تنم هم گوش می دارد کزین در به گوش جانش آید مرحبائی تمنا می کند مسکین (ساقي ) که در یابد بقا بعد از فنائی .. |
یکی نکته است گر آنرا بدانی
تو را هر چند مستی می رهاند که ای مامک چه باشد وهم و اوهام که در یابد بقا بعد از فنائی مهدی اسکندری متخلص به سعید |
:21:که در یابد بقا بعد از فنائی
مهدی اسکندری متخلص به سعید |
من خود ای ساقی از این شرب که دارم مستم تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم هر چه کوته نظرانند بر ایشان پیمای که حریفان ز مل و من ز تامل مستم .. |
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می کند هر دم فریب چشم جادویت |
هر نسیمی که به من بوی خراسان آرد
چون دم عیسی بر کالبدم جان آرد |
در آن مجلس که درویشان شراب شوق مینوشند
درآید خضر پیغمبر شود ساقی درویشان |
نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظزها بود با مورش |
شبها گذرت که دیده نتوانم بست *** مردم همه از خواب و من از فکر تو مست
باشد که به دست خویش خونم ریزی *** تا جان بدهم دامن مقصود بدست |
تکیه بر تقوی ودانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش |
اکنون ساعت 06:46 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)