ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد با لحجه معتادی بخونش گ |
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد ب |
بیا بیا دلدار من دلدار من درآدرآ در کار من در کار من
تویی تویی گلزار من گلزار من بگو بگو اسرار من اسرار من آ |
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش // خ |
خامشی ناطقی مگر جانی میزنی نعرههای پنهانی ز |
ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را // م |
میر من خوش می روی کاندر سر و پا می رمت
خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت ن |
نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی // ه |
هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی ح |
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند // ش |
اکنون ساعت 01:26 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)