پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 12-24-2010 02:34 PM


لغو، سهو، لهو

حکما گفته‌اند:

هر سخنی که از ذکر خالی است لغو است؛


و هر خاموشی که از فکر خالی است
سهو است؛


و هر نظری که از عبرت خالی است
لهو است.


behnam5555 12-24-2010 02:36 PM


فرزند ناخلف

از حکیمی پرسیدند:
که فرزند ناخلف چگونه باشد؟
گفت:

مثل انگشت ششم است که اگر ببرند درد کند و اگر بگذارند معیوب باشد.


behnam5555 12-24-2010 02:38 PM

شرف عقل

از سخنان افلاطون است که:


شرف عقل بر هوای نفس آن است که «عقل» روزگار را بندۀ تو می سازد و «هوای نفس» تو را بندۀ روزگار می گرداند.


behnam5555 12-24-2010 02:40 PM

حال من و تو

"یعقوب لیث" از یکی از اکابر که فقیر و پریشان شده بود پرسید:
که چه حال داری؟

گفت:
حالی که تو اول داشتی.
گفت:
من چه حال داشتم؟
گفت:
حالی که من امروز دارم!
یعقوب ساعتی سر بزیر افکند و گفت هزار دینار به او بدهند.


behnam5555 12-24-2010 02:43 PM

خلاصۀ علم

دانشمندی یکی را گفت:
چرا تحصیل علم نمیکنی؟ آنشخص گفت:
آنچه خلاصۀ علم است بدست آورده ام.
دانشمند از او پرسید که :
خلاصۀ علم چیست؟
گفت:
پنج چیز است:

اول آنکه تا راست به اتمام نرسد، دروغ نگویم

.

دوم آنکه تا حلال منتهی نشود، دست به حرام دراز نکنم.

سوم آنکه تا از تفتیش نفس خود فارغ نشوم، به جستجوی عیب مردم نپردازم.


چهارم آنکه تا خزانۀ رزق خداوند به آخر نرسد به در هیچ مخلوقی التجا نبرم.


پنجم آنکه تا قدم در بهشت ننهم، از کید شیطان و از غرور نفس نافرمان، غافل نباشم.


behnam5555 12-24-2010 02:47 PM


گوهرهای معنوی

ابوسعید ابوالخیر وارد مجلس شد و به صحبت پرداخت.
در ضمن صحبت فرمود: وقتی وارد مجلس شدم جواهرات بسیاری ریخته بود، چرا جمع نکردید؟ ...

عده ای برخاستند تا جواهرات را جمع کنند ولی چیزی نیافتند.

عرض کردند:
ما چیزی نیافتیم! ...
فرمود:
منظورم گوهرهای معنوی است و آن به «خدمت» حاصل می شود.

وقتی شما به آنهایی که به مجلس عاشقان خدا میآیند خدمت کردید، آن گوهر های معنوی را بدست میآورید.


behnam5555 12-24-2010 02:52 PM


روزی همچون روز قیامت

نقل است که آتشی در بصره افتاد.

مالک دینار، عصا و نعلین برداشت و بر بالایی رفت و نظاره میکرد.
مردمان در رنج و تعب افتاده، گروهی میسوختند و گروهی رخت میکشیدند. مالک گفت:
سبک باران نجات یافتند و سنگین باران هلاک شدند (
روز قیامت نیز چنین خواهد بود)


تذکرة الاولیاء، عطار

*توضیح:مالک دینار، از دنیا جز اندکی نداشت، پس همان را برداشت و آسان و سریع از آتش دور شد. اما دیگران چون صاحب اسباب و وسایل فراوان بودند، نتوانستند همچون او آسان و بی دغدغه از آتش دور شوند و گرفتار شدند . چنین وضعی در قیامت نیز روی خواهد داد ...


behnam5555 12-24-2010 02:57 PM


موعظهی شیخ

روزی شیخ ابوسعید ابوالخیر برای سخنرانی و ارشاد و موعظهی خلق به مجلسی وارد شد و جمعی از مریدان شیخ در مجلس انتظار وی را میکشیدند.
شیخ در حالی که عبای خود را زیر بغل خود گرفته بود و عبایش بر زمین کشیده میشد در مجلس وارد شد.

ازدحام جمعیت جایی برای ورود تازه واردان در مجلس نگذاشته بود.



یکی از مریدان برخواست و بلند آواز داد که:


«خدا رحمت کند کسی را که برخیزد و قدمی پیش نهد (تا جا باز شود)» ... شیخ که در حین بالا رفتن از منبر بود به سوی پایین روانه شد و از مجلس خارج شد ...

مریدان را از فعل شیخ تعجب آمد و علت را پرسیدند.
شیخ گفت:
هر آنچه امروز میخواستم بگویم را این مرد گفت:
(
خدا رحمت کند کسی را که برخیزد و قدمی پیش نهد)


behnam5555 12-24-2010 02:59 PM


صفات دهگانهی سگ

امام علی (علیه السلام) فرمودهاند:

ده صفت در سگ است که هر کس آن صفات را داشته باشد خوشبخت (و به روایتی مومن) است:

اول: خانه ندارد، و این از صفات مجردین است.

دوم: شب زنده دار است، و این از علامات عابدین است.

سوم: چون سفر کند، با خودش چیزی نمیبرد، و این از علامات متوکلین است.

چهارم: وقتی که به او چیزی دهید، او را دور برده و در دور میخورد، و این از صفات متواضعین است.

پنجم: اگر او را بزنند و تردش کنند، به کمترین چیزی بازگشت میکند، و این از علامات مریدین است.

ششم: هرگز صاحبش را در سختی ترک نمیکند، و این از علامات صابرین است.

هفتم: آن زمان که بمیرد میراثی باقی نمیگذارد، و این از علامات زاهدین است.

هشتم: یکسره گرسنه است، و این از علامات مجاهدین است.

نهم: یکسره در خوف است، و این از علامات صالحین است.

دهم: به اندک چیزی از دنیا راضی میشود، و این از علامات عاشقین است.


behnam5555 12-26-2010 08:38 PM

پدر پدرپدرسوخته اش را در می آورم!!!

هرچند این اصطلاح در گذشته هم کاربرد هایی چه از باب توهین و چه از باب تحبیب داشته است اما بسیاری از ایرانیان ریشه این اصطلاح را نمی دانند.
واژه "پدر سوخته" از کجا آمده است؟



” وقتی که در زمان یزدگرد سوم عربها به ایران حمله کردند و ایران را فتح کردند، اغلب مردم که از دین زرتشت تبعیت می کردند را آنان را آتش پرست و کافر می دانستند.
به تدریج بسیاری از زرتشتیان به اسلام گرویدند و تعدادی هم به همان آیین باقی ماندند و هنوز هم در شیراز ، یزد و تهران تعدادی زرتشتی زندگی می کنند نماینده ای هم در مجلس شورای اسلامی دارند.
در زمان حمله اعراب گروهی هم از ترس مسلمان شدند، چون مشهور شده بود که که افرادی که مسلمان نشوند در آتش سوزانده می شوند و افرادی که مسلمان نشده کشته می شدند را نیز در آتش میسوزاندند و زنان آنها را به کنیزی و بچه ها را برای نوکری و کلفتی می بردند.
این بچه ها و در خانه اعراب کار میکردند و خود اعراب هم بچه هائی هم سن و سال آنها داشته اند، وقتی ازصاحب خانه میپرسیدند که این بچه تو است ، می گفتند : ” نه، این پدر سوخته است ” یعنی بچه ما نیست، نوکر و کلفتی است که پدرش در جریان فتح ایران سوزانده شده است و به این نوکر و کلفت ها میگفته اند: “پدر سوخته .



اکنون ساعت 03:17 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)