![]() |
درون سینه آهی سر دارم رخی پژمرده رنگی زرد دارم ندانم عاشقم مستم چه هستم ؟ همی دانم دلی پر درد دارم |
|
تا در این دهر دیده کردم باز گل غم در دلم شکفت به ناز بر لبم تا که خنده پیدا شد گل او هم به خنده ای وا شد |
|
مرا عمری به دنبالت کشاندی سرانجامم به خاکستر نشاندی ربودی دفتر دل را و افسوس که سطری هم از این دفتر نخواندی |
|
دلا شب ها نمی نالی به زاری
سر راحت به بالین می گذاری تو صاحب درد بودی ناله سر کن خبر از درد بیدردی نداری بنال ای دل که رنجت شادمانی است بمیر ای دل که مرگت زندگانی است |
درخت بلوطی می روید که رازآلود پشت سرمان می ایستد از هر امیدی که خود را بدان تسلی می دهیم ستارهای میروید که در دوردستهای پیش از ما می جنبد صدای گلولهای را می شنوی که بالای سرمان پرواز می کند؟ صدای گلولهای را می شنوی آیا که در کمین بوسههای ماست؟ |
|
تا قلم در دست می گیرم
ز ره او می رسد من خیال خویش دارم او خیال عاشقی سالها ی عمر را با این دو تن سر کرده ام کاشکی دستم بگیرد رهروی واژه ها هم زین دو خواهی خسته اند |
اکنون ساعت 05:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)