ببخشید!
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی ی |
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم ن |
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
آراستخمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست ر |
رقصیدن سرو حالت گل
بی صوت هزار خوش نباشد |
امير جان حرف انتخابي تعيين نكردي ... با حرف آخر شروع ميكنم
ده روزه مهر گردون افسانه است و افـسون نیکی بـه جای یاران فرصـت شـمار یارا ص |
صوف برکش ز سر و باده صافی درکش
سیم درباز و به زر سیمبری در بر گیر و |
وای چه خسته می کند سردی این قفس مرا
پیر شدم نکرد از این رنج و شکنجه بس مرا ب |
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم پروانه را شکایتی از جور شمع نیست ت |
ترسـم کز این چمن نبری آسـتین گـل
کز گلشنـش تحمـل خاری نمیکـنی ز |
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد ک |
اکنون ساعت 01:32 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)