پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر و ادبیات (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=49)
-   -   کشکول نکته ها (http://p30city.net/showthread.php?t=29575)

behnam5555 07-04-2013 07:44 PM

قرمساق......
 
قرمساق......

نا صر الدین شاه در دستخطی خطاببه شخصی بنام " مسیح " ؛ واژه قرمساق را به غلط " قرمصاق " نوشته بود
شمسالشعرا سام میرزا یک رباعی ساخت به این مضمون .بعرض رساندند . دستخط اصلاح شد .

الحمد مسیحا که جمادت کردند
آتش بودی و پس رمادت کردند
زن قحبه ! به عزل هم ترقی کردی
زیرا که قرمصاق به صادت کردند .

از کتاب " خاطرات وخطرات " مهدیقلی خان هدایت

behnam5555 07-04-2013 07:45 PM

بوق حمام ....
 
بوق حمام ....

در دوره پنجم مجلس شورایملی ؛ هنگامیکه سر و صدای جمهوریت بر خاست ؛ در راهروهای مجلس بین سید حسن مدرس و سردار سپه مشاجره سختی در گرفت .
مدرس با عصبانیت به سردار سپه میگوید : من حکم بوق حمام را دارم . تا مجلس هست مدرس هم خواهد بود . تو برو فکر خودت باش !
سردار سپه هم در جواب میگوید : ما هم طوری حمام میسازیم که احتیاج به بوق نباشد .!
سردار سپه وقتی از مجلس بیرون میرود به سرتیپ درگاهی رییس شهربانی دستور میدهددیگر بوق حمام زده نشود ! از آن روز بوق حمام زده نشد و تا چند روز مردم محلات تهران نمیدانستند حمام کی مردانه و چه ساعتی زنانه خواهد شد ( چون رسم بر این بود که قبل از طلوع آفتاب حمام هر محله و گذری مردانه و از ساعت چهار بعد از ظهر زنانه میشد و برای اینکه خلایق بدانند چه ساعتی حمام مردانه شده و چه ساعتی زنانه خواهد بود یکی از کارکنان حمام به بالای بام میرفت و در آن بوق کذایی میدمید )
اگر چه سردار سپه - رضا شاه بعدی - توانست حمام بدون بوق بسازد ! اما در شهریور 1320 چنان صدای بوقی در ایران پیچید که همه جهانیان از آن با خبر شدند .....!!

" نقل از : یاد داشت های اعظام الوزاره

behnam5555 07-04-2013 07:51 PM

چه جنگلی ....؟؟
 
چه جنگلی ....؟؟

توى ماشين ، به اخبار راديو گوش مى دهم ، خبرهاى عجايب و غرايبى دارد ، همه اش در باره ى قتل و جنگ و تجاوز جنسي و آدمكشى است ... و انگار نه انگار كه توى مملكت ولنگ و وازى مثل امريكا ، بغير از دزدى و آدمكشى اتفاق هاى ديگرى هم

مى افتد .
مى خواهم به موسيقى گوش بدهم ، اما آنقدر به نوارهاى موسيقى سنتى گوش داده ام كه ديگر خودم خسته شده ام . پسرم وقتى كه مى خواهد با ما به مهمانى يى جايي بيايد دو تا شرط مى گذارد : شرط اولش اين است كه ما توى ماشين ، " شجريان " گوش ندهيم ! و شجريان را هم مى گويد شاجاريان !. و شرط دومش اينكه : به رستوران ايرانى نرويم ! از موسيقى ايرانى چيزى نمى فهمد و غذاى رستوران هاى ايرانى را دوست نمى دارد .

بارى . مى خواهم موزيك گوش كنم اما احساس مي كنم تمايل بيشترى براى شنيدن خبر ها دارم . خبرها را به دقت گوش مى دهم : از جنگ در افغانستان مى گويد ، از كشتارمردم سوریه مي گويد . از زلزله و طوفان و خرابى و ويرانى مى گويد . از کشمگش های پایان ناپذیر دموكرات ها و جمهوري خواهان مى گويد . از شكنجه و قتل دخترى هشت ساله به دست مردى بيمار مى گويد. از مادرى مى گويد كه پنج تن از فرزندان خود را در وان حمام خفه كرده است تا آنها را روانه ى بهشت كند ! . از دستگيرى مردى مى گويد كه گويا تا كنون چهل و چند زن را سر بريده است ! ......
در ميان خبر ها ، خبرى توجه ام را جلب مى كند : آقايي در شرق امريكا -يادم نيست كدام شهر و كدام ايالت - نيمه شب ، سه تن را به گلوله مى بندد ، بعد تن آش و لاش آنها را مى اندازد توى ماشين خودش و مى بردشان بيمارستان تا بلكه از مرگ نجات شان بدهد !! اما هر سه تاشان در بين راه جان مى دهند ....
به خودم مى گويم : آدميزاد چه موجود شگفت انگيزى است ؟ هم مى تواند با فرشتگان پهلو بزند و هم مى تواند ديو و دد و درنده خوى و
آدمخوار باشد ، و چه جنگلى است اين دنياى ما ...!!!؟؟
حافظ ، خطاب به انسان مى فرمايد :
....كه اى بلند نظر شاهباز سدره نشين ......نشيمن تو نه اين كنج محنت آباد است
ترا ز كنگره ى عرش مى زنند صفير .....ندانمت كه در اين دامگه چت افتاده ست ؟....
اما غزالى مى گويد : خونخوار تر از نوع بشر جانورى نيست !!

behnam5555 07-04-2013 07:54 PM

فرق پولدارها و پول ندارهاوقضاوت در باره آنها
 

فرق پولدارها و پول ندارهاوقضاوت در باره آنها

اگر لباس تنگ و چروک و بیریخت بپوشن

در مورد پولداره : ایول عجب لباسی معلوم نیست از کجا خریده ... اصل مارک داره ... فکر کنم خودش از خارج خریده
در مورد بی پوله : عجب لباس جیغی ... احتمالا" بهش صدقه دادن شایدم دست دوم

اگر مد ... مدل هچل هفتی بزنن

در مورد پولداره : اوه ببین چه تیپی زده ... از سیخای سرش معلومه ژلش ایستوریای اصل ایتالیاست ... فکر کنم تیریپی که زده همین دیروز انریکو زده ... اونجا هر چی شلوارت پاره تر باشه محبوبیت بیشتره
در مورد بی پوله : اه چه شپل ... فکر کنم با صابون دست و صورت سرش میشوره که انقدر سیخ واستاده ... تو خونشونم که سوزن نخ پیدا نمیشه یک کوک به این پاره پوره ایاش بزنه

اگر تند تند غذا بخوره

در مورد پولداره : ببین چقدر گرفتاره که مجبوره انقدر تند غذا بخوره یا هواپیماش داره میپره یا جلسه مهمی داره
در مورد بی پوله : اوووووو انگار از قحطی فرار کرده

اگر آروم و کم غذا بخوره

در مورد پولداره : احتمالا" این غذا تو رژیم غذاییش نیست و باید آهسته بخوره که معدش نفهمه
در مورد بی پوله : اینو ببین فکر کنم تا حالا همچین غذایی ندیده بلد نیست بخوره

اگر با جنس مخالف صحبت کنه

در مورد پولداره : عجب روابط عمومی بالایی ... مرسی فرهنگ ... دختر و پسر براش یکیه ... آی اینطوری حال میکنم
در مورد بی پوله : این سیرابی رو ببین ... چه ذوقی میکنه طرف بهش پا داده ... بفرما لاس ... ندیده دیگه ... بپا نخوریش

اگر درس بخونه

در مورد پولداره : احسنت به این تدبیر و اندیشه ... این تو ایران نمیمونه ... مطمئنم تو لیست فرار مغزهاست
در مورد بی پوله : خر خونیم اندازه داره دیگه ... انقدر میخونی آخرش چی ؟!! بپا عینکت نیفته

اگر درس نخونه

در مورد پولداره : پول داره درس میخواد چیکار ... درس برا بچه بی پولا و بیکاراست
در مورد بی پوله : بدبخت از بس نون نخورده نمیتونه درس بخونه

در مورد خانوما >>> از نوع محجبه و چه بسا چادری

در مورد پولداره : آفرین به این تربیت صحیح ... معلومه خالصانه مسلمونه ... این دختر نیست فرشتست که تو این جامعه خراب خودشو اینطوری میپوشونه
در مورد بی پوله : اوهوک ... چقد امل ... کی به تو نگاه میکنه حالا ؟!؟!؟

در مورد آقا پسرها >>> مدل ابرو قشنگ و زیر ابرو گوگول

در مورد پولداره : بابا مایكل جكسون ... لئوناردو ... گاتوسو ... برم زیر ابروهای شیطونیتو
در مورد بی پوله : مرتیكه خجالت نمیكشه ... آرایش میكنی ؟! این روزا دیگه دختر پسرا از هم تشخیص داده نمیشوند ... وانگهی چی شده داداشمون

ازدواج

در مورد پولداره : یکی دو تا کمه ... من جای این بودم اصلا" ازدواج نمیکردم ... این همه حور و پری دور و برشن که بیخیال ازدواج ...
در مورد بی پوله : آخی حیوونی تا دیروز عنکبوت تو جیبش یکی بود حالا دو تا شد! ضرب المثلی شد برا خودش !

پیاده روی

در مورد پولداره : زنده باد سلامتی و تناسب اندام ... هیچ چیزی از ورزش و مخصوصا" پیاده روی برای تندرستی انسان بهتر نیست حتی میگن اشتها رو هم زیاد میکنه
در مورد بی پوله : کفشاشم مالی نیست که حالا بگیم پیاده بره ... قربونش برم که همیشه بلیت خط 11 رو داره

تعویض ماشین

در مورد پولداره : بابا تنوع ... آخرین مدل ... سنت اگزوپری ... پارکینگ دیگه جا نداره
در مورد بی پوله : دبیا ... تا دیروز دنبال الاغ پدر بزرگش میدوید حالا واسه ما ماشین خریده

تعویض کار

در مورد پولداره : شکمه پره ... چه این بشقاب چه اون بشقاب ... پول تولید میکنه دیگه چه این کار چه اون کار ... میباره براش
در مورد بی پوله : فقط مونده بود این به یه جایی برسه ... از فردا جواب سلام ما رو هم نمیده

رانندگی

در مورد پولداره : فکر کنم عادت به رانندگی نداره آخه همیشه راننده داشتن اما استیل فرمون گرفتنشو داشته باش ... انصافا" شوماخرم اینطوری فرمون نمیگیره
در مورد بی پوله : این بابا گواهینامه فرغونشو گرفته ؟!




behnam5555 07-04-2013 07:57 PM

برای خنده...
 

گربه شیطون

یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود. آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و 4 تا خیابون اونطرف تر ولش می کنه.
وقتی خونه میرسه میبینه گربه هه از اون زودتر اومده خونه.
این کارا رو چند بار دیگه تکرار می کنه، اما نتیجه ای نمیگیره.....

یک روز گربه رو بر میداره میذاره تو ماشین. بعد از گشتن از چند تا بلوار و پل و رودخانه و. .خلاصه گربه رو پرت میکنه بیرون.
یک ساعت بعد، زنگ میزنه خونه. زنش گوشی رو برمیداره. مرده میپرسه: " اون گربه کره خر خونس؟" زنش می گه آره. مرده میگه گوشی رو بده بهش،
من گم شدم !!


اعتراف

مردی برای اعتراف نزد کشیش رفت.

«پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم»

«مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم»

«اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد»...

«خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی»

«اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه سئوال دیگه هم بپرسم؟»

«چی می خوای بپرسی پسرم؟»

« به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟ »



behnam5555 07-04-2013 08:00 PM


اهل دانشگاهم
رشته ام علافی ست
جیب هایم خالی ست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب.

اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب می فهمم سهم آینده من بی کاریست
من نمی دانم که چرا می گویند مرد تاجر خوب است و مهندس بی کار
وچرا در وسط سفره ما مدرک نیست!
(چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید)
باید از آدم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آنها فهماند که من اینجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم!

کار ما نیست شناسایی هردمبیلی!
کار ما نیست جواب غلطی تحمیلی!
کار ما شاید این است
که مدرک در دست
فرم بی گاری هر شرکت بی پیکر را
پر بکنیم




behnam5555 07-04-2013 08:03 PM

ازدواج دختران ایرانی
 

ازدواج دختران ایرانی

اطلاعات زیر،حاصل یك تحقیق بر روی یك گروه میلیونی از دختران ایرانی است كه در آن رابطه ی بین سن و معیار ازدواج مورد بررسی قرار گرفته است.

1
۸ الی ۲۰ سالگی: حداقل لیسانس داشته باشد،قدبلند،خوش بر و رو، خوش تیپ، خوشمزه!، پولدار،دارای ماشین (حداقل 206)،ترجیحا خارج رفته.

۲۱ الی ۲۴ سالگی: حداقل فوق دیپلم داشته باشد،قد متوسط هم اشكال ندارد، قیافه چندان مهم نیست، تیپ معقولانه، بداخلاق نباشد،دارای ماشین (حداقل پراید)، خارج رفته نرفته فرقی ندارد.

۲۵ الی ۲۹ سالگی: مدرك تحصیلی چندان مهم نیست،كار داشته باشد كافیست، قدش خیلی كوتاه نباشد ترجیحا، مهم سیرت است نه صورت!، آدم نباید ظاهربین باشد، دست بزن نداشته باشد همین، ماشین نداشت اشكال ندارد ولی قول بدهد بعدا بخرد.

۳۰ الی ۳۵ سالگی: مدرك اصلا مهم نیست فقط سواد خواندن و نوشتن داشته باشد كفایت میكند، كار داشته باشد، قدش اصلا اهمیت ندارد،مهم فهم و شعور است.

۳۶ الی ۴۰ سالگی: كار داشته باشد كافیست،فهم و شعور هم ترجیحا داشته باشد.

۴۱ الی ۵۰ سالگی: مذكر باشد كفایت میكند!۵۰ الی آخر: در حال حاضر مشترك مورد نظر در دسترس نمیباشد/ نو ریسپانس تو پیجینگ!

در پایان به پسران محترم و عزیز توصیه میشود:
توصیه : با توجه به بالا رفتن سن ازدواج دختران كه میانگین آن نزدیك به سی سال است ، زیاد خودشان را برای ادامهی تحصیل، مشكل سربازی،خرید منزل،ماشین،موبایل و غیره اذیت نكنند؛ چرا كه هم عجله كار شیطان است و هم طبق آمار فوق،طرف همینجوری از شما راضی است و نیازی به زحمت اضافه نمیباشد!






behnam5555 07-04-2013 08:09 PM

شب یلدا ....
 
شب یلدا شب زایش نور و مهربانی

خاستگاه بسیاری از اسطوره‌ها و باورهای جوامع باستان، از پدیده‌ای کیهانی یا زمینی در محیط پیرامونی آنان الهام گرفته شده است. و همواره حضورعاملی واقعی و ملموس در محیط زندگی انسان‌ها، تأثیری چشمگیر در پیدایش و شکل‌گیری باورهای همگانی داشته است. در ایران نیزشامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ماه وآغاز زمستان را "شب چله" یا "شب یلدا" مینامند. که طولانی

ترین شب سال و سرآغاز اوج گرفتن خورشید در آسمان و طولانی شدن تدریجی روزهاست .
انقلاب زمستانی در باور اکثر مردمان جنبه ای آیینی با کارکردی فرا زمینی دارد. درکهن کیش مهری که ریشه ای ایرانی دارد معتقدند در چنین شبی "میترا" یا "مهر" کنار یک نهر آب از دل تخته ‌سنگی متولد شد و از اینرو پیروان کیش مهر روز نخست زمستان را "خوره روز"(خورشید روز) نامیدند وشروع نخستین روز سال.
خرم دینان پیرو مزدک نیز این روز را گرامی داشته و از آن با نام "خرم روز" یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند.
این روز در میان سایر ملل نیز ریشه ای دیرنده در باورهایشان دارد از شرق تا به غرب عالم. حتی در عصر معاصر نیز مصادف شدن تولد حضرت مسیح و آغاز کریسمس را میتوان دنباله همین آیین های برآمده از تحولات کیهانی دانست. بدون شک پاسداشت زاد روز خورشید بین تمام ملل برمیگردد به آیین های حاصلخیزی و باروری و دگرگونی های طبیعت.
با نگاهی نشانه شناسانه به این آیین ها میتوان درمیان همه آنها اشتراکاتی نمادین یافت.

اشتراکات نمادین :
------------------
1-
رنگ سرخ : این رنگ را میتوان در پوشش و خوراکی هایی که در این شب حضور دارد به وضوح یافت بعنوان نمونه در لباسهای مراسم کریسمس و جشن "حنوکا" یهودیان و یا میوه هایی که در این شب حضور دارند مثل انار وهندوانه در میان ایرانیان و لوبیای قرمز میان چینی ها برافروختن آتش میان روسها و زرتشتیان و..

2-
رنگ سفید : که بیشتر در پوشش مردم در این روز تجلی می یابد از ردای سفید شاهان ایرانی که از روز اول دیماه در جامه هایی سفید با زیر دستان خود برفرشهای سفید به مصاحبت و هم مجلسی میپرداختند تا جامه های سفید دختران روس و راهبان بودایی و شرکت کنندگان در مراسم "Hogmanay" اسکاتلندی.

3-
گاو : در نشانه های نمادین این شب جایگاه ویژه ای دارد که بیشتر به صورت سمبلی از صورت فلکی ثور در آسمان که درخشش مصادف است با انقلاب زمستانی و یا گاوی قربانی که در آیین های مهر پرستی ایرانی, یا یونانی,رومی, مصری تجلی میابد

4- هدیه دادن : تقریبا در تمامی آیین های این روز و در میان همه ی اقوام هدیه دادن بخشی از مراسم ویژه و سمبولیک آخرین شب پاییز است . از هدیه ی ایرانیان باستان برای نو عروسان خانواده تا هدیه پاپا نوئل به کودکان . تفسیر واقعی این هدیه تمثیلی است از هدیه ای که از آسمان برای ما نازل میشود .

5-
زن : این شب را میتوان با نماد زن ( مونث) برابر دانست تقریبا در اکثر آیین های این شب خاص در میان ملل زنها نقش اصلی و محوری را ایفا میکنند .

6- جشن : عنصر جشن, محور اصلی تمام آیینهای شب یلدا در میان ملل مختلف است بخصوص در روز اول دیماه و آغاز زمستان که در کلیه مراسم این روز جشن و پایکوبی همراه با هدیه و قربانی برپا بود

7- خوراک ویژه : در تمام مراسمی که در فرهنگ های مختلف برای چنین شبی وجود داشته بحث خوراک ویژه ای است که در این مراسم تناول میشده است از خشکبار تا گوشت و نوشیدنی های متنوع که به فراخور هر فرهنگی متفاوت بوده است .

8-
گردهمایی : از آنرو که این مراسم یک آیین جمعی بوده است در تمام فرهنگ ها این مراسم توام با گردهم آیی و جمع شدن افراد در یک مکان خاص (منزل ریش سفید یا بزرگ قوم ) بوده است از مهمانی در خانه بزرگترین فرد طائفه یا قبیله تا جمع شدن گروهی در محل ویژه برگزاری مراسم .

9-
آتش و روشنایی : بر افروختن چراغ شمع یا آتش در شب یکی از مشترکات همه ی فرهنگ ها در مراسم مربوط به انقلاب زمستانی و شب یلدا است . چرا که آتش سمبل زمینی زایش مجدد خورشید است و روشنایی نشانه پیروزی نور بر تاریکی .
هرچند باز میتوان مشترکات بیشتری در برگزاری این مراسم بین فرهنگ های مختلف یافت اما من به همین بسنده میکنم و آرزو میکنم این روز بعنوان میراث مشترک بشری با خواستگاهی ایرانی بعنوان روز تولد "مهر" و مهربانی درفهرست جهانی میراث فرهنگی یونسکو ثبت شود .

behnam5555 07-07-2013 03:51 PM

مرگ تدريجي
 
مرگ تدريجي

مرگ تدريجي ما
آغاز خواهد شداگر سفر نكنيم,اگر مطالعه نكنيم,اگر به صداي زنگي گوش فرا
ندهيم,اگر به خودمان بها ندهيم.

مرگ تدريجي
ما آغاز خواهد شدهنگامي كه عزت نفس را در خود بشكنيم هنگامي كه دست ياري ديگران را رد بكنيم.
مرگ تدريجي
ما آغاز خواهد شد اگر بنده ي عادت هاي خويش بشويم و هر روز يك مسير را
بپيمائيم اگر دچار روزمرگي شويم اگر تغيري در رنگ لباس خويش ندهيم يا با كساني كه نميشناسيم
سر صحبت را باز نكنيم.
مرگ تدريجي
ما آغاز خواهد شد اگر احساسات خود را ابراز نكنيم همان احساسات سركشي كه موجب درخشش چشمان ما ميشود و دل را به تپش در مياورد
مرگ تدريجي
ما اغاز خواهد شد اگر تحولي در زندگي خود ايجاد نكنيم هنگامي كه از حرفه يا
عشق خود ناراضي هستيم.



behnam5555 07-07-2013 03:57 PM

بر سنگ مزارم بنويس:
 

بر سنگ مزارم بنويس:

زير اين سنگ جواني خفته است
با هزاران اي كاش و دو چندان افسوس

بنويس:
اين جوان بر اثر ضربه ي كاري مرده است...
نه بنويس:
اين جوان در عطش ديدن ياري مرده است..
جلوي روز وفاتم بنويس:
روز قرباني شدن عاطفه در چشم نگار
روز پژمردن گل فصل بهار
روز اعدام جنون بر سر دار
روز خوشبختي يار...
راستي شعر يادت نرود
روي سنگم بنويس:
آي گلهاي فراموشي باغ!
مرگ از باغچه كوچكمان ميگذرد داس به دست
و گلي چو لبخند ميبرد از بر ما



اکنون ساعت 08:57 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)