صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید |
پرتو خورشید عشق بر همه افتد ولیک
سنگ به یک نوع نیست تا همه گوهر شود |
عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق
گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید |
چه شباست یا رب امشب که ستاره ای بر آمد
که دگر نه عشق خورشید و نه مهر ماه دارم |
یارب آن آهوی مشکین به ختن باز رسان
و آن سهی سرو خرامان به چمن باز رسان |
میل ندارم به باغ انس نگیرم به سرو
سروی اگر لایقست قد خرامان اوست |
تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرد بر تن |
مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام |
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن |
خزان خواهیم شد ساقی کنون مستی غنیمت دان
که لاله ساغر و شبنم شراب ناب را ماند |
اکنون ساعت 02:06 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)