پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

MAHDI 10-12-2009 10:38 PM

یک قطره آب بود با دریا شد *** یک ذره خاک با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست *** آمد مگسی پدید و نا پیدا شد

مجتب 10-12-2009 10:47 PM

در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه فروش

سادات 10-12-2009 10:53 PM

شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است

MAHDI 10-12-2009 11:07 PM

تا چند زنم بروی دریاها خشت *** بیزار شدم ز بت پرستان کنشت
خیام که گفت دوزخی خواهد بود *** که رفت بدوزخ و که آمد زبهشت

سادات 10-12-2009 11:11 PM

تا توانی رفع غم از خاطر غمناک کن
در جهان گریاندن اسان است اشکی پاک کن

MAHDI 10-12-2009 11:27 PM

نا زهره و مه درآسمان گشت پدید *** بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید

Nur3 10-12-2009 11:42 PM

در همه دير مغان نيست چون من شيدايي

خرقه جايي گرو باده و دفتر جايي

MAHDI 10-12-2009 11:55 PM

یک چند بکودکی باستاد شدیم *** یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید *** از خاک در آمدیم و بر باد شدیم

MAHDI 10-13-2009 12:19 AM

محبت را به دل دادن صفای سینه میخواهد **** به یاد دوستان بودن دل بی کینه میخواهد

constantine726 10-13-2009 09:14 AM

دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما

چيست ياران طريقت بعد از تدبير ما


(حضرت لسان الغيب)
---------------------------------------------------------
زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد

(سهراب عزيز)


اکنون ساعت 08:00 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)