|
|
behnam5555 |
10-27-2012 05:58 PM |
واحد پول کشورها
واحد پول کشورها
(قاره آسیا)
=اردن (دینار اردن) =افغانستان (افغانی) =امارات (درهم) =اندونزی (روپیه) =ایران (ریال) =بحرین (دینار) =برمه (کیات) =بنگلادش (تاکا) = بوتان (روپیه هند) =پاکستان (روپیه) = تایلند (بات) = تایوان (یوان) = ترکیه (لیره) = چین (یوان) = روسیه (رویل) = ژاپن (ین) =سری لانکا (روپیه) =سنگاپور (دلارسنگاپور) =سوریه (لیره) =عراق (دینار) =عربستان سعودی (ریال) =عمان (ریال) =فلسطین (لیره) =فیلیپین (پزو) =قبرس (پوندقبرس) = قطر (ریال) = کامبوج (ریئل) =کره جنوبی (وون) =کره شمالی (وون) =کویت (دینار) = لائوس (کیپ) =لبنان (لیره) =مالزی (رینگیت) =مغولستان (توگریک) =نپال (روپیه) =ویتنام (دونگ) =هند (روپیه) =یمن (ریال)
(قاره اروپا)
=آلبانی (لک) =آلمان (مارک) =آندورا (فرانک-پزوتا) =اتریش (شیلینگ) =اسپانیا (پزوتا) =انگلستان (پوند) =ایتالیا (لیر ) =ایسلند (کرونا) =بلژیک (فرانک) =بلغارستان (لیوا) =پرتغال (اسکودو) =چک (کورونا) =دانمارک (کرون) =رومانی (لئو) =سوئد (کرون) =سان مارینو (لیرایتالیا) =سوئیس (فرانک) =فنلاند (مارکا) =لوکزامبورگ (فرانک) =لهستان (زلوتی) =لیختن اشتاین (فرانک سوئیس) =مالت (پوند) =مجارستان (فورینت) =موناکو (فرانک فرانسه) =نروژ (کرون) =واتیکان (لیر ایتالیا) = هلند (فلورن) =یوکسلاوی (دینار) =یونان (دراخما)
(قاره آمریکا)
=السالوادور (کولون) =آمریکا (دلار) =بارابادوس (دلار بارابادوس) =بلیز (پوندانگلستان) =باهاما (دلار باهاما) =پاناما (بالبوا) =نزینیداد و توباگو (دلار ترینیدادوتوباگو) =جامائیکا (دلارجامائیکا) =دومینیکا (دلاردومینیکا) = دومینیکن (پرو) =سنت لوسیا (دلارکارائیب شرقی) =سنت وینسنت (دلار کارائیب شرقی) =کانادا (دلار کانادا) =کوبا (پزو) =کستاریکا (کولون) =گراندا (دلارکارائیب شرقی) =گواتمالا (کتسال) =مکزیک(پزو) =نیکاراگوا (کوردوبا) =هائی تی (گورد) =هندوراس (لمپیرا) =آرژانتین (پزو) =اکوادور (سوکره) =اوروگوئه (پزو) =برزیل (کروزیرو) =بولیوی (پزو) =سورینام (فلورن) =شیلی (پزو) =کلمبیا (پزو) =گویان (دلارگویان) =ونزوئلا (بولیوار )
(قاره افریقا)
=آنگولا (کوانزا) =اتیوپی (بیر) =آفریقای جنوبی (راند) =آفریقای مرکزی (فرانک) =الجزایر (دینار) =اوگاندا (شیلینگ) =بنین (فرانک) =بوتسوانا (پولا) =بوروندی (فرانک) =تانزانیا (شیلینگ) =توگو (فرانک) =تونس (دینار) =جیبوتی (فرانک) =چاد (فرانک) =روآندا (فرانک) =زامبیا (کواچا) =زئیر (زئیر) =زیمباوه (دلارزیمباوه) =سائوتومه وپرنسیپ (دوپارا) =ساحل عاج (فرانک) =سنگال (فرانک) =سوازیلند (لیلی نجنی) =سودان (پوندسودانی) =سومالی (شیلینگ) =سیرالئون (لئون) =سیشل (روپیه) =غنا (سدی) =کامرون (فرانک) =کنگو (فرانک) =کنیا (شیلینگ) =کومور (فرانک) =کیپ ورد (اسکودو) =گابون (فرانک) =گامبیا (دالاسی) =گینه (سیلی) =گینه استوائی (اکوئل) =گینه بیسائو (پزو) = لسوتو (راند) =لیبریا (دلارلیبریا) =لیبی (دینار) =مالاگاسی (فرانک) =مالاوی (کواچا) =مالی (فرانک) =مصر (جینی) =مغرب (درهم) =موریتانی (اوگوئیا) =موریس (روپیه) =موزامبیک (اسکودو) =نیجر (فرانک) =نیجریه (نایرا) =بورکینافاسو (فرانک)
|
behnam5555 |
10-27-2012 06:08 PM |
عجایب هفتگانه جهان،
عجایب هفتگانه جهان، عجایب هفتگانه قرون وسطی، عجایب هفتگانه جهان امروز
http://images.persianblog.ir/476960_S994NtPs.jpg
(جهان باستان)
در مورد آثار وبناهای باستانی عقاید و نظرات مختلفی ابراز شده است عده ای براین باورند که تمدنهای بسیار پیشرفته با معماری وحجاری های پیشرفته تراز زمان ما وجود داشتها اند که به مرور زمان منقرض گردیده اند عده ای نیز پا را فراتر گذاشته وساختمان بناهای با عظمت جهان باستان را به تکنیک وهنر برتر از قرن بیستم نسبت داده اند . تعدادی از این آثار مانند اهرام ثلاثه مصر هنوز وجود دارند و آثاری از آنه به جای مانده مانند ( مقبره موزول) واز برخی نیز فقط تصاویر ذهنی ونقل و قول های تاریخی در دست میباشد مانند( معبد دیان) این بناها به قدری محیرالعقول و عجیب جلوه میکند که بدانها عجایب هفتگانه نام نهاده اند این بناها عبارتند از :
1- (اهرام ثلاثه مصر)
سه هرم به شکل جالب با بنای عظیم در محلی بنام (جیزه) نزدیک قاهره قرار دارند . این اهرام در قرن28 قبل از میلاد توسط سه فرعون بنام های (کئوس- می کرینوس- کفرن) ساخته شده اند. بلند ترین این هرم به نام خئوپس که ارتفاع اولیه آن 147متر بوده ولی با گذشت 48 قرن بر اثر فرسایش 10متر ازر آن کاسته شده است . ضلع مورب این هرم 227متر بوده و این اثر زمینی به مساحت 50/000 متر مربع را اشغال کرده است.به نوشته (هرودوت) برای ساختن این بنای عجیب 400/000کارگروبرده در مدت 20سال برای ساختن این بنا بکار گرفته شده است. این هرم ها مقبره فراعنه مصر میباشند که به صورت مومیائی شده در این مقابر قرار داده شده اند. اجساد مومیائی شده تعدادی از این فرعونهای مصر در موزه لوور پاریس نگهداری میشوند.
2-باغ های معلق بابل(حدائق المعلقه)
برج بابل دارای 7برج بزرگ با دیواره هایی از کاشی های منقش بوده است وهر برج 200متر ارتفاع داشت در نزدیکی برج بابل قصر باشکوهی توسط بخت النصر پادشاه بابل ساخته شده بود . بافاصله ای از این قصر باغ های معلق بابل قرار داشتند واین باغ ها دارای 5 تراس مطبق بودند وبه دستور ( نینوس) پادشاه دیگر بابل برای همسرش (سمیرامیس) در کنار رود فرات ساخته شده بود. برای آبیاری درختان هریک از باغها آب فرات را مستقیما هدایت میکردند. این بنا در حدود 600 ق. م ساخته شده ولی اکنون آثاری از ساختمان های آن مشاهده نمی شود فقط از آجر های باقیمانده آن سدی طویل بر رود فرات بسته شده است.
3-برج(چراغ یا فانوس)دریائی اسکندریه
این برج در جزیره ای به نام( فار) در نزدیکی بندر اسکندریه در مصر در دریای مدیترانه فعلی بنا گردیده است تا با آتشی که در انتهای آن روشن بود راهنمای کشتی ها باشد این بنا در 247الی304 قبل از میلاد به دستور( بطلمیوس دوم) جانشین اسکندر بوسیله معماری بنام (سوسترات) ساخته شد.
این برج بر روی پایه ای چهار گوش که69 متر ارتفاع داشته بنا گردیده بود که خود پایه چهار گوش نیز برروی بنای 8 ضلعی 38 متری قرار داشت برج 9متری دیگری نیز بر روی این برج بنا شده بود که فانوس دریایی بر روی آن پرتو افکن بود. این برج در سال 1375 میلادی در اثر زلزله به کلی ویران شد و اثری از آن برجای نماند. یونانی ها که در واقع بیان کننده عجایب هفتگانه جهان میباشند ارتفاع این برج را 272 متر ذکر کرده اند ولی بنظر میرسد که اغراق آمیز میباشد.
4-(مجسمه رودس)
جزیره رودس در دریای اژه مدیترانه در جنوب غربی کشور ترکیه واقع شده و متعلق به کشور یونان میباشد . به نوشته مورخان در این جزیره بیش از صد مجسمه غول پیکر ساخته شده بود و عظیم ترین آن مجسمه ای برنزی بود به نام رودس که نام واقعی آن (هلیوس یا رب النوع خورشید) بوده است. ارتفاع این مجسمه حدود 40متر بود که به سال 280 قبل از میلاد ساخته شد ولی 56 سال بعد به علت زلزله شدید ویران شد(224 ق.م).
5-مجسمه زئوس(ژوپیتر)
در اساطیر یونان زئوس خدای قدرتمندی بود که با مختصر اخمی کوه را متزلزل میکرد . مجسمه این الهه قدرت درسال432ق.م توسط( فیدیاس) تراشیده شده بود. مجسمه زئوس از طلا و عاج تراشیده شده و تنه آن از چوب آبنوس میباشد تاجی از طلای خالص به شکل خار بر روی سر و مجسمه ای از الهه پیروزی را در دست راست و عصای سلطنت را در دست چپ داشته است.
ارتفاع این مجسمه 158 متر بوده و بعلت جنگ بین رومی ها ویونانی ها از بین رفته و یا در واقع غارت شده است.
6-معبد دیانا(آرتمیس) در (افس)
در قرون 6الی5 قبل از میلاد معبد دیان که از عجایب هفتگانه میباشد شناخته شد این معبد در فضایی بطول 127متر و عرض73متر و دارای 127ستون بود. ساختمان این معبد به سال 400ق.م پایان یافت ولی در 346ق.م بر اثر آتش سوزی مهیبی از بین رفت و آتش سوزی این معبد عمدی بوده وتوسط شخصی بنام (ارستورات) به آتش کشیده شد.این بنا مجددا تجدید بنا شد ولی مجددا شخصی بنام (هردسیراتس) از سرکردگان قوم (گت) آن را خراب نمود وبالاخره( نرون) سفاک معرف رومی مصالح و تزئینات این معبد را غارت کرد بطوری که امروزه آثاری از این بنا بجای نمانده است.
7-مقبره موزول(موسولوس)
این مقبره بنا به دستور (آرتمیس) زن موزول پادشاه کاریس( در جنوب غربی آسیای صغیر)به عنوان آرامگاه موزول ساخته شد . این بنا در شهر( هالیسکارنای) ناحیه(کاریس)در آسیای صغیر بنا گردید . محیط این بنای چهار گوش 140 متر و سقف آن هرمی شکل که در راس آن کالسکه پیروزی با چهار اسب حامل شاه و ملکه بود ارتفاعه این بنا 40الی50متر بود تالاری بعنوان زیر زمین در این بنا قرار داشت که( تابوت موزول) در آن قرار داده شده بود. این بنا بوسیله سواران (سن ژان) تخریب گردید . امروزه از آن اثر با عظمت فقط قطعاتی در موزه لندن دیده می شود.
عجایب هفتگانه جهان( قرون وسطی)
1-بنای کولوسئوم رم(کولیزه) 2-دخمه های اسکندریه
3-دیوار بزرگ چین 4-بنای استون هنج
5-برج کج پیزا 6-برج چینی نانکینگ 7-مسجد ایا صوفیه در قسطنطنیه(ترکیه فعلی)
عجایب هفتگانه جهان امروز
1- ساختمان امپایراستیت ( آسمان خراشی در آمریکا با 102طبقه و گنجایش 80000 نفر)
2-تلسکوپ جودرل بنگ ( بزرگترزین تلسکوپ جهان در کشور انگلستان به قطر 75 متر)
3-پل گلدن گیت( بزرگترین پل معلق جهان در آمریکا به طول 4200فوت.)
4-کانال پاناما (کانالی بسیار طویل در پاناما به طول 50 میل که اقیانوس اطلس را به آرام وصل میکند )
5-اسپوتنیک 1 ( در شوروی سابق با وزنی حدود 11کیلو گرم هر 96 دقیقه یکبار به دور زمین چرخید تا اینکه در جو سوخت)
6-سد هوور (در آمریکا به طول 1244فوت ارتفاع 726فوت و آبگیر آن 247 میل فوت است)
7- ناتیلوس (اولین زیر دریایی اتمی جهان در آمریکا)
|
behnam5555 |
10-27-2012 06:13 PM |
آب ریخت روی لپتاپم چه کنم؟
آب ریخت روی لپتاپم چه کنم؟
گرچه بسیاری از افراد میدانند رطوبت، دشمن مدارهای الکترونیکی است و سعی میکنند در صورت امکان دستگاههای الکترونیک را از آن دور نگه دارند، ممکن است به هر دلیل این دستگاهها که وجودشان دیگر جزئی از زندگی انسان شده باز هم در معرض آسیب ناشی از رطوبت قرار بگیرد.
عرق بدن، رطوبت هوا، نوشیدن در کنار این دستگاهها، غفلتها و... مسبب چنین آسیبهایی خواهد شد. اگر در آن شرایط قرار گرفتید اطلاعات پیآمده ممکن است راهنمایتان باشد.
از نقش سرعت عمل و دقت غافل نشوید. بلافاصله مدار اصلی انرژی را از وسیله قطع کنید. اگر موبایل است، حتی بدون خاموشکردن از راه فشردن کلید، سریع باتری را درآورید؛ اگر صفحهکلید، رایانه است، کابل آن را از ورودی کیس خارج کنید یا در صورتی که نقطه اتصال کابل خارج از دسترس است، کابل برق رایانه را بکشید؛ اگر لپتاپ است، علاوه بر کشیدن کابل ورودی برق، بسرعت باتری را نیز درآورید.
با هر لحظه دیرکرد امکان ایجاد یک اتصال حتی کوتاه در مدار و سوختن یا ایجاد اشکال در قسمتی از دستگاه محتملتر میشود. دستگاه را برعکس و از طرف صفحهکلید روی حوله یا پارچهای قرار دهید، ابتدا آن را روی آن بکشید تا رطوبت و خیسی جذب آن شده، سپس ضرباتی کوتاه، نرم و آرام و آهسته بر پشت آن وارد کنید.
دقت کنید ضربه آسیب بیشتری به دستگاه وارد نکند. دکمه سشوار را روی هوای سرد بگذارید و با حفظ فاصله اجازه دهید باد خنک از منافذ صفحهکلید یا مجاری پشتی وارد دستگاه شده، کار تبخیر و خشک کردن رطوبت را سرعت بخشد.
گاهی مایع ریخته شده فقط روی سطح صفحهکلید پاشیده شده و جز رطوبت آب، املاح یا مواد دیر خشکشونده به همراه نداشته است. برای خشککردن دستگاه در این مواقع نیازی به بازکردن اجزای آن نیست.
پس از انجام اعمال ذکر شده، ساعتی بعد میتوان از دستگاه استفاده کرد، در غیر این صورت باید اقدامات بیشتر و مطمئنتری انجام دهید. اگر از طریقه بازکردن دستگاه آگاهی دارید، پیچها را باز کرده یا زبانهها را جدا کنید تا به بُرد صفحه دسترسی پیدا کنید.
با این کار قسمتهای خیس را بهتر و سریعتر میتوان خشک کرد. در غیر این صورت از کسانی که در این کار تخصص دارند کمک بخواهید.
بخصوص اگر مایع ریخته شده حاوی مواد دیر خشک باشد از روشنکردن دستگاه یا اتصال آن به جریان انرژی تا زمان خشککردن و نظافت کامل مدار، خودداری کنید.
در صورت وجود مواد دیر خشک شونده، میتوان از اسپریها و دستمالهای مخصوص نظافت مدارهای الکترونیکی یا حتی دستمالهای مرطوب حاوی نوعی الکل که در داروخانهها، سوپرمارکتها و فروشگاههای لوازم الکترونیک عرضه میشود برای نظافت بهتر مدار استفاده کرد.
توجه داشته باشید که حتی قطرات عرق بدن و نم باران هم ممکن است به ایجاد اتصالی و خرابی دستگاه منجر شود. گوشیهای موبایل بیشتر در این شرایط قرار میگیرد؛ بیشتر دقت کنید.
|
behnam5555 |
10-27-2012 06:19 PM |
نام آبهای معدنی(چشمه ها)
=آب ترش وشوره دره قزوین استان قزوین
=آب علی و آب البرز استان تهران
=آبگرم آبش احمد (متعلق) شهرستان کلیبر
=آبگرم اله حق شهرستان سراب
=آبگرم ایسی سو شهرستان سلماس
=آبگرم باش کندی شهرستان ماکو
=آبگرم زاویه سفلی شهرستان ماکو
=آبگرم خرقان استان زنجان
=آبگرم سیه چشمه شهرستان ماکو
=آبگرم شاد آباد(شت) شهرستان ماکو
=آبگرم قارنجه شهرستان خوی
=آبگرم کلشتر استان گیلان
=آبگرم لاریجان استان مازندران
=آبگرم محلات استان مرکزی
=آبگرم یله گنبد استان زنجان
=چشمه آبگرم اردهال شهرستان سراب
=چشمه آبگرم اسبفروشان شهرستان سراب
=چشمه آبگرم بستانآباد شهرستان بستان آباد
=چشمه آبگرم تازه کند شهرستان اهر
=چشمه آبگرم جلدهبخوان شهرستان سراب
=چشمه آبگرم حمام شهرستان اهر
=چشمه آبگرم شالقون شهرستان اهر
=چشمه آبگرم قلعهکندی شهرستان اهر
=چشمه آبگرم گرگه شهرستان تبریز
=چشمه آبگرم گله بان شهرستان مرند
=چشمه آبگرم گویدره شهرستان میانه
=چشمه آبگرم لیقوان شهرستان تبریز
=چشمه آب معدنی جلفا شهرستان جلفا
=چشمه آب معدنی صوفیان شهرستان مرند
=چشمه آب معدنی عجبشیر شهرستان عجبشیر
=چشمه آب معدنی قره پالچیق شهرستان مراغه
=چشمه آب معدنی کندوان شهرستان اسکو
=چشمه اعلی ودریاچه تاردماوند استان تهران
=چشمه سلیمانی باغ فین کاشان استان اصفهان
=چشمه علی استان مرکزی
=چشمه معدنی آبرس شهرستان سراب
=چشمه معدنی استر باکو استان مازندران
=چشمه معدنی ایلاوندو شهرستان مشکین شهر
=چشمه معدنی ایواوغلی شهرستان خوی
=چشمه معدنی تاپ تاپان شهرستان دهخوارقان(آذرشهر)
=چشمه معدنی حسنک استان زنجان
=چشمه معدنی خان شهرستان خوی
=چشمه معدنی دسته دره شهرستان خوی
=چشمه معدنی رازی شهرستان خوی
=چشمه معدنی زارعان(زروان) شهرستان خوی
=چشمه معدنی زنبیل شهرستان ارومیه
=چشمه معدنی زی سو شهرستان ماکو
=چشمه معدنی ساری سو شهرستان مراغه
=چشمه معدنی سنگ رود استان گیلان
=چشمه معدنی شگفتی شهرستان خوی
=چشمه معدنی صدیقان شهرستان سلماس
=چشمه معدنی عرب دیزج شهرستان ماکو
=چشمه معدنی عمارت استان مازندران
=چشمه معدنی قی نجه شهرستان ارومیه
=چشمه معدنی کریم شهرستان اسکو
=چشمه معدنی کلوانس شهرستان خوی
=چشمه معدنی گشایش شهرستان مراغه
=چشمه معدنی گوگردی رامسر استان مازندران
=چشمه معدنی گوگردی سادات محله استان مازندران
=چشمه معدنی گوگردی عسک استان مازندران
=چشمه معدنی نی دشت استان مازندران
=چشمه معدنی میناس شهرستان سلماس
=چشمه معدنی نوائی شهرستان خوی
=چشمه معدنی ورجوی(شورسو)شهرستان مراغه
=چشمه معدنی ونتق استان گیلان
=چشمه معدنی ویشلق شهرستان خوی
=چشمه معدنی هفتابه شهرستان ارومیه
=چشمه وله استان زنجان
=دریاچه ارومیه شهرستان ارومیه
=شور بولاغ بیلوار شهرستان خوی
= قره شعبان شهرستان خوی
=کویر گرمسار استان سمنان
|
behnam5555 |
10-29-2012 07:24 PM |
شاهکار موسیقی؛ امروزه داریم یا نداریم؟
اين مطلب را با دقت و حوصله، بخوانيد.
شاهکار موسیقی؛ امروزه داریم یا نداریم؟
آن زمانی که مرحوم پیرنیا، برنامه " گل ها " را شکل داد، اساس استعدادیابی و معرفی برترین های موسیقی ایران هم مسیر خود را آغاز نمود. اگرچه در همان دوران هم، رادیو و تلویزیون خیلی به ماهیت و اصل موسیقی ایرانی کاری نداشت و بیشتر جنبه های سطحی و غیر واقعی آن را مدّنظر داشت، ولیکن حضور پر اثر شخصی چون پیرنیا، این امیدواری را در دل دلسوزان و علاقه مندان حقیقی هنر ایجاد نمود که هنوز هم می توان امیدوار بود که شاخص های بنیادین این موسیقی پر رمز و راز، با تربیت یا تقویت هنرمندان موسیقی همراه گردد تا در آینده نه چندان دور، همگان ثمره آن را شاهد باشند که هنوز هم درخت پر برکت نهال آن روز، باعث افتخار و سربلندی موسیقی روحانی ایرانی است. از شهناز ، پایور، کسایی ، معروفی، تجویدی و ورزنده و عبادي و ... که پیشکسوت موسیقی بودند تا جوان ترهایی چون شجریان و خوانساری و ایرج و گلپا و از نوازندگان هم لطفي و ناهيد و ... همه و همه، ثمره این درخت بودند که بعضی از آنها در این برنامه اوج گرفتند و بعضی دیگر هم تنها به ارایه استعداد خود، بسنده نمودند. آثار درخشان و معنوی که از آن روز به جای ماند، هرکدام جزیی از شاهکارهای موسیقی این مرز و بوم به حساب می آمدند و می آیند.
ما تعریف یکسان و مطلقی از " شاهکار " در عرصه های هنری نمی توانیم ارایه دهیم، امّا آن چه که از نظر اهالی فن و اهالی عرفان و معرفت تأیید محض گردد، به طور یقین به عنوان شاهکار می تواند معرفی گردد که بیشتر آثاری که از بطن برنامه گل ها بیرون آمد، این خاصیت را به همراه داشت. حال و هوای عرفانی و معنوی به اضافه ارایه فنّی ترین و دقیق ترین آثار از این منظر، شاخصه هایی است که گل ها را یگانه کرد. اگرچه بعدها هم کسانی به خاطر علاقه و نگرش مفیدشان نسبت به رشد و معرفی هر چه بیشتر و بهتر موسیقی ایران زمین، به ارایه کارهای مشابهی پرداختند، امّا به جرأت می توان گفت که به دل انگیزی گل های پیرنیا نبودند. با وجود این از ارزش های بالایی هم برخوردار بودند.
هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی و بلاتکلیفی هنر و به خصوص موسیقی، هنرمندان به نام و البته جوان مملکت همگام با مردم و در مسیر اجتماعی آن زمان، "کانون چاووش" را تأسیس نمودند که زیباترین آثار میهن دوستی را در کارهای موسیقی که انجام دادند، به نمایش گذاشتند. " ایران، ای سرای امید! " را که با ذوق سرشار محمدرضا لطفی و آوای ملکوتی محمدرضا شجریان توأم بود، به عنوان قلّه آهنگ های میهنی می توان به شمار آورد.تصنیف زیبای"کاروان" هم که اثر لطفی با صدای دیگر آوازخوان برجسته مملکت بود،یادگاری بود از همان دوران اوج کانون چاووش. در مجموعباید گفت که هنرمندی که همگام و هم مسیر با مردم در عرصه های اجتماعی پیش می رود، موفق ترین هنرمندان است. کانون چاووش هم در همین راه، موفق ترین هنرمندان را به جامعه معرفی نمود، گرچه در ادامه، اتحاد گروه، تعریف خود را از دست داد و هرکدام به سمت و سویی رفتند که این قضیه را هم بیشتر از نظر جنبه های اجتماعی باید بررسی نمود. در عین حال ممکن است گروهی این همگامی با مردم و اوضاع اجتماعی را سیاسی کاری بدانند، امّا باید در پاسخ به آنان اشاره نمود که اگر چنین باشد، حافظ شیرازی از سیاسی کارترین شاعران است، انجا که می گوید:
زاهد ظاهرپرست از حال ما، آگاه نیست
هرچه گوید در حق ما، جای هیچ اکراه نیست
یا می بینیم که در جایی دیگر به تعریف و تمجید از شاه شجاع می پردازد که مداحی از زبان این شاعر جهانی، به نظر خیلی ها محلّی از اعراب ندارد و او را زیر سؤال می برد. در حالی که حافظ، تنها آن چه را که واقعیت است و نظر مردم، بیان می نماید و می بینیم که در جایی دیگر خیلی پر جرأت بیان می کند که:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند، آن کار دیگر می کنند!
پس هنرمند واقعی را با حقیقت سر و کار است، نه با معیشت(!) که غیر از این اگر باشد، هنرمندی در کار نیست.
به موضوع اصلی برگردیم. پس از فروکش کردن هیجانات حاصل از پیروزی انقلاب اسلامی، می دانیم که فرصتی برای بازسازی میهن به وجود نیامد و جنگی علیه ایران شکل گرفت که ۸ سال به طول انجامید و بسیاری از مردم و بهترین جوانان این مرز و بوم را به خاک و خون کشید. در این دوران، موسیقی خود به عنوان یکی از مهم ترین مرحم ها برای روح مردم و رزمندگان به حساب می آمد. در همین زمان بود که همکاری دو بزرگ موسیقی ایران، به خلق زیباترین و به یاد ماندنی ترین آثار موسیقی تاریخ ایران منجر شد. شجریان و مشکاتیان با کمک از حس تفاهم و دلی پر شور، در کنار دیگر جوانان برجسته موسیقی سرزمین کهن ایران با همان شور و حالی که اقتضای حال آنان و زمان بود، کاری کردند کارستان. آثار این دوره را همگی به خوبی می شناسیم. " دستان " که لقب برترین اثر چهارگاه ۱۰۰سال اخیر را به خود اختصاص داد، اگرچه در جاهایی ملهم از آثار دیگر بزرگان موسیقی کشور است، امّا در مجموع چه در آواز، چه در تصنیف و چه در تنظیم جزو " شاهکارترین" آثار موسیقی به حساب می آید، تا بدانجا که تنها اثر آوازی را که صدا و سیما به پخش آن اقدام می کرد، آواز همین اثر بود. به قول دوست خوش ذوقی، "شجریان و مشکاتیان با این کار، پرونده چهارگاه را برای همیشه بستند!" برترین مرکب خوانی را در اثر "نوا، مرکب خوانی شاهد بودیم. به خصوص آنجایی که سه گاه و نوا با دوبیتی باباطاهر با مطلع "الهی! آتش عشقت به جان زن..." به موجه ترین و دل انگیزترین شکل ممکن، درهم می آمیزند و پایانی ماندگار را برای آواز این اثر باعث می شوند.
در این مجال، قرار نیست که از اسمی دفاع کنیم یا تقدس گرایی بخواهیم داشه باشیم. نه. به هیچ وجه. تنها و تنها به ظرایف موسیقی ایرانی و معنویت آن، می خواهیم گوشه چشمی داشته باشیم و به نقش هنرمند در ارایه آن به بهترین نحو ممکن؛ چرا که سلایق متفاوت اند و سطح آن هم در هر فردی، به گونه ای. درضمن آن چه در اينجا بيان مي گردد، انعكاس ملّي و عمومي آثار موسيقايي است كه بازتاب وسيعي در كشور داشته اندو هنوز هم دارند.
دهه هفتاد را دوران آغاز رکود موسیقی در ایران بایستی به حساب آورد. آنجا که گروهی از برجستگان موسیقی که در کنار هم سال ها فعالیت داشتند، دچار اختلاف شدند و هریک به کناری رفتند. جای تأسف است، امّا در اینجا هم از نقش اجتماع و شرایط جامعه در این جدایی، نباید به آسانی چشم پوشید. هنرمند خسته از بی توجّهی و بی حرمتی، رمقی برای کار برایش باقی نمی ماند، گوشه نشین می شود و یا به در بسته می کوبد! بگذریم. بزرگان موسیقی ما در این دوران، آثاری را ارایه نمودند که چندان با انتظار و توقع مردم از آنان، هم خوانی نداشت، گرچه علاقه مندانشان، هم چنان بر علاقه مندی خود پا برجا بودند، چرا که آنقدر پشتوانه قوی داشتند که بدین راحتی آثارش از بین نرود. گذری بر آثار ارایه شده در دوران یاد شده، حقیقت موضوع را بیشتر مشخص می نماید. یک بار دیگر به آنها گوش دهید و با قبل مقایسه شان نمایید. در عین حال از یاد نبریم که در همین سال ها هم اثار خوبی را ساختند. کارهایی که با اندیشه پرویز مشکاتیان و آوای دلنشین زنده یاد ایرج بسطامی همراه بود یا کارهایی که با رهبری هنرمند خوش فکر و جوان دیگری به نام حمید متبسم ارایه گردید. ... و نکته دیگر آن که محمدرضا لطفی هم با وفاداری کامل به روش سنتی ارایه موسیقی، به کار خود ادامه داد که در واقع در این عرصه، کامل ترین ها را ارایه نمود. گرچه آثار بداهه خوانی و بداهه نوازی وی را به طور قطع از آثار موفقی بايد دانست که جنبه عرفانی و معنوی آن بر دیگر جنبه ها می چربد. " گریه بید " را زیباترین و برجسته ترین اثر لطفی می شود برشمرد.
با پیروزی سید محمد خاتمی در ششمین انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۷۶و پس از معرفی دکتر مهاجرانی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، هنر و فرهنگ وارد مرحله تازه ای شد که در سالهای قبل از آن، بی سابقه می نمود. خیلی ها که از گود بیرون رفته بودند، اجازه فعالیت دوباره یافتند و خیلی های دیگر هم به این جمع اضافه شدند. البته پدیده نامیمون " موسیقی پاپ " هم در این دوران رنگ و بوی جدّی تری به خود گرفت. نامیمون از آن جهت که آش شله قلمکار این نوع موسیقی، هرج و مرج زیادی را به دنبال داشت و هنوز هم دارد، والّا کیست که از استادی محمّد نوری و دل انگیزی صدای کورش یغمایی در این عرصه بی خبر باشد. به هر صورت یک توفیق اجباری هم نصیب علاقه مندان موسیقی اصیل ایرانی شد تا با موج جدیدی از آثار شنیدنی روبرو شوند. در عین حال بحث گفتگوی تمدّن ها هم پای خود را به میدان هنر و بالطبع موسیقی باز نمود و اندیشه های جدیدی در این عرصه شکل گرفت که در بعد همگانی تری به موسیقی ایرانی و حتّی، به معرفی گسترده تر موسیقی مملکتمان در بعد بین المللی منجر شد. آثاری از حسین علی زاده، مسعود شعاری، کیهان کلهر در همین محدوده به وجود آمد که جنبه ای از هم نشینی موسیقی ایرانی را با موسیقی ممالک دیگر به همگان نشان داد. به جرأت می توان گفت که حتّی در این تجربه جدید، قدرت ساز ایرانی با وجود همه صحبت ها در کامل نبودن آن، در همراهی با سازهای مناطق دیگر، بیشتر و بهتر به چشم آمد.
امّا در همین زمان بود که همکاری چهره بین المللی موسیقی ایران و بزرگ ترین خواننده تاریخ موسیقی این سرزمین یعنی محمدرضا شجریان با دیگر چهره برجسته و فراملّی موسیقی به نام حسین علی زاده، برگ زرّین دیگری از تاریخ موسیقی مملکت را ورق زد، تا بدانجا که نامزدی آثار مشترک این دو در جشنواره بین المللی " گرمی " در کنار اثری از دیگر همکار این گروه یعنی کیهان کلهر، مایه مباهات و سرافرازی موسیقی کشور شد. شجریان که پیش از این بارها، ارزش های هنری خود را نه تنها به ایرانیان بلکه به جهانیان به اثبات رسانده بود، این بار جایزه یونسکو را از آن خود کرد که توفیق دیگری برای هنر ایران بود. بار دیگر و پس از سال ها دیدیم که هنوز هم در ایران، چهار نفر هنرمند در کنار هم می توانند بنشینند و چند سالی بنوازند و بخوانند!! به غیر از گروه کامکارها که طبیعت خانوادگی آنها، ایجاب می کند که گروه ماندگاری باشند، این گروه و گروه دستان که در خارج از کشور فعّال هستند، ویژگی مشترک همه آنها همگونی فکری و اخلاقی و هدف مشترک آنها است که متأسفانه در گروه های دیگر چندان دیده نمی شود و البته از ذکر نام یک گروه همیشه جاوید هم غافل نشویم که بزرگ ترین هنرمندان موسیقی این مملکت را در خود جای داده بود و هدایتش را کسی بر عهده نداشت جز پیر موسیقی ایران، فرامرز پایور: گروه اساتید. آیا گروه اساتید دیگری در آینده شکل خواهد گرفت؟
امّا اثر " بی تو به سر نمی شود " را يكي از موفق ترین کارهاي موسیقی ایران يا حتّي به عبارتي موفق ترين اثر ۱۰ سال اخیر می توان دانست که حاصل همکاری چهار هنرمند متعلّق به نسل های مختلف موسیقی بود. به طور قطع، بی تو به سر نمی شود موفق ترین اثر این گروه هم هست. آنچه که از آواز شجریان انتظار داشتیم و آنچه که از جنبه های گوناگون هنری و فنّی از یک اثر متوقعیم، تا حدّ زیادی در آن به چشم می خورد. البته اگر واقع بین باشیم باید گفت که هنوز هم آثار اوایل انقلاب را می توانیم برتر بدانیم، چرا که عنصری در آنها وجود دارد که به طور ظاهری قابل تعریف نیست. شاید خلوص جامعه و جریانات اجتماعی،در ارایه یک اثر بی تأثیر نباشد. آیا در این دوران که دوران فنّاوری روزمره است، جایی برای خلوص باقی می ماند؟
امید داریم که این اندک گروه های موسیقی، هم چنان موفق کار خود را ادامه دهند. در سال های اخير، چه گروه کامکارها و چه گروه شجریان و علی زاده و چه گروه دستان در کنار گروه های دیگری که کم و بیش به فعالیت های برون مرزی پرداخته اند، در شناساندن موسیقی ایرانی به مردم دیگر کشورها، حق تقدمی دارند که بر دیگران پوشیده نیست.
به هر صورت در دنیای تکنولوژی، شاید ارایه شاهکار کار چندان جالب توجهی برای مردم و جوان امروز نباشد!! شاد باشید و سربلند.
منبع :رادیو گلها
|
behnam5555 |
11-04-2012 06:33 PM |
حکایت خواندنی مکر زنان
حکایت خواندنی مکر زنان
آورده اند شیخی بود که پيوسته تحقيقِ مکرهاي زنان مي کرد و از غايت (روی) غيرت، هيچ زني را محل اعتماد خود نساخت وکتاب حيل النساء (مکرهاي زنان) را پيوسته مطالعه مي کرد. روزي در هنگام سفر به قبيله اي رسيد و به خا نه اي مهمان شد.
مرد ِخانه حضور نداشت ولکن زني داشت در غايت ظرافت ونهايت لطافت. زن چون مهمان را پذيرا شد با او ملاطفت آغاز نمود. شیخ چون پاپوش خود گشود و عصا بنهاد، به مطالعه کتاب مشغول شد.
زن ميزبان گفت: شیخ ! اين چه کتاب است که مطالعه ميکني؟ گفت: حکايات مکرهاي زنان است.
زن بخنديد وگفت: آب دريا به غربيل نتوان پيمود وحساب ريگ بيابان به تخته خاک، برون نتوان آورد و مکرهاي زنان در حد حصر نيايد.
پس تير ِغمزه در کمان ِابرو نهاد و بر هدفِ دل او راست کرد و از در مغازلت و معاشقت درآمد چنان که دلبسته ي او شد. در اثناي آن حال، شوهر او سر رسيد..
زن گفت: شويم آمد و همين آن که هر دو کشته خواهيم شد. مهمان گفت: تدبير چيست؟ گفت: برخيز و در آن صندوق رو.
شیخ در صندوق رفت. زن سرِ صندوق قفل کرد. چون شوهر در آمد پيش دويد و ملاطفت و مجاملت آغاز نهاد و به سخنان دلفريب شوهر را ساکن کرد. چون زماني گذشت گفت: تو را از واقعه امروز ِ خود خبر هست؟
گفت نه بگوي. گفت: مرا امروز مهماني آمد شیهی جوانمرد و لطيف ظرايف و خوش سخن و کتابي داشت در مکر زنان و آن را مطالعه ميکرد من چون آن را بديدم خواستم که او را بازي دهم به غمزه بدو اشارت کردم، شیخ غافل بود که چينه ديد و دام نديد. به حسن واشارت من مغرور شد و در دام افتاد.
بساط عشقبازي بسط کرد و کار معاشقت به معانقه (دست در گردن هم)رسيد. ساعتي در هم آميختيم! هنوز به مقام آن حکايت نرسيده بوديم که تو برسيدي وعيش ما منغض (باطل) کردي!
زن اين ميگفت و شوهر او مي جوشيد و مي خروشيد و آن بيچاره در صندوق از خوف مي گداخت و روح را وداع مي کرد. پس شوهر از غايت (روي) غضب گفت: اکنون آن مرد کجاست؟ گفت: اينک او را در صندوق کردم و در قفل کردم. کليد بستان و قفل بگشاي تا ببيني. مرد کليد را بستاند و ......
همانا يادش رفته بود كه با زن گرو بسته بودند (شرط كرده بودند با جناق مرغ را)(جناق شکسته بودند) و مدت مديدي بود هيچ يک نمي باخت.
مرد چون درخشم بود بياد نياورد که بگويد؛ يادم، و زن در دم فرياد کشيد؛ يادم تو را فراموش.؛ مرد چون اين سخن بشنيد کليد بينداخت و گفت:
لعنت بر تو باد که اين ساعت مرا به آتش نشانده بودي و قوي طلسمي ساخته بودي تا جناق را ببردي.
پس با شوهر به بازي در آمد و او را خوش دل کرد. چندان که شوهرش برون رفت، درِ صندوق بگشاد و گفت: یا شیخ چون (آنچه) ديدي، هرگز تحقيق احوال زنان نکني؟
گفت: توبه کردم و اين کتاب را بشويم که مکر و حيلت شما زيادت از آن باشد که در حد تحرير در آيد.
|
behnam5555 |
12-10-2012 08:36 PM |
حکایت جالب غلام وزیر:
حکایت جالب غلام وزیر:
حکایت است که پادشاهی از وزیرخدا پرستش پرسید:
بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد ، و چه کار می کند و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی.
وزیر سر در گریبان به خانه رفت .
وی را غلامی بود که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟
و او حکایت بازگو کرد.
غلام خندید و گفت : ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد.
وزیز با تعجب گفت : یعنی تو آن میدانی؟ پس برایم بازگو ؛ اول آنکه خدا چه میخورد؟
- غم بندگانش را، که میفرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آفریدم. چرا دوزخ را برمیگزینید؟
- آفرین غلام دانا.
- خدا چه میپوشد؟
- رازها و گناه های بندگانش را
- مرحبا ای غلام
وزیر که ذوق زده شده بود سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و به پادشاه بازگو کرد
ولی باز در سوال سوم درماند، رخصتی گرفت و شتابان به جانب غلام باز رفت و سومین را پرسید.
غلام گفت : برای سومین پاسخ باید کاری کنی.
- چه کاری ؟
- ردای وزارت را بر من بپوشانی، و ردای مرا بپوشی و مرا بر اسبت سوار کرده و افسار به دست به
درگاه شاه ببری تا پاسخ را باز گویم.
وزیر که چاره ای دیگر ندید قبول کرد وبا آن حال به دربار حاضر شدند
پادشاه با تعجب از این حال پرسید ای وزیر ای چه حالیست تو را؟
و غلام آنگاه پاسخ داد که این همان کار خداست ای شاه که وزیری را در خلعت غلام
و غلامی را در خلعت وزیری حاضر نماید.
پادشاه از درایت غلام خوشنود شد و بسیار پاداشش داد و او را وزیر دست راست خود کرد
|
behnam5555 |
12-10-2012 08:38 PM |
کمی طولانی ولی جالب
کمی طولانی ولی جالب
در تاریخ آمده است ، به رسم قدیم روزی شاه عباس کبیر در اصفهان به خدمت عالم زمانه ” شیخ بهائی” رسید پس از سلام واحوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع ” اصالت ذاتی ِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان ” ؟
شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من ” اصالت ” ارجح است .
و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که ” تربیت ” مهم تر است !
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یک
دیگر را قانع کنند بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند .
فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ وبرقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند وآنجا را روشن کردند !
درهنگام ِ شام ، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم ” تربیت ” از ” اصالت ” مهم تر است ما این گربه های نا اهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت ” تربیت ” است
شیخ در عین ِ اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند!!!
شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت : این چه حرفیست فردا مثل امروز وامروز هم مثل دیروز!!! کار ِ آنها اکتسابی است که با تربیت وممارست وتمرین زیاد انجام می شود.
ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند .
لذا شیخ فکورانه به خانه رفت .
او وقتی از کاخ برگشت بیدرنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش بخت برگشته در آن نهاد…….
فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان . . . . . .
شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد که درآن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال واین یکی جنوب.
واین بار شیخ دستی برپشت شاه زد و گفت : شهریارا ! یادت باشد اصالت ِ گربه موش گرفتن است گرچه” تربیت ” هم بسیار مهم است ولی” اصالت ” مهم تر !
یادت باشد با ” تربیت” میتوان گربه اهلی را رام و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و” اصالت ” خود بر می گردد و شیر ِ نا اهل ونا آرام و درنده می شود.
|
behnam5555 |
12-10-2012 08:45 PM |
نگاه درست !؟
نگاه درست !؟
مرد را به عقلش نه به ثروتش
زن را به وفایش نه به جمالش
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش
غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
درس را به استادش نه به سختیش
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
مدیر را به عمل کردنش نه به جایگاهش
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش
|
behnam5555 |
12-10-2012 08:49 PM |
از کتاب "کیمیاگر" پائولو کوئیلو انتخاب شده اند:
از کتاب "کیمیاگر" پائولو کوئیلو انتخاب شده اند:
1. بزرگترین دروغ
عالم: در مرحله ای از زندگی کنترل آنچه بر سرمان می آید از دستمان خارج می شود و
سرنوشت هدایت آن را بر عهده می گیرد.
2. در مرحله ای از زندگی آدمها، هر
چیزی روشن و امکان پذیر است. آنها نه از خیالبافی و نه از آرزوی کارهایی که می
خواهند در زندگیشان رخ دهد، هراسی ندارند. اما با گذشت زمان، نیرویی مرموز آنها را
متقاعد می کند که دسترسی به افسانه شخصی شان غیر ممکن است.
3. هرکس که باشی
یا هر کاری که انجام دهی وقتی واقعاً از صمیم قلب چیزی را بخواهی، آنگاه این خواسته
تو از روح جهان سرچشمه می گیرد و تو مأمور انجام آن بر روی زمین می شوی.
4.یکنواختی ایام برای آدمها باعث می شود متوجه چیزهای خوبی که هر روز با طلوع خورشید
در زندگیشان اتفاق می افتد، نشوند.
5. خداوند برای هرکس در زندگی مسیری قرار
داده است که باید آن را طی کند. کافی است نشانه هایی را که خداوند بر سر راهت قرار
داده، بخوانی.
6. هرگز قبل از اینکه چیزی را بدست آوری، وعده آن را به کس
دیگری نده.
7. همه ی اتفاقات بین طلوع و غروب خورشید رخ می دهد.
8.
همه ی آدمها دنیا را همان جور که می خواهند ببینند، می بینند، نه آنجوری که
هست.
9. همیشه باید بدانی که چه می خواهی؟
10. چیزهایی هست که از
عهده ی آن بر می آییم اما نمی خواهیم آنها را انجام دهیم.
11. گاهی نمی توان
مسیر جریان رودخانه را عوض کرد.
12. هرگز از رویاهایت صرف نظر نکن، به دنبال
نشانه ها برو...
13. از پیچ و خم های زیادی عبور کرده ایم ولی همواره به سوی
مقصد خویش پیش می رویم.
14. از گذشته درس بگیر، در حال زندگی کن و به فکر
آینده باش.
15. آدمها از اینکه به دنبال مهمترین رؤیاهایشان بروند می ترسند
زیرا احساس می کنند شایسته آن رؤیاها نیستند و قادر نخواهند بود به آنها
برسند.
16. همه آنهایی که سعادتمندند خدا را در دل دارند و سعادت در یک دانۀ
شن صحرا هم پیدا می شود.
17. سپیده درست بعد از تاریکترین ساعات شب می
دمد.
18. اگر بزرگترین گنجهای عالم را در اختیار داشته باشی و از آنها برای
دیگران حرف بزنی ، به ندرت حرفت را باور می کنند.
19. وقتی سعی کنیم از
اینکه هستیم بهتر باشیم موجودات دور و بر ما هم بهتر می شوند.
|
اکنون ساعت 05:53 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
|
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)