چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست
غفلت کائنات را جنبش سایهها همه سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست از غم خود بپرس کو با دل ما چه میکند ش |
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش |
پختن دیگ نیکخواهان را
هر چه رخت سر است سوخته به با بد اندیش هم نکویی کن دهن سگ بلقمه سوخته به سعدی آ |
آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ |
به کلیسا روی و مسجدیانت در پی
چه خیالی مگر ای دختر ترسا داری دگران خوشگل یک عضو و تو سر تا پا خوب "آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری" ذ |
ذره را تا نبود همت عالی حافظ
طالب چشمه خورشید درخشان نشود گ |
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط آن که گهگاهی تو هم از من کنی یادی خوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادن اگر روزی به رحمت بر سر خاک من استادی و |
واعظ شهر چو مهر ملک و شحنه گزید
من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود ف |
فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس! |
روناک خانم حرف یادت رفت
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم س |
اکنون ساعت 12:36 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)