سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع
دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت |
شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان
ور نه پروانه ندارد به سخن پروايی |
سخن غیر مگو با من معشوقه پرست
کزوی و جام می ام نیست به کس پروایی |
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی |
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور |
به لاله زار و گلستان نمیرود دل من
که یاد دوست گلستان و لاله زار منست |
من ارچه حافظ شهرم جوی نمی ارزم
مگر تو از کرم خویش یار من باشی |
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت
مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت |
طریق عشق طریقی عجیب خطرناک است
نعوذ بالله اگر ره به مقصد نبری |
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیهٔ عشق مجاز است |
اکنون ساعت 12:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)