لب لعل و خط مشکین چو آنش هست و اینش هست
بنازم دلبر خود را که حسنش آن و این دارد |
دیدن روی ترا دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است |
تویی که خوبتری ز آفتاب و شکر خدا
که نیستم ز تو در روی آفتاب خجل |
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران کنه موسوس شد |
دیشب گله زلفت با باد همی گفتم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی |
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت |
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل |
لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام
اگر از جور غم عشق تو دادی طلبیم |
می چکد خون هنوز از لب همچون شکرش گرچه در شیوه گری هر مژه اش قتالیست |
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی |
اکنون ساعت 11:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)