شهری زتو زیر و زبر هم بی خبر هم با خبر
وی از تو دل صاحب نظر مستان سلامت میکنند ز |
ز میدانش خالی نبودی چو میل
همه وقت پهلوی اسبش چو پیل خ |
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را ش |
شبی به کلبه احزان عاشقان آیی
دمی انیس دل سوکوار من باشی ن |
نا کسی گر ز کسی بالا نشیند عیب نیست
جای چشم ابرو نگیرد چون ازاو بالا تر است ک |
کشـتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد کـه بازبینیم دیدار آشـنا را گ ---------------------------------------------- مرسي فرانك من از روييدن خار سر ديوار دانستم كه ناكس كس نميگردد به اين بالا نشينيها |
گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت چ |
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
باقی نمی توان گفت الا به غمگساران ج |
جمالت معجز حسن است لیکن
حدیث غمزهات سحر مبین است ع |
عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
داستانیست که بر هر سر بازاری هست ش |
اکنون ساعت 02:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)