دشمن به غلط گفت من فلسفیم *** ایزد داند که آنچه او گفت نیم
لیکن چو در این غم آشیان آمده ام *** آخر کم از آنکه من بدانم که کیم |
مهتاب بنور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت خوش باش و میندیش که مهتاب بسی اندر سر خاک یک بیک خواهد تافت |
تو خون خلق بریزی و روی درتابی
ندانمت چه مکافات این گنه یابی |
ياران چو بهم دست در آغوش كنيد اين گردش چرخ را فراموش كنيد چون دور به من رسد نمانم بر جاي بر ياد من آن دور بقا نوش كنيد |
دریچه ای زبهشتش بروی بگشایی
که بامداد پگاهش تو روی بنمایی |
یک جرعه می ز ملک کاووس به است
از تخت قباد و ملکت طوس به است هر ناله که رندی به سحرگاه زند از طاعت زاهدان سالوس به است |
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست زدامن بدارمت |
تا چند زنم بروی دریاها خشت
بیزار شدم ز بتپرستان کنشت خیام که گفت دوزخی خواهد بود که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت |
تا زنده ام به جهان گویم ثنای علی
جانم فدای علی جانم فدای علی |
یارب چو برارنده حاجات تویی
هم قاضی و هم کافی مهمات تویی من اسرار دل خویش بتو کی گویم چون عالم اسرار خفیات تویی |
اکنون ساعت 07:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)