گر پیر مناجات است ور رند خراباتی
هر کس قلمی رفته ست بر وی به سرانجامی خ |
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند |
به آه و نالهی شبها اسیرم کرد و فارغ شد
چرا با تیره روز خود کسی اینها کند یا رب ش |
شراب خورده و خوی کرده میروی به چمن |
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط آن که گهگاهی تو هم از من کنی یادی خوشا غلطیدن و چون اشک در پای تو افتادن اگر روزی به رحمت بر سر خاک من استادی پ |
پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش
که مگو حال دل سوخته با خامی چند // ج |
جمالت معجز حسنست لیکن
حدیث غمزه ات صبر جمیل است ش |
شبی مجنون به لیلی گفت کای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد // ز |
زورت ار میرود با ما
با خداوند غیبدان نرود ر |
رفت از بر من آنکه مرا مونس جان بود
دیگر به چه امید در این شهر توان بود // ی |
اکنون ساعت 05:23 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)