تان را در برابر معجزه هاي هر روزه زندگي ماندگار سازيد، دردهاي خويش را از شادي هاي تان کمتر شگفت انگيز نمي يافتيد، و اگر فصل هاي دلتان را پذيرا شويد بدانگونه که فصل هاي کشتزارهاي تان را پذيرا هستيد، آنگاه زمستان هاي اندو ه خويش را با خوش دلي به نظاره مي نشستيد.


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#37214

alit00 07-09-2008 06:37 AM

سخنان حکيمانه

اُرد بزرگ : آناني که خويي جانور گونه دارند و تنها در پي زدودن گرفتاريهاي خويشتن و يا گهگاه افزايش قلمروي زميني خويش هستند بزهکاران روزگارند. نشانه آنها بر گيتي هم تراز ريگ کوچکي در کرانه درياي بشري نيز نخواهد بود .
آلبرت انيشتين : در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصيري ندارد.
اُرد بزرگ : آناني که سامان و پويندگي در کيهان را دروغ مي پندارند ، همواره در انديشه کين خواهي و حمله به جهان پيرامون خويش هستند . زندگي خود و نزديکانشان را تباه مي سازند و سرانجام در برآيندي بزرگتر از هستي ناپديد مي شوند .
آلبرت انيشتين : تنها دوراه براي زيستن در زندگي خود داري ،اول اينکه هيچ معجزه اي را باور نکني، وديگر اينکه همه چيز را معجزه بداني.
جبران خليل جبران : زندگي روزمره شما پرستشگاه و نيز ديانت شماست .
پل ورلن: تنها زندگي کردن ،بهتر از رفاقت با نارفيقان است.
فردريش نيچه :اينها ضعفا هستند که اراده به سوي قدرت خودشان را به اين صورت مخفي مي کنند که عالم ديگري بسازند در واقع عالم افلاطوني همين است .
پل رينو : انسان وقتي که بلند حرف بزند صدايش را مي شنوند ، اما وقتي که يواش حرف بزند به گفته اش گوش مي دهند .
اُرد بزرگ : آدم پول دوست راه هاي احساسش ، کم رفت و آمد است
بزرگمهر : بخشنده نيکخوي آن کس است که به بخشش جانش را آراسته گرداند . دور از جوانمردي است که بخشنده بر آن کسي که چيزي به او داده يا خيري رسانده منت نهد .
آلبرت انيشتين : عشق مانند ساعت شني همان طور که قلب را پر مي کند مغز را خالي مي کند.
شوپنهاور: مفاهيم اساسا تفکراتي انتزاعي و تا اندازه اي بي جان هستند. هنرمنداني که پيش از شروع يک کار تمام جزئيات آن را برنامه ريزي مي کنند تنها از انديشه مفهومي سود مي جويند و در نتيجه آثار سست و ملال آوري به وجود مي آورند زيرا خود را از منابع عميقتر الهام يعني ايده ها محروم مي کنند .
اُرد بزرگ : آدم بي مايه ، همه افراد را ابزار رسيدن به خواسته هاي خويش مي سازد .
آلبرت انيشتين : لذت نگرستن و درک طبيعت والاترين نعمت است
ارد بزرگ : آدمي با گرفتن کينه دشمن ، زندگي را بر دوست نيز تنگ مي کند .
فردريش نيچه :ايرانيان راستگوترين و راست تيرانداز ترين قوم تاريخ اند.
توماس مان : در روزگار ما ، سرنوشت آدمي در سياست تحقق يافته است .
پيتراف دروکر : ما در واقع هيچ چيز دربارة انگيزه نميدانيم. همة آنچه ميدانيم نگارش کتابهايي در اين مورد است.
جبران خليل جبران : از يک خود کامه، يک بدکار، يک گستاخ، يا کسي که سرفرازي دروني اش را رها کرده، چشم نيک راي نداشته باش .
پيکاسو: براي جوانمردي و مروتي که به هر کس مي کني انتظار هيچ پاداشي نداسته باش.
بزرگمهر : براي رسيدن به هدف و مقصود بهترين راه آن است که از راه راست رو نگر داند و از گناه بپرهيزد ، بي گمان آرام ، و کام و نام نصيبش مي شود .
اُرد بزرگ : آدم خود بين ، چاره اي جز فرود آمدن ، ندارد .
توماس دوکوئين : هر چه بيشتر بر بار حافظه بيفزاييد ، حافظه تان قوي تر مي گردد و هر چه بيشتر به آن اعتماد کنيد ، قابل اعتمادتر مي گردد .
ارد بزرگ : آدم خودباور ، هيچ گاه براي رسيدن به پول ، ارزشهاي آدمي را زير پا نمي گذارد .
ترولوپ : گمان نکنم کار فکري اي خطرناک تر از خيالبافي وجود داشته باشد،اما من با ترديد از خود پرسيده ام اگر به اين فعاليت فکري نپرداخته بودم،اصلا مي توانستم رمان بنويسم يا نه .از طريق همين خيالبافي بود که ياد گرفتم به داستانهاي خيالي علاقمند شوم، به تفصيل به اثري فکر کنم که آفريده تخيل من است، و در جهاني زندگي کنم که يکسره بيرون از جهان زندگي مادي خود من قرار گرفته است .
ارد بزرگ : آدمي مي تواند بارها و بارها به شيوه هاي گوناگون قهرمان شود .
فردريش نيچه :اين تاج مرد خندان اين تاج گل سرخ را من خود بر سر نهادم . من خود خندهء خويش را مقدس خواندم. بهر چنين کاري هيچ کس ديگر را امروز چندان که بايد نيرومند نيافته ام.
ثوروويک: کارهاي خود را به دو تا سه تا محصور کن و برآن باش که بر تعداد آنها اضافه نشود... حسابهاي خود را مثلا سعي کن از پنج و شش تجاوز نکند تا بتواني با انگشتان حساب کني .... خلاصه تنها چيزي که توصيه و تکرار مي کنم اين است: سادگي ، سادگي ، سادگي
فردريش نيچه :بشر حق انتخاب ندارد چون محکوم و مجبور به سرنوشت است.
آلبرت اينشتين: هيچ کاري براي انسان سخت تر از فکر کردن نيست.
ارد بزرگ : آدميان اميدواراند ، جاودانه باشند که اين هم جز با نيکي و از خودگذشتگي براي ديگر آدميان بدست نمي آيد .
جبران خليل جبران : وقتي حيواني را ذبح مي کني ، در دل خود به قرباني بگو:نيروي که فرمان کشتن تو را به من داد ، نيرويي است که بزودي مرا از پاي در خواهد آورد و هنگامي که لحظه موعد من فرا رسد ، من نيز همانند تو خواهم سوخت ، زيرا قانوني که تو را در مقابل من تسليم کرده است بزودي مرا به دستي قوي تر خواهد سپرد. خون تو و خون من عصاره اي است که از روز ازل براي روياندن درخت آسماني (در آن سويي طبيعت ) آماده شده است.
ثورو ويک : زندگيت هرچه باشد با آن روبرو شو و آن را در آغوش گير ، از آن دوري مکن و به نامهاي سخت و درشتش مخوان .زندگي آنقدر بد نيست که توهستي
تذکره الاولياء : کاش ميدانستم چه کسي مرا غيبت مي کند؟ چه کسي مرا دشمن مي دارد؟ و که بد مي گويد؟ تا او را سيم و زر فرستادمي که چون کار من مي کند از مال من نيز خرج کند


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#37526

alit00 07-09-2008 06:38 AM

سخنان حکيمانه

بزرگمهر: آنچه هستيد شما را بهتر معرفي مي کنيد تا آنچه مي گوييد.
اُرد بزرگ : چه دودماني از بد انديشان برجاست ؟ هيچ .
رومارسس : با انديش? آشفته دانش آموختن در گردباد آتش افروختن است .
اُرد بزرگ : چهار چوب نگاه ما زميني است ، اما برآيند انديشه ما مي تواند آسماني باشد .
روزولت : هر اندازه فداکاري ما در جنگ زيادتر و دشوارتر باشد ، تاج افتخاري که از آن حاصل مي شود باشکوه تر خواهد بود
اُرد بزرگ : کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بيشتر به کشور آسيب مي رسانند.
رنه دکارت : بايد بخواهيم تا بتوانيم!
اُرد بزرگ : کاهلي خشم بدن را در پي دارد و چه زود بدن لرزش و جنبش آن را بروز مي دهد .
رنه دکارت : مي انديشم پس هستم ، هستم چون فکر مي کنم ، و فکر مي کنم چون شک مي کنم .
نادر شاه افشار : وقتي پا در رکاب اسب مي نهي بر بال تاريخ سوار شده اي شمشير و عمل تو ماندگار مي شود چون هزاران فرزند به دنيا نيامده اين سرزمين آزادي اشان را از بازوان و انديشه ما مي خواهند . پس با عمل خود مي آموزانيم که پدرانشان نسبت به آينده آنان بي تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادي اشان را به هيچ قيمت و بهايي نفروشند .
متورمن کولن : بعضي از سخنوران نمي دانند با دستهايشان هنگام صحبت چه کار بکنند . بهتر است جلو دهانشان را بگيرند .
اُرد بزرگ : کردار ناپسند خويش را با زر هم نمي تواني پنهان سازي .
مارسل پيره وو : وقتي زندگي چيز زيادي به شما نمي دهد ، دليلش آن است که شما هم چيز زيادي از او نخواسته ايد .
رسورجن: توهين ها مانند سک? تقلبي اند . ما ناگزيريم آنها را بشنويم ، ولي مجبور نيستيم قبولشان کنيم .
ارد بزرگ : چو گرماي تن مردان کهن به آسمان پر کشيد به گرماي خود ، تن هواخواهان انديشه خويش را گرما دهند .
روچستر : قبل از ازدواج دربار? تربيت اطفال شش نظريه داشتم ، حالا شش فرزند دارم ولي داراي هيچ گونه نظريه اي نيستم
روو : حافظه گنجينه اي است که بايد در آن سرمايه گذاري کنيم تا بتوانيم کمکي را که به آن نياز داريم از آن دريافت کنيم .
راسين : با شلاق اراده مي توان اسبي وحشي و سرکش را رام کرد.
اُرد بزرگ : فرودستان ، در بهترين هنگامه هم ، بهانه هاي فراوان ، براي انجام ندادن بايسته هاي خويش دارند .
رابرت زند : آدم ها فقط در يک چيز مشترکند : متفاوت بودن .
ميکلانژ : تمام وعده و نويدهاي دنيا فريبي بيش نيست و بهترين دستور و بهترين دستور زندگاني اين است که اعتماد به نفس داشته باشي و و در پرتوي سعي و مجاهدت خود به مقامي برسي .
نادر شاه افشار : خردمندان و دانشمندان سرزمينم ، آزادي اراضي کشور با سپاه من و تربيت نسلهاي آينده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهي بخشد ديگر نيازي به شمشير نادرها نخواهد بود .
اُرد بزرگ : فرهنگ هاي همريشه ، انگيزه و موجب همبستگي کشورها در آينده است .
موپاسان : انسان از حشرات هم کوچکتر است ، چون آنها براي کشتن ما فقط نيش مي زنند ، ولي ما براي کشتن آنها تمام وجودشان را له و نابود مي سازيم .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#37421

alit00 07-09-2008 06:38 AM

سخنان حکيمانه

ثورو ويک : زندگيت هرچه باشد با آن روبرو شو و آن را در آغوش گير ، از آن دوري مکن و به نامهاي سخت و درشتش مخوان .زندگي آنقدر بد نيست که توهستي
تذکره الاولياء : کاش ميدانستم چه کسي مرا غيبت مي کند؟ چه کسي مرا دشمن مي دارد؟ و که بد مي گويد؟ تا او را سيم و زر فرستادمي که چون کار من مي کند از مال من نيز خرج کند
بزرگمهر : بيهوده گوي در نظر هيچ کس قدر ندارد .
اُرد بزرگ : آدم هاي بزرگ به خوشي هاي کوتاه هنگام تن نمي دهند .
توماس ولف : در دنيا هيچ منظره اي جالب تر از زني که مشغول پختن غذا براي مرد محبوب خويش است وجود ندارد .
پاتريک هنري : يا به من آزادي بدهيد يا مرگ.
فردريش نيچه :بشر به دليل خواست " قدرت " به دنبال شناخت است نه به دليل تشنگي عقل ناب.
شوپنهاور: موسيقي اي اصيل است که در وراي خود بيانگر ايده اي باشد.
پرل بيلي : آنچه اين جهان واقعاً بدان نياز دارد محبت بيشتر و کاغذبازي کمتر است.
اُرد بزرگ : آدم هاي بزرگ و انديشمند ، بسيار اشک مي ريزند .
پنتاگوراس : در ميان آتش و زنها افتادن هر دو يکي است.
جبران خليل جبران : مبادا او که داراي اشتياق و نيرويي فراوان است ، به کم شوق طعنه زند که : "چرا تو تا اين حد خمود و ديررسي؟! " .
زيرا ، اي سوته دل ! فرد صالح هرگز از عريان و لخت نمي پرسد " لباست کو؟! " و از بي پناه سوال نمي کند " خانه ات کجاست ؟! " .
تورو : تا کنون رفيقي پيدا نکرده ام که به اندازه تنهايي قابل رفاقت باشد .
اُرد بزرگ : آدم هاي ماندگار به چيزي جز آرمان نمي انديشند .
تئودور روزوست : در هر جا که هستيد و با هر چه که در اختيار داريد کاري بکنيد.
بزرگمهر : بد نژادان و بدگوهران خطاکار را بايد از درگاه خويش براند تا نيکان از گزندشان در امان بمانند .
ارد بزرگ : آدم هاي پاک نهاد درهاي وجودشان را پس از ناسپاسي مي بندند نه پيش از آن .
فردريش نيچه :بشر را مشتاق زندگي ساده و همراه با رياکاري اخلاق گرايانه مي بينم.
پائولو کوئيلو : در جواني آنگاه که رؤياهايمان با تمام قدرت درما شعله ورند خيلي شجاعيم ولي هنوز راه مبارزه را نمي دانيم، وقتي پس از زحمات فراوان مبارزه را مي آموزيم ديگر شجاعت آن را نداريم.
تناجيو : وقتي در زندگي به داشتني هاي خود فکر مي کنيم خود را خوشبخت و زماني که به نداشته مي انديشيم خود را بدبخت حس مي کنيم . پس خوشبختي ما در تصور خود ماست .
جبران خليل جبران : چه ناچيز است زندگي کسي که با دست هايش چهره خويش را از جهان جدا ساخته و چيزي نمي بيند، جز خطوط باريک انگشتانش را .
نادر شاه افشار :کيست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهاي فرو ريخته به قصد انتقام بيرون مي آيند انتقام از خراب کننده و نداي از درونم مي گفت برخيز ايران تو را فراخوانده است و برخواستم .
شوپنهاور :اگر با شخص مباحثه کنيم و تمام قدرت استدلال و بيان خود را به کار اندازيم چقدر تلخ و خشمگين خواهيم شد وقتي که بفهميم طرف نمي خواهد بفهمد و ما با اراده او سر و کار داريم. از اينجاست که منطق بي فايده است.
ارد بزرگ : آدم هاي آرمانگرا هنگاميکه به نادرست بودن آرزويي پي مي برند بر ادامه آن پافشاري نمي کنند يورتن : ديوانگي محض است که کسي براي آنکه ثروتمند بميرد ، زندگي خود را چون فقرا و بيچارگان به سر آورد .
فردريش نيچه :با ديگران بودن آلودگي مي آورد.
توماس براس : ميان انسان و شرافت رشته باريکي وجود دارد و اسم آن قول است .
اُرد بزرگ : آدمياني که با ديگران رو راست نيستند با خود نيز بدين گونه اند .
تنسون : خود را بشناس و بر روح خويش فرمانروايي کن . در اين صورت مي تواني اميدوار باشي که روزي مقتدر و سعادتمند خواهي شد .
بزرگمهر : بيدارترين ، هشيارترين ، و پسنديده ترين کسان ، داناي سالخورده اي باشد که دانش به تجربت آموخته است .
اُرد بزرگ : آب و هوا ، بر جهان بيني ، پبوندهاي توده و انديشه ما تاثيرگذار است .
سارتو : انسان همان جايى است که تصميم مى گيرد باشد.
اُرد بزرگ : آرمان و خواسته خود را در گفتگوهاي روزانه بررسي کنيد اگر در آن پيشرفتي نمي بينيد نيازي بر انجام آن نيز نخواهد بود .
پلو تارک : ستون تمدن , کتاب و مطبوعات است.
پل نيسن: اگر در دل شوق و عشق داري از زندگي خود بهره بسيار به دست آر چون عشق همواره آدمي را به سوي کمال راه مي نمايد.
فردريش نيچه :بشر براي فرار از خدا طبيعت را عامل همه چيز مي داند و قانوني در طبيعت در کار نيست بلکه پديده هاي طبيعي به دليل قدرت به وجود مي آيند.
شان فور : اغلب مردم نيمي از عمر را صرف بدبخت نمودن نيم ديگر مي نمايند .
اُرد بزرگ : آرمان و انگيزه هويدا ، ويژگي آدم کارآمد است .
تراين وادارلز : روزنامه ها دائرةالمعارف هاي زندگي جهانند . همه چيز را از چهار گوشه جهان بريا ما نقل مي کنند .
اُرد بزرگ : آن گاه که سنگ خويشتن را به سينه مي زنيم نبايد اميد داشته باشيم همگان فرمانبردار ما باشند .
بزرگمهر : براي آدمي دشمن دانا از دوست نادان بهتر است .
يک دهقان آفريقايي : هيئت هاي مسيحي وقتيکه به سرزمين ما آمدند داراي آيين مقدس بودند و ما صاحب زمين بوديم ، اکنون آنها مالک زمين هستند و ما داراي آيين مقدس .
جبران خليل جبران : اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند و در آن هنگام که يکي بر سفره ي شما نشسته است ، ديگري در رختخوابتان آرميده باشد.شما پيوسته چون ترازوييد بي تکليف در ميانه اندوه و نشاط
ارد بزرگ : آن گاه که شب فرا رسيد و همه پديدگان فرو خُفتند ابردرياها به پا مي خيزند، آيا تو هم بر مي خيزي ؟
فردريش نيچه :بشر امروز در پرستش بتان مي زيد بتان عرصهء اخلاق بتان گستره سياست بتان عرصه فلسفه.خداياني کاملا" باطل که خود آنها را بر ساخته آنگاه پرستيده اند.از اين روي از راه
تئودور وزد : در هر کجا که هستيد و با هر چه که در اختيار داريد کاري بکنيد .
ارد بزرگ : آن گاه که نمي دانم چه مي گويم ، جز راستي چيزي بر زبانم جاري نيست .
نادر شاه افشار : ميدان جنگ مي تواند ميدان دوستي نيز باشد اگر نيروهاي دو طرف ميدان به حقوق خويش اکتفا کنند .
توماس کارلايل : بشر ، حيوان بکار برنده ابزار است . در هيچ نقطه اي او را بدون ابزار نمي توان يافت . با نداشتن ابزار در حکم هيچ است و با داشتن آن همه چيز .
تاگور : زندگي حتي با عشق گم شده نيز شيرين تر از زندگي بي عشق است .
ارد بزرگ : آسودگي آدمي ، به گنج و دينار نيست که به خرد است و روشن بيني .
تي .اس.اليوت : هرکس نبوغي دارد ، اما اغلب فقط براي چند دقيقه
اُرد بزرگ : آسيب ديده هميشه درهاي روياهايش کوچک و کوچکتر مي شود ، مگر با اميد که شرايط ما را دگرگون مي سازد .
جبران خليل جبران : بسياري از دين ها به شيشه پنجره مي مانند.راستي را از پس آنها مي بينيم، اما خود، ما را از راستي جدا مي کنند .
سنت بور : تنها به قصد دست يافتن به امور محال است که بشر مي تواند به بالاترين حد امور ممکن دست يابد


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#37526

alit00 07-09-2008 06:38 AM

سخنان حکيمانه

جبران خليل جبران : اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند و در آن هنگام که يکي بر سفره ي شما نشسته است ، ديگري در رختخوابتان آرميده باشد.شما پيوسته چون ترازوييد بي تکليف در ميانه اندوه و نشاط
ارد بزرگ : آن گاه که شب فرا رسيد و همه پديدگان فرو خُفتند ابردرياها به پا مي خيزند، آيا تو هم بر مي خيزي ؟
فردريش نيچه :بشر امروز در پرستش بتان مي زيد بتان عرصهء اخلاق بتان گستره سياست بتان عرصه فلسفه.خداياني کاملا" باطل که خود آنها را بر ساخته آنگاه پرستيده اند.از اين روي از راه
تئودور وزد : در هر کجا که هستيد و با هر چه که در اختيار داريد کاري بکنيد .
ارد بزرگ : آن گاه که نمي دانم چه مي گويم ، جز راستي چيزي بر زبانم جاري نيست .
نادر شاه افشار : ميدان جنگ مي تواند ميدان دوستي نيز باشد اگر نيروهاي دو طرف ميدان به حقوق خويش اکتفا کنند .
توماس کارلايل : بشر ، حيوان بکار برنده ابزار است . در هيچ نقطه اي او را بدون ابزار نمي توان يافت . با نداشتن ابزار در حکم هيچ است و با داشتن آن همه چيز .
تاگور : زندگي حتي با عشق گم شده نيز شيرين تر از زندگي بي عشق است .
ارد بزرگ : آسودگي آدمي ، به گنج و دينار نيست که به خرد است و روشن بيني .
تي .اس.اليوت : هرکس نبوغي دارد ، اما اغلب فقط براي چند دقيقه
اُرد بزرگ : آسيب ديده هميشه درهاي روياهايش کوچک و کوچکتر مي شود ، مگر با اميد که شرايط ما را دگرگون مي سازد .
جبران خليل جبران : بسياري از دين ها به شيشه پنجره مي مانند.راستي را از پس آنها مي بينيم، اما خود، ما را از راستي جدا مي کنند .
سنت بور : تنها به قصد دست يافتن به امور محال است که بشر مي تواند به بالاترين حد امور ممکن دست يابد.
مولير : هر قدر کسي را بيشتر دوست داشته باشيد کمتر مغرورش کنيد.
اُرد بزرگ : فزون خواهي براي داشته هاي ما زيانبار است .
ل - کارو :در جواني دوست نداشتن علامت بدي است . روح سالم هميشه يکنفر دوست را که لايق باشد ملاقات خواهد کرد .
لئوپول : اگر از طبقه بالا زن بگيريد، بهجاي خويشاوند ارباب خواهيد داشت.
اُرد بزرگ : فرمانروا با انديشه وزيران توانمند خويش فرمانروايي مي کند .
جبران خليل جبران : شما را اگر توان نباشد که کار خود به عشق در آميزيد و پيوسته بار وظيفه اي را بي رغبت به دوش مي کشيد ، زنهار دست از کار بشوييد و بر آستان معبدي نشينيد و از آنان که به شادي ، تلاش کنند صدقه بستانيد.زيرا آنکه بي ميل ، خميري در تنور نهد ، نان تلخي واستاند که انسان را تنها نيمه سير کند ، و آنکه انگور به اکراه فشارد ، شراب را عساره اي مسموم سازد ، و آنکه حتي به زيبايي آواز فرشتگان نغمه ساز کند ، چون به آواز خويش عشق نمي ورزد ، تنها مي تواند گوش انساني را بر صداي روز و نجواي شب ببندد.
پتياگور : براي تلفظ کوتاهترين کلمه "بله" يا "نه" خيلي بيشتر از يک نطق بايد فکر کرد .
فردريش نيچه :اراده يک احساس نيست بلکه شامل احساس هاي متعدد است و نمي توان آن را از انديشه جدا کرد. در عين حال اراده يک شور است و کسي که اراده مي کند به اشتباه اراده را با عمل يکي در نظر مي گيرد.
پرسليس : هرکس قادر به تملک و اراده نفس خود باشد آزادي حقيقي را به دست آورده است .
بزرگمهر : به هنگام نبرد هوشيار و نگهدار تن خويش باش . چون دشمن در برابر تو ايستاد بر آشفته مشو و تدبير نيکو کن .
ارد بزرگ : آن که در بيراهه قدم بر مي دارد آرمان خويش را گم کرده است .
اريسون سووت ماردن : ميزان بزرگي و موفقيت هر فرد بستگي به اين دارد که تا چه حد مي تواند همه نيروهاي خود را در يک کانال بريزد.
اُرد بزرگ : آنان که تيشه به ريشه بزرگان و ريش سفيدان مي زنند خود و فرزندانشان را بي پناه خواهند ساخت .
شوپنهاور: ايده هاي ازلي دريافته از تامل ناب هستند و مايه اساسي و ابدي تمام پديده هاي جهان را بازگو مي کنند. اين ايده ها متناسب با ماده اي که واسطه بازگويي آنها هستند ، جامه نقاشي ، شعر، مجسمه سازي يا موسيقي مي پوشند . تنها سرچشمه هنر معرفت بر ايده هاست و تنها هدف آن انتقال اين معرفت است.
اريسون سووت ماردن : هر عادتي در ابتدا مانند يک نخ نازک است . اما هربار که يک عمل را تکرار مي کنيم ما اين نخ را ضخيم تر مي کنيم و با تکرار عمل نهايتا اين نخ تبديل به طناب و بلندي مي شود که براي هميشه به دور فکر و عمل ما مي پيچد.
اُرد بزرگ : آنان که از رسيدن به ريشه ها هراس دارند ، در روزمرگي دست و پا مي زنند .
جبران خليل جبران : شما مي توانيد بانگ طبل را مهار کنيد و سيم هاي گيتار را باز کنيد ، ولي کداميک از فرزندان آدم خواهد توانست چکاوک را در آسمان از نوا باز دارد؟
بايگون : بدگماني ميان افکار انسان مانند خفاش در ميان پرندگان است که هميشه در سپيده دم يا به هنگام غروب که نور ظلمت بهم آميخته است بال فشاني مي کند .
آندره ژيد : من احساس مي کنم پس هستم
اُرد بزرگ : آنان که پژوهش کرده اند تنها به داشته هاي دروني خويش آشنا شده اند و اين دستآويزي بر خوار شمردن ديگران نيست ، کساني به اين رازها مي رسند بي کوچکترين پژوهشي ، آنها با کار و نگرش در ژرفاي آفريده هاي اين جهاني به بسياري از ناگفته ها پي مي برند . بزرگمهر : به نزديک خردمندان چهار چيز بر پادشاهان عيب است : ترسيدن در ميدان جنگ ، گريز از بخشندگي ، خوار داشتن راي خردمندان ، شتابزدگي و نا آرامي و بيقراري در کارها .
فردريش نيچه :اي اختر بزرگ ؛ تو را چه نبکبختي مي بود اگر نمي داشتي آناني را که روشني شان مي بخشي !
هان ! از فرزانگي خويش به تنگ آمده ام و چون زنبوري انگبين بسيار گرد کرده ؛ مرا به دستهايي نياز است که به سويم دراز شوند.
هان ! اين جام ديگر بار تهي شدن خواهد و ابرانسان ديگر بار انسان شدن.
يانيس ريتسوس : شعر، حافظه ي آينده است.


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/K...ge5.html#37526

alit00 07-09-2008 06:39 AM

سخنان حکيمانه

آنتوان چخوف : خوشبختي وجود ندارد و ما خوشبخت نيستيم ، اما مي توانيم اين حق را به خود دهيم که در آرزوي آن باشيم .
جبران خليل جبران : مردم ! هشدار ! که زيبايي زندگاني ست ، آن زمان که پرده گشايد و چهره برنمايد .
لکن زندگي شماييد و حجاب خود ، شماييد .
زيبايي قامت بلند ابديت است ، نگران منتهاي خويش در زلال آينه .
اما صراحت آينه شماييد و نهايت جاودانه شماييد .
شوپنهاور : با مصلحت ديگران ازدواج کردن در جهنم زيستن است .
فردريش نيچه :افراطي ترين صورت هيچ انگاري مي تواند اين ديدگاه باشد که همه باورها ؛ همهء چيزي را حقيقي انگاشتن ها لزوما" به خطا مي روند ؛ به اين علت ساده که هيچ دنياي واقعي در کار نيست . چنين است يک ظاهر دورنمايي که از درون ما سرچشمه گرفته است .
امير مهدي بديع : حقيقت فردا از پستان خطا و اشتباه ديروز شير مي خورد
برانچ کامل : خوشبين اظهار ميدادر که ما در بهترين دنياي ممکنه به سر مي بريم و بدبين بيمناک است که نکند سخن او راست باشد
ارد بزرگ : افزايش ناگهاني توده سبب کاهش ادب ، فرهنگ و فرهيختگي مي گردد آنهم از آن رو که نسل و تبار پيش از آن نمي تواند بايستگي ها را همچون آموزگار بدرستي آموزش دهد .
شاتو بريان : خوشبختي توپي است که وقتي مي غلتد به دنبالش مي رويم و وقتي توقف مي کند به آن لگد مي زنيم .
باربارا استراسيند : هرگز نمى خواهم به واسطه محدوديت هايم، محدود شوم
بزرگمهر :اگر کسي نه در وقت ضرورت سخن گفت قدرش شکسته مي شود .
اُرد بزرگ : اين ديدگاه اشتباست که بپنداريم مرد توانا ، فرزندي همچون خود خواهد داشت .
آنتوان چخوف : خوشبختي وجود ندارد و ما خوشبخت نيستيم ، اما مي توانيم اين حق را به خود بدهيم که در آرزوي آن باشيم .
شوپنهاور : اسرار شخص ، مانند زندانياني است که چون رها شوند تسلط بر آنها غير ممکن است .
بوخوالد : تنها علاج عشق، ازدواج است.
آنتوان چخوف : انسان همان چيزي است که باور دارد .
ارد بزرگ : انديشه و سخن ريش سفيد ، برآيند صبوري ، مردمداري و سرد وگرم چشيدگي روزگار است .
فردريش نيچه :از کدامين ستاره بر زمين افتاديم تا در اينجا يکديگر را ملاقات کنيم.؟
شيللر : زمان براي هيچ کس نه متوقف مي شود نه بر مي گردد ونه اضافه مي شود.
ارد بزرگ : ارزش استاد را دانستن هنر نيست ، بلکه بايستگي است .
جبران خليل جبران : کار تجسم عشق است.
اپيکتوس : اگر مي خواهي خوب باشي بايد اول معتقد باشي که بد هستي .
اُرد بزرگ : استخوان بندي فرياد در هنگامه رستاخيز ، پاسخگويي به هزاران ستم بي صداست .
اپيکتتوس : هرگز درباره چيزي نگو آن را از دست داده ام ، بلکه فقط بگو آن را پس داده ام .
بزرگمهر :اگر پرسند کيستي بايد هنرهاي خويش را بشماري .
اُرد بزرگ : الگوي انساني شما هر چه بزرگتر باشد سرنوشت زيباتري در برابر شماست .
آلفرد کاپو : هر ملتي دو نوع دشمن خوني دارد . دسته اي که به قانون پشت پا مي زنند و دسته ديگر کساني که با دقت بيش از حد آن را اجرا مي کنند .
فردريش نيچه :اختلاف طبقاتي از ضروريات جامعه است چون عامل اشتياق به پرورش حالت هاي والاتر کمياب تر دورتر و عامل چيرگي بر نفس مي شود.
اُرد بزرگ : از آه و نفرين بزرگان و ريش سفيدان هر ايل و قومي بايد ترسيد .
پوپ : بهترين راه براي اثبات صفاي ذهني ما نشان دادن خطاهاي ان است . نهر آبي که ناپاکيهاي بستر خود را نمايش مي دهد به ما مي فهماند آب پاک و صاف است .
آلفرد کاپو : از خصوصيات زمان ما اين است که متأسفانه فقط افراد پست و پليد ، صاحب اراده و پشتکار مي باشند .
اُرد بزرگ : اندرز جوان ، بايد کوتاه ، تازه و داستان وار باشد .
ابراهام لينکلن : اگر نمي خواهي در حق تو داوري شود درباره ديگران داوري نکن
جبران خليل جبران : دهش (بخشش )، آنگاه که از ثروت است و از مکنت ، هر چه بسيار ، باز اندک باشد ، که واقعيت بخشش ، ايثار از خويشتن است.
پوشه : از تمام صفاتي که براي پرورش جان و جسم شما سودمند است هيچ يک به سودمندي تصميم و اراده نيست.
فردريش نيچه :اگر دانش ما اين همه به بي طرف بودن خود مي نازد، از آن روست که جز کنجکاوي ناسالمِ ناتوانان چيز ديگري ندارد .
ارد بزرگ : اگر خرد را پيش نگيريم از کردارمان هميشه آزارده خاطريم .
شوپنهاور : هر جدايي يک نوع مرگ است و هر ملاقات يک نوع رستاخيز .
پاتريک هانري : مرد بزرگ تنها به خود متکي است و جز از خود از هيچکس چيزي طلب نمي کند ولي مردان کوچک از ديگران توقع دارند .
آبراهام لينکلن : مصمم شويد که کارى بايد صورت گيرد، سپس راه انجام آن را خواهيد يافت
بزرگمهر :اگر خرسند و رضا باشي زندگي به دلخواه مي سپاري .
پوشه : به انسان تندرستي و ثروت بدهيد ، او هر دو را در جستحوي سعادت از دست خواهد داد .
ارد بزرگ : آزادي بدون دانايي بدست نمي آيد .
پوشه : آنکس که زورمند و قوي است ، مي تواند با مشت تواناي خود دهان ضعيفي را در هم بشکند در حاليکه بايد بداند که مشت درشت تري هم در آستين قويتري پنهان است .
جبران خليل جبران : برادرم تو را دوست دارم ، هر که مي خواهي باش ، خواه در کليسايت نيايش کني ، خواه در معبد، و يا در مسجد . من و تو فرزندان يک آيين هستيم ، زيرا راههاي گوناگون دين انگشتان دست دوست داشتني "يگانه برتر " هستند ، همان دستي که سوي همگان دراز شده و همه آرزومندان دست يافتن به همه چيز را رسايي و بالندگي جان مي بخشد .
آندره ژيد : به نظر من ما روزي خواهيم مرد که نخواهيم و نتوانيم از زيبايي لذت ببريم و در صدد نباشيم آن را دوست بداريم .
فردريش نيچه :اگر ما (( بي دل و جان )) هستيم ؛ دست کم نسبت به زندگي چنين نيستيم ؛ بلکه ؛ اکنون با همهء انواع (( تمنيات )) روبروييم . با خشمي ريشخند آميز در آنچه (( آرمانها )) مي ناميمشان ؛ در حال غور و تامل هستيم. ما خويش را خوار مي شماريم تنها از آن رو که لحظاتي وجود دارند که نمي توانيم آن انگيزش نامربوطي را که (( آرمانگرايي )) نام دارد ؛ مهار نماييم. تاثير نازپروردگي بيش از اندازه ؛ نيرومند تر از خشم فرد بي دل و جان است.
ارد بزرگ : آن که به خرد توانا شد ، ترس برايش نامفهوم است .
پوپ : وضع و حال مردمان تنگ فکر به وضع و حال بطريهاي تنگ دهن مي ماند ، هرچه کمتر در خود داشته باشند با سر و صداي بيشتري آن را به خارج مي ريزند .
شوپنهاور : ما ندرتاً درباره آنچه که داريم فکر مي کنيم ، درحاليکه پيوسته در انديشه چيزهايي هستيم که نداريم .
اسکاول شين : خدا به زمان احتياج ندارد و هرگز دير نمي کند.
اُرد بزرگ : مرد دلير بهنگام ستيز و نبرد ، همراهانش را نمي شمارد .
بزرگمهر :اگر شاه به تو مهربان باشد دلير و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شير از آن مي هراسد .
و سنت فرانسيس دي سلز :آرزومند آن مباش که چيزي غير از آنچه هستي باشي، بکوش که کمال آنچه هستي باشي.
وير : زندگي چيست ؟ يک مزبله کثيف ، يک قتلگاه فجيع ، يک دارالمجانين بزرگ که تا کنون تحت هيچ قانون منظمي اداره نشده است .
اُرد بزرگ : آن که ديگران را ابزار پرش خويش مي سازد ، تنها خواهد ماند .
جبران خليل جبران : تاسف ، ابرسياهي است که آسمان ذهن آدمي را تيره مي سازد در حالي که تاثير جرائم را محو نمي کند .
يحيي برمکي : انديشه دريايي است که مرواريد آن فلسفه و فرزانگي است .
اُرد بزرگ : آن که نمي تواند از خواب خويش براي فراگيري دانش و آگاهي کم کند توانايي برتري و بزرگي ندارد .
ونيسنت لمباردي : مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است .
اُرد بزرگ : آن که همزمان پرسشهاي پراکنده در حوزه هاي گوناگون مي پرسد ، تنها مي خواهد زمان و نيروي شما را تباه سازد
شوپنهاور : اگر با خونسردي گناهان کوچک را مرتکب شديم ، روزي مي رسد که بدترين گناهان را هم بدون خجالت و پشيماني مرتکب مي شوبم .
وير : زندگي از سه جزء تشکيل شده است:آنچه بوده ، آنچه هست و آنچه خواهد بود.بيائيد تا از گذشته براي حال استفاده کنيم و در حال چنان زندگي کنيم که زندگي آينده بهتر باشد. شکل دادن به زندگي وظيفه خودمان است . به صورتي که آنرا بسازيم ، اين بازسازي مايه زيبايي و يا مايه شرمساري ما مي شود.
ارد بزرگ : آن که پند پذير نيست ، در حال افتادن در چاله سستي و زبوني است .
بزرگمهر :اگر کوه با همه سنگيني و عظمت و صلابت که وي راست فرمان شاه را سبک دارد تيره راي خيره سري بيش نيست .
فردريش نيچه :انديشه هاي ما ، آري و نه گفتن هاي ما ، و اگر و اما گفتن هاي ما ، همه با همان ضرورتي از درون ما رشد مي کنند که ميوه از دل درخت ، به هم مر بوط و با هم خويشاوندند ، و همه از يک اراده، يک وضع جسماني، يک خاک ، و يک خورشيد نشان دارند .
والت ديسني : غير ممکن ها را انجام دادن نوعي لذت است .
جبران خليل جبران : به روزگار شيرين رفاقت سفره ي خنده بگستريد و نان شادماني قسمت کنيد . به شبنم اين بهانه هاي کوچک است که در دل ، سپيده مي دمد و جان تازه مي شود .
شوپنهاور: هنرها تنها تقليد محض واقعيت خارجي نيستند و اگر برخي آثار هنري چنين بودند در حقيقت در برابر رسالت عالي خود کاذب مي نمودند.
فردريش نيچه :انسان برتر از ابرانسان بسيار دور است .
ارد بزرگ : آن که به سرنوشت ميهن و توده آدميان سرزمين خويش بي انگيزه است ارزش ياد کردن ندارد .
پاتريک هانري : آيا زندگي آنقدر عزيز ، و صلح آنقدر شيرين است که به بهاي زنجير و اسارت خريداري شود ؟
ويليام ماتيوس : نخستين قانون موفقيت تمرکز است . يعني همه نيروهاي خود را روي يک نقطه متمرکز کنيد ، مستقيما به سراغ همان برويد و به چپ و راست منحرف نشويد.
ارد بزرگ : آن که برنامه ها را از پايان به آغاز مورد ارزيابي ( نقد) قرار مي دهد ، در حال سرپوش گذاردن بر روي چيزي است .
جبران خليل جبران : حاشا که آواز آزادي از پس ميله و زنجير به گوش تواند رسيد و از گلوگاه مرغان اسير .
بزرگمهر :برترين دانش ها يزدان پرستي است .
پل نرولا : دوست بجاي چتريست که بايد روزهاي باراني همراه شما باشد .
پول شرر : يگانه راه براي افزودن خوشبختي بر روي زمين آن است که تقسيمش کنيم .
اُرد بزرگ : آن که مي دزدد ، جز حق خويش چيزي نمي ستاند . اما اين ستاندن نفرين و خواري ابدي در پي دارد .
جبران خليل جبران : زندگي روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست .آنگاه که به درون آن پاي مي نهيد، همه هستي خويش را همراه داشته باشيد .
ويل دورانت : بخش عمده ي تاريخ حدس است و بقيه تعصب.
فردريش نيچه :اصولا زماني پوچي براي چيزي معنا پيدا ميکند که بيايم براي آن ، هدفي تعريف کنيم .و اگر بدانيم هدفي در کار نيست، به پوچي هم نخواهيم رسيد .
اُرد بزرگ : آن که کارش را دوست ندارد خيلي زود پير مي شود .
وينسنت لمباردي : مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است.
اُرد بزرگ : آن که راستي نپويد ، گرفتار آميزش ، با اهريمن است ، فرزند اين آميزش ، آشوب است و شورش .
شوپنهاور: مفاهيم سازه هاي مغزي اند حال آنکه ايده ها مقدم بر فکر بشري هستند . در حقيقت درک مغزي ما از ايده ها مفهوم را مي سازند لذا مفاهيم را راهي به قلمرو ذاتها نيست.
پوپ : انديشه هاي ما در غرفه هاي بيشمار دماغ با زنجير ناپيدا به يکديگر پيوسته اند . چون يکي از آنها بيدار شود ، هزار تاي ديگر نيز سر بر مي دارند .
بزرگمهر :آن چه دلخواه همه است جز تن درستي نيست ، که اگر کسي روزي از آن محروم شد آرزويي جز بدست آوردنش ندارد .
آلن لاکين : هر جا که عشق بزرگي خانه کرده است خشم بزرگي نيز مسکن دارد .
جبران خليل جبران : ايمان از کردار جدا نيست و عمل از پندار .
ارد بزرگ : آن که زيبايي خرد را نديد ، گرفتار زيبايي آدميان شد ، و بدين گونه از هر چه داشت ، تهي گشت .
فردريش نيچه :اجحاف نکردن و آسيب نرساندن به ديگران براي رسيدن به برابري ريشه و بنياد جامعه است ولي اين خواست نفي زندگي ست چون زندگي بهره کشيدن از ديگران است که ناتوان ترند.
پورلي نيکولاس : ازدواج کتابي است که فصل اول آن به نظم است و بقيه فصول به نصر .
پرل پاک : انتخاب پدر و مادر در دست خود انسان نيست ، ولي انتخاب مادرشوهر و مادر زن دست خود انسان است .
اُرد بزرگ : آن که از آينده سخن مي گويد و آن را مي سازد بارها و بارها مي زيد و تا ياد و سخنش در ميان ماست او زاده مي شود و باز هم .
يانيس ريتسوس : زبان شاعر، تنها برآيند يک کار نقد يا تحليل نيست. سنتز واقعيت است با خيال و افسانه. سنتزي که توسط حواس - در رابطه ي متقابل با عقل - صورت مي گيرد.
شوپنهاور: وظيفه هنر تجلي ايده هاست.
پرويز ياحقي : شاهکارها با گذشت زمان کهنه نمي شوند ، اين بماند ، در هر زماني بسته به موقع و مقام جلوه و جمالي دوباره مي يابند چنان که گويي به تازگي مطرح شده اند
اُرد بزرگ : آن که درست سخن نمي گويد داناترين هم که باشد باز از ديدگاه همگان بي سواد است .
توماس مان : هنر ، قدرت و توانايي نيست بلکه تسلي خاطر است .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/T...ge5.html#37421

alit00 07-09-2008 06:39 AM

سخنان حکيمانه

جبران خليل جبران : برادرم تو را دوست دارم ، هر که مي خواهي باش ، خواه در کليسايت نيايش کني ، خواه در معبد، و يا در مسجد . من و تو فرزندان يک آيين هستيم ، زيرا راههاي گوناگون دين انگشتان دست دوست داشتني "يگانه برتر " هستند ، همان دستي که سوي همگان دراز شده و همه آرزومندان دست يافتن به همه چيز را رسايي و بالندگي جان مي بخشد .
آندره ژيد : به نظر من ما روزي خواهيم مرد که نخواهيم و نتوانيم از زيبايي لذت ببريم و در صدد نباشيم آن را دوست بداريم .
فردريش نيچه :اگر ما (( بي دل و جان )) هستيم ؛ دست کم نسبت به زندگي چنين نيستيم ؛ بلکه ؛ اکنون با همهء انواع (( تمنيات )) روبروييم . با خشمي ريشخند آميز در آنچه (( آرمانها )) مي ناميمشان ؛ در حال غور و تامل هستيم. ما خويش را خوار مي شماريم تنها از آن رو که لحظاتي وجود دارند که نمي توانيم آن انگيزش نامربوطي را که (( آرمانگرايي )) نام دارد ؛ مهار نماييم. تاثير نازپروردگي بيش از اندازه ؛ نيرومند تر از خشم فرد بي دل و جان است.
ارد بزرگ : آن که به خرد توانا شد ، ترس برايش نامفهوم است .
پوپ : وضع و حال مردمان تنگ فکر به وضع و حال بطريهاي تنگ دهن مي ماند ، هرچه کمتر در خود داشته باشند با سر و صداي بيشتري آن را به خارج مي ريزند .
شوپنهاور : ما ندرتاً درباره آنچه که داريم فکر مي کنيم ، درحاليکه پيوسته در انديشه چيزهايي هستيم که نداريم .
اسکاول شين : خدا به زمان احتياج ندارد و هرگز دير نمي کند.
اُرد بزرگ : مرد دلير بهنگام ستيز و نبرد ، همراهانش را نمي شمارد .
بزرگمهر :اگر شاه به تو مهربان باشد دلير و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شير از آن مي هراسد .
و سنت فرانسيس دي سلز :آرزومند آن مباش که چيزي غير از آنچه هستي باشي، بکوش که کمال آنچه هستي باشي.
وير : زندگي چيست ؟ يک مزبله کثيف ، يک قتلگاه فجيع ، يک دارالمجانين بزرگ که تا کنون تحت هيچ قانون منظمي اداره نشده است .
اُرد بزرگ : آن که ديگران را ابزار پرش خويش مي سازد ، تنها خواهد ماند .
جبران خليل جبران : تاسف ، ابرسياهي است که آسمان ذهن آدمي را تيره مي سازد در حالي که تاثير جرائم را محو نمي کند .
يحيي برمکي : انديشه دريايي است که مرواريد آن فلسفه و فرزانگي است .
اُرد بزرگ : آن که نمي تواند از خواب خويش براي فراگيري دانش و آگاهي کم کند توانايي برتري و بزرگي ندارد .
ونيسنت لمباردي : مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است .
اُرد بزرگ : آن که همزمان پرسشهاي پراکنده در حوزه هاي گوناگون مي پرسد ، تنها مي خواهد زمان و نيروي شما را تباه سازد
شوپنهاور : اگر با خونسردي گناهان کوچک را مرتکب شديم ، روزي مي رسد که بدترين گناهان را هم بدون خجالت و پشيماني مرتکب مي شوبم .
وير : زندگي از سه جزء تشکيل شده است:آنچه بوده ، آنچه هست و آنچه خواهد بود.بيائيد تا از گذشته براي حال استفاده کنيم و در حال چنان زندگي کنيم که زندگي آينده بهتر باشد. شکل دادن به زندگي وظيفه خودمان است . به صورتي که آنرا بسازيم ، اين بازسازي مايه زيبايي و يا مايه شرمساري ما مي شود.
ارد بزرگ : آن که پند پذير نيست ، در حال افتادن در چاله سستي و زبوني است .
بزرگمهر :اگر کوه با همه سنگيني و عظمت و صلابت که وي راست فرمان شاه را سبک دارد تيره راي خيره سري بيش نيست .
فردريش نيچه :انديشه هاي ما ، آري و نه گفتن هاي ما ، و اگر و اما گفتن هاي ما ، همه با همان ضرورتي از درون ما رشد مي کنند که ميوه از دل درخت ، به هم مر بوط و با هم خويشاوندند ، و همه از يک اراده، يک وضع جسماني، يک خاک ، و يک خورشيد نشان دارند .
والت ديسني : غير ممکن ها را انجام دادن نوعي لذت است .
جبران خليل جبران : به روزگار شيرين رفاقت سفره ي خنده بگستريد و نان شادماني قسمت کنيد . به شبنم اين بهانه هاي کوچک است که در دل ، سپيده مي دمد و جان تازه مي شود .
شوپنهاور: هنرها تنها تقليد محض واقعيت خارجي نيستند و اگر برخي آثار هنري چنين بودند در حقيقت در برابر رسالت عالي خود کاذب مي نمودند.
فردريش نيچه :انسان برتر از ابرانسان بسيار دور است .
ارد بزرگ : آن که به سرنوشت ميهن و توده آدميان سرزمين خويش بي انگيزه است ارزش ياد کردن ندارد .
پاتريک هانري : آيا زندگي آنقدر عزيز ، و صلح آنقدر شيرين است که به بهاي زنجير و اسارت خريداري شود ؟
ويليام ماتيوس : نخستين قانون موفقيت تمرکز است . يعني همه نيروهاي خود را روي يک نقطه متمرکز کنيد ، مستقيما به سراغ همان برويد و به چپ و راست منحرف نشويد.
ارد بزرگ : آن که برنامه ها را از پايان به آغاز مورد ارزيابي ( نقد) قرار مي دهد ، در حال سرپوش گذاردن بر روي چيزي است .
جبران خليل جبران : حاشا که آواز آزادي از پس ميله و زنجير به گوش تواند رسيد و از گلوگاه مرغان اسير .
بزرگمهر :برترين دانش ها يزدان پرستي است .
پل نرولا : دوست بجاي چتريست که بايد روزهاي باراني همراه شما باشد .
پول شرر : يگانه راه براي افزودن خوشبختي بر روي زمين آن است که تقسيمش کنيم .
اُرد بزرگ : آن که مي دزدد ، جز حق خويش چيزي نمي ستاند . اما اين ستاندن نفرين و خواري ابدي در پي دارد .
جبران خليل جبران : زندگي روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست .آنگاه که به درون آن پاي مي نهيد، همه هستي خويش را همراه داشته باشيد .
ويل دورانت : بخش عمده ي تاريخ حدس است و بقيه تعصب.
فردريش نيچه :اصولا زماني پوچي براي چيزي معنا پيدا ميکند که بيايم براي آن ، هدفي تعريف کنيم .و اگر بدانيم هدفي در کار نيست، به پوچي هم نخواهيم رسيد .
اُرد بزرگ : آن که کارش را دوست ندارد خيلي زود پير مي شود .
وينسنت لمباردي : مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است.
اُرد بزرگ : آن که راستي نپويد ، گرفتار آميزش ، با اهريمن است ، فرزند اين آميزش ، آشوب است و شورش .
شوپنهاور: مفاهيم سازه هاي مغزي اند حال آنکه ايده ها مقدم بر فکر بشري هستند . در حقيقت درک مغزي ما از ايده ها مفهوم را مي سازند لذا مفاهيم را راهي به قلمرو ذاتها نيست.
پوپ : انديشه هاي ما در غرفه هاي بيشمار دماغ با زنجير ناپيدا به يکديگر پيوسته اند . چون يکي از آنها بيدار شود ، هزار تاي ديگر نيز سر بر مي دارند .
بزرگمهر :آن چه دلخواه همه است جز تن درستي نيست ، که اگر کسي روزي از آن محروم شد آرزويي جز بدست آوردنش ندارد .
آلن لاکين : هر جا که عشق بزرگي خانه کرده است خشم بزرگي نيز مسکن دارد .
جبران خليل جبران : ايمان از کردار جدا نيست و عمل از پندار .
ارد بزرگ : آن که زيبايي خرد را نديد ، گرفتار زيبايي آدميان شد ، و بدين گونه از هر چه داشت ، تهي گشت .
فردريش نيچه :اجحاف نکردن و آسيب نرساندن به ديگران براي رسيدن به برابري ريشه و بنياد جامعه است ولي اين خواست نفي زندگي ست چون زندگي بهره کشيدن از ديگران است که ناتوان ترند.
پورلي نيکولاس : ازدواج کتابي است که فصل اول آن به نظم است و بقيه فصول به نصر .
پرل پاک : انتخاب پدر و مادر در دست خود انسان نيست ، ولي انتخاب مادرشوهر و مادر زن دست خود انسان است .
اُرد بزرگ : آن که از آينده سخن مي گويد و آن را مي سازد بارها و بارها مي زيد و تا ياد و سخنش در ميان ماست او زاده مي شود و باز هم .
يانيس ريتسوس : زبان شاعر، تنها برآيند يک کار نقد يا تحليل نيست. سنتز واقعيت است با خيال و افسانه. سنتزي که توسط حواس - در رابطه ي متقابل با عقل - صورت مي گيرد.
شوپنهاور: وظيفه هنر تجلي ايده هاست.
پرويز ياحقي : شاهکارها با گذشت زمان کهنه نمي شوند ، اين بماند ، در هر زماني بسته به موقع و مقام جلوه و جمالي دوباره مي يابند چنان که گويي به تازگي مطرح شده اند
اُرد بزرگ : آن که درست سخن نمي گويد داناترين هم که باشد باز از ديدگاه همگان بي سواد است .
توماس مان : هنر ، قدرت و توانايي نيست بلکه تسلي خاطر است .


ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/T...ge5.html#37421

alit00 07-09-2008 06:39 AM

سخنان حكيمانه

بزرگمهر :اگر کوه با همه سنگيني و عظمت و صلابت که وي راست فرمان شاه را سبک دارد تيره راي خيره سري بيش نيست .
فردريش نيچه :انديشه هاي ما ، آري و نه گفتن هاي ما ، و اگر و اما گفتن هاي ما ، همه با همان ضرورتي از درون ما رشد مي کنند که ميوه از دل درخت ، به هم مر بوط و با هم خويشاوندند ، و همه از يک اراده، يک وضع جسماني، يک خاک ، و يک خورشيد نشان دارند .
والت ديسني : غير ممکن ها را انجام دادن نوعي لذت است .
جبران خليل جبران : به روزگار شيرين رفاقت سفره ي خنده بگستريد و نان شادماني قسمت کنيد . به شبنم اين بهانه هاي کوچک است که در دل ، سپيده مي دمد و جان تازه مي شود .
شوپنهاور: هنرها تنها تقليد محض واقعيت خارجي نيستند و اگر برخي آثار هنري چنين بودند در حقيقت در برابر رسالت عالي خود کاذب مي نمودند.
فردريش نيچه :انسان برتر از ابرانسان بسيار دور است .
ارد بزرگ : آن که به سرنوشت ميهن و توده آدميان سرزمين خويش بي انگيزه است ارزش ياد کردن ندارد .
پاتريک هانري : آيا زندگي آنقدر عزيز ، و صلح آنقدر شيرين است که به بهاي زنجير و اسارت خريداري شود ؟
ويليام ماتيوس : نخستين قانون موفقيت تمرکز است . يعني همه نيروهاي خود را روي يک نقطه متمرکز کنيد ، مستقيما به سراغ همان برويد و به چپ و راست منحرف نشويد.
ارد بزرگ : آن که برنامه ها را از پايان به آغاز مورد ارزيابي ( نقد) قرار مي دهد ، در حال سرپوش گذاردن بر روي چيزي است .
جبران خليل جبران : حاشا که آواز آزادي از پس ميله و زنجير به گوش تواند رسيد و از گلوگاه مرغان اسير .
بزرگمهر :برترين دانش ها يزدان پرستي است .
پل نرولا : دوست بجاي چتريست که بايد روزهاي باراني همراه شما باشد .
پول شرر : يگانه راه براي افزودن خوشبختي بر روي زمين آن است که تقسيمش کنيم .
اُرد بزرگ : آن که مي دزدد ، جز حق خويش چيزي نمي ستاند . اما اين ستاندن نفرين و خواري ابدي در پي دارد .
جبران خليل جبران : زندگي روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست .آنگاه که به درون آن پاي مي نهيد، همه هستي خويش را همراه داشته باشيد .
ويل دورانت : بخش عمده ي تاريخ حدس است و بقيه تعصب.
فردريش نيچه :اصولا زماني پوچي براي چيزي معنا پيدا ميکند که بيايم براي آن ، هدفي تعريف کنيم .و اگر بدانيم هدفي در کار نيست، به پوچي هم نخواهيم رسيد .
اُرد بزرگ : آن که کارش را دوست ندارد خيلي زود پير مي شود .
وينسنت لمباردي : مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است.
اُرد بزرگ : آن که راستي نپويد ، گرفتار آميزش ، با اهريمن است ، فرزند اين آميزش ، آشوب است و شورش .
شوپنهاور: مفاهيم سازه هاي مغزي اند حال آنکه ايده ها مقدم بر فکر بشري هستند . در حقيقت درک مغزي ما از ايده ها مفهوم را مي سازند لذا مفاهيم را راهي به قلمرو ذاتها نيست.
پوپ : انديشه هاي ما در غرفه هاي بيشمار دماغ با زنجير ناپيدا به يکديگر پيوسته اند . چون يکي از آنها بيدار شود ، هزار تاي ديگر نيز سر بر مي دارند .
بزرگمهر :آن چه دلخواه همه است جز تن درستي نيست ، که اگر کسي روزي از آن محروم شد آرزويي جز بدست آوردنش ندارد .
آلن لاکين : هر جا که عشق بزرگي خانه کرده است خشم بزرگي نيز مسکن دارد .
جبران خليل جبران : ايمان از کردار جدا نيست و عمل از پندار .
ارد بزرگ : آن که زيبايي خرد را نديد ، گرفتار زيبايي آدميان شد ، و بدين گونه از هر چه داشت ، تهي گشت .
فردريش نيچه :اجحاف نکردن و آسيب نرساندن به ديگران براي رسيدن به برابري ريشه و بنياد جامعه است ولي اين خواست نفي زندگي ست چون زندگي بهره کشيدن از ديگران است که ناتوان ترند.
پورلي نيکولاس : ازدواج کتابي است که فصل اول آن به نظم است و بقيه فصول به نصر .
پرل پاک : انتخاب پدر و مادر در دست خود انسان نيست ، ولي انتخاب مادرشوهر و مادر زن دست خود انسان است .
اُرد بزرگ : آن که از آينده سخن مي گويد و آن را مي سازد بارها و بارها مي زيد و تا ياد و سخنش در ميان ماست او زاده مي شود و باز هم .
يانيس ريتسوس : زبان شاعر، تنها برآيند يک کار نقد يا تحليل نيست. سنتز واقعيت است با خيال و افسانه. سنتزي که توسط حواس - در رابطه ي متقابل با عقل - صورت مي گيرد.
شوپنهاور: وظيفه هنر تجلي ايده هاست.
پرويز ياحقي : شاهکارها با گذشت زمان کهنه نمي شوند ، اين بماند ، در هر زماني بسته به موقع و مقام جلوه و جمالي دوباره مي يابند چنان که گويي به تازگي مطرح شده اند
اُرد بزرگ : آن که درست سخن نمي گويد داناترين هم که باشد باز از ديدگاه همگان بي سواد است .
توماس مان : هنر ، قدرت و توانايي نيست بلکه تسلي خاطر است .

ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/T...ge5.html#37421

alit00 07-09-2008 06:40 AM

سخنان حكيمانه

اُرد بزرگ : آن که کارش را دوست ندارد خيلي زود پير مي شود .
وينسنت لمباردي : مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است.
اُرد بزرگ : آن که راستي نپويد ، گرفتار آميزش ، با اهريمن است ، فرزند اين آميزش ، آشوب است و شورش .
شوپنهاور: مفاهيم سازه هاي مغزي اند حال آنکه ايده ها مقدم بر فکر بشري هستند . در حقيقت درک مغزي ما از ايده ها مفهوم را مي سازند لذا مفاهيم را راهي به قلمرو ذاتها نيست.
پوپ : انديشه هاي ما در غرفه هاي بيشمار دماغ با زنجير ناپيدا به يکديگر پيوسته اند . چون يکي از آنها بيدار شود ، هزار تاي ديگر نيز سر بر مي دارند .
بزرگمهر :آن چه دلخواه همه است جز تن درستي نيست ، که اگر کسي روزي از آن محروم شد آرزويي جز بدست آوردنش ندارد .
آلن لاکين : هر جا که عشق بزرگي خانه کرده است خشم بزرگي نيز مسکن دارد .
جبران خليل جبران : ايمان از کردار جدا نيست و عمل از پندار .
ارد بزرگ : آن که زيبايي خرد را نديد ، گرفتار زيبايي آدميان شد ، و بدين گونه از هر چه داشت ، تهي گشت .
فردريش نيچه :اجحاف نکردن و آسيب نرساندن به ديگران براي رسيدن به برابري ريشه و بنياد جامعه است ولي اين خواست نفي زندگي ست چون زندگي بهره کشيدن از ديگران است که ناتوان ترند.
پورلي نيکولاس : ازدواج کتابي است که فصل اول آن به نظم است و بقيه فصول به نصر .
پرل پاک : انتخاب پدر و مادر در دست خود انسان نيست ، ولي انتخاب مادرشوهر و مادر زن دست خود انسان است .
اُرد بزرگ : آن که از آينده سخن مي گويد و آن را مي سازد بارها و بارها مي زيد و تا ياد و سخنش در ميان ماست او زاده مي شود و باز هم .
يانيس ريتسوس : زبان شاعر، تنها برآيند يک کار نقد يا تحليل نيست. سنتز واقعيت است با خيال و افسانه. سنتزي که توسط حواس - در رابطه ي متقابل با عقل - صورت مي گيرد.
شوپنهاور: وظيفه هنر تجلي ايده هاست.
پرويز ياحقي : شاهکارها با گذشت زمان کهنه نمي شوند ، اين بماند ، در هر زماني بسته به موقع و مقام جلوه و جمالي دوباره مي يابند چنان که گويي به تازگي مطرح شده اند
اُرد بزرگ : آن که درست سخن نمي گويد داناترين هم که باشد باز از ديدگاه همگان بي سواد است .
توماس مان : هنر ، قدرت و توانايي نيست بلکه تسلي خاطر است .
فردوسي خردمند: ديوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نيکي را هم بايد مانند راز گفت .
فردوسي خردمند : گفت رستم به اسفنديار که کردار ماند ز ما يادگار .
نادر شاه افشار : اگر جانبازي جوانان ايران نباشد نيروي دهها نادر هم به جاي نخواهد رسيد .
نادر شاه افشار : خردمندان و دانشمندان سرزمينم ، آزادي اراضي کشور با سپاه من وتربيت نسلهاي آينده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهي بخشد ديگر نيازي به شمشير نادرها نخواهد بود .
نيچه : آرزو ريشه حيات ماست . اگرچه اين ريشه حيات ما را به تدريج مي سوزاند . ولي همين ريشه مايه زندگي است .
نيچه : شايد من بهتر مي دانم که چرا بشر تنها حيواني است که مي خندد.تنها انسان است که به شدت رنج مي برد و مجبور است خنده را بيافريند.
اُردبزرگ : براي ماندگاري ، رويايي جز پاکي روان نداشته باش .
اُرد بزرگ : آنگاه که شب فرا رسيد و همه پديدگان فرو خُفتند ابردرياها (اقيانوسها) به پا مي خيزند، آيا تو هم بر مي خيزي ؟
جبران خليل جبران : دوست بداريد ليکن عشق را به زنجير بدل نکنيد .
جبران خليل جبران:حيات درختان در بخشش ميوه است . آنها مي بخشند تا زنده بمانند
، زيرا اگر باري ندهند خود را به تباهي و نابودي کشانده اند.
گوته:مردان شجاع فرصت مي آفرينند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت مي نشينند .
گوته :زيبايي ناپايدار و فضيلت جاودانه است .
وينستون چرچيل:مهم ترين کار ما اين نيست که ببينيم در دور دستهاي مبهم و ناپيدا چه چيز هايي و جود دارد . کار ما اين است که به آنچه آشکارا در پيش رو داريم بپردازيم .
وينستون چرچيل:خوردن کلمات مرا به سوء هاضمه دچار نکرده است .
جرج برنارد شاو :مراقب باشيد چيزهايي را که دوست داريد بدست‌آوريد وگرنه ناچار
خواهيد بود چيزهايي را که بدست آورده‌ايد دوست داشته‌باشيد.
برنارد شاو: انقلاب ستمديدگان را آزاد نمي کند تنها استثمارگران را عوض مي کند.
تولستوي :فرق انسان و سگ در آنست که اگر به سگي غذا بدهي هرگز تو را گاز نخواهد گرفت.
تولستوي :همه مي‌خواهند بشريت را عوض کنند ، دريغا که هيچ کس در اين انديشه نيست که خود را عوض کند.
پاستور:هرچه اکنون هستيم محصول افکاري است که سابقا داشته ايم و حالا داريم .
لويي پاستور: تمدن، تنها زاييده اقتصاد برتر نيست، در هنر و ادب و اخلاق هم
بايد متمدن بود و برتري داشت.
برايان تريسي: اهميتي ندارد که از کجا آمده ايد ، مهم اين است که به کجا مي رويد .
برايان تريسي : داشتن اهداف روشن و از پيش تعيين شده براي پيش رفت و
موفقيت مطلقا ضروري است .

ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/T...tml/page5.html

alit00 07-09-2008 06:40 AM

سخنان حكيمانه

ارد بزرگ : ريش سفيد داراترين به انديشه است نه به دارايي و اندوخته " .
فردوسي خردمند : " چراغ مايه دفع تاريکي است ، بدي جوهر تاريکي در زندگي آدمي است ، که از آن دوري بايد جست " .
دموستن : " آنکه تخم بدي را مي فشاند ، بدون شک همه محصول آن را درو مي کند " .
فردريش نيچه : " آيا برده هستي؟
پس دوست نتواني بود
آيا خودکامه هستي؟
پس دوستي نتواني داشت
در زن دير زماني است که برده اي و خودکامه اي نهان گشته اند از اين رو زن را توان دوستي نيست او عشق را مي شناسد و بس " .
فردريش نيچه : " آنچه در انسان بزرگ است اين است که او پل است نه غايت " .
زکرياي رازي : " طول کشيدن معالجه را دو سبب خواهد بود : ناداني پزشک ، يا نافرماني بيمار " .
ارد بزرگ : " کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نيروي انسانهاي فرهمند " .
ديوژن : " دو گوش داريم و فقط يك زبان، براي اينكه بيشتر بشنويم و كمتر بگوييم " .
دوگلاس مك آرتور : " گذشت زمان آدمي را پير نمي سازد، بلكه ترك آرمانها و كمال مطلوبهاست كه ما را فرتوت و افتاده مي كند " .
داويد هيوم : " خوشبختي مانند پروانه اي است ، اگر او را دنبال کنيد از شما فرار مي کند ولي اگر آرام بنشينيد روي سر شما خواهد نشست " .
فردريش نيچه : " آن كه بر فراز بلندترين كوه رفته باشد ؛ خنده مي زند بر همهء نمايش هاي غمناك و جدي بودن هاي غمناك " .
ژان روستان : " من اگر در بهشت باشم ولي به من بگويند تو حق نداري جهنم را به اين بهشت ترجيح بدهي از آن بهشت بيرون مي روم " .
فردوسي خردمند : " اين جهان سراسر افسانه است جز نيکي و بدي چيزي باقي نيست " .
ژرژ هربرت : " يک مادر خوب به صد استاد و آموزگار مي ارزد " .
داويد وايت " تا بدبختي را نشناسيم هيچوقت راه بدست آوردن و نگه داشتن خوشبختي را ياد نمي گيريم " .
ژان داويد :" راز بزرگ زندگي در شکيبايي است و نبايد به خاطر يک آينده ي مبهم زمان حال را بر خود تلخ کرد " .
ژوبرت : " براي ياد گرفتن آنچه مي خواستم بدانم احتياج به پيري داشتم ، اکنون براي خوب به پا کردن آنچه که مي دانم ، احتياج به جواني دارم " .
فردريش نيچه : " آن انديشه هايي را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند
آدمي بهر تنها زيستن مي بايد يا حيوان باشد يا خدا. ارسطو مي گويد: انگارهء سومي نيز هست بودن يکجاي هر دوي آنان ... آن هم فيلسوف وار ..حقايق همه ساده اند. اين نه مگر دروغي است دو چندان که آن را بر ساخته اند؟ " .
فردريش نيچه : " آدمي به خاطر نياز به مراقبت و کمک ديگران با آنها ارتباط برقرارمي کند " .
کالوس کاستاندا : " هيچ چيز عوض نمي شود ! شما ديدتان را عوض کنيد رمز کار اين است " .
ارد بزرگ : " تنهايي براي جوان ارزشمند ، و براي پير آزار دهنده است " .
فردوسي خردمند : " کتاب زندگي گذشتگان ، جان تاريک را روشني مي بخشد " .
کاترين پندر : " خدا را شکر کنيد که نعمات و موهبت هايش به علت بينش محدود ما متوقف نمي شود " .
كلود مونه : " براي هر كس زمان معيني وجود دارد كه قابل انتقال نيست " .
ديده رو : " هنرمند، اشيا را با خورشيدي روشن مي کند که از آن طبيعت نيست " .
جبران خليل جبران : " آموختن تنها سرمايه اي است که ستمکاران نمي توانند به يغما ببرند " .
مولير : " پول با شادماني کم داخل کيسه مي شود ولي با غم زياد از ان خارج مي گردد " .
جبران خليل جبران : " آن که گرفتار رنج و عذاب شده اما با ذاتش و هويتش همنواست همانند کشتي است که سکانش درهم شکسته و در اطراف جزاير و درياها سرگردان است و از هر طرف محاط در خطرها ، اي بسا که غرق نشود و به قعر دريا فرو نرود " .
بزرگمهر : " دوستان براي نخجير دشمنان چون تير و پيکان اند " .
مارک تواين : " تختخواب خطرناکترين جاي دنياست، چون صدي نود مردم در آن مي‌ميرند " .
مارسل آشار : " زنها علاقه زيادي به رياضيات دارند ، زيرا آنها سن خود را تقسيم بر دو و قيمت لباسهايشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه مي کنند و پنجاه سال هم بر سن بهترين دوستان خود مي افزايند " .
مولير : " شوهر داروئي است كه تمام دردهاي دخترانرا علاج مي كند " .
تواين مارک : " زن عاقل به تربيت همسرش همت مي گمارد, و مرد عاقل مي گذارد كه زنش اورا تربيت كند "
بزرگمهر : توانگر کسي است که به آنچه خداوند توانا نصيبش کرده خرسند باشد . زيرا شوريده بخت تر و پراکنده خاطرتر از آزمند کسي نيست " .
مونت کيو : " بايد زياد مطالعه کنيد تا بدانيد که هيچ نمي دانيد " .
ارد بزرگ : " آدمهاي ماندگار به چيزي جز آرمان نمي انديشند " .
گاليله : " هرگز مردي ولو بسيار نادان را نديدم که از وي چيزي نتوانسته ام بياموزم " .
بزرگمهر : " پرحرف را که دشمن راستي و خصم روان پاک است هرگز نپذير " .
فردريش نيچه : " براستي ؛ اي كاش جنون شان را حقيقت نام بود يا وفاداري يا عدالت . اما دريغ كه فضيلت شان در خدمت دراز زيستن است و آسودگي نكبت بار " .

ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/T...tml/page5.html

alit00 07-09-2008 06:40 AM

سخنان حكيمانه

ارد بزرگ : ريش سفيد داراترين به انديشه است نه به دارايي و اندوخته " .
فردوسي خردمند : " چراغ مايه دفع تاريکي است ، بدي جوهر تاريکي در زندگي آدمي است ، که از آن دوري بايد جست " .
دموستن : " آنکه تخم بدي را مي فشاند ، بدون شک همه محصول آن را درو مي کند " .
فردريش نيچه : " آيا برده هستي؟
پس دوست نتواني بود
آيا خودکامه هستي؟
پس دوستي نتواني داشت
در زن دير زماني است که برده اي و خودکامه اي نهان گشته اند از اين رو زن را توان دوستي نيست او عشق را مي شناسد و بس " .
فردريش نيچه : " آنچه در انسان بزرگ است اين است که او پل است نه غايت " .
زکرياي رازي : " طول کشيدن معالجه را دو سبب خواهد بود : ناداني پزشک ، يا نافرماني بيمار " .
ارد بزرگ : " کين خواهي از خاندان يک بدکار ، تنها نشان ترس است ، نه نيروي انسانهاي فرهمند " .
ديوژن : " دو گوش داريم و فقط يك زبان، براي اينكه بيشتر بشنويم و كمتر بگوييم " .
دوگلاس مك آرتور : " گذشت زمان آدمي را پير نمي سازد، بلكه ترك آرمانها و كمال مطلوبهاست كه ما را فرتوت و افتاده مي كند " .
داويد هيوم : " خوشبختي مانند پروانه اي است ، اگر او را دنبال کنيد از شما فرار مي کند ولي اگر آرام بنشينيد روي سر شما خواهد نشست " .
فردريش نيچه : " آن كه بر فراز بلندترين كوه رفته باشد ؛ خنده مي زند بر همهء نمايش هاي غمناك و جدي بودن هاي غمناك " .
ژان روستان : " من اگر در بهشت باشم ولي به من بگويند تو حق نداري جهنم را به اين بهشت ترجيح بدهي از آن بهشت بيرون مي روم " .
فردوسي خردمند : " اين جهان سراسر افسانه است جز نيکي و بدي چيزي باقي نيست " .
ژرژ هربرت : " يک مادر خوب به صد استاد و آموزگار مي ارزد " .
داويد وايت " تا بدبختي را نشناسيم هيچوقت راه بدست آوردن و نگه داشتن خوشبختي را ياد نمي گيريم " .
ژان داويد :" راز بزرگ زندگي در شکيبايي است و نبايد به خاطر يک آينده ي مبهم زمان حال را بر خود تلخ کرد " .
ژوبرت : " براي ياد گرفتن آنچه مي خواستم بدانم احتياج به پيري داشتم ، اکنون براي خوب به پا کردن آنچه که مي دانم ، احتياج به جواني دارم " .
فردريش نيچه : " آن انديشه هايي را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند
آدمي بهر تنها زيستن مي بايد يا حيوان باشد يا خدا. ارسطو مي گويد: انگارهء سومي نيز هست بودن يکجاي هر دوي آنان ... آن هم فيلسوف وار ..حقايق همه ساده اند. اين نه مگر دروغي است دو چندان که آن را بر ساخته اند؟ " .
فردريش نيچه : " آدمي به خاطر نياز به مراقبت و کمک ديگران با آنها ارتباط برقرارمي کند " .
کالوس کاستاندا : " هيچ چيز عوض نمي شود ! شما ديدتان را عوض کنيد رمز کار اين است " .
ارد بزرگ : " تنهايي براي جوان ارزشمند ، و براي پير آزار دهنده است " .
فردوسي خردمند : " کتاب زندگي گذشتگان ، جان تاريک را روشني مي بخشد " .
کاترين پندر : " خدا را شکر کنيد که نعمات و موهبت هايش به علت بينش محدود ما متوقف نمي شود " .
كلود مونه : " براي هر كس زمان معيني وجود دارد كه قابل انتقال نيست " .
ديده رو : " هنرمند، اشيا را با خورشيدي روشن مي کند که از آن طبيعت نيست " .
جبران خليل جبران : " آموختن تنها سرمايه اي است که ستمکاران نمي توانند به يغما ببرند " .
مولير : " پول با شادماني کم داخل کيسه مي شود ولي با غم زياد از ان خارج مي گردد " .
جبران خليل جبران : " آن که گرفتار رنج و عذاب شده اما با ذاتش و هويتش همنواست همانند کشتي است که سکانش درهم شکسته و در اطراف جزاير و درياها سرگردان است و از هر طرف محاط در خطرها ، اي بسا که غرق نشود و به قعر دريا فرو نرود " .
بزرگمهر : " دوستان براي نخجير دشمنان چون تير و پيکان اند " .
مارک تواين : " تختخواب خطرناکترين جاي دنياست، چون صدي نود مردم در آن مي‌ميرند " .
مارسل آشار : " زنها علاقه زيادي به رياضيات دارند ، زيرا آنها سن خود را تقسيم بر دو و قيمت لباسهايشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه مي کنند و پنجاه سال هم بر سن بهترين دوستان خود مي افزايند " .
مولير : " شوهر داروئي است كه تمام دردهاي دخترانرا علاج مي كند " .
تواين مارک: " زن عاقل به تربيت همسرش همت مي گمارد, و مرد عاقل مي گذارد كه زنش اورا تربيت كند " .
ارد بزرگ : " فرمانرواياني که يک شبه داراي توان مي شوند ، با تلنگري فرو مي ريزند " .
بودا : " زندگي انسان مانند شبنمي است که از برگ گلي مي لغزد و فرو مي چکد " .
سيسرو : " انسانها در هيچ يک از ويژگي هايشان به اندازه نيکي کردن به همنوعان خود خداي گونه نيستند "
سوامي راما تيرتا : " با اين نگرش پيش برويد که همه چيز خداي گونه است و همه کس خداي گونه رفتار ميکند، اگر شما همچون خدا با آنان رفتار کنيد " .
ويليام بليک : " ديدي جهان در مشتي شن ، و سپهر در گلي خودرو ، بي نهايت در کف دستهايت گير و جاودانگي را در ساعتي به دست آر " .
گاليله : " قدرزمان حال را بدانيد كه گذشته بر نمي گردد و آينده شايد نيايد " .

ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/T...tml/page5.html

alit00 07-09-2008 06:40 AM

سخنان حکيمانه
ارد بزرگ : " در هر سرنوشتي ، رازي مهم فرو نهفته است " .
جبران خليل جبران : " به هنگام باز ايستادن تنفس ،نفس از تکرار پي در پي آزاد مي شود و تلاش براي آزادي از زنداني مخوف و اوج گرفتن در فضايي گسترده و پر از آثار حيات به سوي پروردگار ادامه مي يابد ، تا بي پرده به وصال برسد " .
گاليله : " شما نمي توانيد به يک نفر چيزي را که خودش از قبل نمي داند ياد بدهيد . فقط مي توانيد او را از آنچه مي داند با خبر و آگاه کنيد " .
گابريل گارسيا مارکز: " تو ممكن است در تمام دنيا فقط يك نفر باشي ،‌ولي براي بعضي افراد تمام دنيا هستي " .
ارد بزرگ : " گفتگو با خردمندان و دانشوران ، پاداشي کمياب است " .
سعدي: " در ميان دو کس دشمني ميفکن ، که ايشان چون صلح کنند تو در ميانه شرمسار باشي " .
فردريش نيچه : " براي گله ي انساني تمام نشانه هاي ابرانسان چون نشانه هاي بيماري يا ديوانگي ظاهر مي شوند " .
ارد بزرگ :" اگر دشمنت با روي خوش نزديکت شد ، در برابرش خموش باش و تنهايش بگذار " .
گوليو : " حقيقت مي تواند مدتي در حجاب تعويق و تأخير بماند ولي هميشه جوان بوده و خود را معرفي خواهد نمود " .
گارفيلد : " انديشه ها بزرگترين جنگنده هاي جهانند و جنگي که انديشه اي در دنبال دارد چيزي جز وحشيگري نيست " .
جبران خليل جبران : " آنگاه مردم را درست مي ببيني که در بلنديهاي سر به آسمان کشيده حضور داشته باشي و نيز در منزلگاههاي دور " .
فردريش نيچه :" آه ؛ اي مجنون مهربان ؛ زرتشت ! اي شيداي اعتماد ! تو هميشه همين سان بوده اي . تو هميشه با اعتماد به هر چيز هراسناک نزديک شده اي . تو هميشه مي خواهي هر غولي را بنوازي. هرم نفسي گرم و کمي موي نرم بر پنجه ؛ همين بس تا تو يکباره آمادهء عاشق شدن و به دام انداختن اش شوي . عشق خطري است در کمين تنهاترين کس. عشق به هر چيزي که زنده باشد و بس ! براستي ؛ خنده آور است جنون و فروتني من در عشق ! " .
ارد بزرگ : " ره آورد سفر در درون آدمي ، به جز خرد و پيشرفت نيست " .
لاروشفوكولد : " آدم بي فضيلت و بي هنر را ستودن چنان است كه به او دشنام دهند " .
اقليدس :" آدم پرحرف تخم ميكند و آدم خاموش درو ميكند " .
شكسپير : " آدم تبهكار ميرود ولي شر او باقي مي ماند " .
ضرب المثل چيني : " آدم خشمگين نميتواند حقيقت را بگويد " .
موپاسان : " انسان از حشرات هم کوچکتر است ، چون آنها براي کشتن ما فقط نيش مي زنند ، ولي ما براي کشتن آنها تمام وجودشان را له و نابود مي سازيم " .
مولير :" هر قدر کسي را بيشتر دوست داشته باشيد کمتر مغرورش کنيد " .
ارد بزرگ :" پيام آوران باورهاي پست و خُرد بزرگترين پيروزيهاي تاريخ مردم خويش را با گفتاري پست به ريشخند گرفته اند " .
ل - کارو : " در جواني دوست نداشتن علامت بدي است . روح سالم هميشه يکنفر دوست را که لايق باشد ملاقات خواهد کرد " .
لئوپول : " اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگيريد، به‌جاي‌ خويشاوند ارباب‌ خواهيد داشت‌ " .
ارد بزرگ : " هنگام گسست و بريدن از همه چيز ، مي تواني بسياري از نداشته ها را در آغوش کشي " .
فردريش نيچه : " جهان فقط همين جهان ظاهر است و دنياي حقيقي، دروغي بيش نيست " .
جبران خليل جبران :" رابطه قلبي دو دوست نياز به بيان الفاظ و عبارات ندارد " .
وين داير : " تو، جدا از ديگران نيستي ، قضاوت در مورد کارهاي خوب ديگران هم دست کمي از قضاوت در مورد کارهاي بدشان ندارد " .
آلن لاکيس :" برنامه ريزي، آوردن زمان آينده به حال است تا بتوانيد اکنون براي آن کاري انجام دهيم " .
شوپنهاور :" جمال اگرچه مايه شرافت است ولي مقرون به هزاران شر و آفت است " .
ارد بزرگ : " دوستي که نوميدنامه مي خواند ، هميشه سوار تو و پيشدار دورخيزهاي بلندت خواهد شد " .
بزرگمهر : " اميد ، آهستگي و ملايمت زندگي را روشن و شيرين مي کند ، خشم و تيزي مايه رنج و بلاست . آهسته رو از عيبجوي مي گريزد و شرم و آهستگي را دوست مي دارد " .
آگ ماندينو : " تنها ابزار موفقيت که قطعا به آن نياز داريد ، صرف نظر از اينکه کارتان چيست ، اين است که بيشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار مي رود کارايي داشته باشيد و خدمات عرضه کنيد " .
آلفونس کار : " دوستان عبارت از خانواده اي هستند که انسان اعضاي آن را به اختيار خود انتخاب کرده است. " .
فردريش نيچه : " استعداد آدمي را مي پوشاند و وقتي استعدادش کاهش يافت آنچه هست نمايان مي شود " .
ارد بزرگ : " نامداري بي نيک نامي ، به پشيزي نمي ارزد " .
مارون : " بيش از حد عاقل بودن کار عاقلانه اي نيست " .
مارسل پروست :" شادي زمان و مکان نمي خواهد کافي است دل بخواهد " .
ارد بزرگ :" تن پوشي زيباتر از سرشت و گفتار نيکو سراغ ندارم " .
جبران خليل جبران : " دين تحقق پندار است و پهنه پندار " .
خواجه نظام الملک توسي : " آشکارترين خصلت ايرانيان کمک به مصيبت زدگان ديگر سرزمين هاست "
هولمز :" مهم اين نيست که در کجاي اين جهان ايستاده ايم، مهم اين است که در چه مسيري گام بر مي داريم "
ارد بزرگ : " هر چه بلند پروازتر باشيد تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهاي روانيتان نيز " .

ماخذ : روزنامه اعتدال
http://www.etedaldaily.ir/pub/1387/T...tml/page5.html

k@vir 07-12-2008 02:22 PM

در کوهستان های حقیقت،
هرگز بیهوده صعود نمیکنی.
امروز به قله ای بلندتر دست می یابی،
یا به توان خود می افزایی
که فردا فراتر روی.

k@vir 07-12-2008 02:23 PM

وسعت دنیای هر کس به اندازه وسعت اندیشه اوست.
نیچه

هدف هایتان به بلندی قامتتان باشد و صبر و بردباریتان به وسعت تمام وجودتان.
کیم-وو-چونگ

k@vir 07-12-2008 02:24 PM

ما همیشه صداهای بلند را می شنویم...
پر رنگها را می بینیم...
سختها را می خواهیم...
غافل از اینکه...
خوبها نرم می آیند...
بی رنگ می مانند...
و بی صدا می روند

دانه کولانه 07-17-2008 03:36 PM

دنیا هم به خوشبین احتیاج دارد هم به بد بین
خوش بین هواپیما میسازد
بد بین چتر نجات !

دانه کولانه 07-19-2008 01:38 PM

http://p30city.net/sms.gifناپلئون ميگه : حرفي رو بزن كه بتوني بنويسيش ، چيزي رو بنويس كه بتوني امضاش كني و چيزي رو امضا كن كه بتوني پاش وايستي . . . پس : دوستت دارم ، امضا

schumacher 07-28-2008 07:36 PM

به چیزی که امید نداری ، امید وار تر باش

به چیزی که امید نداری ، امیدوارتر باش "مولا علی"

متین 08-08-2008 12:08 PM

قلب انسان مثل کشتی است در دریای متلاطم زندگی پس سکان قلب را به هر ناخدایی که ز راه می رسد نسپار

mamali 08-31-2008 06:03 PM

در انجام كارهاي خوب مثل باران باش، بر سر خوب و بد ببار.

دانه کولانه 10-15-2008 01:36 PM

جان چه قابل که فدای قدم دوست کنم
این متاعی است که هربی سرو پایی دارد

مدرسه نمونه دولتی ابرار 10-22-2008 06:23 PM

مادر
 
ارزشمندترين چيزهای زندگي معمولا ديده نمي شوند ويا لمس نمي گردند، بلکه در دل حس مي شوند.
پس از 21 سال زندگي مشترک همسرم از من خواست که با زن ديگري براي شام و سينما بيرون بروم.
زنم گفت که مرا دوست دارد ولي مطمئن است که اين زن هم مرا دوست دارد و از بيرون رفتن با من لذت خواهد برد.
آن زن مادرم بود که 19 سال پيش از اين بيوه شده بود ولي مشغله هاي زندگي و داشتن 3 بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقي و نامنظم به او سر بزنم.
آن شب به او زنگ زدم تا براي سينما و شام بيرون برويم.
مادرم با نگراني پرسيد که مگر چه شده؟
او از آن دسته افرادي بود که يک تماس تلفني شبانه و يا يک دعوت غير منتظره را نشانه يک خبر بد مي دانست.
به او گفتم: به نظرم رسيد بسيار دلپذير خواهد بود که اگر ما دو امشب را با هم باشيم.
او پس از کمي تامل گفت که او نيز از اين ايده لذت خواهد برد.
آن جمعه پس از کار وقتي براي بردنش مي رفتم کمي عصبي بودم.
وقتي رسيدم ديدم که او هم کمي عصبي بود کتش را پوشيده بود و جلوي درب ايستاده بود، موهايش را جمع کرده بود و لباسي را پوشيده بود که در آخرين جشن سالگرد ازدواجش پوشيده بود.
با چهره اي روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد.
وقتي سوار ماشين مي شد گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم براي گردش بيرون مي روم و آنها خيلي تحت تاثير قرار گرفته اند و نمي توانند براي شنيدن ماوقع امشب منتظر بمانند.
ما به رستوراني رفتيم که هر چند لوکس نبود ولي بسيار راحت و دنج بود.
دستم را چنان گرفته بود که گوئي همسر رئيس جمهور بود.
پس از اينکه نشستيم به خواندن منوي رستوران مشغول شدم.
هنگام خواندن از بالاي منو نگاهي به چهره مادرم انداختم و ديدم با لبخندي حاکي از يادآوري خاطرات گذشته به من مي نگرد، و به من گفت يادش مي آيد که وقتي من کوچک بودم و با هم به رستوران مي رفتيم او بود که منوي رستوران را مي خواند.
من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسیده که تو استراحت کني و بگذاري که من اين لطف را در حق تو بکنم.
هنگام صرف شام مکالمه قابل قبولي داشتيم،
هيچ چيز غير عادي بين ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پيرامون وقايع جاري بود و آنقدر حرف زديم که سينما را از دست داديم.
وقتي او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بيرون خواهد رفت به شرط اينکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم.
وقتي به خانه برگشتم همسرم از من پرسيد که آيا شام بيرون با مادرم خوش گذشت؟
من هم در جواب گفتم خيلي بيشتر از آنچه که مي توانستم تصور کنم.
چند روز بعد مادرم در اثر يک حمله قلبي شديد درگذشت و همه چيز بسيار سريعتر از آن واقع شد که بتوانم کاري کنم.
کمي بعد پاکتي حاوي کپي رسيدي از رستوراني که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خورديم به دستم رسيد.
يادداشتي هم بدين مضمون بدان الصاق شده بود:
نميدانم که آيا در آنجا خواهم بود يا نه ولي هزينه را براي 2 نفر پرداخت کرده ام يکي براي تو و يکي براي همسرت.
و تو هرگز نخواهي فهميد که آن شب براي من چه مفهومي داشته است، دوستت دارم پسرم.

در آن هنگام بود که دريافتم چقدر اهميت دارد که به موقع به عزيزانمان بگوئيم که دوستشان داريم و زماني که شايسته آنهاست به آنها اختصاص دهيم.
هيچ چيز در زندگي مهمتر از خدا و خانواده نيست.
زماني که شايسته عزيزانتان است به آنها اختصاص دهيد زيرا هرگز نمي توان اين امور را به وقت ديگري واگذار نمود .
اين متن را براي همه کساني که والديني مسن دارند بفرستيد.
به يک کودک، بالغ و يا هرکس با والديني پا به سن گذاشته. امروز بهتر از ديروز و فرداست.

مدرسه نمونه دولتی ابرار 10-22-2008 06:28 PM

چشمه
 

استاد شاگردانش را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود.بعد از یک پاده روی طولانی همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند..
استاد به هر یک از آنها لیوانی آب داد و از آنها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند.شاگردان هم همین کار را کردند ولی هیچ یک نتوانستند آب را بنوشند چون خیلی شور شده بود.
بعد استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آنها خواست از آب چشمه بنوشند و همه از آب گوارای چشمه نوشیدند.
استاد پرسید:
آیا آب چشمه هم شور بود؟همه گفتند آب بسیار خوش طعمی بود.
استاد گفت:رنج هایی که در دنیا برای شما در نظر گرفته شده است نیز همسن مشت نمک است نه بیشتر و نه کمتر..این بستگی به شما دارد که لیو.ان آب باشید یا چشمه که بتوانید رنج ها را در خود حل کند.پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید.

مدرسه نمونه دولتی ابرار 10-22-2008 06:29 PM

سیاه و سفید
 
شخصی تعریف می کند:
به یاد دارم زمانی که در حال تحصیل بودم با یکی از همکلاسی هایمان بر سر موضوعی بحث شدیدی داشتم و هر یک از ما بر این باور بود که درست می گوید و دیگری در اشتباه است.
آموزگارمان تصمیم گرفت که با حل مشکلمان درس خوبی به ما دهد.او ما را در دو طرف میز نشاند و یک لیوان بزرگ سفالی را در وسط میز قرار داد.لیوان به رنگ مشکی بود.بعد از من پرسید :لیوان چه رنگی است و من پاسخ دادم مشکی.سپس از دوستم پرسید و او جواب داد
سفید.هر دو با تعجب به هم نگاه کردیم.معلم از ما خواست جایمان را عوض کنیم و هنگامی که در جای دوستم نشستم با تعجب دیدم که لیوان سفید است و دوستم هم گفت که لیوان سیاه است.
در واقع دو نیمه لیوان رنگ های متفاوتی داشتند و هر یک از ما در جایگاه خودمان فقط نیمی از لیوان را میبینیم و تصور می کردیم که همه ی لیوان همین رنگ است.
معلم به ما یاد داد که برای قضاوت در مورد افکار و عقاید هر کسی باید بتوانیم خودمان را در جای او قرار دهیم و از منظر او به موقعیت نگاه کنیم.آنگاه بفهمیم که آیا درست می گوید یا خیر.


اکنون ساعت 01:40 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)