تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چو گل
لایق بندگی خواجه جلالدینی |
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت |
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد |
در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
حاصل خرقه و سجاده روان در بازم |
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر از لذت شرب مدام ما |
از بس که دست میگزم و آه میکشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش |
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو |
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش |
شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت |
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل |
اکنون ساعت 01:15 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)