ای که مهجوری عشاق روا می داری
عاشقان را ز بر خویش جدا می داری |
عاشقان را بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید |
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست |
گفتا نه گفتنیست سخن گر چه محرمی
درکش زبان و پرده نگه دار و می بنوش |
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا خموش حافظ این غصه هم سر آید |
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش |
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد |
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد
آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش |
حافظ از پادشهان پایه خدمت طلبند
سعی نابرده چه امید عطا می داری |
دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت
نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت |
اکنون ساعت 01:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)