پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره با حروف انتخابی (http://p30city.net/showthread.php?t=3982)

abadani 06-16-2009 10:28 AM

سوسن و سنبل و نيلوفر و بستان افروز
نقشهايي كه در او خيره بماند ابصار
ش

زکریا فتاحی 06-16-2009 11:01 AM

سلامم را جوابی ده که در شهر تو مهمانم
غبارم را بیفشان تا به پایت جان بیفشانم

ع

deltang 06-16-2009 01:14 PM

عشق يعني با جهان بيگانگي

عشق يعني مستي و ديوانگي

ش

ساقي 06-16-2009 04:38 PM

شمع جهان دوش نبد نور تو در حلقه ما
راست بگو شمع رخت دوش کجا بود کجا


آ

abadani 06-16-2009 04:40 PM

آمد بهار خرم و آمد رسول يار
مستيم و عاشقيم و خماريم و بي قرار
ا

ساقي 06-16-2009 05:07 PM

ای فصل باباران ما برریز بر یاران ما
چون اشک غمخواران ما در هجر دلداران ما

ب

abadani 06-16-2009 05:10 PM

باز ما مانديم و شهر بي تپش
وانچه كفتار است و گرگ و روبه است
باز مي گويم فغاني بركشم
باز مي بينم صدايم كوته است

ساقي 06-16-2009 05:15 PM

باز يادت رفت...

تو را ساقی جان گوید برای ننگ و نامی را
فرومگذار در مجلس چنین اشگرف جامی را

پ

abadani 06-16-2009 05:17 PM

پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود
مهرورزي تو باما شهره آفاق بود
حافط
م

ساقي 06-16-2009 05:27 PM

من از کجا غم و شادی این جهان ز کجا
من از کجا غم باران و ناودان ز کجا
چرا به عالم اصلی خویش وانروم
دل از کجا و تماشای خاکدان ز کجا

ت

abadani 06-16-2009 05:31 PM

تا چند چو يخ فسرده بودن
در آب چو موش مرده بودن
نظامي
ت

deltang 06-16-2009 09:01 PM

تو مرا ميبيني من تو را مي خواهم

من تو را شادترين شعر جهان ميدانم

ه

mary.f 06-17-2009 06:55 AM

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وانکه اینکار ندانست در انکار بماند

ش

abadani 06-17-2009 10:42 AM

شكر ايزد كه ز اقبال كله گوشه گل
نخوت باد دي و شكوت خار آخر شد
ر

deltang 06-17-2009 11:27 AM

روزي كه دلم پيش دلت بود گرو

دستان مرا سخت فشردي كه مرو

روزي كه دلت به ديگري مايل شد

كفشان مرا جفت نمودي كه برو

ن

abadani 06-17-2009 02:40 PM

نچندان بخور كز دهانت برايد
نچندان كه از ضعف جانت درايد
ي

ساقي 06-17-2009 02:49 PM

یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست

وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود

ت

abadani 06-17-2009 02:52 PM

تاچند دويدن از پي خاك
مشغول شدن به خار و خاشاك
ك

Nur3 06-17-2009 03:28 PM

كسي كه وسعت او در جهان نمي گنجد

به خانه ي دل من آمده است مهماني


ب

abadani 06-17-2009 03:31 PM

بايد كه جمله جان شوي تا لايق جانان شوي
گر سوي مستان مي روي مستانه شو
خ

Nur3 06-17-2009 04:41 PM

خامش منشين سخن همي گوي

افسرده مباش خوش همي خند

ت

deltang 06-17-2009 07:04 PM

تسلاي قلب شكسته ام تويي

تويي كه مثله گل شبويي

ر

Nur3 06-17-2009 10:54 PM

روزي ز سر سنگ عقابي به هوا خاست

و اندر طلب طمعه پر و بال بياراست

ن

ساقي 06-18-2009 12:57 PM

نمی گین گرگه میاد می خوردتون؟
نمی گین دیبه میاد یه لقمه خام می کند تون؟
نمی ترسین پریا؟
نمیاین به شهر ما؟

شهر ما صداش میاد، صدای زنجیراش میاد

پ

abadani 06-18-2009 01:05 PM

پيش از آن كز دست بيرونت برد گردش گيتي زمام اختيار
گنج خواهي در طلب رنجي ببر خرمن ار مي بايدت تخمي بكار
م

ساقي 06-18-2009 01:54 PM

مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوى
گناه باغ چه باشد چو اين گياه نرست


ش

abadani 06-18-2009 03:47 PM

شب است و چهره ميهن سياهه
نشستن با سياهيها گناهه
شاملو

deltang 06-18-2009 08:14 PM

چون نگفتي با چه حرفي منم با حرف ه ميگم

هر چه نشد نگو چنین بایستی
تعلیم خدایی به خدا نتوان کرد


ل

ساقي 06-20-2009 07:02 PM

لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
به آب زندگانی برده‌ام پی
نه رازش می‌توانم گفت با کس
نه کس را می‌توانم دید با وی



ر

deltang 06-20-2009 09:54 PM

راز دلت با من بگو عزيز

بي من جايي نرو عزيز

ع

ساقي 06-22-2009 07:34 PM

عجب آن دلبر زیبا کجا شد
عجب آن سرو خوش بالا کجا شد
میان ما چو شمعی نور می​داد
کجا شد ای عجب بی​ما کجا شد

ن « ندا »

deltang 06-22-2009 08:03 PM

نسيم سحر آرامگه يار كجاست

منزل آن مه عاشق كش عيار كجاست

ق

mary.f 06-23-2009 06:54 AM

قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ورنه هیچ از دل بی رحم تو تقصیر نبود

ح

abadani 06-23-2009 07:36 AM

حدیث غمزه‌ات سحر مبین است
ز چشم شوخ تو جان کی توان برد
حافظ
م

mary.f 06-23-2009 09:36 AM

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها می کنی ای خاک درت تاج سرم

ج

abadani 06-23-2009 09:49 AM

جان جهان دوش كجا بوده اي
ني غلطم در دل ما بوده اي
و

mary.f 06-23-2009 09:54 AM

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

ش

abadani 06-23-2009 09:58 AM

شبي چون چاه بيژن تنگ و تاريك
فتاده در ميان چاه او من
منوچهري دامغاني
ي

mary.f 06-23-2009 04:36 PM

یارب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

ت

abadani 06-23-2009 04:39 PM

يارب اين آتش كه بر جان من است
سرد كن آن سان كه كردي بر خليل
ه


اکنون ساعت 03:21 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)