|
من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی‌حاصل من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت // آ |
آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم ک |
نقل قول:
كجا بود به فروغ ستاره پروايي // .............. |
کاشکی از غیر تو آگه نبودی جان من خود ندانستی بجز تو جان معنی دان من // م |
مشاعره ......!
|
من ملك بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم // گ |
نقل قول:
اين يعني چي آقا حسين ؟!!!!!!!!!!!!!! |
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم به چنین روز غلام است گو شمع میارید در این جمع که امشب در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است // ه |
همسفر تنها نرو بذار تا با هم بريم
سرنوشتمون يكي است هر دومون مسافريم // ي |
یار شدم یار شدم با غم تو یار شدم تا که رسیدم بر تو از همه بیزار شدم // د |
دلم ز پرده برون شد كجايي اي مطرب
بنال هان كه از اين پرده كار ما نواست // ف |
فتنه و آشوب و خون‌ریزی مجوی
بیش ازین از شمس تبریزی مگوی گ |
نقل قول:
|
نقل قول:
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آيد گفتم كه ما من شو گفتا اگر برآيد // س |
سوی قصه گقتنش می‌داشت گوش
سوی نبض و جستنش می‌داشت هوش ح |
حافظ نگشتي شيداي گيتي
گر ميشنيدي پند اديبان // خ |
خواجگان و شهرها را یک به یک
باز گفت از جای و از نان و نمک ک |
كمال دلبري و حسن در نظر بازيست
به شيوه نظر از نظر بازان دور باش // ز |
زان کنیزک بر طریق داستان
باز می‌پرسید حال دوستان ع |
عمر بگذشت به بي حاصلي
اي پسر جام ميم ده كه به پيري برسي // ج |
جانا کدام سنگدل بی کفایتیست
کاو پیش زخم تیغ تو جان را سپر نکرد |
دوش چه خورده‌ای بگو ای بت همچو شکرم تا همه سال روز و شب باقی عمر از آن خورم // ن |
نیست امید صلاحی ز فساد حافظ
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم ذ |
ذکرست کمند وصل محبوب خاموش که جوش کرد سودا // ... |
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت// ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت // ر
|
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد // ح |
دلا معاش چنان كن كه گر بلغزد پاي
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد // ق |
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از دل بی‌رحم تو تقصیر نبود ع |
عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفت
نسبت دوست به هر بی سر و پا نتوان کرد // ك |
کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان:cool: همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست |
حرفتون كجاست پس ؟!!!!!
تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک به در صومعه با بربط و پيمانه روم // س |
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را ت |
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد ک |
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته ازین معنی گفتیم و همین باشد گ |
گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
دور باد آفت دور فلک از جان و تنش ف |
فارغ دل آن کسی که مانند حباب هم در سر میخانه سرانداز شود ل |
لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
به آب زندگانی برده‌ام پی ف |
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش ق |
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست هـ |
هرکه چون من به کفرش ایمانست
از همه خلق او مسلمانست روی ایمان ندیده‌ای به خدا گر به ایمان خویشت ایمانست :rolleyes: خ |
| اکنون ساعت 06:13 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)